• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اعترافگاه!

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم تا کلاس پنجمم good bye رو گود بایل :-$ :D تلفظ میکردم ;))
 
ﭘﺎﺳﺦ : ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﮕﺎﻩ !

اعتراف ميکنم اعتراف کردن بعضي کارايي ک کردم جرئت ميخواد ک اگه صادقانه بگم در حال حاضر ندارم...!!!!
 
پاسخ : اعترافگاه !

چند روز پیش با 2تا ازدوستان قرار گذاشتیم روزی 8 ساعت درس بخوونیم :O خلاصه روز اول 5 ساعت خووندیم 3 ساعت رفتیم گیم نت و دیدیم اینکار خیلی از درس خووندن عاقلانه تره !! :P ... در نتیجه برنامه شد روزی 2 ساعت درس خووندن و 6 ساعت گیم نت ولی خب اگه میخواستیم تا اخر تابستون با این برنامه پیش بریم و پولشو از باباهامون بگیریم میفهمیدن در نتیجه مجبور شدیم ی مسابقه ای شرکت کنیم و مقام بیاریم :D....

خب ... :-"


دوم شدیم! :)) =)) =))

پ.ن نمیدونم چرا این انگیزه های خوشی و اینا اینقد قوین لعنتیا ولی برا درس خووندن انگیزه ای وجود نداره معمولا :rolleyes: :-<
 
ﭘﺎﺳﺦ : ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﮕﺎﻩ !

اعتراف ميکنم کسي ک مسهل! ريخت تو شربت اون دختره ي ايکبيري من بودم!!!!و اين ک کسي ک بچه ها رو هماهنگ کرد ک چيزيو لو ندن،بازم من بودم!!!!!!

اعتراف ميکنم تو کل دوره راهنمايي و اين دوسال دبيرستاني ک گذشت،از هيچ درسي ب اندازه رياضي نترسيدم!!!
اعتراف ميکنم هنوزم قد جلبک رياضي بارم نيست...!!!
 
پاسخ : اعترافگاه !

تا همین چن وقت پیش فکر می کردم عربستان صعودی یعنی عربستانی که چون جمعیتش از بقیه ی کشور های عرب نشین بیشتره بهش میگن صعودی!!!!!! :-"
 
ﭘﺎﺳﺦ : ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﮕﺎﻩ !

اعتراف ميکنم با اين سن و تا اين سن(!)هنوزم بدون بالش خودم خوابم نميبره!!!!!!
حتي اگه خيلي خسته باشم و ب قول معروف از خستگي بيهوش شم،بعد دو س ساعت بيدار ميشم و ديگه خوابم نميبره!!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم وقتی تلویزیون یانگوم می داد ازاون جایی که اسم فیلم جواهری در قصر بود فکر می کردم یه جواهری چیز باارزشی تو قصره که یانگوم قراره پیداش کنه
 
پاسخ : ﭘﺎﺳﺦ : ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﮕﺎﻩ !

به نقل از a.khakpour77 :
اعتراف ميکنم با اين سن و تا اين سن(!)هنوزم بدون بالش خودم خوابم نميبره!!!!!!
حتي اگه خيلي خسته باشم و ب قول معروف از خستگي بيهوش شم،بعد دو س ساعت بيدار ميشم و ديگه خوابم نميبره!!
:D
اعتراف می کنم ایستاده هم خوابم می بره :))

به نقل از namira :
اعتراف می کنم وقتی تلویزیون یانگوم می داد ازاون جایی که اسم فیلم جواهری در قصر بود فکر می کردم یه جواهری چیز باارزشی تو قصره که یانگوم قراره پیداش کنه
باز هم اعتراف می کنم که منم همین فکرو می کردم :))
تا قسمت آخر منتظرِ جواهرش بودم فک کنم :))
در کل فک نمی کردم که کره ای ها هم اینجوری با کلمات بازی کنن :-" هر چند که زحمتشو دوبلورای ایرانی کشیده بودن :-" و منم نمی دونم که ترجمه ی تحت اللفظیش چی میشه :-"
به هر حال بچه بودم :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

یکی از بچه ها ازین پایه های سلفی گرفتن آورده بودن مدرسه، من برای بار اول که دیدم حسابی رفتم در بحرش و نهایتاً تنها ایده م رو گفتم "قفل فرمونه ؟"
بسیار بگریستند و نعره ها زدند . :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم چیپسایی که بابابزرگم از مغازش داده بود تا بدم به دختر دایی هامو و پسر دایی هام همرو در پارک با دختر خالم خوردیم :)
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خیلی طول کشید تا بفهمم توی استخر سونا وجکوزی به کدوم میگن
اونکه آبش سرده میشه سونا یا اونکه آبش گرمه یا اونکه اصن آب نداره!!!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا چندی پیش فکر میکردم هشدار برای کبری 11 یک فیلم کاملا ایرانیه
تا اینکه فیلمشو دیدم :D
.
.
.
اعتراف میکنم امشب 100بار حرف بزنو نوشتم و پاک کردم...دروغ امشبت بدجور دلمو شکوند
 
پاسخ : اعترافگاه !

من اعتراف میکنم که همیشه فکر میکردم(و هنوز هم فکر میکنم البته) که نسترن و نگار[nb]همون نسترنگار[/nb] با هم رو یه تخت میخوابن :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا همین امروز سنکوب رو ، سنگ‎کوب میدونستم/میخوندم. :-"

بعداً نوشت : تازه الان فهمیدم سنکوب هم نیست، سنکوپ‎عه. ((:
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم مامانم میکروبا رو با چشم غیر مسلح میتونه ببینه.
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه ک بودم توجه کنید ک بچه بودم....
ظهرا ک سرویس پیادم میکرد ...حتما حتما باید در خونه ی همسایه پیرمون در میزدم و فرار میکردم.....
تا اینکارو نمیکردم نمیرفتم تو خونه..... :D
اصلا یک کخی بود تو وجودم
 
ﭘﺎﺳﺦ : ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﮕﺎﻩ !

اعتراف ميکنم ي بار منو دوستام قرص ديازپام تو آب حل کردم(ي بسته کامل!)ريختيم تو شربت روز معلم تو مدرسه پخش کرديم!!!
بيشترم ب معلمايي ک اذيتمون کرده بودن داديم!!!
هيچي ديگه...
فقط خداروشکر چيزيشون نشد وگرنه...!!!
 
Back
بالا