• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,437
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

+ باو چه وضیه؟ تاپیک به این خدایی خابید... :-w

+ دوستان ترجیحا صداها رو یه چیز تقریبا معمول بگین که باش داستانای نا معمول بسازیم...این قشنگ تر و اسون تره... :)
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

:((
اصن انگار نه انگار لایک میدن میرن یکی فضا بسازه دیه :-w
 

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,448
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

شما تو یه ساختمون زندگی میکنید. در خونه ی همسایه بازه. میرید تو صدای گریه ی یه مرد جوون ناشناس میاد ،و صدای خنده ی بچه های همسایه. شما میرید که ببینید صدای مرد جوون از کجا میاد که یه دفه صدای شکستن شیشه رو میشنوید و صدای خنده ی بچه قطع میشه و.....(جـنس‍‌‍یت همسایه و بچش آزاد است!)

پ.ن:این گ ر ی ه هست نه گ ر ب ه :D
 

fatima !!!!!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
711
امتیاز
2,573
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

خب من میخوام داستان یه خرده جنایی بشه میرین تو میبینین بچه همسایه کلش از بدنش جداشده همه جا خونی مالی شده میبینی یکی همسایه با کارد قصابی روی شکم پاره پاره مرد همسایست ... گربه خیره داره نگاه میکنه اون که عین همسایه است پا به فرار میذاره چه شباهتی دارن این دو تا ؟ نکنه دو قلوین ؟ یه دفه صدای آژیر پلیس میاد میگه دستا بالا همه جا محاصرست تو با خودت میگی کی زنگ زد به پلیس که صدای خنده ی اون قاتلو رو میشنوی .. تو به اتهام قتل دستگیر میشی در حالی که بیگناه بودی ولی همه شواهد علیه توئه اون جا هیچ اثری از قاتل نبوده و فقط اثر انگشت تو بوده ......... :-\ حالا یکی بره اینو نجات بده !
مورد دوم : میری تو میبینی گربه زده گلدونو شکسته دست بچه همسایه یه خراش خیلی بزرگ برداشته که همینطوری مث فواره خون میزنه بالا. مرد همسایه داره گریه میکنه و همینطوری بعد آمبولانس میاد و اینا :-[

پاورقی : چقد خون داشت ! دستام پر خون شده بو خون تو دماغم پیچیده !!! [-(
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

میری تو اتاق رو میگردی میبینی یه مرد جوون غریبه رو به روی در توی اتاق واستاده داره ادای گریه کردن در میاره از پشت درمئ صدای خنده بچه میاد بعد میپرسی چی شده میگن اون مرده عمو بچس داشتن بازی میکردن با هم حوصلشون سر نره :-"
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,437
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

_ بابایی بابایی چرا سوار اون چرخ و فلکه نشدیم؟تو آلمان هم ازونا بوده؟ ولی اون وسیله ه رو دیدی؟اـــــــــــو..( حرکت دست شبیه به هواپیما!) اینو رو اونور میرفت...وای خدا با حال بود مرسی! این بهترین روز تولد زندگیم بود....

دارن از پله ها بالا میان و صداشون بلنتر میشه...صدای خنده های پسرک تو پله ها مبپیچه...

_ اون خطرناک بود تو هنوز کوچولو ای...اره خیلی با حال بود...

_ راستی اون خانومه بود کلی پشمک صورتی دستش بود؟ اون شبیهه اون خاله کوکب...(ادامه ی حرفاش...)

صدای چرخیدن کلید!

در باز میشه...

پسر کوچولو همین طور که میره تو اتاق تا لباساشو عوض کنه:

_ مــــــــامـــــــــــان... تو شهر بازی یه خانومه رو دیدم شبیهه خاله کوکب بود نمیدونی ( ادامه ی حرفاش... گاهی به حرفای به نظر با مزه ی خودش میخنده...)

مامان روی زمین افتاده...

صدای گریه ی مرد بلند میشه...ولی پسرک نمیشنوه...

