• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

ماه عسل

پاسخ : ماه عسل

من نمي دونم چرا موقع ديدن ماه عسل گريه ام ميگيره! اون 5 قلو دارن شيطوني مي كنن..من هاي هاي تو خونه گريه مي كنم!
نمي دونم چرا اينجوري شدم... كلي دلم سوخت به حال اين خانومه كه بچه دار نمي شد..
+
موقع تيتراژ پاياني هم هاي هاي گريه مي كنم..اصن يه وضي!
 
پاسخ : ماه عسل

دیشبش عالی بود!!! از همه قسمتاش باحالتر اون تیکه ای بود که یکی از اون 5قلو ها رفته بود پشت صندلی علیخانی و میخواست صندلیه رو بچرخونه,علیخانی هم تلاش میکرد محکم بشینه و ادامه حرفشو بزنه ولی نمیتونست!!! :))
تمام دکورشونو هم که کندن! ;))
 
پاسخ : ماه عسل

[quote author=Tarranom در گودر]
شهرداری استانبول برا قبل از افطار این برنامه که توسط دراویش اجرا میشه رو تدارک دیده!بعد این جا لطف می کنن رسانه ضرغامی " ماه عسل "میذاره و غم و غصه ملتو رو سر بقیه خراب می کنه که افطار نتونن لب به هیچی بزنن..

r
[/quote]

تا حدودی موافقم باهاش؛ کم غم و غصه نداریم خودمون که بخوایم پای قصهٔ غصه‌های بقیه بشینیم.
 
پاسخ : ماه عسل

به نقل از مهران م. :
تا حدودی موافقم باهاش؛ کم غم و غصه نداریم خودمون که بخوایم پای قصهٔ غصه‌های بقیه بشینیم.
کسی مجبورتون نکرده که آخه اگه نمی پسندین نگاه نکنین...

چرا فقط گیر دادین به غم و غصه اش.... بده یه خورده از احوال هم با خبر بشیم از مشکلات هم بده یه خورده به فکر هم باشیمو به هم کمک کنیم....

واقعا اون روزی که آمنه بهرامی رو اورده بودن من با یه مشکل خیلی بزرگ مواجه بودم حالم خوش نبود ولی نشستم برنامشونو دیدم یک آن خودمو جای اون تصور کردم دیدم همچین مشکل بزرگیم ندارم...

بده که بخششو از اون یاد بگیریم.....بده بفهمیم که نباید انقدر نا امید باشیم...

بابا یه خورده هم باید فکر کنیم راجع بهش نه این که فقط بشینیم غصه شو بخوریم....

برنامه ی دیروزم جالب بود....ای بابا یکی بچه نداره یکی دیگه 5 قلو....خدایا دمت گرم... :-??
 
پاسخ : ماه عسل

به نقل از مهران م. :
تا حدودی موافقم باهاش؛ کم غم و غصه نداریم خودمون که بخوایم پای قصهٔ غصه‌های بقیه بشینیم.
همین که غم قصه ی بقیه رو نشون میده کافیه برا اینکه بفهمیم خودمون خیلی خیلی وضعمون خوبه و غم و قصه هامون کوچیک.
 
پاسخ : ماه عسل

برنامه ديروز چه قدر با نمك شده بود با اين 5 قلوها :))
 
پاسخ : ماه عسل

به نقل از spacegirl :
برنامه ديروز چه قدر با نمك شده بود با اين 5 قلوها :))
منم موافقم
بیچاره ها آخرش مجبور شدن اون شمدونی ها رو جمع کنن
ولی دلم سوخت
آخه چه جوری خرجشونو در می آوردن؟ :(
 
پاسخ : ماه عسل

وای برنامه ی دیروز خیلی باحال بود ! علیخانی میگف " ۲ تاتون بمونین ، ۷۰% ــِتون برین ! " :))
من نیم ساعت آخرُ ندیدم که میخواسن حرفای جدی بزنن ! چیز خاصی گفتن ؟ :-?
ولی واقعا کار درستی نکردن اون زنُ شوهری اوردنشون که بچه دار نمیشدن ... ینی شاید واسه مخاطبا خوب باشه که مقایسه کنن ولی خودشون عذاب کشیدن مسلما ...

