بربر ها

[Aramesh_Z]

ب من یه نگاهی به مموضوعات تاریخی کردم دیدم چیزیی دزمورد بربرها نوشته نشده ، گفتم یه مطلبی رو در موردشون بذارم و نظرتونو در موردشون و عقایدشون بدونم و اگه شما هم مطلبی درباشون بذارین خوشحال میشم بدونم .

بربر وازه بر بر ریشه یونانی دارد و به معنای بیگانه است .یونانی ها این وازه را برای همه مردم غیر یونانی به کار می برند . بربر ها نیاکان المانی ها.فرانسوی هاوانگلیسی ها هستن که پس از سقوط امپراتوری روم ارام ارام امپراتوری بزرگی را در المان. فرانسه ایتالیا وانگلستان پدید اوردند ان ها که ژرمن نام داشتند ودر قرن های پیش از میلاد در سوئد و المان زندگی می کردند . نیاکان اروپایی ها . ژرمن ها در سال 70 پیش از میلاد به طرف چنوب حرکت کردند سلت ها را شکست دادند ودر گل{فرانسه}ساکن شدند زولیوس سزار 56 سال پیش از میلاد زرمن ها را از گالیا عقب راند اما ان ها 9 سال پیش از میلاد بر ضد رومی ها شرویدند .درسال های 260 تا 270 پس از میلاد برخی قبیله های زرمن از جمله فرانک ها المان ها و گت ها به روم یورش بردند .رومی ها به ناچا ر با ان ها صلح کردند وبه ان ها جای سکونت دادند .عده ای از زرمن ها نیز به سپاه روم پیوستند .قبیله های ساکسون و انگل {نیاکان انگیلیسی ها}هم جزیره ی انگلستان را از دست رومی ها دراوردند. هون ها :هون‌ها یا هونهای زرد قومی صحراگرد از مغولستان بودند که در سده‌های چهارم و پنجم میلادی به سوی غرب مهاجرت کرده و در موازات آمودریا کوچ‌نشین‌هایی تأسیس کردند.
آن‌ها در حدود سال ۳۵۰ پس از میلاد به مرزهای خاوری ایران حمله کردند ولی لشکر ایران تحت شاهنشاهی شاپور دوم از ورود آن‌ها به مرزهای ایران جلوگیری کرد. بعدها هون‌ها به رهبری شاه خود گرومبات به لشکر ایران پیوستند و در لشکرکشی شاپور دوم به بخش تحت چیرگی رومیان در میان‌رودان او را همراهی کردند
هون‌ها گروهی متحد از قبایل مختلف بودند. هسته اصلی هون‌ها را اقوام آلتایی‌زبان و مجارها تشکیل می‌دادند اما گروه‌های مختلف قومی در بین آنها وجود داشت. خاستگاه هون‌ها آسیای میانه ] و شمال چین بود اما به مرور با مهاجرت به غرب وارد صفحهٔ تاریخ ایران و روم شدند و بیش از هزار سال نام خود را در نقشهٔ آسیا و اروپا به عنوان عشایری جنگجو ثبت کردند. طی سده‌ها جنگ با این دو امپراتوری، صدمات فراوانی به هر دو وارد ساختند ] و در سدهٔ پنجم میلادی حتی تا نزدیکی رم پیش رفتند ولی سپس ناپدید و مجذوب اقوام اوراسیا شدند
حتی ممکن است مهاجرت بزرگ هون‌ها عامل محرک در فروپاشی امپراطوری روم باشد. پژوهش‌های معاصر نشان می‌دهد هون‌ها یک زبان مخصوص به خود را داشتند.که مقدار خیلی کمی از آن باقی مانده‌است.برخی نیز معتقدند زبان هون‌ها با زبان‌های ترکی در ارتباط بوده‌است زبان‌های بسیار دیگری مانند زبان‌های ژرمانتیک شرقی در میان هون‌ها نیز صحبت می‌شده‌ است.
اتیلا از قبیله هون: آتیلا (۴۰۵ تا ۴۵۳ میلادی): رهبر قوم هون که در زمان حیاتش بزرگ‌ترین امپراتوری را در اروپا، از رود اورال تا دانوب داشت. در زمان فرمانروایی‌اش وی یکی از مخوف‌ترین دشمنان امپراتوری‌های روم غربی و شرقی بود. رومیان به او لقب تازیانه خداوند داده بودند و به او باج می‌دادند تا کاری به کار رم نداشته باشد.

