قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

[..زهرا..]

آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند...
مولانا

 

[miena.m]

چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی غش
مرا فقط نگرانی ز گشت ارشاد است
فیض+حافظ

 

[ÄBČDE FGHÏ]

گفتا به دلربائی مارا چگونه دیدی ؟
گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربائی
——————
گفتا چرا چو ذره با مهر عشق بازی
گفتم از آنکه هستم سرگشته ای هوائی
——————
خواجوی کرمانی

 

[mahya.m]

گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا، برو
آن گفتنت که" بیش مرنجانم "آرزوست
[با روانم بازی کرد:/]

 

[Kda1998]

من تماشاي تو ميكردم و غافل بودم
كز تماشاي تو خلقي به تماشاي منند

 

[...Maedeh]

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
#هوشنگ_ابتهاج

 

[hanita.ard]

گفتی از تو بگسلم دریغ و درد
رشته وفا مگر گسستنی است
بگسلم ز خویش و از تو نگسلم
عهد عاشقان مگر شکستنی است
فروغ فرخزاد...

 

[شکیبـآ]

تا شدم بی‌خبر از خویش
خبرها دیدم
بی‌خبر شو که خبرهاست
در این بی‌خبری...

|مولانـا|

 

[aventador]

تفنگت را زمین بگذار
که من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار
تفنگ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ترین ابزار بنیان کن
ندارم جز زبان دل، دلی لبریز ز مهر تو
#فریدون_مشیری

 

[0001111]

رهگذار بی نصیبی
بی قراری بی شکیبی
تاسحرگه ناله سرکرده
نیمه شب ها در سیاهی
بی نصیبی بی پناهی
از سر کویت گذر کرده ...

 

[دهقان خلافکار128]

دلخوشی‌م این بود روزی دین و مذهب داشتم ...
با تو فهمیدم فقط جهل مرکب داشتم ...
.
.
.
با وجود تو اگر دولت به پا می‌کرد عشق ...
من برای خود اقلا بیست منسب داشتم ...

#اسماعیل_طلاپور

 

[shshsh]

دلبر که جان فرسود ازو کام دلم نگشود ازو
نومید نتوان بود ازو باشد که که دلداری کند

 

[Ebiiism]

یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب
وای از آن روزی ک عاشق رد شود آب از سرش...‌

 

[Ebiiism]

با تو فهمیدم جدایی انتهای عشق نیست
آشنا کردی مرا با لحظه های بدترش

 

[فاطیما]

باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران،بازیچه ی بازیگران
اول به دام آرم تو را،وان گه گرفتارت شوم

رهی معیری

 

[fatemeh.sh]

دل از اعماق دریای صدف‌های تهی بردار
همین‌جا در کویر خویش مروارید پیدا کن...

فاضل نظری

 

[فاطیما]

مهرت به دل و به جان دریغ است
عشق تو به این و آن دریغ است
با کس بِمَگو که نام تو چیست
کاین نام به هر زبان دریغ است

امیر فخرالدین خالد

 

[andishe]

شنیدستم غمم را میخوری، این هم غم دیگر
دلت بر ماتمم میسوزد، این هم ماتم دیگر

ابوالقاسم لاهوتی

 

[*Kosar*]

از دل ای افت جان صبر توقع داری؟
مگر این کافر دیوانه به فرمان من است؟

#عماد خراسانی

 

[...Maedeh]

خواهی که شوی کسی ز هستی کم کن
ناخورده شراب وصل ز مستی کم کن
با زلف و بتان و راز هستی کم کن
بت را چه گنه تو بت پرستی کم کن