• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

روز تولد

پاسخ : روز تولد

امسال یههه عالمه برنامه ریختم برا جشن تولدم بعد دختر عمه ام عروس شد شب تولد من جشن عقد گرفت X-( X-( X-( X-( کلا گند زده شد به روزم از ظهر که آرایشگاه بودمو شبم جشن اونا البته هفته بعد تولد گرفتم ولی تو روز تولدم نبود نچسبید زیاد :D
 
پاسخ : روز تولد

تولد 7 سالگیم بود فک کنم.
اومدن از کلاس زبان دنبالم.
تو همون ماشین لباس تنم کردند.
یه لباس صورتی بود خیلی خوشگل بود ;;)
[شبای قبلش هنوز یادمه ک مامانم زنگ میزد به همه ی فامیل و ازشون میخواست حتما یه جایی بیان]
تو ماشین خوابم برد.
بیدار که شدم دیدم دمِ دَرِ یه رستوران بزرگیم
خیلی خوش گذشت.
هرچند بچه بودم چیزی یادم نمیاد زیاد
ولی هیچوقت اون تولد رو یادم نمیره
 
هروقت خواستن سوپرایزم کنن
خودم بهتر از بقیه برنامه هاشونو حفظ بودم
ولی خاطره خنده دار غم انگیزم تولد هفت سالگیم بود
موهامو ریخته بودم جلوم توی صورتم
کلی هم مهمون داشتیم همکارای مامان و بابا ووخونم حسابی شلوغ
سرمو بردم پایین شمع هارو فوت کنم
موهام خورد ب شمع اتیش گرفت
تصور کنید وسط تولد یکی میزد تو سرم
اب پرتقال ریختن روم
ی وضع وحشتناکیییی بود ها
خیلی وحشتناک
فرداشم مجبور شیم موهامو کوتاه کنم ....
 
دور بر روز تولدم افسردگی میگیرم که چرا به من انقدر کم تبریک میگن. بعد روز تولدم دایی و خاله و مادر بزرگ زنگ میزنن شاد میشم.
 
خاطره خاصی ندارم ولی فقط بگم تولدم روز جهانی حیوانات هست:)):)) (12 مهر)
 
دلم می خواد خیلی زود تموم شه.
 
همیشه روز تولدم روز‌ بدی بوده
بدترینشم واسه 18سالگیم بود
واقعا بحران 18 سالگی داشتم :|
 
پارسال و امسال همه ی دوستامو سورپرايز کردیم واسه تولدشون و سر من رسید دوستام همش ميگفتن بسه سورپرايز و اينا،اینقدم طبیعی بودن که اصلا شک نکردم
خلاصه يه هفته از تولدم گذشت و اينقد لعن و نفرینشون کرده بودم که چقد بی معرفتن و اينا
نگو اينا همش نقشه های پلیدشون بود،با یکیشون رفتم کافه و یهو دیدم دوستام با کیک تولد اونجان
جووووربیی داد زدم که کل کافه سکته کردن :))))
يه سری چینی ژاپنی کره ای(نميدونم کدوم همشون شبیهه همن خب :)) ) تو کافه بودن و داد من حتی باعث ذوقشونم شد :| آزمون اينقد عکس گرفتن که اصن احساس کردیم چقد ما باحالیم :))
خلاصه که خیلی خوش گذشت
جای شما خالی :)))
 
بهترین روز تولدم ، تولد ۷ سالگیم بود ...
خیلی خوب بود ...
همه ی دوستام بودن .. .
بزرگ و خوب بود ...
و البته یه عالمه هدیه هایی که برلی دختر ۷ ساله خیلی جالب و قشنگ بودن !!!
ولی هیچ وقت اون کسایی که خیلی دوست داشتم تو تولدم باشن نبودن !!! امیدوارم سال دیگه باشن !!!

هر کار میکنم که یه سالم که شده روز تولدم یادم بره تا شاید سوپرایز شم !!!
حیف نمیشه که !!!
مگه یادم میره !!!
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
بهترین جشن تولدم، تولدم 6سالگیم بود که توی مهد کودکمون گرفتم یه پلاستیک سیاه بزرگ که توش پر کادو بودو گرفتم چون به بچه ها گفته بودم هر کسی کادو نیاره از کیک خبری نیست بچه ها هم از ترسشون همه کادو اووردن بعضی ها هم که یادشون رفته بود فرداش اووردن :D:D
 
20 سالمه
تاحالا تولد برام نگرفتن
خدافظ!
 
