خنده داره ، من كه هنوز خوشبختم...

[spider girl]

((پاول پنچ سال با زحمت زياد پس انداز كرد تا بتواند ماشين رويايي اش را بخرد. امروز بايد برود و ماشينش را بگيرد. اين روز بزرگي براي اوست. با ماشين نو در بزرگراه ها حركت مي كند. هوا هم عاليه و پاول شيشه ماشين را پايين كشيده و همينطور باد مي خورد و مي رود و احساس خوشبختي مي كند. عصر قرار است با همسرش گشتي در شهر بزنند. وقتي حدود ساعت شش بعد از ظهر به خانه مي رسد ، همسايه شان را جلوي در خانه مي بيند. با خودش فكر مي كند : چه خوب ، مي توانم ماشين نويم را به او نشان بدهم. شايد او دوست داشته باشد يك دوري با ماشين من بزند. پاول همسايه اش را كه مرد مهرباني است دوست دارد. همسايه اش به او تبريك مي گويد : سلام پاول! ببينم عجب ماشين عالي اي داري! آن ها سرگرم صحبت درباره ي موتور و فنر و صندوق عقب ماشين بودند كه ناگهان ديدند يوهانس سراسيمه مي دود ، او يكي ديگر از همسايه هاي پاول است. آن ها از دور ديدند كه يوهانس تكه كاغذ كوچكي را تكان مي دهد و مي گويد : واي چه اتفاق فوق العاده اي! گوش كنيد! گوش كنيد! جواب بليط بخت آزمايي آمده ، همه ي رقم هاي من شماره برنده است! اين واقعا ممكنه؟!! فكر كنم دارم خواب مي بينم!!
پاول مي پرسد : چي شده؟ چه اتفاقي افتاده؟
يوهانس كه كم مانده ديوانه شود ، فرياد مي زند : يك ميليون! من يك ميليون بردم! ماشين! مي خوام ماشين آخرين مدل بخرم!
پاول از حالا مي تواند همسايه اش را در ماشين آخرين مدل ببيند كه نشسته و ويراژ مي دهد. البته او از خوشبختي همسايه اش خوشحال است و آن ها مي خواهند جشن بزرگي بگيرند. اما پاول يك جوري كمتر از قبل احساس سرخوشي مي كند ، عصر هم اصلا فراموش مي كند كه همسرش را با ماشين نو بگرداند.))


ظرف كمتر از چند ثانيه احساس خوشبختي پاول فروكش كرد. در زندگي شخصي او هيچ چيزي تغير نكرده بود. روياي او به حقيقت پيوسته بود. اما عجيب است كه بعضي وقت ها آدم واقعا خوشبخت است ، بعد وضع خود را با ديگران مقايسه مي كند و آنگاه ناگهان احساس خوشبختي اش از بين مي رود.


شما نظر موافق يا مخالفي دارين؟
تا حالا براتون اين وضعيت پيش اومده؟ يعني شده خوشبختي تونو مقايسه كنين و ديگه احساس خوشبختي نكنين؟

 

[ariadne]

پاسخ : خنده داره ، من كه هنوز خوشبختم...

تاپیکی که زدید تا حدودی شبیه تاپیک قبلیتون"پیدایش کن" هست؛میتونستید این ها رو هم اونجا بیارید.بهرحال؛نه.چون من تعریفم از حوشبختی یک تعریف واحده و خوشبختی همسایه هم خوشبختی مختص خودشه.مگر اینکه همونطور که در تاپیک قبلیتون گفتید؛ تعریفی از خوشبختی نه داشته باشیم و به ایده ال هامون که رسیدیم؛ داریم باور میکنیم خوشبختیم که ناگاه متوجه میشیم ایده الهای برتریم هست و تمام اون سعیمون برای خوشبختی برباد میره.

 

[SHINE]

پاسخ : خنده داره ، من كه هنوز خوشبختم...

يه عامل ديگه هم که بنظر من باعث فروکش کردن احساس خوشبختي پاول ميشه اينه که ميبينه که يکي ديگه بدون اين که مثل اون سختي بکشه راحت تو يه بخت آزمايي برده و صاحب ماشين آخرين مدل شده اما اون مدت ها براش پولشو پس انداز کرده و زحمت کشيده

واسه همين ميبينه ميتونست بدون اين همه سختي خوشبخت بشه و اين ناراحتش ميکنه!!!

