• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اهل شعر

amir h

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
988
امتیاز
1,820
نام مرکز سمپاد
سلطانی
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
90
دوستان لطف کنن قشنگ ترین شعرایی که خوندن رو برای ما بنویسن
با توجه به نا محدود بودن لینک ها خواهش میکنم در هر لینک فقط وفقط 1شعر بزارید
ممنون
 
پاسخ : اهل شعر

فردوسی:
جهان را بلندی وپستی تویی همه نیستند آنچه هستی تویی


حافظ:
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قرآن را


خیام:
گر می نخوری طعنه مزن مستان را بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره به آن مشو که می مینخوری صد لقمه خوری که می غلام است آن را


گمنام:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پارا
من از خود هر چه دارم در ره دوستان میبخشم نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را


×پست های متوالی ترکیب شد×
 
پاسخ : اهل شعر

به نقل از amir h :
گمنام:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پارا
من از خود هر چه دارم در ره دوستان میبخشم نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را
به نقل از amir h :
حافظ:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
 
پاسخ : اهل شعر

اون شعر آقای گمنامو صائب تبریزی گفته

حاقظ:
دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی ارزد به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی ارزد
به کوی می فروشانش طریقی بر نمی گیرد زهی سجاده ی تقوا که یک ساغر نمی ارزد
 
پاسخ : اهل شعر

خیام:
از کوزه گری کوزه خریدم باری آن کوزه سخن گفت به هر اسراری
شاهی بودم که جام زرینم بود اکنون شده ام کوزه هر خماری
 
پاسخ : اهل شعر

حافظ

1- فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

2- دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش

3-جای آن است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش

4-بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

5- ای که در کوچه معشوقه ما می‌گذری بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش

6- آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

7-صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل جانب عشق عزیز است فرومگذارش

8-صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه به دو جام دگر آشفته شود دستارش

9-دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود نازپرورد وصال است مجو آزارش



باباطاهر
به گورستان گذر كردم كم و بيش بديدم حال دولتمند و درويش
نه درويش بي كفن در خاك رفته نه دولتمند برد از يك كفن بيش

×پست های متوالی ترکیب شد×
 
پاسخ : اهل شعر

بابا طاهر:
ای آنکه ز خویشتن جدایی به خودآ از خود بطلب که از تو جدا نیست خدا
اول به خودآ گر به خود آیی به خدا اقرار نمایی به خدایی خدا
 
پاسخ : اهل شعر

حالمان بد نیست غم کم میخوریم/کم که نه هر روز کم کم میخوریم
 
پاسخ : اهل شعر

خیام:
هنگام سپیده دم خروس سحری دانی که چرا همی کند نوحه گری؟
یعنی که دمیدند در آیینه ی صبح که از عمر شبی گذشت و تو بی خبری


خیام:
قانع به یک استخوان چو کرکس بودن به زان که طفیل خان ناکس بودن
با نان جوین خویش حقا که به است که آلوده به پالوده ی هر خس بودن


خیام:
یک چند به کودکی استاد شدیم یک دم به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که مارا چه رسید از خاک بر آمدیم و بر خاک شدیم


سعدی:
تکبر مکن بر ره راستی که دستت گرفتند و برخاستی


حافظ:
واعضان که این جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
گوییا باور نمیدارند روز داوری که این همه قلب و دغل در کار داور میکنند


حافظ:
اگر به باده ی مشکین دلم کشد شاید که بوی خیر ز زهد ریا نمی آید
جهانیان همه گر منع من کنند از عشق من آن کنم که خدا وندگار فرماید


×پست های متوالی ترکیب شد×
 
پاسخ : اهل شعر

حافظ:
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و این ها به زکاتم دادند
 
پاسخ : اهل شعر

به نقل از fatemeh_k :
حافظ:
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و این ها به زکاتم دادند
امتحان ادبیات داشتید؟
شعر حفظی
 
پاسخ : اهل شعر

حافظ:
من از آن حسن روز افزون که یوسف داشت فهمیدم که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
 
پاسخ : اهل شعر

جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گل ها تو بخند
اینک این من که به پای تو در افتادم باز
ریسمانی کن تو از آن موی دراز
تو بگیر. تو ببند
فریدون مشیری
 
پاسخ : اهل شعر

حافظ:
گوهر پاک بباید که شود قابل فیض ور نه هر خار و خسی لوءلوء مرجان نشود
 
پاسخ : اهل شعر

به نقل از amir h :
امتحان ادبیات داشتید؟
شعر حفظی
نه به خاطر این نبود(گرچه این بدبختی نصیبم شد)
این بیتو دوس دارم
 
پاسخ : اهل شعر

سهراب سپهری:
کفش هایم کو چه کسی بود صدا زد سهراب
اشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ .............
 
پاسخ : اهل شعر

فکر نمیکنین این تایپیک باید به انجمن شعر انتقال داده بشه؟
به انجمن شعر انتقال داده شد
 
پاسخ : اهل شعر

عاشق و رند و نظر بازم و می گیم فاش تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام
حافظ
 
پاسخ : اهل شعر

به نقل از amir h :
خیام:
گر می نخوری طعنه مزن مستان را بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره به آن مشو که می مینخوری صد لقمه خوری که می غلام است آن را
اشتباهه!

بیت دوم:
.................................................. ..............................................

تو غره به آنی که همی می نخوری ..............................................
 
پاسخ : اهل شعر

حافظ:
در محضر ما باده حلال است ولیکن بی رویه تو ای سرو گل اندام حرام است

خیلی زیاده!دمه دستیه که اومد به ذهنم همین بود!
 
Back
بالا