تا اونجا که پرسیدم اولین کلمه ای که یاد گرفتم عمه بوده که میگفتم =>> عَممممم
به عمو هم همونی که به عمه میگفتم,میگفتم
دیگه دیگه به نوبندگان(اسم یه محلیه ) میگفتم =>> نُوگَنگِگون
به تخم مرغ میگفتم =>> پُپُخ
به غذا میگفتم =>> جیزززززز
به بچه های بزرگتر از خودمم حتی میگفتم نی نی
خواهرم وقتی کوچیک بود به عمو سید خسرو میگفت =>> عمو شُخ شُخ شُخ شُخ شُخ
هر جا میرفتیم واسش چیزی بگیریم میگفتیم چه رنگی میخوای؟ میگفت : شولتی
کلا تا دوم ابتدایی این یاد نگرف س رو تلفظ کنه
من بابابزرگم اسمش شمس اللهِِ بعد هر بچه ای تو فامیل بهش یه چیز میگفته,یکی میگفته "دایی بِلّا"من بهش میگفتم "بابا شامپو آس"!!! برادرم که خودشو راحت کرده بود و میگفت "بابا دَ "!!
به همبرگر میگفتم "هفت گردو" !! (حالا اینکه از کجا آورده بودمش رو نمیدونم ! )
برادرم به شیر میگفت "آب بودا بودا "!!!
به قاچاقچی(تو تلویزیون شنیده بود) میگفت "قاشق چنگالی"!!
خودم که مامانم میگه اکثر کلمات رو درست ادا میکردم و یادش نمیاد ولی خواهر دوستم بچگی به شکم می گفته شیمک و پسرخاله ام به ران مرغ میگه گوشت دسته دار تازه الان که چهارم دبستان هست هم دست از عادتش برنداشته