هیچی بدتر از این نیست که شب امتحان با خیال راحت بری تو تختت و با خودت بگی بالاخره تموم شد. بعد نوتیفیکیشن بیاد باز کنی بچه ها گفته باشن دو درس اضافه تر از اونی که تو خندی هم تو امتحان هست.
علاوه بر اون، هیچی بدتر از این نیست که بچه کودن داییت رو از توی سمپادی برتر بدونن فقط چون نوه پسریه
ببینی آدمی خوب نیست حالش و با تک تک سلولهای بدنت بخوای پیشش باشی و باهاش حرف بزنی ولی نتونی
بدتر از اون اینه قبل از اینکه ببینی حالش خوب نیست خودت خوب بوده باشی (= عذاب وجدان داره انگار