آتیلا در آغاز به ایران حمله کرد و با شکست مواجه شد. حمله‌ای که او در سال ۴۴۱ میلادی به امپراتوری روم شرقی کرد باعث شد تا تصمیم به حملات بیشتری به سوی غرب بگیرد. وی در اروپا شهرهای بسیاری را نابود و غارت کرد
مرگ عموی آتیلا به نام روگیلا (راگا و یا روا) در سال ۴۲۴ میلادی موجب شد که او به همراه برادرش بلدا (یا بودا) که فرزندان مونجوک بودند کنترل امپراطوری هون را به دست بگیرند. آتیلا دو بار به بالکان لشکر کشید و پیش از شکست در نبرد چالون از گل (فرانسه امروزی) تا اورلئان پیش رفت؛ وی در ۴۵۲ امپرطور روم غربی والنتینای سوم را از پایتختش راونا بیرون راند و به قسطنطنیه و رم رسید وی از تاختن به این دو شهر خودداری ورزید. مرگ : در اثر خونریزی بینی و به روایتی خونریزی داخلی فوت کرد. هون‌ها جنازه آتیلا را در سه تابوت درون هم قرار دادند تابوت اول که جسد درون آن قرار داشت از طلا، تابوت دوم که تابوت طلایی را درون خود جا داده بود از نقره و سومین تابوت که تابوت نقره درون آن جای می‌گرفت از فولاد بود. تابوت آتیلا را در بستر رود تیزا دفن کردند.
آتیلا آن چنان محبوب مردم خود بود که در عزای او به جای اشک ریختن رگهای خود را می‌زدند و خون خود را می‌ریختند

پایان امپراتوری روم غربی:یورش های پیوسته قبیله های بربر به امپراتوری روم غربی باعث فروپاشی ان شد سرانجام بربر ها در المان و ایتالیا اسپانیا انگلستان و فرانسه ساکن شدند .اودواکر سردار زرمن اخرین سردار زرمن اخرین پادشاه روم غربی به نام رومولوس الوستولوس را بر کنار کرد وخود به عنوان شاه ایتالیا به حکومت رسید .کلوویس فرمانروای گل بیز امپراتوری فرانک و زرمن را بنیان نهاد .نوه کلوویس امپراتور شارلمانی هم عصر هارون الرشید خلیفه بزرگ عباسی بود.پس از مرگ شارلمانی امپراتوری او به کشور مستقل ایتالیا و المان و فرانسه تقسیم شد.
قرهنگ تازه

پس از سقوط امپراتوری روم در سال 476 میلادی اروپا وارد دوران جدیدی شد که از ان با عنوان قرون وسطا یاد میشود .در اغاز این دوران نبردهایی بین مسلمانان واروپایی ها رخ داد که در ان مسلمانان موفق به تصرف اسپانیا شدند و نتیجه ی حکومت مسلمانان شکوفایی فرهنگی شهرها بود. برای مثال در شهر کوردبا 70 کتابخانه با پیش
4000 جلد کتاب دایر شده بود

یه کوچولو زیاده ولی خب لازم نیست همشو بخونین !!! اگه حوصله ندارین فقط جاهای مهمشو بخونید

 

[matin320]

پاسخ : بربر ها

من یه چیزایی راجع بهشون خونده بودم ولی این متن خیلی جامع تر بود.
ممنون

 

[anymouse]

پاسخ : بربر ها

آن‌ها در حدود سال ۳۵۰ پس از میلاد به مرزهای خاوری ایران حمله کردند ولی لشکر ایران تحت شاهنشاهی شاپور دوم از ورود آن‌ها به مرزهای ایران جلوگیری کرد. بعدها هون‌ها به رهبری شاه خود گرومبات به لشکر ایران پیوستند و در لشکرکشی شاپور دوم به بخش تحت چیرگی رومیان در میان‌رودان او را همراهی کردند