 

[artemis ej]

پاسخ : خنده داره ، من كه هنوز خوشبختم...

خوب این به خاطر زیاده خواهیهای ماست!
من خودم یه لحظه خوشحالم و فکر می کننم خوشبختم اما وقتی یه چیز بهتر در دیگران می بینم ممکنه حالمو عوض کنه و بگم خوش به حالش و اونو خیلی خوب قرض کنم
اره برای من پیش اومده!

 

[anahita96]

پاسخ : خنده داره ، من كه هنوز خوشبختم...

برا منم پیش اومده
چون آدما بی نهایت طلبن و وقتی میبینن بهتر از چیزی که دارن هم وجود داره دیگه ارزش داشته هاشون یادشون میره و اون چیز بهتر رو میخوان
این تا یه حدی خوبه و انگیزه ی پیشرفته ولی اگه به چشم و هم چشمی و حسادت و طمع محض تبدیل بشه و خوشحالی آدمُ سلب کنه خیلی مخربه و ضررش اول از همه به خود شخص میرسه

 

[hani.gh]

پاسخ : خنده داره ، من كه هنوز خوشبختم...


خب به نظر من هر کسی باید با اون چیزی که داره خوشحال باشه :)
آیا همون پاول نباید خوشحال باشه نسبت به موقعیت قبلی که داشته؟ :) اینکه الان ماشین داره و قبلا نداشته
از نظر من آدم باید خودشو با خودش مقایسه کنه نه با اطرافیان
و اگه تو با دیدین دیگران خوشی دیگران ناراحت بشی اسمتو میذارن حسود

 

[پریا16]

پاسخ : خنده داره ، من كه هنوز خوشبختم...

با اناهیتا کاملا موافقم
گاهی ما خیلی خوشبختیم ولی بین کسایی هستیم که اوناام مثل ما خوشبختن این باعث میشه کم تر خوشحال باشیم چون عادی میشه
یه مثال هس که در مورد هممون صدق میکنه فرض کنید تو مدارس معمولی درس میخوندیم که هر مدل دانش اموزی بود وقتی نمره ها رو میدادن نمره ی 10 ام داشتیم تو کلاس 8 ام 6 ام و همین طور 20 و 18 حالا تو همچین کلاسی کسی که 18 گرفته خوشحال تر از اونی که تو مدارس ما 19 گرفته چون کلی 19.5 19.75 19.25 و20 هست
همه داریم مقایسه میکنیم تا وقتی همسایه اون ماشینو نداشت پاول برتر بود حالا نه. یکی هس که اونم مثل اونه پس کم کم داره عادی میشه فردا یکی دیگه ام پیدا میشه که یه ماشین دیگه بگیره و عادی تر میشه تا اینکه دیگه اهمیتی نداره برا ماشینش براش. میره سراغ یه هدف دیگه که اونو برتر کنه مثلا یه خونه ی بهتر
این یه جورایی میشه گفت اساس زندگی شده خیلی ام بد نیست ولی کنترلش باید کرد

 

[پریا16]

پاسخ : خنده داره ، من كه هنوز خوشبختم...

خب به نظر من هر کسی باید با اون چیزی که داره خوشحال باشه :)
آیا همون پاول نباید خوشحال باشه نسبت به موقعیت قبلی که داشته؟ :) اینکه الان ماشین داره و قبلا نداشته
از نظر من آدم باید خودشو با خودش مقایسه کنه نه با اطرافیان
و اگه تو با دیدین دیگران خوشی دیگران ناراحت بشی اسمتو میذارن حسود

اره ولی حس برتری اجازه نمیده دیگه اینو که بهتر از قبل شده فراموش میکنه چون کمال طلبه
موافقم که خودمونو با خودمون مقایسه کنیم ولی گاهی این جمله میشه یه شعار چون نمیتونیم میخوایم و نمیتونیم
نمیشه همیشه گف حسود گاهی عاملش حسادته گاهی ام نه
اگه کنترل شه میتونه مخرب نباشه و حتی موثر باشه
عین رقابته سالمو ناسالم