یهو صدای شکستن شیشه میاد.... پسر بچه از تو اتاق میاد بیرون...مامان توی حال افتاده... شیشه ی پذیرایی شکسته...بابا تو خیابون افتاده...

+ بابائه از آلمان برگشته تازه واس همین نمیشناستش یارو...
 

fatima !!!!!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
711
امتیاز
2,573
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

خب صدای بعدی : صدای به هم خوردن سکه
مثلن خودم : با بالا رفتن قیمت سکه خانمه مهریشو میذاره اجرا و و شوهره دیگه ... !!! داستانش خیلی طولانی بود گفتم حوصلتون سر نره ! فقط آخرش داشت سکه ها رو میشمرد بده به خانمه با چه فلاکتی ... !!! طولانیه دیگه ای بابا !!!!
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,437
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

به نقل از fatima !!!!! :
خب صدای بعدی : صدای به هم خوردن سکه
مثلن خودم : با بالا رفتن قیمت سکه خانمه مهریشو میذاره اجرا و و شوهره دیگه ... !!! داستانش خیلی طولانی بود گفتم حوصلتون سر نره ! فقط آخرش داشت سکه ها رو میشمرد بده به خانمه با چه فلاکتی ... !!! طولانیه دیگه ای بابا !!!!
دخترم یکم فضا سازی کن...

یه صدا رو من میگم صدای خزانه ی شاهِ(ملکه) انگلستانه!

یا ملا نصردین داره هدیه ی اسمانیشو میشمره...

یا داره بارونه سکه میاد...

یا این تو زندونه ، صدای زنجیره نه سکه!

اقا فضا سازی کن! :D
 

fatima !!!!!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
711
امتیاز
2,573
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

به نقل از fatima !!!!! :
خب صدای بعدی : صدای به هم خوردن سکه
مثلن خودم : با بالا رفتن قیمت سکه خانمه مهریشو میذاره اجرا و و شوهره دیگه ... !!! داستانش خیلی طولانی بود گفتم حوصلتون سر نره ! فقط آخرش داشت سکه ها رو میشمرد بده به خانمه با چه فلاکتی ... !!! طولانیه دیگه ای بابا !!!!
خودتون فضاسازی کنین که خلاقیتش بیشتر باشه !!!! :-" :-" :-"
 
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,635
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

گفتی صدای به هم خوردن سکه ، یاد بیوتن امیر خانی افتادم ! :-"
یه مدت کلا درگیر صدای بهم خوردن سکه بود ! :D

صدای بهم خورد سکه تو مجلس عروسی ! :D
این واسه مرفهین ( ؟ ) بی درده ! :D
سکه میریزن رو سره بچه هاشون ! :D :-"
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

آقا هیچ اتفاق خاصی نیوفتاده فقط واسه خواهرم اس ام اس اومده :D
یه سال همینه آهنگش عوضم نمیکنه (:|
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,361
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

صدایِ یکریزِ عطسه پشتِ هم

( صرفاً جهت آپ :-" )
 
  • لایک
امتیازات: elsa

lovesky

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
606
امتیاز
3,584
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

داشتم تو یکی از اتاقای خونه قدیمی مادر بزرگم دنبال عکسای بچگی مادرم میگشتم
دلم براش خیلی تنگ شده خیلی وقت بود ندیده بودمش
از وقتی رفت همش داشتم دنبال نشونه هاش میگشتم
هنوز نمیتونستم از اون صحنه و اتفاقایی که دیدم سر در بیارم
قرار بود ماردبزرگ بد از آماده شدن شام صدام کنه
فضای اتاق تاریک بود و با یه چراغ نفتی قدیمی اطرافمو میدیدم
آه هوا خیلی سرده!
.
.
.
ناگهان صدای محکم بهم کوبیده شدن در تمام باغو پر کرد
انقد میترسیدم که خشکم زده بود
سریع از پله ها پایین رفتم و خودمو به آشپزخونه رسوندم تا از مادربزرگ بپرسم که چه اتفاقی افتاده
که دیدم یه نفر داره با سرعت نور از خونه فرار میکنه
هر چی دنبالش کردم نتونستم ببینمش
وقتی برگشتم با صدای یکریز عطسه پشت سر هم مادربزرگ مواجه شدم
اما دیگه خیلی دیر شده بود
نتونستم هیچ کاری براش بکنم و اون رو هم از دست دادم، درست مثل مادرم!
مادربزرگ انقدر عطسه کرد که خفه شد و مرد!
اما هنوز بعد از بیست سال کسی نتونسته بفهمه که چرا
و یا اینکه اون مرد کی بود
و خیلی چیزای دیگه...
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

