من اولین نمره ی کمم رو اصلا نشون ندادم به خانواده،
از ترسم:
برگه و کارنامه حاوی "10" اولین امتحان فیزیک عمرم تو کلاس هفتم رو جویدم،
یه نصفیشو قورت دادم و نصف دیگه رو از پنجره ی سرویس ریختم بیرون
تا کلاس دهم یازدهم هم از اون نمره خبر دار نشدن که نشدن...
دبستان یه بچه خرخونی بودم ک دومی نداشت راهنمایی یبارم فکر کنم قبلا گفتم
اها پیداش کردم :
یبار کلاس هفتم بودم هیچوقتتت یادم نمیره مطالعات 17.25 شده بودم خیلی هم عصبانی از دست خودم بودم و اینا
رفتیم خونه بابابزرگم اینا که مرغ و بوقلمون و ...دارن
من کاغذ امتحانی رو انقد تیکه کردم که تجزیه شد بعد خیس کردم انداختم جلوشون که بخورن
و منتظر موندم تا اون امتحان شوم خورده بشه ...
فرداش رفتیم مدرسه و دبیرش گفت با توجه به نمرات درخشانتون همه میدین مامان باباتون امضا کنن بیارن
این شانس ما))حالا بیا از تو شکم مرغا امتحان مطالعات اجتماعی درار )))))
مجبور شدم خودم بگم و یه کاغذ برداره رو یه کاغذ بنویسه که نمره درخشانمو دیده))
بابت نمره نه ولی بابت کارم تنبیه شدم
و پس از اون
هروقت نمره ای به مامانم میگم اولین واکنشش:
کی بیست شد؟
(اگه مامان شما هم دابل لایک )
و نهایتا خاک بر سرت ه
والدینم هیچوقت از لحاظ نمره بهم فشار نیاوردن ولی همیشه این انتظار میرفت که یکی از بهترین ها باشم
مستمر زیست سال دوم دبیرستان 14 شدم پایانترم دیگه نشستم خوندم 19 شدم :)
به کوچولوتر های سایت میخوام بگم که گور بابای نمره
نقاشی بکشین انشاء بنویسین طبع شاعریتون رو تقویت کنین