• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

مشاوره روان‌شناسی

پاسخ : مشاوره

به نقل از CrazyBoy :
ببین واسه چی عذاب آوره برات!
یه مدت یه سری آهنگ هارو با ولوم پایین امتحان کن که گوشت اذیت نشه!
راستی به جز آهنگ از صدای پرنده ها و شرشر آب یا چیزای دیگه هم اعصابت خرد میشه ؟
مشکلم اینه نمیدونم واسه چی!
راه های مختلف مث همینو امتحان کردم نمیشه
نه دیگه تا اون حد :D فقط اهنگ
 
پاسخ : مشاوره

احتمالا به طور تلقینی بدت میاد!
یه مدت آهنگای شاد به زور گوش بده شاید فرجی بشه! :D
 
پاسخ : مشاوره

اصن تلقینی نیست!من از اهنگ گوش کردن بدم نمیاد ذاتا ولی اینجوری میشم
میگم راه های مختلف امتحان کردم من چند ماهه رو خودم دارم کار میکنم نمیشه! :((
 
پاسخ : مشاوره

سلام و عیدتون مبارک!
خب مشکل من اینه که امسال (سال تحصیلی 92-91) بسیار بسیار تنبل شدم و هر کاری هم که میکنم اصلا نمیتونم برم بشینم پای درس
+ اعتراف میکنم که معتاد اینترنت شدم!
 
پاسخ : مشاوره

نه واقعا اصن چیز بد یا خاطره بدی از اهنگ ندارم
بی کلامم فقط صدای یه سری سازارو میتونم تحمل کنم
بعد حرفی که من دارم اوکی سمت اهنگ خودم نمیرم ولی الان یه عالمه جا هست که وقتی ادم میره اهنگ گذاشتن من که نمیتونم به اونا بگم اهنگتونو قطع کنین!
 
پاسخ : مشاوره

به نقل از پَژال :
سلام و عیدتون مبارک!
خب مشکل من اینه که امسال (سال تحصیلی 92-91) بسیار بسیار تنبل شدم و هر کاری هم که میکنم اصلا نمیتونم برم بشینم پای درس
+ اعتراف میکنم که معتاد اینترنت شدم!
سلام .عید شمآم مبارک :D
منم همین مشکل ُ دارم ولی فکرنمیکنم حاد باشه طبیعی یه هم تعطیلاته وهم بهار
سعی کن ساعت باشه کنارت هروقت میای نت بعد هم اینکه درس خوندنُ ازساعتای کم شرو کن کم کم زیادش کن مثلا روزاول نیم ساعت !
بده دست مامانت مودم ِتُ:-"
کم کم کمش کن نت ُ
 
پاسخ : مشاوره

به نظرتون من چیکار کنم؟
بعضی ادما بد جوری روم تاثیر میذارن.چه خوب باشه چه بد. خودم فکر میکنم چون خیلی دوسشون دارم این طوری میشه
مثلا من خیلی ریز مینویسم . همه دوستام درشت مینویسن . امسال یه همنشین تازه اومده پیشم . اونم درشت مینویسه حالا وقتی تو اخرای دفترم نگاه میکنم میبینم رفته رفته درشت تر نوشتم
یا مثلا برادرم. من از اهنگای فارسی و غمگین بدم میومد . داداشم هم گوش نمی داد. ولی دفعه قبلی که دیدم اون دیگه گوش میده منم بد جوری خوشم اومد!
یا خیلی از این جور کارا. و بعضی کار ها هستن که من نمیخوام روم تحمیل بشه. حالا من چیکار کنم؟ نمیخوام وابسته اون ادما باشم :(
 
پاسخ : مشاوره

یه مشکلی برام پیش اومده ولی نمیتونم اینجا بگمش لطفا اگه کسی فک میکنه میتونه کمکم کنه ممنون میشم بهم پ.خ بزنه :)
 
پاسخ : مشاوره

من برای برنامه ریزی مشکل دارم نمی دونم چجوری برای المپیادم برنامه ریزی کنم
 
پاسخ : مشاوره

به نقل از uranuscelona :
من برای برنامه ریزی مشکل دارم نمی دونم چجوری برای المپیادم برنامه ریزی کنم
بنده نیز کلا این مشکلو دارم
 
پاسخ : مشاوره

#دوستان اون بالا نوشته اگه پاسخ پست قبل رومیدید از نقل قول استفاده نکنید. ;; )
2# معذرت میخوام بابت تذکر ، ولی اینجا انجمن روانشناسیه، و مشاوره راجبه هر مسئله ای مربوط به اون باید باشه. درمورد برنامه ریزی درسی به تاپیک های مربوطه مراجعه کنید.
@ حمیده: مگه این تاثیر پذیری ها بده و یا ضربه ای به تو وارد میکنه؟ :-? اگه خطت درشت تر شده و یا از آهنگی جدیدا خوشت اومده دلیل نمیشه از این تغییرات بترسی. دلیلش هرچیزی میتونه باشه و احتمالا به معنای وابستگی هم نباشه.
حالا اگه مثالای دیگه ای راجبه مشکلت داری بگو .
 
پاسخ : مشاوره

عاغا ؛ به یه بدبختی که کلا بی‌تفاوت شده نسبت به همه‌چی [ منظور از همه‌چی ؛ واقعا همه‌چی ـه. در حدی که هفته‌دیگه فیلتره و رسما آی‌دُنت گیو اِ ×اک. - کپی‌رایت - ] و دیگه هیچی براش مهم‌نیست ؛ توصیه‌ای چیزی در مورد نوع خاکی که باید بریزه رو سرش دارید عایا؟ :-" #جدی.
 
