برعکس خواندن الفبا

[ibtkm]

چرا اعداد رو می‌شه برعکس خوند ولی حروف رو نمی‌شه برعکس خوند؟ اینکه بگیم اعداد ترتیب منطقی دارند نمی‌دونم، یطوریه، یه حالت پیچوندن سوال رو داره، اخه اینکه بعد از ۸ ، ۹ هست و قبلش ۷ یه چیز قراردادیه، نمی‌دونم.
و حالا جدا از قیاس با اعداد، کلا چرا خیلی‌ها نمی‌تونن حروف الفبا رو برعکس بخونند؟

 

[كياناز]

پاسخ : برعکس خواندن الفبا

اصلن منظورتو نفهميدم...اگه ميشه دقيقتر توضيح بده!اگه منظورتو گرفتم بعدش اين پستو ميحذفم

 

[ibtkm]

پاسخ : برعکس خواندن الفبا

برعکس خوندن اعداد مثالش بیان کردن اعداد از ۱۰۰ تا ۱ به صورت نزولی و مشابهش تو حروف الفبا می‌شه گفتن حروف از "ی" تا "الف" به صورت برعکس. یعنی از آخر بیایم به اول. اولی آسونه ولی دومی خیلی سخته.

 

[dorna]

پاسخ : برعکس خواندن الفبا

به نظرم دلیلش اینه که ما مرتبا با ترتیب اعداد کار میکنیم. مثلا به محض اینکه با اعداد آشنا میشیم یاد میگیریم که یکی کمتر از 100 میشه 99 یا یکی کمتر از 33 میشه 32 . به این ترتیب نه تنها میتونیم اعداد رو بر عکی بشماریم بلکه میتونیم مثلا سه تا سه تا به شکل نزولی بشماریم. یه منطقی هم توی اعداد هست که کمک میکنه سریع با این عملیات کنار بیایم. اما ما همچین کاری
با حروف الفبا انجام نمیدبم. حروف الفبا صرفا یه شعره که حفظش کردیم. هیچ وقت نیومدیم بگیم خب یکی قبل از "و" چه حرفیه؟ یا مثلا سه تا قبل از "کاف"چیه؟
واضحه که اگه به یک بچه از بدو تولد بیایم اعداد رو به جای یک دو سه الی آخر اینجوری یاد بدیم : الف ب پ ت ث و... جوری که ی =33 بشه . بعد از یه مدت میتونه الفبا رو برعکس بگه. البتهتو ذهن خودش این اعداده که داره برعکس میگه! مثلا اگه بهش بگی سه تا قبل از نون چیه سریع میتونه بهت بگه که لام هست.

 

[ibtkm]

