اعترافگاه!

[shadiiii]

پاسخ : اعترافگاه !

يه اعتراف بكنم بهم نخندیداااااا
تا چند سال پیش فکر میکردم اسمش "حداد" فامیلیش "عادل" هههه اصلا فکر نمیکردم اسمش غلامعلی باشه
تازه امروز فهميدم كلا يني بهش توجه نكرده بودم اين مدت يعنی بیشتر از اون مورچه که عاشق چایی خشک بود شکست خوردم

 

[sheitoon]

پاسخ : اعترافگاه !

بنده اینجا جلوی همه اعتراف میکنمم که قبل از کنکور برنامه ریختم که بعد از کنکور کتاب زیست مطمئنی رو تالیف کنم.اما وقتی کنکور دادم و سوالای کنکور رو دیدم بیخیال شدم
چون معلمای با تجربه ی زیست هم همچین سوالایی رو نتونستن پیش بینی کنن و نکاتشو در نیاوردن.چه برسه به من



(میدونی چرا میخواستم کتاب زیست تالیف کنم؟چون هیچ کتاب قابل اعتماد و بدون غلط و به درد بخوری پیدا نکردم.همشون یه گیرو گوری داشتن...)

 

[sahere]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه که بودیم.بعد حوصلمون که سر میرفت.میشستیم جلو تلویزیون با داداشم هرکی زودتر میگف تبلیغی که داره پخش میشه ماله چیه یه امتیاز میگرفت
یه همچین آدمای خلاقی بودیم ما

 

[setaa]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم اولین باری که اهنگ بنیامین «عاشق شدم» رو گوش میدادم فک می کردم موضوع اهنگ اینطوریه که :

طرف یه زنی داره ولی عاشق یه نفره دیگه شده و می ترسه زنش بفهمه

همچین طرز تفکری داشتم من بله

 

[ghazale.gh]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتـراف میکـنم تا همـین یکی دو سـال پیش فکـر میکردم ماه ـای قمـری ثابت ـَن.

 

[مهدی]

پاسخ : اعترافگاه !

خوب آيا لازمه اعتراف كنم كه من اسم ژاله علو رو olu ميخوندم
ويا اسم اين موذنه كه غلوش بود رو ghalush ميخوندم ؟؟؟
آيا لازمه واقعا

ویرایش شد

@ mohandes leily
منظورم بازیگر فیلم مختارنامه [nb]مادر مختار[/nb]هستش
در ضمن هنوز هم گاهی سهوا این دو اسم اشتباه میخونم

 

[1tA]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که هنوزم نمی‌تونم اسم ِ Evanescence رو درست تلفظ کنم .

 

[G.MM]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم الان چند ماهه دارم با یکی از بچه های سایت که ماله مدرسمون هست حرف میزنم تازه امروز فهمیدم من این بنده خدا رو با یکی دیگه اصلا اشتباه گرفتم

 

[fateme78]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه که بودم فک میکردم شوهر خاله ام دزده
-آخه قدش یک و نود و پنجه...صداش کلفته...خیلی هم جدیه-

 

[cristiano]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ک امسال در حق خیلی بدی کردم
اعتراف میکنم پشیمونم

 

[CoLd BluE]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکن همیشه بجنورد رو با بیرجند و کرمان رو با اراک قاطی میکنم

 

[angry girl]

پاسخ: اعترافگاه

باتوجه به چندپست بالاتر که ‏sahere‏ نوشته باید اعتراف کنم که منو خواهرمم موقعی که تبلیغ پخش میشد مسابقه داشتیم که کی زودتر میفهمه تبلیغ چیه وجمله اولشو بگه‎ ‏ (بیکاری ادمو به چه کارایی که وانمیداره )

 

[Kenji]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دوم دبستان که بودم معلممون بعضی موقعها مشقامونو میداد خودمون صحیح کنیم بعد میگفت هر کی خطا کنه من از اینجا میفهمم مای خرم باور میکیردیم از خودمون نمره کم میکردیم , اصلا فکر میکنم به اون موقع سرخورده میشم

 

[fitmal]

پاسخ : اعترافگاه !

خوب همین جا اعنراف میکنم بچه ک بودم حدود 7 فک میکردم مامان و بابام ، مامان و بابای واقعیم نیستن هعی شناسنامه چک میکردم و عکسای بیمارستان رو نگاه میکردم تازه سعی میکردم از زیر زبون مامان بزرگمم حرف بکشم یادمه یه بار بهش گفتم چرا مامان اینا منو از پرورشگاه اوردن اونجا یه عالمه بچه بود بشتر بهم خوش میگذشت قیافه مامان بزرگم یعنی در اون لحظه فک کنم فک کرد با یه دیوانه ی روانی طرفه همچین بچه ی خل مشنگی بودم من تفکرات دوران بچگیم تو حلقم!

 

[Heyrat]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم :
زمان قدیم که برق میرفت ، روی زنگ همه ی همسایه ها چسب نواری میچسبوندیم
حالا شما زمان اومدن برق رو تصور کنین

 

[mohandes leily]

پاسخ : اعترافگاه !

خوب آيا لازمه اعتراف كنم كه من اسم زاله [nb] عربيه فونتش ولي گ پ چ داره shift و ز رو ميگيري » رو مياره[/nb]علو رو olu ميخوندم
ويا اسم اين موذنه كه غلوش بود رو ghalush ميخوندم ؟؟؟
آيا لازمه واقعا

اعتراف می کنم که همین الان هم که این پستت رو دیدم نتونستم اون اسمارو بخونم!
چرا.....؟
هدف چیه اصن؟

 

[swz]

پاسخ : اعترافگاه !

یه تاپیکی هست تو موسیقی به اسم محفل متال بازها ... ،
خب اون موقع ها که اون پایین انجمن، می‌زد کسی توی این تاپیک ارسال کرده،از اونجایی که بنده به انجمن موسیقی سرنزده بودم تاحالا و از موسیقی چیزی سرم نمیشه، فکر میکردم این مال انجمن شیمی هستش ( ) تا اینکه دیروز رفتم تو انجمن موسیقی‌ـو دیدم تاپیک‌ـو

 

[z.n1994]

پاسخ : اعترافگاه !

یه روز با بچه ها رفتیم کافی شاپ خیلی تاریک بود دو تا پسره ام بودن که عینک دودی زده بودن B-) و هی سیگار میکشیدن.قیافه عجیبیم داش یکیشون.یه خانمی ام جلوی پنجرا نشسته بود کلا تو خودش بود.نور افتاده بود قیافش معلوم نبود
بعد به بچه ها گفتم چرا اینا انقد عجیبن.اون پسره که فقط سیگار میکشه.این آقاهه ام که تو این تاریکی عینک دودی زده.اون خانمیه ام یک ساعته تکون نخورده!
دوستام: زهرا اون یه مجسمه اس!

 

[Liese]

پاسخ : اعترافگاه !

وخـتی کلاس اول بـودم فک میکردم هر چی ادم بزرگـتر میشه و میره کـلاسای بالا تر املاشو تند تر میگن و اونایی که میرن دانشگاه هم خیلی سریع مینویسن خدایی افکــار باحالی داشتم خخخخ...:)

 

[e.razi]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم كه من لپ تاپ بابامو ويروسي كردم . ^#^
هنوزم خودش نفهميده.