میخواستی دراز نکشی رو زمین تا توی خونه ی مورچه ها رو ببینی ! حالا مورچه رفته تو دماغت ؛ چکار کنیم ؟! :| :|

( طرف هی عطسه میکنه حالا ! )

+ البته از لحاظ علمی نمی دونم ؛ کسی که مورچه میره تو دماغش عطسه میکنه ؟! :-<
 

سیزیف

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
757
امتیاز
1,740
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

توی راهروطبقه ی بالای مدرسه ایستاده بودیم که یهویه صداهایی شنیدیم
مثل خش خش به هم خوردن پلاستیک وکاغذ
باخودمون گفتیم حتما یکی ازبچه هاس ورفتیم که قافل گیرش کنیم
ومثل همیشه لقب خرخونوبش ببندیم
پس رفتیم تواتاق ولی وقتی کامل به توی اتاق نگاه کردیم هیچی ندیدیم
خیلی ترسیده بودیم همینجوری به اتاقای دیگه هم سرک میکشیدیم وشنیدن صدای خش خش ونبودن ادم صداقطع شد و
بعد یک دفه صدای پایی شنیدیم
خیلی ترسیده بودیم ولی خداروشکرمستخدم مدرسه بود
اومد وگفت فک کنم قبل ازروشن کردن پنکه ها یادم رفته پلاستیکای دورشونوبکندم 8->
 

زی زی جون

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
15
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد جلس
مدال المپیاد
ریاضی ، طلا و فیزیک ، نقره
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
انشاءالله پزشکی
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

به افراد زیر هر چی بگی سال(فسیل) توصیه نمیشود: :O :O
زنه با شو هرش دعوایی بوده بعد میخواسته با اره برقی شوهرش رو بکشه بعد یهو ..................
شوهرش عمل (< صفتی میکنه :از تو جیبش یه سوسک درمیاره
زنه جیغ میزنه و با اره برقی میوفته به جون درخت :-& :-& :-&
 

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/&#39;̿&#39;̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

صدا را بشنوید : شبه و از زیر تختتون صدای خرت خرت میاد

اتفاق را پیش بینی کنید : ... ;;)
 

گردآفريد

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
398
امتیاز
2,380
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

خيلي مي ترسم اول فک ميکنم موشي،چيزي زير تخته اما وقتي نگاه ميکنم،مي بينم ايمان چيپسايي که من واسه اردوم خريده بودم رو برداشته و داره مي خوره:دي
 

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,805
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

برای من البته تو حالت طبیعی خیلی این اتفاق میفته
چون قدیمیه و موریانه داره .