پاسخ : مشاوره

باتشكر از توضيحات دقيق جنا 8-> نوع خاك مورد استفاده مهم نيست. مهم كودشه ، كه باتوجه به علل بي تفاوتي ، انتخاب ميشه ;;)
 
پاسخ : مشاوره

علت بی‌تفاوتی.... والا تو خونه یه‌بار یه دعوای خیلی بدی شد و اینا ؛ تازه فهمیدم که ازم چه تصوری داشتن. از اون به بعد دیگه کلا هیچی برام مهم‌نیست. به معنای واقعی هیچی. :-<

× راه‌حل ؛ راهنمایی ؛ چیزی :-"
 
پاسخ : مشاوره

سلام دوستان مشاور من یه مشکل دارم :د
دقیقا البته نمیدونم چیه :"
قضیه اینه نمیتونم ن بگم اونم منی که عمراکاری که باب میلم نباشه انجام بدم مثلاوقتی یکی محبت بی دلیل میکنه وادعامیکنه دوسته ومن حس میکنم یجای کارمیلنگه اماچون مطمعن نیستم نمیتونم بگم نباش فقط درحداینکه ازاون ادم دورباشم وارتباطم کم باشه اکتفامیکنم چون دوس ندارم تاثیربدبذارم ممکنه اون ادم نیتش بدنباشه ولی رفتارتندمن تاثیربدبذاره اما ازطرفیم میترسم بعدیجوری که حواسم نباشه بهم ضربه بزنه الان بنظرتون چیکارکنم؟
میدونم بخوام یجورحالشوبگیرم تامدتهایادش نمیره وشایدبدترحالموبگیره با احترامم بگم نباش بازعذاب وجدان که چراقضاوت کردم خلاصه بازجعبه تقسیمم داره اتصال میده هم اکنون بیاری سبزتان نیازمندم :د
 
پاسخ : مشاوره

اول ی معذرت 2پست پشت سرهم واینامیخواین یکی کنین حذف کنین خلاصه اجازه این پستم دست مدیرمحترم مث پست خودت باش برخورد کن:"
مریم جان یجورایی طبیعیه ی مدت بگذره حل میشه مافک میکنیم بی تفاوتیم کلا واینابه ی اتفاق برمیگرده امامرور زمان باعث شده بعضی چیزامث قبل نباشه وچیزای دیگه باارزش باشه وچون واکنش قبل رو نداریم حس میکنیم بی تفاوتیم
امااگه بیتفاوت بودی الان اینجاپست نداده بودی عزیزم
الان بایدبنظرم(من اینکاروکردم نتیجش رضایت بخش بود)ببینی نسبت ب چیابی اهمیتی اگه اون مسئله مهم بودباخودت کناربیاو بازبرا اون موردوقت بذارکه این فقط چندمورده امااگه مهم نبودبیخیال شو
الان ی ترسی یا ی حس گنگی داری ک جلوتصمیم گیریتومیگیره اما اگه خوب فک کنی خاک بی کودم مشکلوحل میکنه
 
پاسخ : مشاوره

به نقل از مری ـم. :
علت بی‌تفاوتی.... والا تو خونه یه‌بار یه دعوای خیلی بدی شد و اینا ؛ تازه فهمیدم که ازم چه تصوری داشتن. از اون به بعد دیگه کلا هیچی برام مهم‌نیست. به معنای واقعی هیچی. :-<

× راه‌حل ؛ راهنمایی ؛ چیزی :-"
من معمولا" کاری که میکنم اینه یه مدت دور میمونم ازشون ،یا حتی توضیح میخوام مثلا وفکرمیکنم ببینم چقدرش راسته واین ها ، منظورت ازبی تفاوت شدن دقیقا چیه؟
 
پاسخ : مشاوره

من بین بچه ها خیلی دوست دارم و همیشه هم دورم پره ولی بعضی وقتا حملات روحی شدیدی بهم دست میده و کلا میرم تو خودم اینو بچه هام دیگه دارن میگن اولا گفتم شاید واسه بلوغه ولی الان دوسال از بلوغم گذشته
آخه تا کی این هورمون بازیا ادامه داره دیگه خستم کرده روانپزشکم نمتونم برم اگه به خونه بگم یا مسخرم میکنن یا میگن رفیق بازیا جمع کن و ای این حرفا
 
پاسخ : مشاوره

این که میری تو خودت تا جایی که من میدونم بیشتر از نگرانی ها و استرس های دوران بلوغه و فکر نمیکنم ربطی به اون داشته باشه. شرایط زندگی و روحیات تو و اینکه درون گرایی یا برون گرا ایجاب میکنه گاهی دلت بخواد تنها باشی . من هم اینطور میشم. و این مواقع واقعا باید با خودت خلوت کنی و به همه ی چیزایی که برات اتفاق افتاده فکر کنی و ببینی چطور میتونی نگرانی یا ناراحتیت رو برطرف کنی.

و اینطور که میگی نمی تونی مشاوره بگیری و خانوادت هم به این قضیه اعتنا نمیکنن پس خودت باید به فکر خودت باشی . کاملا رک :-"
بین دوستات اگه کسی هست که بهش اعتماد داشته باشی باهاش حرف بزن . وقتایی که میبینی داری کم کم میری تو فکر ، سر خودتو با کارای دیگه مشغول کن . سعی کن این حالت کمتر برات به وجود بیاد وکنترلش کنی . اما گاهی که از مسئله ای ناراحتی خلوت کن و برای حلش خودت دست به کار شو .
 
پاسخ : مشاوره

تمرکزحواس ندارم،راه های پیشنهادی به دورازکلیشه وواقعی بگید؟
یعنی یک موضوعی همش ازقافله پرتم میکنه مثلا.
 
Back
بالا