عااا خب تولد زیاد داشتم ولی تولد ۶ سالگیم خیلی فرق داشت x:
اینقد کادو آورده بودن تا مدت ها از خرید بی نیاز بودم :))
هنوز کادوهامو یادمه حتی :-"
هر کار میکنم که یه سالم که شده روز تولدم یادم بره تا شاید سوپرایز شم !!!
حیف نمیشه که !!!
مگه یادم میره !!!

منم منم :))
هر کار میکنم یادم بره نمیشه،از چن ماه قبلشم هی یاد آوری میکنم...

رو تبریک تولدم حساسم :-" یکی یادش بره تبریک بگه خیلی ناراحت میشم :|
تولد ۱۹ سالگیمو دوستم یادش رفته بود دو روز بعدش اس ام اس داده بود به جای تبریک ققط معذرت خواهی میکرد :-j آقا تو رو خدا ببخشید از صبش یادم بودا واای آقا:))
 
تا حالا تولد نگرفتم :-??
ولی کادومو از حلقوم دوست و آشنا و فک و فامیل گرفتم همیشه :D
و اون تولدی ک بتونم کادو بیشتری شکار کنم مطمینن بهترین تولدمه :))
ک قراره امسال باشه


از همینجا اعلام میکنم تولد من پنجم فروردینه میشه ۲۵ مارس اشتباه ثبت کردم مقام مسئول رسیدگی کنه لطفا :D
 
تولد ۱۲ سالگیم که همه‌ی فامیلامون بودن(یه سری هم بودن که کلا هیچ کس نمیشناختتشون ، فامیلای فامیلامون بودن:/ ) که بابام بهم برام یه توپ والیبال بهم داد و زندگی من از همونجا تازه شروع شد :)

_عمه ی بابام یه ادم به شدت پیر :/ اون سال توی تولدم بود میخواستم شمعو فوت کنم که انگشتشو کرد تو کیک دراورد خورد:/
کیک تولد هر سالم با چنین مشکلی از جانب هر خری رو‌به‌رو میشه://


ولی از بزرگترین سوالام اینه که چرا هیچ وقت توی مدرسه نتونستم تولد بگیرم
چرا دوستام بهم کادو نمیدن
و چرا هیچ وقت منو غافلگیر نکرده کسی:(
 
تولد ۱۲ سالگیم که همه‌ی فامیلامون بودن(یه سری هم بودن که کلا هیچ کس نمیشناختتشون ، فامیلای فامیلامون بودن:/ ) که بابام بهم برام یه توپ والیبال بهم داد و زندگی من از همونجا تازه شروع شد :)

_عمه ی بابام یه ادم به شدت پیر :/ اون سال توی تولدم بود میخواستم شمعو فوت کنم که انگشتشو کرد تو کیک دراورد خورد:/
کیک تولد هر سالم با چنین مشکلی از جانب هر خری رو‌به‌رو میشه://


ولی از بزرگترین سوالام اینه که چرا هیچ وقت توی مدرسه نتونستم تولد بگیرم
چرا دوستام بهم کادو نمیدن
و چرا هیچ وقت منو غافلگیر نکرده کسی:(
چون تولدت تابستونه :|:|
 
آهنگ تولدت مبارک از سهراب بهرادو تقدیم میکنم به تمام متولدین زمستون:D
 
دو سال پیش روز تولدم مامان بابام بردنم بیرون شام بخوریم بعد یه کادو بهم دادن کاغذ کادو رو که باز کردم توش یه جعبه دستمال کاغذی بود
با تعجب نگاشون کردم دیدم دارن لبخند میزنن بعد جعبه دستمال کاغذی رو برداشتم نگاش کردم توش گوشی بود...
 
پارسال رفتم مدرسه اصلا انتظار اینکه کسی بدونه تولدمه رو نداشتم اون روز هم دیرم شده بود همین که پامو گذاشتم کلاس بچه ها شروع کردن به خوندن تولدت مبارک وبعدشم تبریک گفتن بعد از اونم امتحان دفاع داشتیم به بهانه تولدم امتحانو لغو کردیم و رفتیم بازدید.
 
آخرین ویرایش:
Back
بالا