ولی اگه بخوام یه چیز دیگه حدس بزنم :
اول یه کم ترسیدم .
سعی کردم فک کنم که خیاله و به روی خودم نیارم .
سعی کردم فک کنم حشره س .همون موریانه و اینا .
بعد دیدم نه . یه خورده صداش فرق داره . منظم تر و بلند تره . یهو نگا کردم اون ور و می بینم چراغای کیس روشنه. چراغ مانیتورم روشنه ولی صفحه ش سیاهه .
یعنی خیلی وقته که روشن مونده ؟
من که تازه از خواب پریدم
قبلشم تا جایی که یادمه خاموشش کرده بودمش
قلبم داشت می ریخت از دهنم میریزه بیرون .
کلید برقم اون ور اتاقه . سه متر فاصله هست تا کلید .
یهو ، صدا قطع شد .
و یه یه چیز سنگین افتاد رو زمین
سنگینیش زمینه رو تکون داد
چیزی مثه یه تبر
یا یه چاقوی بزرگ
شایدم یه اسلحه فلزی
یا ...
چشامو می بندم نفس عمیق می کشم
بعد چشامو باز میکنم
حالا صداهه عوض شده
چیزی مثه صدای سوت میاد
کوتاه
ولی منظم
و پیوسته
آروم رو تخت می شینم
جوری که اصلا تکون نخوره
ملافه رو می پیچم دورم و باز کامپیوترو نگا می کنم
سه متر تا کلید برق فاصله هست
فقط سه متر
یهو یه فکری به ذهنم میرسه
یه چیز بلند درست کنم و باهاش کلید برقو روشن کنم
ولی باید وسایلو از تو کمدم بردارم
اونم اون ور اتاقه
اوهوم
گوشیم
گوشیم چراغ قوه داره
از بالا سرم برش می دارم
میگه باطریش کمه
می زنمش به شارژ
چراغ قوه شو روشن میکنم
قلبم تند می زنه
آروم یه پامو از تخت می ذارم پایین
و اون یکی
تا میخوام حرکت کنم
میفتم زمین

همینا رو فقط یادم میاد .
چیز دیگه ای یادم نیست .

-خب واقعیت اینه که دیروز که تو نبودی
مجبور شدم بیام و بدون اجازه از پی سی استفاده کنم
بعدشم رفتم زیر تخت که بیشتر بتونم تمرکز کنم و درس بخونم
کتاب فیزیکم بود
و اون توپ فلزی ای که باهاش اتفاقای فیزیکیو شبیه سازی کنم
خوابم که برد
توپه رو سینه م مونده بود
بعد انگار غلت زدم و توپه افتاده
جلد مشمایی کتابم اومده جلوی دماغم
منم که می بینی
عادت دارم یهو بالشمو بغل می کنم تو خواب
پای تو رو با بالشه اشتباه گرفتم فک کنم
وقتی افتادی
یهو بیدار شدم

ـ تو یه برادر احمق هستی !
ـ می دونم !
 

Behrad

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
509
امتیاز
8,771
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب یک
دانشگاه
دانشگاه تهران
پاسخ : صدا را بشنوید ، اتفاق را پیش بینی کنید.

اتفاق: صدا شديد تر ميشود! يك هوي بلند ميكشد و از جايش بلند ميشود و تخت را بر ميگرداند و وارونه ميكند! ميخزم و از شكاف زير در خود را به هال ميرسانم،سراسيمه به ٩١١(!) زنگ ميزنم و طلب كمك ميكنم! اشغال است! چنتا فحش ميدم و با يك حالت عشوه ي شتري مانند، زنگ ميزنم اينبار طلب مغفرت ميكنم از بستگان و پاي تلفن با هم اشك ميريزيم و آبغوره ي سالاد درست ميكنيم و صادر ميكنم به فلسطين... آبغوره ي ما توي گمرك و از بخت شور ما كه قاچاقچيان در آن ترياك و شيره حل كرده بودند(!) براي قاچاق، جلويش را ميگيرند... بدون فوت وقت مي آيند ما را ميبرند كهريزك...آنجا همه بودند! همه ي آنان كه يكهو غيب شدند!
ندايي مي آيد كه خفه شو بهـــراد!
و ما از خواب ميپريم! :-"

+اصلاً به من ربطي نداره كه تاپيكه خلاقيته ها..! يه منبر داشتيم مادمازل با بازوكا زد خرابش كرد... :-<
:-"

Ⓟ خودتــــــی :-"
 
بالا