• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اعترافگاه!

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از موقعی که میخوام بخوابم تا موقعی که دگه داره خوابم میبره تو سمپادیام...
همین الآن از چشمام داره خون میزنه بیرون
 
پاسخ : اعترافگاه !

ی اعتراف کوچولو موندش ته دلم بگم اینم خلاص شم :-"
پستایی ک خیلی لایک خوردنو اصولا لایک نمیکنم....هر چقدرم خوشم بیاد....(ی حسی به نام حسادت) :-" :-" :-"
دارم سعی میکنم کنار بذارم این عادت زشتو :-" :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خیلی از بچه های اینجا رو با آواترشون میشناسم :-"

و وقتی به طور ناگهانی آواتار را رو عوض میکنن، من همه رو گم میکنم !! :D

و فردا پس فرداش دوباره عادی میشه .. :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم جدیدا تا میام سایت اول تاپیک قدیمی ها و رفته های سایت
رو چک میکنم ببینم از این همه ادم که این مدت پ خ دادن و جواب دادیم یکی منم یادش مونده؟ 8->
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم هنوز هپی فیس ها رو کپی پیست می کنم :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یکی از تفریحات سالمم اینه که داداشمو بترسونم :-"

این داداش من شبا باید یکی دستاشو بگیره تا خوابش ببره :)) بعد اعتراف میکنم کلی منتمو میکشه تا من قبول کنم :-" تازه کلیم کار میخوام درعوضش :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

یه بار میخواستم شماره تلفن بگیرم...
شماره مثلا این بود
885451-9
هی دنبال کلید - میگشتم......نمیدونستم این- یعنی الی...
X_X :D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی میرم تو تاپیک "پایگاه بی اعتقادی" کلا سراسر بدنمو ترس فرا میگیره.. اصن یه وضی :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هر جای این سایت که میرم احساس میکنم میخوان زیر زبون آدمو بکشن تا طرز فکرت لو بره...
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم الآن داشتم تو صفحه my computer آدرس سایت تایپ میکردم تا ببینمش!
اینقدر تو فکر این سوتیم بودم که بعد اومدم تو بروزر تایپ میکنم my computer
چقدر من شوتم! {-8
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم يه ماشين حساب بچگونه دارم، اين دكمه هاش خيلي خوش رنگ و براقن. هر وقت ميبينمش هوس ميكنم بذارمش تو دهنم. :D :-"

اعتراف ميكنم من هنوز براي خط چشم كشيدن يكي بايد كمكم كنه وگرنه ميزنم خودمو كور ميكنم. :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از وقتی این تاپیکو دیدم صب تا شب ب فکر اعتراف جدید میگردم :-"
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم خوراکی هایی ک خیلی دوس داشتم رو اروم میخوردم دیر تموم شه..... :-"....البته فقط وقتی بچه بودم الان ب هیچ وجه :-" :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خیلی دلم میخاد امتیازام چهار رقمی شه!!!زود زود!! 8->
اعتراف میکنم تازگیا به سختی یاد گرفتم نایلون سرشو گره بزنم!!!!کلا تو گره زدن مشکل دارم!! :-[
سو تفاهم نشه ولی خیلی دوس داشتم میتونستم نام کاربریمو بزارم پدرام!!! :D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم !! :D
بچه که بودم خیلی وراج بودم برای همین تا از مدرسه میومدم خونه همه خودشونو به خواب میزدن :(
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم چون املام ضعیفه همیشه وقتی میخوام چیزی تایپ کنم تو اینترنت با گوگل سرچ میکنم وقتی مطمئن شدم کلمه از نظر املایی درست هست مینویسمش. خیلی وقتا با دیکشنری هم اینکارو میکنم.
(نهایت استفاده از امکانات دوروبر!) :D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم هنوزم با اين سنم يويو بازي ميكنم و خيليم لذت ميبرم! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

× اعتراف‌می‌کنم فهم ـم از فوتبال در حد کلوخ ـه و کلا سعی‌می‌کنم سکوت‌کنم در این‌جور مواقع. :-"

× اعتراف می‌کنم از بچه‌ها در حد مرگ وحشت‌دارم و اگه تعداد بچه توی یه فضای بسته بیشتر از پنج‌تا بشه احتمالا جیغ‌می‌زنم در می‌رم. :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هر موقع میخوام یه چیزی بخورم قسمت خوشمزش رو میذارم برای آخر کار
اعتراف میکنم اگه تا ذره ی آخر غذامو نخورم عصبی میشم
اعتراف میکنم کهخیلی آروم غذا میخورم و اگه در حین غذاخوردنم کسی از غذام چیزی برداره یا شروع کنه به جمع کردن غذا دیگه غذا نمیخورم و تا مدت مدیدی از اون طرف عصبیم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که فکر می کردم کلمه "خارج" اسم کشوره و "شمال" هم اسم یه شهره :D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم
همیشه وقتی از لپ تاپم دور میشم حتما لاکش میکنم
حتی وقتایی که تنهام
 
Back
بالا