تیزهوشان قبول شدم!

[bella_h]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

واقعیتش من اصلا نمیدونستم تیزهوشان چی هست!
کلاس پنجم با دوستم محض فان آزمونشو ثبت نام کریم
جاتون خالی چقدم مسخره میکردیم که تیزهوشانی ها حتما رو سرشون شاخ تیز دارن
بچه بودیم دیگه

بعد من آزمون اول الکی دادم هرچی بلد نبودم شانسی میزدم(نمره منفی نداشت!)
قبول شدم خودم تعجب کردم مرحله دومشم بهم گفته بودن نمره منفی داره اشتباه نزنم
منم جوگیر! فکر میکردم دیگه اگه یکم هم شک دارم اصلا نباید بزنم
یادمه از70تا سوال فقط35 تا زدم
هنوزم شک دارم من چوجور قبول شدم!؟


یادم رفت بگم من مشهد بودم مامانم زنگ زد گفت قبول شدم بعد من از طرف خوشحال بودم از یه طرف سعی میکردم طبیعی رفتار کنم تا دخترخاله ام فکر نکنه الان قبول شدم مثلا میخوام بهش پز بدم واینا(من تو بچگیم هم یه همچین بچه ی خوبی بودم )
کلا شرایط سختی بود

 

[نگار]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

وقتي دبستان بودم ميخاستم بيام راهنمايي نتايج ازمون مرحله دومو مامانم بهم گفت ومن تا يه روز زارزار گريه ميكريم ولي براي دبيرستان مهمون داشتيم يه فاميل خيلي دورررر...
ومن توي اتاقم بودم و مثلا درس ميخوندم..در هر ديغه 3 بار سايتو چك مي كردم و هول و هوش ساعت 9 نزديك شام جيغم رفت هواااا
وكلي ابروريزي كردم وكلا كنترل رفتارم رو از دست دادم..
اشك شوق ميريختم وبراي يه ديقه باورم نشده بود..و سكوت عجيبي كرده بودم

 

[نرجس خاتون]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

هیچ وقت یادم نمیره تو مدرسه اعلام کردن نتایج اومده منم تا وقتی برسم خونه از استرس هلاک شدم
بعدشم که رسیدم خونه چون سایت شلوغ بود دیگه داشتم هلاک میشدم
واقعا روز استرس زایی بود

 

[a.mahsa]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

اون روزی که قرار بود اعلام کنن من مسافرت بودم ساعت 11 بود که دوستام بهم گفتن قبول شدن بعد من با هزار حسودی و دلشوره مامان بابامو فرستادم کافی نت 1ساعت طول کشید و من تو اون یه ساعت تقریبا 8 بار رفتم دستشویی بعدش که گفتن قبول شدم اینقدر از هیجان و خوشحالی جیغ زده بودم که صدام در نمیومد!!! بعدش به دوستام گفتم.
به خاطر قبولیم بهم قول تبلت دادن ولی تهش تف هم بهم نرسید X-(

 

[tiny_G]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من یکی از مدیران قبلی مادم که باهاشون دوست شدیم و پسرشون هم سن منه بهمون زنگ زدن و گفتن دیدن پسرشون قبول شده ما هم رمز رو بدیم ببینن منم قبول شدم یا نه منم چون هیچ کاری نکرده بودم و فقط رفتم امتحان بدم ببینم چجوریاس برام مهم نبود مامانم رمز رو داد اونا هم گفتن قبول شدم هیچی منو خواهرم سریع رفتیم اینترنت و نگا کردیم منم ته دلم ذوق کردم ولی به روم نیوردم و چون یک قبول نشده بودم گفتم نمیرم وسّلام نامه تمام هیچی مامانمم کلی اسرار کرد و کلی فکر کردم و اومدم سمپاد فکر میکردم همه خرخونن ولی با اومدنم فهمیدم بقیه از من بدترن !

 

[negin banoo]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

یکی از دوستام بهم خبر داد ولی بهم گفتن که داداشم قبول نشده {we are twins}و من نمی تونستم خوش حالیم رو بروز بدم آخه اون ناراحت بود ولی بعدش که رفتیم سایت دیدیم جفتمون قبول شدیم داشتیم ذوق مرگ میشدیم

 

[Dr.saba]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

منظورت از يكي از دوستات بنده هستم ديگه؟؟؟!!منم خودم تو اينترنت اسممو ديدم وقتي ديدم قبول شدم اصلا چشام نميديد!كاور كامپيوتر رو زمين بود داشتم مي دوييدم سمت تلفن به مامانم كه تو مدرسه بود خبر بدم پام گير كرد به كاور افتادم زمين اصلا نفهميدم چطوري پاشدم فك كنم كمتر از 001/0ثانيه طول كشيد!!هيچي ديگه به مامان و بابام و معلمم گفتم و كلي خوشحال شدن و بعد به دوستام كه قبول شده بودن گفتم

 

[hanina77]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من اولش خوشحال شدم ولی الان افسرده ام به چند دلیل:
1-اولویت بندیم در حد هویج داغون بود واسه همین شماره 4 قبول شدم
2-ما کلا یه ماجده تو مدرسمون داریم متخصص در تضعیف روحیه.الان به شخصه باحرفای اون من احساس میکنم من میتونم ازاد پزشکی بخونم شایدم پرستاری

 

[#Yasna#]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

راهنماییو دختر عموم بهم خبر داد دبیرستانو خودم زنگ زدم مدرسه فهمیدم.اولش باورم نشد و ی بار دیگه زنگ زدم وقتیم مطمئن شدم 5-6 ساعتی گریستم!

