• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اعترافگاه!

nilofar banihashem

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,011
امتیاز
11,418
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان/فرهنگ
شهر
بجنورد
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اوایل عضویتم فکر میکردم یکی از بچه های سایت مسئول اینه که به بچه ها ستاره بده :D
اعتراف میکنم که وقتی میخواستم برم مدرسه فکر میکردم همش نقاشی میکشیم :D ;;)
 

sara mathers

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
127
امتیاز
308
نام مرکز سمپاد
FARZANEHGAN III KARAJ
شهر
کرج
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یه بار مامانم به من و دختر عموم پول داد بریم خرید کنیم بعد ما رفتیم برا خودمون شارژ خریدیم منم به مامانم گفتم پولو گم کردم! :D X_X البته اولش واقعا بقیه پول رو تو مغازه جا گذاشتم ولی بعد رفتم گرفتمش. بقیه پول رو هم برداشتمش واسه خودم! :D
 

ZG

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
15
امتیاز
60
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین2
شهر
اصفهان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم، وقتی بچه بودم،فکر می کردم این جوری مدیر و معلمای یه مدرسه انتخاب میشن:
چند نفر پشت یه خط می ایستن، بعد یه نفر دیگه، در مدرسه رو باز میکنه. بعدش اون چند نفر شروع میکنن به دویدن، هرکی که زودتر اومد تو، میشه مدیر، نفردوم میشه معاون و همین طور نفرات بعدی میشن معلما و نفر آخرم میشه سرایدار!!!! :D :D =))
 

zeinab.n

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
286
امتیاز
2,846
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 2 D:
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
فردوسی مشهد
رشته دانشگاه
روانشناسی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا یه ماه پیش فک میکردم امینم دختره!!!!! :D X_X
 

novanda

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
1,887
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6 - فرزانگان امام رضا
شهر
تهران-لاهیجان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم بچه ك بودم فك ميكردم زن وشوهرا يه نامه مينويسن واسه خدا ك ما بچه ميخوايم بعد خدا با يه جادو بچه رو ميذاره تو شكمه مامانه :))
يه همچين بچه ي اسكولي بودم :D
 

sarah nodet

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
19
امتیاز
41
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ارومیه
شهر
ارومیه
دانشگاه
علوم پزشکی اردبیل
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی دوم ابتدایی بودم "ولی" رو "و علی" نوشتم.... :-[


وقتی بچه بودم فکر میکردم توی TV آدمایی هستن که ما هروقت روشنش میکنیم زود پامیشنو برنامه هاشونو اجرا میکنن.... =))
بععععععلههههه همچین آدم فانتزیی هستیم... :D
 

psp

کاربر فعال
ارسال‌ها
52
امتیاز
190
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5
شهر
تهران
مدال المپیاد
ایشاا.. بعدا
پاسخ : اعترافگاه !

یه بار حتما رو هتمن نوشتم.


یه بار برگه بیست یکی رو به جای 18 خودم جا زدم.
 

M.V

کاربر فعال
ارسال‌ها
50
امتیاز
341
نام مرکز سمپاد
فرزانگان II
شهر
تبریز
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

ما یه فامیل دوری داریم که اسمش بنت الهدی است. اعتراف می کنم که من تمام 8 سالگیمو به این فکر می کردم که هرکی میره مکه میشه حاجی. این کجا رفته شده بنت؟!!!!!!!!!!!!!!! =))
 

ghased

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
337
امتیاز
791
نام مرکز سمپاد
مجتمع فرزانگان
شهر
بناب
مدال المپیاد
کامپیوتر-ریاضی-شیمی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هر وقت چشمم میخوره به نام کاربری پریسا (Titarisa ) یاد پماد تترا سایکیلین میفتم !!! =)) :-[
 

