• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

نوشته های eqsan

  • شروع کننده موضوع eqsan
  • تاریخ شروع

eqsan

مهمان
چشمانم را می بندم..تمرکز می کنم،فکر می کنم،عشق را حس می کنم،درد را دفع می کنم،،.... >:D< چشمانم را باز می کنم انچه را که در ذهنم تجسم می کردم را روی دفتر یادگاری دوستم پیاده می کنم ، بی اختیار می نویسم ، ترسیم می کنم و در نهایت پاک می کنم... بار دیگر اسمان را در ذهن خود مجسم می کنم ،، خدا را در قلبم حس می کنم ... عرقی خیس بر پیشانیم نقش می بندد و به این نتیجه می رسم:بر روی دفتر می نویسم:((اسمان را میبینم و می دانم ابی نیست ،خدا را نمیبینم ولی می دانم که هست!)) همیشه ابی باشید!.. :D ازEQSAN
 
پاسخ : چشم من قلب من

این از قبلی خیلی قشنگ تره !
 
  • لایک
امتیازات: 4wd
پاسخ : چشم من قلب من

در صحنه گيتي دو چيز افسونم ميكند
1. آسمان را آبي ميبينم ولي ميدانم آبي نيست
2. خدا را نميبينم ولي ميدانم هست
اينو يكي از بزرگان كه اسمشو يادم رفته گفته
 
پاسخ : تیم هدف!!

ببين يه نصيحت دوستانه
اينارو اينجا ننويس برو تو درد دل بنويس
اينقدر اسپم نده
مثبتو گدايي نكن اگه مطلبت جالب باشه هم مثبت ميدن هم نظر(مطالب فاير استورم خيلي خوبه)

ولي + بهت ميدم
از ما گفتن بود
 
پاسخ : تیم هدف!!

دفعه ی دیگه که خواستی یه مطلب بزاری جوری بنویسش که چشم خواننده اذیت نشه.
چشمام کور شد
 
  • لایک
امتیازات: 4wd
پاسخ : چشم من قلب من

بدک نیست داری پیشرفت می کنی""
 
پاسخ : تیم هدف!!

به نقل از p.sh :
دفعه ی دیگه که خواستی یه مطلب بزاری جوری بنویسش که چشم خواننده اذیت نشه.
چشمام کور شد
 
پاسخ : تیم هدف!!

حالا چرا انقدر می زنید تو ذوقش؟
فضاسازی داستان خیلی خوب بود فقط به نظر من مثال بازی فوتبال -اونم یه بازی محلی (!)- مثال خوبی واسه چیزی که می خواستی بگی نیست !
 
پاسخ : چشم من قلب من

لطفا هنگام جواب دادن به تاریخ آخرین پست دقت کنید!
 
Back
بالا