به نقل از مهران م. :
تا حدودی موافقم باهاش؛ کم غم و غصه نداریم خودمون که بخوایم پای قصهٔ غصه‌های بقیه بشینیم.
جدا از حرفای بچه ها که موافقم باهاشون ، مگه بده که واسه دیگران یه ذره ئم که شده غصه بخوریم ؟
همیشه که نباید شاد بود ! :)
حداقل اینا باعث میشه مردم امید به زندگیشون بیشتر شهُ بیشتر از خودشون خجالت بکشن که قدر زندگیشونُ نمیدونن !
 
پاسخ : ماه عسل

خوبه که اینارو نشون میده چون باعث میشه بفهمیم چه اتفاق هایی تا الان افتاده و ما از ریزش خبر نداشتیم!!
 
پاسخ : ماه عسل

واای برنامه ی اون آقا غلامُ دیدین ؟! :O چه اراده ای ... بعد این همه کشیدن مواد ، ترک کردن اراده ی پولادین میخواد !
آدم میفهمید عشقُ ایمان به خدا ینی چی ! ینی واقــعـــا ایول به زنش ! <D=
 
پاسخ : ماه عسل

آقا ینی چی رو همه ی این مستنداش آهنگ سرود ملی ما(خونه ی ما)رو می ذاره!

رو این موتاده این آهنگ به این خوشگلی رو گذاشته بود!

ولی کلا برنامه ی خوبیه!(ولی نمی دونم چرا هر وقت می بینمش یاد برنامه ی اپرا وینفری میفتم :-? :-")
 
پاسخ : ماه عسل

از برنامه ی امروزش خیلی بدم اومد درسته بی بی عصمت زیاد حرف میزد
اما به هر حال باید با احترام بیشتری باهاش رفتار میکرد
 
پاسخ : ماه عسل

اين تنها قسمتي بود كه من گريه نكردم!
چه ادماي صاف و ساده اي رو دعوت كرده بودن... خداييش خيلي خوشم اومد از اين بي بي عصمت! چقدر بامزه بوداا!
 
پاسخ : ماه عسل

اتفاقا خیلی حال کردم....... کلی خندیدم.......

چرا همه فک میکنن احسان بد حرف میزنه یا تحقیر میکنه؟ :-w :-w دو سال بیش به اون بسره کفت چقد شبیه اسکلز (بازیکن منچستر) هستی برنامرو یهو از رو انتن برداشتن :)) :)) :)) :))
 
پاسخ : ماه عسل

اينو از امير قادري منتقد سينما نقل مي كنم كه تو سايت caffecinem.comنوشته بود(در مورد غلام كارديه :D):


کافه سینما-امیر قادری: ندیده‌ام دیگر قسمت‌های برنامه تلویزیونی «ماه عسل» را. اما از تماشای برنامه امشب لذت برم. ریلتی شو یعنی این. شیوه نمایشی که دنیا را گرفته است (از آمریکن ایدول تا نمایش اپرا وینفری) و در آن مردم عادی؛ قهرمان‌های اصلی‌اند. اما ما در کشورمان از داشتن‌اش محروم‌ایم. حالا مردم دنیا رسانه‌ها را فتح کرده‌اند. که هر انسانی امکان ستاره شدن، لااقل در لحظات و دورانی کوتاه، را دارد. آدم‌هایی که مثل قهرمان‌های داستان‌ها، می‌توانند با مشکلات و موانع رو به رو شوند، بر آن غلبه کنند یا شکست بخورند و در این سفر، همراهانی داشته باشند. مردم جهان چنین زندگی را در رسانه‌ها تجربه می‌کنند، در کنار هم قرار می‌گیرند، سعی می‌کنند راست‌اش را بگویند، همدیگر را درک می‌کنند و دنیای آینده را می‌سازند. این درست همان جایی است که لحظه‌ای واقعیت، قالب‌های خشک رسمی را کنار می‌زند. و حالا چند ساعت پیش، در این برنامه «ماه عسل» به تهیه کنندگی و اجرای احسان علیخانی، داستان «غلام کاردی» را تماشا کردم که کارد پشت کمرش قایم می‌کرده، دزدی و جنایت کرده و معتاد شده و زندان رفته، و همسرش پایش مانده، نجات‌اش داده که اعتقاد داشت: «صابرین نخستین انسان‌هایی هستند که به بهشت می‌روند.» و این که: «زنده‌ام برای غلام بود و مرده‌ام برای خاک.»
پس داستان زندگی این دو تا آدم، گرفتاری‌های‌شان، مبارزه‌ای که برای حل مشکل کرده بودند و پیروز شدن‌شان (یا در شرایط دیگری، شکست‌شان!) مرا با خودش برد. این دو خانم و آقا، امشب مرا ساختند. مرا با دردها و سرمایه‌ها و آرزوها و خاطرات‌شان سهیم کردند. که یک ریلتی شو درجه یک ساختند. که ایمان و صبر و همدردی را از شکل کهنه‌اش در رسانه‌های ما، خارج کردند و به دنیای واقعی آوردند. این کاری است که فقط «یک نمایش واقعی» می‌تواند در دنیای ما انجام دهد. حالا برنامه‌های بعدی «ماه عسل» را تماشا خواهم کرد. جای علیخانی بودم، همان طور که به احترام، به حرف‌های آن خانم گوش می‌سپردم، دست‌ام را بیش‌تر بر شانه مرد گناه‌کار و حالا به آغوش خانواده بازگشته می‌گذاشتم. اما عیبی ندارد. همین که دست‌ ما را گرفت و به دنیای پر نقش و نگار دردها و گناه‌ها و آرزوها و رستگاری ما مردم برد، مخلص‌اش هم هستم. این آینده دنیاست. چرا حال رسانه‌های ما نباشد؟
 
