ادعای شماره CA202:
تکامل نه اثبات شده و نه می تواند اثبات شود. حتی قادر نیستیم تکامل را ببینیم.
هیچ چیز در جهان واقع نمی تواند با قطعیت مطلق اثبات شود.اما سطح بالایی از اطمینان می تواند حاصل شود.در مورد نظریه تکامل ،ما داده های بسیار زیادی از حوزه های مختلف داریم.شواهد ارزشمندی که در تمام شکلهای زیر وجود دارند(تئوبالد 2004). هر مورد جدیدی از شواهد گواهی بر بقیه است.
تمامی گونه های حیات یکپارچگی بنیادی در مکانیزم همتاسازی،وراثت،تجزیه (Catalysis) و متابولیسم دارند.
نسل مشترک برای گونه ها الگوی تودرتویی را برای وراثت پیش بینی می کند.ما چنین الگویی را به صورت ساختار درختی یکتا،سازگار و خوش تعریف مشاهده می کنیم، که درخت حیات نامیده می شود.
شواهد مختلف از رشته های مختلف ، به درخت حیات یکسانی منجر می شود.ما وقتی خصوصیات ژنتیکی،بیوشیمیایی و ریخت شناسی را بررسی می کنیم به ساختار یکسانی از درخت حیات می رسیم.
فسیلهای حیوانی ،با درخت حیات شرح داده شده تطابق دارند،ما چندین گونه از فسیلهای انتقالی را در رکوردهای فسیلی، مشاهده می کنیم.
فسیلها در یک ترتیب زمانی ظاهر شده اند،که تغییرات سازگار در نسل مشترک را در طی میلیونها سال نشان می دهد. و مغایر با خلقت ناگهانی است.
خیلی از ارگانیسمها ویژگیهای بدوی را نشان می دهند،مثل چشم های کور و بالهای بدون قابلیت پرواز در برخی از گونه ها.
نیاکان گرایی بارها مشاهده شده است.نیاکان گرایی ظهور مجدد ویژگیهایی استه در اجداد دور وجود داشته اند اما در اجداد جدیدتر ناپدید شده اند.ما تنها مواردی از نیاکان گرایی را می بینیم که باتاریخچه تکاملی ارگانیسمها سازگار هستند.(نمونه ای از نیاکان گرایی بازپیدایی مجدد دم در انسان و باز پیدایی پا در مارها می باشد-مترجم)
رشد شناسی(ontogeny)(جنینی و زیست شناسی رشد) اطلاعاتی در مورد مسیر تاریخی تکامل یک ارگانیسم فراهم می کند.برای مثال،جنین والها وخیلی از مارها ،پاهای عقبی دارند که قبل از تولد دوباره جذب می شود.
توزیع گونه ها با تاریخچه تکاملی ارایه شده برای آنها سازگار است.برای مثال،جانوران کیسه دار عمدتا به استرالیا محدود می شوند. و استثنائات به وسیله جابجایی قاره ها تشریح می شود.جزایر دوردست اغلب شامل گونه هایی هستند که عادات وتنوع فراوانی دارند ولی از لحاظ ژنتیکی به هم وابسته اند.تنوع گونه موش خرما با ساختار لایه های زمین و تغییر سطح دریا تطابق کامل دارند.(مرسر و روس 2003.)این سازگاری، حتی موقعی که شواهد توزیع فسیلها را در این زمینه دخیل کنیم،پا بر جا خواهد بود.
تکامل پیش بینی می کند که ساختارهای جدید از جرح و تعدیل ساختارهای موجود بوجود می آیند،بنابراین تشابه درساختارها نشانگر تاریخچه تکاملی تکاملی هستند تا کارکردها .این موضوع به وفور در طبیعت قابل مشاهده است. برای مثال دستهای انسان،بالهای خفاش،پاهای اسب، باله های وال، و دستهای جلویی موشهای کور،علی رغم کارکردهای متفاوت، ساختارهای مشابهی دارند.
اصول یکسانی در سطح مولکولی وجود دارد، درصد زیادی از ژنهای انسان،حدود 70 درصد،با ژنهای کرم میوه و کرم گوشت مشترک است.
وقتی ارگانیسمها مستقل از هم تکامل می یابند،ساختارهای متفاوتی به کار گرفته می شوند. برای مثال،بالهای پرندگان،خفاشها، و حشرات ساختارهای متفاوتی دارند.این تفاوت ساختار برای کارکردها یکسان درسطح مولکولی نیز مشاهده می شود.
محدودیتهای تاریخچه برخی از مواقع به کارکردها و ساختارهای غیر بهینه منجر می شود.برای مثال ساختار گلوی انسان و سیستم تنفسی امکان تنفس و غذا خوردن همزمان را غیر ممکن کرده و انسان را مستعد خفگی می کند.
این عدم بهینگی در سطح مولکولی هم مشاهده می شود.برای مثال،خیلی از بخشهای DNA ها کارکردی ندارند.(به عبارتی زاید هستند.)
برخی از DNA های بدون کارکرد از قبیل،ترنسپوسونس،سودوژن(ژن کاذب)، و ويروسهای اندوجنوس، الگویی از وراثت را نشان می دهند که دلالت بر جد مشترک گونه ها دارد.
تغییر گونه ها در عمل مشاهده شده است.
جنبه های روزمره تکامل—تغییرات ژنی ارث پذیر،تغییرات کارکردی، تنوع و تغییرات در ساختار،و انتخاب طبیعی-- با سرعتی که با نسب مشترک انها همخوانی دارد،مشاهده می شود.
علاوه بر این،تمامی ردیفهای شواهد تکامل با هم سازگارند،آنها همگی به تصویر بزرگ یکسانی اشاره دارند.برای مثال،شواهد تکرار ژنی در ژنوم مخمرها نشان می دهد، که توانایی آنها در تخمیر گلوکزحدود 8 میلیون سال پیش تکامل یافته است.شواهد فسیلی نشان می دهد که میوه های قابل تخمیر(ترش شده) ،در آن زمان اهمیت فوق العاده ای یافتند(احتمالا به این معنی است که این نوع میوه ها در چرخه غذایی اهمیت زیادی داشتند-مترجم).شواهد ژنتیکی برای این تغییر مهم در گیاهان میوه دار و کرمهای میوه مشاهده شده است.(بنر و دیگران 2002).
شواهد فوق العاده و سازگارند،همگی به صورت واضحی تکامل را نشان می دهند که شامل نسل مشترک،تغییر در طول زمان و تطابق برا اساس انتخاب طبیعی می باشد.
ادعای شماره CA201:
تکامل فقط یک نظریه است. ویک واقعیت نیست
لینک
ترجمه به فارسی
+
مدرک علمی