پاسخ : برعکس خواندن الفبا

تفاوتی که بین اعداد و حروف الفبا وجود داره رو نمی‌شه منکرش شد ولی من فکر می‌کنم اینی که گفتی دلیل این قضیه نیست. موارد متعددی هست که بحث عملیات یا روال منطقی در میون نیست ولی برعکس کردن ترتیب تو اونجا کار دشواری نیست. مثلا شما "رفتم، رفتی، رفت، رفتیم، رفتید، رفتند" رو به راحتی می‌تونید برعکس بکنید در حالیکه حتی اینکار رو بخوایم برای چند حرف اخر الفبا انجام بدیم سخته. البته اینجا یه بحث پیش میاد. یک اینه که "روال منطقی" شامل چیا می‌شه؟ مثلا تو این چیزی که گفتم تو می‌تونی بیای ادعا کنی که روال منطقی اینه که مخاطب قبل از غایب بیان می‌شه و من موقع بیان از این قاعده استفاده کردم یا قبلا استفاده کردم و تو ذهنم ثبت شده. به عبارتی ما تعریف دقیق از روال منطقی نداریم. چیزی که از نظر یکی روال منطقی داره ممکنه از نظر فرد دیگه‌ای روال منطقی نداشته باشه. ما باید یک مبنای واحد با تعریف و خصوصیات دقیق و مشخص برای خودمون مشخص کنیم. و البته یه چیز دیگه. مثلا جمله‌ي "من به تو گفتم فلان جا رفتم" ، بدون اینکه از قبل بهش فکر کرده باشیم، به یه تقریب خوبی قابل برعکس کردن هست. یعنی ما سر این عبارت نه experienced هستیم ، نه کلا با هیچ مبنا و تعریفی از روال منطقی، نمی‌شه گفت روال منطقی داره. چون هیچ روالی نداره. حالا ممکنه یه نفر نظرش این باشه که معنا داشتن روی یادآوری می‌تونه تاثیر داشته باشه. نمی‌دونم. این هم می‌تونه نظری برای خودش باشه و البته جالب.
البته یک چیزی که به نظرم بیشترین تاثیر رو می‌تونه داشته باشه تو ریکاور کردن دیتاها، تصویر ذهنی داشتن. یکی از اصول تقویت یادآوری حافظه، ایجاد تصویر از ذهنی از موضوعات هست. یعنی تصویر ذهنی رو یادآوری خیلی تاثیر داره و این تصویر ذهنی ارتباط کاملا مستقیم داره با معنا. من به عینه می‌تونم احساس کنم که جملاتی که قادر به برعکس کردن اون‌ها هستم، دارم از روی تصویر ذهنی برعکس‌شون می‌کنم. حدسی جالبی که می‌شه زد اینه :
۱. یادآوری با استفاده از تصاویر ذهنی، بسیار راحت‌تر است. (این موضوع اثبات شده هست)
۲. تصاویر ذهنی ارتباط مستقیم با معنا داشتن دارند.(کاملا محسوس و منطقی‌ست)
۳. حروف الفبا معنا ندارند و در نتیجه تصویر ذهنی برای ما ایجاد نمی‌کنند.(بدیهی)
۴. در نتیجه یادآوری ‌آن‌ها و برعکس کردن ‌ان‌ها سخت است.

 

[dorna]

پاسخ : برعکس خواندن الفبا

دقیقاً منظورت رو از داشتن تصویر در ذهن متوجه نشدم.مثلا موقعی که ما شروع میکنیم از 1000 نزولی شمردن ما چه تصویری تو ذهنمون شکل میدیم؟
این چیزی که میگم رو نمیدونم در رابطه با بقیه هم صادق باشه یا نه اما برای من حروف الفبا صرفا یه شعره. یعنی حتی اگه الان به شکل رندم یکی از حروف الفبا رو بهم بدید نمیتونم بلافاصله بگم بعدش چه حرفیه. باید شروع کنم خوندن شعرش از اول تا برسم به اون حرف و حرف بعدی. مثلا الان این جمله ای که رو به روی منه: "خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد". الان اینو اگه حفظش کنی اگه بهت بگن حالا از چپ به راست از حفظ بگو نمیتونی. حروف الفبا هم برای شخص من همین جوره.
توی موسیقی یکی از راه های نشون دادن نت ها با حروف الفباست. از نت لا تا نت سل رو با حرف A تا G یک به یک نظیر بگیر. اگه یه نفر نت خونی بلد باشه 100% میتونه از G تا A رو برعکس بشماره. همونجور که میتونه از سل تا لا رو بگه. حالا با تعریفت از تصویر ذهنی که درست متوجه نشدم اینجا چه تصویر ذهنی تشکیل میشه؟ به نظر من دلیلش اینجوری میاد که خب همونجور که ما با ترتیب اعداد اونقدر کار میکنیم که میتونیم خیلی سریع به شکل نزولی بشماریم یه نفر موسیقیدان هم چون با ترتیب نت ها کار داره میتونه همه جوری برعکس , دو تا دو تا, یا هر جوری نت ها رو بگه. حالا این ممکنه دلیلش این باشه که هم ما هم اون طرف موسیقیدان موقع کار با ترتیب اعداد و نت ها تصویر ذهنی تشکیل میدیم. اگه منظورت رو از تصویر ذهنی درست فهمیده باشم.

 

[ibtkm]

پاسخ : برعکس خواندن الفبا

منظورم از تصویر ذهنی، دقیقا یک تصویر از اون آبجکت در ذهن هستش. به عنوان مثال وقتی من دارم یه جمله رو برعکس می‌کنم، انگار تو ذهنم عکس جمله‌ه رو گذاشتن جلوم و دارم از رو عکسه برعکسش می‌کنم. البته این قضیه خیلی برای اعداد صادق نیست. نمی‌دونم چرا.