کوچک تر از …
گاهی زندگی مان خیلی کوچک و پست می شود …
شهرمان در حد باشگاه انقلاب کوچک …
آدم هایمان در حد چند بچه ی از دنیا بی خیال کم …
پلیس های شهر زندگی مان چند مامور لباس چرک …
فساد در بطن همه موجود , زیاد …
نگرانی , انتظار , هوس , سردرگمی , هویت , خنده های عصبی , سیگار نیم سوز , نوکیا …
گاه خواسته هایمان را , دغدغه های مان را کم می کنیم … تا دمی بر آساییم … هر جور شده …هر جور …
توپ بسکتبال , گل کوچیک , اسکیت بورد , کاور, کلاه پشمی , سوال !
” به ما می گویند نسل بی دغدغه , بی خیال و خوش گذران … نسل سوم! ”
———————————————————————–
پسرک ده دوازده سال بیشتر ندارد , سیگار را دود میکند , اسکیت بورد را به دیوار تکیه می دهد , دستی به کلاه کج شده اش می زند , سیگار تمام شده را گوشه ای پرت میکند , اسکیت را بر میدارد و بسوی آینده راه می رود … آینده ای که زیاد دور نیست!
در مورد نویسنده
Nima
می لایک نو آدر!
khAli…
che 3faT begam?
نسل بی دغدغه؟!!
.
چه شادی آور است مرگ مشکلاتم, چه آرامش بخش است تحقق رویاهایم, و چه زودگذر است سختی های امروزم. باشد که به یاد نیاورم سختی هایم را, و تنها خوبی ها به یادم بماند. باشد که شادی ام آن قدر عمیق باشد که غم هایم فراموش شود.
ma na ghamhamun amighe vo na shaDhamun. ma nasle BdaghdagheEm? na. ma nasli hasTm ke hame chizo tu khodeshun koshtan ta azad shan az dard… dardi ke az nafahmidane dard bud! ma hame chizo ba handsfree shNiDm o 3daha ro az tu gushiamun o net khunDm o Nghadr rahat va3 khodMun 2nya sakhTm ke Dge dLMun nayumad be 2nya maamuli o 2rost negah konim…
nasle ma badjuri ba dLesh dargire…
نمی دونم… اما فکر می کنم با یه ضریب تغییراتی تاریخ برای نسل ها تکرار شده.. به نظرت اونایی که تو شرایط ما بودن و سن ما، تو نسل خودشون – نسل 1و 2- با خودشون فکر کردن که بالاخره چه کسی این مملکت رو خواهد گردوند؟! (که وضع ما اینه..)
saeed, tRikh ch& nasl 1bR va ba taghEr tekrR mishe.
ma shaBhe nasle 1 o 2 nisTm.
va age chiZ ke az in matlab fahmidam, un Bb& o bRi ram dar bar dashte bashe, in tu 2nasle ghabl nist!
اون هایی که به ما میگن بی خیال بیرون از دنیای ما واستادن ! مثل اینه که من بگم مادر بزرگم توی دوران خودش بهش بیشتر خوش می گذشته تا من تو دوران خودم ! من نمی تونم دنیای اونو درک کنم، همونطور که اون نمی تونه دنیای منو درک کنه.
.
برای نسل اول و دومم بدی هایی بوده؛ حالا برای ما هم هست. اما بد های ما مثل اینکه بدترن ! شایدم وقتی نسل بعد اومد، ماهم از سیگار و فساد و بقیه چیزا طوری بگیم که به نظر آینده ای ها خیلی هم بد نیاد !!
به حر حال ما اینجاییم.
اگه میتونیم تغییری واسه زندگی کردنمون بدیم که خیلی عاایه. اما ظاهرا نمیشه.
باید بفهمیم که چه کنیم. همه چیز اگر خراب باشه ما باید درست بگیریمش.
ولي كي اينو تععين مي كنه كه هر نسل چه جوري بشه يا باشه؟؟؟….0 متن جالبي بود……………………:دي
ما.. نسل سوم… نسل غر… نسل غرور…نسل تحمل! نسلی که برای گریز از ویرانی جان می دهند!!!
به پگاه: البته منم گفتم! با یه ضریبی از تغییرات… بعدم از مجا معلوم بی بند و باری تو بعضی جا ها تو نسل قبل نبوده؟ تازه مگه بی بند و باری ژیگول گشتن و عشوه گیری های خاص و … ایناست؟! (حالا نمی خوام بحثو به اون جمله رییس جمهور بکشم در مورد بی بندو باری خاص در ایران نسبت به آمریکا! :دی)
به بیتا: خود جامعه.. بی خیالی هاشون و حماقت هاشون و آرمان هاشون..
به یاسمن: شاید!
به م.ه: برای گریز از خودش حماقت ها می کند..
به فائزه: “هر” (حالا من خودم غلط املایی دارم، ولی اینجوری جالب نیست..) خیلی ایده آله حرفت.. مثلا! مثلا! جسارتا تا حالا چند بار سعی کردی نمازتو سر وقت بخونی؟ من که نتونستم درست انجام بدم..این که خود آدمه، آدم به خودش شناخت کامل داره تقریبا ولی به جامعه
نه! به نظرم هر کی باید از خودش شروع کنه تا از جامعه اش..
—
از نویسنده معذرت می خوام! الاف شدم، گفتن یه بحثکی بکنم!
سلام آقاي مضروب. من يه مدت به سمپاديا سر نزده بودم و تازه نظرتون رو خوندم. من براتون يه پيشنهاد دارم البته خيلي سخته ولي اگر عملي بشه برنامه خوبي ميشه. ميخوام نظرتون رو راجع به ساخت يه مجله با نام سمپاديا با همكاري هم ديگه بدونم؟