پاسخ : ماه عسل

نمیدونم چند سال پیش این برنامه رو یادتونه ؟ البته مطمئن نیستم که اسمش همین بود یا نه.

مجریش فرزاد حسنی بود. اولاش خوب بود. ولی بعد از مدتی مدام میزد تو ذوق مهمونای برنامه. رفتارش واقعا" بد شده بود.

که مردم اعتراض کردن و فرزاد دیگه نیومد. از سال بعدش احسان اومد. یکی دو سال اول خوب بود. ولی بعدش احسان هم شروع کرد همون کارای فرزاد رو انجام داد (نمونش همون راننده جاده). یعنی خیلی زود (خیلی !!) خودمونی میشد. سال بعدش محسن افشانی بود که بعد اون کار مذخرف رو انجام دادن یهو وسط برنامه که احسان مهمون بود به محسن افشانی بیچاره گفتن از این به بعد احسان مجریه (که اشک بیچاره دراومد و من خودم از نزدیک شنیدم که چقدر بد باهاش رفتار شده بود). احسان از وسط های ماه رمضان مجری بود. سال بعد هم همینطور ولی دوباره همون ماجرای مشابه پیش اومد. سال بعدش حسن جوهرچی بود. و امسال دوباره احسان اومد که بعضی مواقع رفتارش حداقل منو آزار میده.

ولی انصافا" تو کنترل برنامه خیلی قویه. امروز هم کلی حال کردم که بی بی عصمت نمیذاشت احسان حرف بزنه.
 
پاسخ : ماه عسل

به نظر منم برنامه ی جالبیه. من از قبل ماه رمضان دعا می کردم که احسان مجریش باشه چون واقعا با اون ماه عسل می شه! (جمله رو حال کردی <D=)
 
پاسخ : ماه عسل

امروز خیلی جالب بود...هر کاری کرد یکم از دیه رو ببخشه نبخشید که نبخشید
یه سره هم داشت حرف میزد.
 
پاسخ : ماه عسل

اصولا یکی دو سال که احسان اومده بود نگاه نمی کردیم برنامشو :|
به نظرم اجرای حسنی فوق العاده بود ولی به دلیل رک بودنش و اینکه واقع بینانه برنامه رو پیش میبرد عوضش کردن حالا احسان علیخانی هم خوبی ولی خیلی زود جوگیر میشه :-"
برنامه امشبشون که کرکر خنده بود با وجود مادر بزرگ محترم :D
 
پاسخ : ماه عسل

آقا این قسمت ِ امشب ُ دیدین ؟؟ این زَنه عصمت ننه ؛ عصمت بی بی ؛ یه همچی چیزی
شورش ُ در آورده !
اَ در که اومد تو شروع کرد" من یه فوق لیسانس بیکار رو اومدم بگم ببرینش سر کار ، یه فوق لیسانس معماری ، پسرم باید بی نوبت بره حَج ... "
اَصَن یه چیزی بود ... حالا بیا و جمش کن !
اُفت داره واقعَن .. اگه کسیَم از این برنامه چیزی بش می رسه نباید دیگه اینقد جدی وارد عمل شه ...
مَن یکی که اصن خوشم نَیمَد !
 
Back
بالا