swz

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
903
امتیاز
10,059
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم
قبلنا مامان بابام كه دعوام ميكردن
خيلى از دستشون عصبانى ميشدم
تو دلم يه چيزايه بدى ميگفتم :(
بعدش ناراحت ميشدم هى با خودم ميگفتم خدايا منو ببخش
[-o<
بعد يه روز اومدم گفتم خدايا من هرچيزى ميگم وقتى عصبانيم قبول نكن
ديگه راحت شدم :)
 

ghazale.gh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
411
امتیاز
3,798
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اولا نام کاربریِ علی ع. رو میخوندم "علی علیه سلام" !! :-/
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,422
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم گاهی به شدت حس میکنم یه احمقم!
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,364
امتیاز
10,084
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که هنوز خیلی از دوستام رو نشناختم.
شاید لفظ دوست مناسب نباشه.ولی.....
راجع به بعضیا اشتباه فک کردم.
تو روت باهات دوسته و پشت سرت زیرآبتو می زنه.
 

mohaddes

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
346
امتیاز
4,670
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بـنـاب
سال فارغ التحصیلی
94
اینستاگرام
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی 10 سالم اینا بود یه مدت کارم این بود که با دوستم بریم پشت بوم خونه شون و بطری نوشابه رو پر کنیم از آب جوش و بریزیم سر مردم :D
بعضیا به فحش دادن بسنده می کردن و بعضیام میومدن دم در خونه و چوغولیمونو می کردن نامردا :|
:D
 

farnoosh hashemi

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
256
امتیاز
3,418
نام مرکز سمپاد
فرزانـگان یـک
شهر
تــهــران
مدال المپیاد
مرحله دوم 24 امین المپیاد کامپیوتر -ناکامی در مرحله۳
دانشگاه
صنعتی شریف
پاسخ : اعترافگاه !

اعتــراف میکنم تا همین چــند وقت پیش که امتحان املا داشتیم ، نمیدونستم قـــورباغــه دُرُســـته نه غـــورباقــه! :-"
 

novanda

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
1,887
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6 - فرزانگان امام رضا
شهر
تهران-لاهیجان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم همين محرم ياثار الله رو توي يه پرده خوندم يا شار الله ( چوت "ث" كشيده بود منم فك كردم "ش" است) :D بعد ديكشنري عربي رو نگا كردم ديدم كلمه ي "شار" نداريم :))
ب دوستم زنگ زدم گفتم : نرگس شار يني چي ؟! از شارش مياد؟!
دوستم گفت چي ميگي و اين حرفا وقتي تعريف كردم قضيه رو الفاظي همچون اسكول و شاس كوچولو نصيبمان شد =))
 

ghazale.gh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
411
امتیاز
3,798
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هیچوقت -ازاول عمرم تا حالا- نفهمیدم اول این اخبار شبکه ی یک ،ک یک شعری میخونن، به چه زبانیه

یا اصن حتی شعر هس یا نه؟!! :D :-/
(بچه ک بودم فک میکردم دارن حمله میکنن!) ;;)
 

psp

کاربر فعال
ارسال‌ها
52
امتیاز
190
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5
شهر
تهران
مدال المپیاد
ایشاا.. بعدا
پاسخ : اعترافگاه !

همیشه فکر می کردم چجوری یه جشواره یا یه نمایشگاه یا فستیوال و..... هایی که دو سه ماه دیگه برگذار می شه براش عکس و فیلم نشون می دهن
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,422
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : اعترافگاه !

من همیشه روزای اول مدرسه مسافرت تشریف داشتم و نمیرفتم هیچ وقت شعار ها رو یاد نداشتم و فقط به تقلید از بچه ها یه چیزی از خودم می پروندم.
تو دبستان بچه ها سر صف یه شعاری میدادن: نَصرُ مِن الله و فَتحٌ قریب
چیزی که من فک میکردم دارن میگن این بود: مَستُ من الله وَلی و مَلی! و همیشه سر صف با جدیت تمام همراه بچه ها این شعار من در آوردی رو میگفتم :))
 
بالا