 

[maryammovahedzadeh]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

آرزو به دلم موند برا دبیرستان بیام اینجا پست بدم واااای هورا من قبول شدم (
البته خیلی عالی شد که ورودی نمیدیم . چون من اصلا حوصله بکوب درس خوندنو ندارم ( (
ولی خب یه شادی و نشاطی رو از ما دریغ کردن






+به جاش 100 برابرشو دادن
:-مریض و روان پریش

++اسپم می باشد...

 

[آیسان ن]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من تو دوران دبستان بچه ای بودم که مامانم هلم میداد تا درس بخوانم منم یکی از روش هام برای فرار از درس این بود که می رفتم تو دستشویی قایم میشدم کتاب داستان می خواندم مامانم هم پس از مدتی به ماجرا پی برده بود و دعوام می کرد اگه زیاد می موندم منم یادمه نشسته بودم داشتم کتاب می خواندم که یهو مامانم با داد صدام زد منم به ترس این که الان دعوام کنه زود پریدم بیرون بعد دیدم به جای این که دعوام کنه اومد بغلم کرد... گفتم چی شده گفت تیزهوشان قبول شدی :)

 

[Miraneh]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

مرحله یک ش ، کلا بیخیال. تا فهمیدم یکی از بچه های کلاس قبول گردیده، بنده شک نکردم که خودمم قبول شدم، یعنی شک نکردم یه درصدم! بعد رفتیم نگاه کردیم دیدیم بعله،
مرحله دو شم ؛
یادمه همش تو این حیاط سبز[بدلیل وجو درخت و یه عالمه گل و اینا][بهار و اینا بود]میگشتم یه کتاب تستی هم دستم بود. اون موقعام مادربزرگم اومده بود خونمون حالا مادربزرگ:دختر بشین درس بخون امتحان داری دو هفته دیگه! من :باشه مادربزرگ؛ ببین پیشیم رو!کوچولو!!! مادربزرگ: حرص درآر بود وضعم اون موقع برای مرحله دو .!ولی همچین بگی نگی حسم میگفت قبولم، یعنی کلا بازم میدونستم که قبولم!. ممم...روز نتایج خواب بودم بابام اومده زنگ زده منم خواب آلود برمیدارم و اینا میگه شیرینی میخوای بدی؟ گفتم ها؟ شیرینی؟ بعد گفت که قبول شدم . منه بی ذوقم گفتم آها ، خب باشه! خدافظ .
رفتم خوابیدم .

بی ذوق و حس ـم نیستم اصلا

 

[HOSSEIN JH]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

خیلی برام مهم بود !!!! خیلی !!!! هیچکس تو ایران برای قبولی تیزهوشان به اندازه من نخوند !!!!!
به خدا قسم به قرآن
من از مهد کودک شروع کردم به خودن !!!!
مهد کودک که بودم سال اول دبستان رو خودم با مامانم کار کردیم و مهد کودک هم کار کرد تموم کردم !!!
از اول دبستان من از زندگی و تمام تفریحات زدم چون تو باغ عشق و حال نبودم !!!
من وقتی رسیدم پنجم دبستان فارسی رو تا اول دبیرستان بلد بودم علوم و ریاضی رو تا اول راهنمایی !!! خیلی خر خونی کردم !!!! خیلی !!!!
تو کل فامیل و دوست و آشنا به جز دایی کوچیکم کسی تیزهوشان قبول نشده بود (الان دانشگاه تهرانه دکتر )
دخترا بزرگ فامیل هم که پایتخت نشین بودن هیچکدوم در نیومده بودن
من باید قبول میشدم چون از چیز هایی گذشتم که نمیشد برشون گردوند !!! مرحله اول قبول شدم به سادگی !!! ولی واکنش مادرم عصبانیم کرد چون تا فهمید قبول شدم گفت برو برا مرحله 2 بخون این در حالی بود که دوستام عروسی گرفته بودن
هیچی دیگه مرحله 2 هم قبول شدم و هم تیزهوشان قبول شدم هم نمونه دولتی !!!
فقط الان که فکر میکنم به خودم میگم چرا همون روز درخواست انتقال به تهران ندادم ؟ درسم به اندازه کافی خوب بود ؟!
ولی الان از اون بچه خر خون چیزی نمونده !!!
روزی 300 تا تست میزدم ولی الان آخرین بار که کتاب تست گرفتم دستم رو یادم نیست

 

[soroush_ssh]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

دوستم زنگ زد گفت نتایج رو سایته
به سرعت سایتو دیدم و دیگه خودتون می دونید!

