• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

Fade To Black

vahidd

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,163
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد
شهر
مشهد
یکی نظم یکی نثر!
----
و من از شب گذشته ام

ببین سایه با من است

ببین تمام ترانه ی سکوت

از ارزوی صدای من است

ببین که ستاره در اسمان شب

دم از ظهور نور میزند

ببنین که نفس شهوت پرست من

در ارزوی روح , با الت مرگ , به حور میزند

ببین که لالایی من

خدارا خواب کرده است

ببین که شیطان مست قصه ها

از مرگ داستان

به درک

پرواز کرده است

------
سفید سبز قرمز ابی زرد

فرشته روی قبر اذون میخونه

شیطون داره خون میپاشه به قبرا

جون میده بهشون ,چیزی که هیچ وقت نداشتن

یه بچه تکیه داده به یه قبرو سیگار میکشه

مرده ای که فقط قبرش به یه درد خورده

و یه مشت اشغال

که مگسا دورشون جمع شودن

اونام به درد میخورن

مگسایی که صداشون ارامش میدن به من

یه پشه که خون سیاه میمکه تا دنیا خوش رنگ شه

یه مترسک که کلاغارو میترسونه

یه کلاغ که با ریتم قارقارش خدارو میرقصونه

یه خدا که شبا به حرومزاده هاش فاز میده

تنها علامت سوال این وسط منم

تنها مجود به درد نخور

تنها اضافی

یه سایه که تو شب گمه

سیاه
 
پاسخ : Fade To Black

سعی کن محاوره ای ننویسی!
حتی اگه شعرت قشنگترین شعر دنیا هم باشه قبولش نمیکنن!
شعر اولیت هم یه مشت تصاویر نامفهوم تو ذهن ادم میسازه که هدف ندارن!
اما وزن و اهنگش بیشتر جاها خوبه!
اوزان عروضی خوندی؟
 
پاسخ : Fade To Black

نه عزیزم من این چیزایی که شما میگیو بلد نیستم قثط بعضی وقتا دلم میخواد بنویسم پس مینویسم
تقریبنم دست خودم نیست چی مینویسم
 
پاسخ : Fade To Black

پوزش ولی افکارت و یکی کن بعد بنویش!
اولی خووب بود!
(چون شب داشت)
ولی در کل سعی کن
 
پاسخ : Fade To Black

به نظرم كه قشنگ بودن!
نوشتن خيلي به آدم آرامش ميده و منم موافقم كه آدم نميتونه واسه احساساتي كه قراره بياد رو كاغز تصميم بگيره!
موفق باشي!+
 
پاسخ : Fade To Black

اولیه خوب بود. فقط یه کم بی هدف بود. خواننده انتظار داره بعدش یه اتفاقی بیفته. مثلا از کسی که داری می گی ببینه یه خواسته ای داشته باشی (مثلا گفتما)
ولی وزنش خیلی خوب بود. کلمات و ترکیباشم قشنگ بود.
دومیه ... فضاش خیلی تاریک بود که من از این فضای متن خوشم نمیاد!
در کل استعدادشو داری !! :D
 
پاسخ : Fade To Black

مگس تو تابوت گیر کرده بود

روی سر جنازه سرگردون توش پرواز میکرد

هردوشون یه درد اشتن

زندان.

جنازه یکی میخواست که کنارش باشه

و مگس یکی میخواست که خونشو بمکه

اولش به نظر میرسید که هردوشون برای هم ساخته شدن

ولی بعدش مگس فهمید که جنازه خون نداره

و وزوز میگس میرفت رو نرو جنازه

پس جنازه مگسو کشت

و خودشم به مرگش ادامه داد

واین قانون طبیعته شاید...
 
Back
بالا