آتیلا در آغاز به ایران حمله کرد و با شکست مواجه شد. حمله‌ای که او در سال ۴۴۱ میلادی به امپراتوری روم شرقی کرد باعث شد تا تصمیم به حملات بیشتری به سوی غرب بگیرد. وی در اروپا شهرهای بسیاری را نابود و غارت کرد



واقعه‌ای که حضور شاپور را در ممالک شرق ایران اقتضا می‌کرد، هجوم قبایل هون‌ها (خیانیان)، به حدود ایران بود. جنگ‌های شاپور با هون‌ها هفت سال طول کشید از سال ۳۵۰ تا سال ۳۵۷ میلادی و او از این جنگ‌ها، فاتح بیرون آمد و این دفعه باز متوجه روم گردید. سرانجام با جنگ و با مذاکره هر طور بود با مهاجمان قرار گذاشت، در اراضی کوشان به عنوان متحد ایران مستقر گردند و در مقابل متعهد شوند تا در جنگ با روم به شاپور کمک کنند
پیرنیا، ص ۲۹۹
زرین کوب، ص ۴۵۱
( خودم از ویکی پدیا کپی کردم ! )


همچنین در مقاله ی دیگری نوشته :

پریسکوس: هون ها به هر تدبیر و نقشه جنگی که دست زدند تا وارد قلمرو اصلی ایران شوند موفق نشدند. یک بار به مدت ۱۵ روز از کوهها عبور کردند تا از حاشیه دریای مازندران وارد ایران شوند که به محض سرازیر شدن از کوه با سواره نظام ساسانی که در دنیای آن زمان نظیر نداشت رو به رو شدند و همین وضعیت باعث شد که روانه اروپا شوند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دهند.
از سده های سوم و چهارم میلادی که هونها در ساحل دانوب استقرار یافتند، امپراتوری روم، دیگر روی آرامش ندید.
امپراتوران رومی پس از شکست هایی که در دوران اردشیر و پسرش شاپور و نیز شاپور دوم از ایران خوردند به سیاست تعرضی شان تا حدی پایان داده بودند. اوگوستوس دکترین تازه ای ارایه داده بود و آن پایان یافتن سیاست جهانگیری رومیان و قناعت کردن به آن چه را بود که تا آن زمان داشتند و این دکترین از زمان تیبریوس به صورت قانون نانوشته درآمد و از این تاریخ، این ایران بود که روحیه تعرضی خود را حفظ کرده بود به گونه ای که رومی ها از ترس مجبور شدند، نخست یک پایتخت شرقی (قسطنطنیه) برای خود به وجود آورند و سپس به تجزیه امپراتوری تن در دهند و آن گاه در غرب تسلیم مهاجران مهاجم شوند و از میان بروند.
برتری ایرانیان در عهد ساسانیان عمدتا این بود که از دست یافتن به سلاحهای تازه و تاکتیک جنگی جدید باز نمی ایستادند. نظام اداری و قضایی پیشرفته و خوب داشتند. تلاش برای بهسازی تسلیحات و تقویت روحیه سربازان امری روزانه بود که متوقف نمی شد. ساسانیان به سواره نظام توجه کامل داشتند. دست سرباز در مصرف تیر باز بود و مانند رومی ها و هون ها به ۳۰ تیر محدود نبود. هر سوار دو اسب ذخیره و یک یدک داشت و ارتش ایران دارای یک نیروی ضربتی همیشه آماده بود و رومیان پس از استقرار در قسطنطنیه ابتکار نظامی ایران را تقلید کردند. یک سوم سواره نظام ساسانی هنگام نبرد زره بر تن می کرد.
رومی ها درقرن پنجم میلادی پس از این که خود را زیر فشار آتیلا (رهبر هونها متولد ۴۰۶ و متوفا در ۴۵۳ میلادی) دیدند او را هنگامی که در سواحل دریای سیاه سرگرم تاخت و تاز بود فریب دادند که به قلمرو ایران وارد شود، ولی ایرانیان در مرز شمالی ارمنستان چنان گوشمالی به او دادند که برای همیشه نام ایران را هم نبرد.

منبع