چند دور از خوشحالی دور خونه دویدم و بعد هم به کل فامیل زنگ زدم و به خودم تبریک گفتم!!

خلاصه یه وضعی بود ها!

 

[f-1391]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

من واسه آزمون سمپاد خیلی خونده بودم و اعتماد ب نفس کامل داشتم اما وقتی گفتن برگه ها بالا هنوز فقط سوالای ریاضی و علوم رو زده بودم یعنی 15 تا سوال هوشم مونده بود واسه همین اصلا امید به قبولی نداشتم و...
تا این که تو مسافرت بودیم یکی از فامیلامون به عمم زنگ زده بود اونم به ما خیلی خوشحال بودم و بعدش همش منتظر بودم یکی ازم بپرسه کدوم مدرسه میری هیچ کی ازم نپرسید به جز یه خانمی که اونم وقتی بهش گفتم فرزانگان گفت غیر انتفاعیه؟
سوم راهنماییم که آزمون نداشتیم...

 

[alibasirat]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

یادش بخیر.هیچی نخونده بودم هیچ کلاسی نرفته بودم امتحانم تسریحی بود نه مثل این جدیدا الکی.قبول شدم هیچ احساس خاصیم نداشتم

 

[alihhh]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من خودم رفتم نتایجو ببینم سیستمم سایتو باز نمیکرد
تا اینکه شب رفتتم مسجد مامان دوستم بهش زنگ زد گفت من قبول شدم
منم سجده شکرو به جا آوردم

 

[reyhanehfs]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من داشتم فیلم وحشتناک آمریکایی نگاه می کردم.یکی از دوستام بهم زنگ زد گفت قبول نشدی(می خواست شوخی کنه مثلا) منم که کلا محو

فیلم بودم گفتم خیلی خب باشه و گوشی رو قطع کردم و به فیلم نگاه کردنم ادامه دادم .بعد دوباره بعد از نیم ساعت بهم زنگ زد گفت گریه نکن

باو شوخی کردم قبول شدی منم دوباره گفتم باشه و گوشی رو قطع کردم به تماشای فیلم ادامه دادم.

بی احساس هم خودتونید.... :)

ولی فیلمه خیلی خفن بود

 

[asemaneh76]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

یادمه یکی از معلمام که همسایه مون هم هست بهم خبر داد!کمی تاقسمتی هم خوشحال شدم قبولی برام مهم بود خب ابروم دارم دیگه

 

[Antares]

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

از کلاس پنجم ک خاطره بد دارم
مرحله اول قبول شدم، انقد خوشحال بودم
اصن از خوشحالی ن تو زمین ن تو آسمون جا میشدم!
و اما مرحله دوم
ج ها اومده
بابا از اداره زنگیده ک اسمت نیس
مامان:هر بلایی سرت آوردم نخوندی!!!
داد و بیداد و گریه
اصن تا زمانی ک ج آزمون نمونه بیاد تو خونمون عزا بود
بعد اینکه ج نمونه اومد داییم کادو خریده بود آورده بود برام
برا تبریک قبولیم و اینکه یکم تسکینم بده
واما سوم راهنمایی
این دفه ی مرحله بود
من اصن ندرسیده بودم فقط تعطیلات عید اونم چون پشتیبان تو فشارگذاشت خوندم
ی فامیل هم داریم ک پسرش هم دوره منه
تو پنجم هم خ میدرسید همه فک میکردند ک تیزهوشان قبول میشه
همش سرکوفت میزدند بهم ب خاطراون
اونم ک نمونه هم قبول نشد
موقه اعلام نتایج مشهد بودیم
از حرم اومده بدیم بیرون ک دقیق یادم نیس ما زنگیدیم ب مادر بزرگم یا اون ب ما زنگید
گفت ک احسان تیزهوشان قبول شده
مامان بهم گفت
منم زود موضع گیری کردم ک
ب من چه؟!
قبول شده ک شده!
میگی چی کار کنم؟!
شب هم بود دگ صبر کردیم تافردا
رفتیم ک هتل خدا خدا میکردم ک منم قبول شده باشم
بالأخره صبح شد
داشتیم میرفتیم کافی نت ک وسط راه بابا ی عطسه کرد
بنابی ها ی تصور غلط دارند ک وقتی یکی یه عطسه میکنه میگن tah sabiy
اونم اینجوری تفسیر میکنن ک ی اتفاق بد تو راهه
مامان گف ک واای من نمیام،قبول نشدی
شما برید من میدونم قبول نشده
موند پایین پله ها
نگو داره اونجا قرآن باز کرده
رفتیم با بابا دیدیم مامان هم اومد
رمز رو زدیم تا باز کنه من مردم و زنده شدم
من اصن صفحه رو ندیدم مامان همین ک صفحه بازشد گف ک نوشته
تبریک قبول شدید
وااااااای انگاری ی باری از رو شونم برداشته شد
انقد عجله داشتم برگردم بناب
هی میگفتم وقت ثبت نام تموم میشه پس کی برمیگردیم؟!