• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات تلخ و شیرین روباتیک!!

پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

یه خاطره خفن...
سر ساختم اولین روباتمون (اولین روبات همه یعنی مسیریاب) بودیم تو کلاس تابستونه...
سر چسب زدن قسمت هرزگرد سیستم حرکت روباتمون وقتی داشتیم با چسب حرارتی میچسبوندیم چسب ریخت رو دست یکی از بچه ها حالا دستش قرمز شد چسبه هم در نم اومد که...
آخر کار مجبور شدیم با دمباریک و انبر دست پوستشو ببریم و چسبو در بیاریم... :)) :)) :)) :D :D
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از PrOFESSIONAL :
یه خاطره خفن...
سر ساختم اولین روباتمون (اولین روبات همه یعنی مسیریاب) بودیم تو کلاس تابستونه...
سر چسب زدن قسمت هرزگرد سیستم حرکت روباتمون وقتی داشتیم با چسب حرارتی میچسبوندیم چسب ریخت رو دست یکی از بچه ها حالا دستش قرمز شد چسبه هم در نم اومد که...
آخر کار مجبور شدیم با دمباریک و انبر دست پوستشو ببریم و چسبو در بیاریم... :)) :)) :)) :D :D
چقدر بی رحمانه !!!
در ضمن همه با مسیر یاب شروع نکردن . (مثل من !)
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از aghasina :
چقدر بی رحمانه !!!
در ضمن همه با مسیر یاب شروع نکردن . (مثل من !)

اتفاقا بچه ها از صحنه ی جرم (؟؟!!) فیلم هم گرفتن...
خوب بخشید آقای exception...!!!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از PrOFESSIONAL :
اتفاقا بچه ها از صحنه ی جرم (؟؟!!) فیلم هم گرفتن...
حیف! واقعا دلم می خواد فیلمشو ببینم! :(
به نقل از PrOFESSIONAL :
سر ساختن اولین روباتمون (اولین روبات همه یعنی مسیریاب) بودیم تو کلاس تابستونه...
اولین ربات منم مسیریاب بود رفیق! شما دیگه رباتیکی نیستین؟! تیم ندارین؟! اگه دارین چیه...؟!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از MellicA :
حیف! واقعا دلم می خواد فیلمشو ببینم! :(اولین ربات منم مسیریاب بود رفیق! شما دیگه رباتیکی نیستین؟! تیم ندارین؟! اگه دارین چیه...؟!

دیدی گفتم هرکی روباتیک کار حرفه ای هستش با مسیر یاب شروع میکنه...:D
من الآن رباتیک کار نمی کنم...ولی هنوز یه نیم نگاهی بهش دارم....فقط یه نیم نگاه. :D
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از PrOFESSIONAL :
دیدی گفتم هرکی روباتیک کار حرفه ای هستش با مسیر یاب شروع میکنه...:D
من الآن رباتیک کار نمی کنم...ولی هنوز یه نیم نگاهی بهش دارم....فقط یه نیم نگاه. :D
حیفه! حداقل نذارین اون نیم نگاهه از بین بره. رباتیک هرچی نداشته باشه واقعا خیلی خاطره سازه!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از MellicA :
حیفه! حداقل نذارین اون نیم نگاهه از بین بره. رباتیک هرچی نداشته باشه واقعا خیلی خاطره سازه!

باشه....سعیمو یکنم :D
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از PrOFESSIONAL :
دیدی گفتم هرکی روباتیک کار حرفه ای هستش با مسیر یاب شروع میکنه...:D

اینو نمیگم که بگم من حرفه ای هستم . بلکه میگم تا بدونم من که با مسیریاب شروع نکردم در آینده حرفه ای نمیشم؟!؟ رو استدلالتون یه تجدید نظر بکنین....
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از aghasina :
اینو نمیگم که بگم من حرفه ای هستم . بلکه میگم تا بدونم من که با مسیریاب شروع نکردم در آینده حرفه ای نمیشم؟!؟ رو استدلالتون یه تجدید نظر بکنین....

باشه...
وقت کردم تجدید نظر هم میکنم...:D
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

یک هفته پیش جاتون خالی هرچی بلا بود یه دفعه ریخت سر منه بیچاره...
1-داشتیم مدارات افزایش ولتاژ را تست می کردیم جاتون خالی 350 ولت یکبار بنده را گرفت..از اون موقع لرزش دست پیدا کردم.(بماند که یه چند دقیقه هم مردم و زنده شدم...!)

2-حواسم نبود خازن 250 ولتی را داشتیم تا 400 بالا می بردیم روبرو چشمام منفجر شد....شانس اوردم که عینکی بودم!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از mohamad :
یک هفته پیش جاتون خالی هرچی بلا بود یه دفعه ریخت سر منه بیچاره...
1-داشتیم مدارات افزایش ولتاژ را تست می کردیم جاتون خالی 350 ولت یکبار بنده را گرفت..از اون موقع لرزش دست پیدا کردم.(بماند که یه چند دقیقه هم مردم و زنده شدم...!)

2-حواسم نبود خازن 250 ولتی را داشتیم تا 400 بالا می بردیم روبرو چشمام منفجر شد....شانس اوردم که عینکی بودم!

بع . جمعه همین هفته تو آزمایشگاه عین شما مشغول تست های ولتاژ بودم چهار با ر گرفت منو . چهار بار . پا هام داشت می لرزید . دو سه بار هم جرقه های خفن با صدای مهیب میداد بچه ها فکر کردن مردم دیگه ..... اومدم خازن رو لحیم کنم حواسم نبود شارژه یهو هویه با جرقه ای خقن پکید ....
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

تو خوارزمی توپ نداشتیم . هی از بقیه دوستامون قرض میگرفتیم . یه بار باهاش کار داشتن ندادن بهمون . مام گفتیم چی کنیم چی نکنیم ورداشتیم با کنترل تلویزیون خوابگاه شروع کردیم به تست کردن!! اومدیم قم ساک ها رو ریختیم وسط . دیدیم به به کنترله رو آوردیم قم !!

فکر کنم دیگه بر چسب دزدی رو مون زدن !
بی مزه بود نه؟!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از mohamad :
یک هفته پیش جاتون خالی هرچی بلا بود یه دفعه ریخت سر منه بیچاره...
1-داشتیم مدارات افزایش ولتاژ را تست می کردیم جاتون خالی 350 ولت یکبار بنده را گرفت..از اون موقع لرزش دست پیدا کردم.(بماند که یه چند دقیقه هم مردم و زنده شدم...!)

2-حواسم نبود خازن 250 ولتی را داشتیم تا 400 بالا می بردیم روبرو چشمام منفجر شد....شانس اوردم که عینکی بودم!
ای ول! جای من خالی! چه صحنه اکشنی!
 
روبات داغون !!!!

یادمه برای اولین مسابقه مون تو ایران اپن تو لیگ امدادگر بودیم .
همه روبات هاشون خفن خفن ولی ما با یه باتری سربی 750 گرمی و دو موتور 800 دور چینی و یه هرز کرد و دیگر هیچ اومدیم . فقط از کل زمین خط شیب و مصدوم نقره ای میشناخت . ولی با نهایت تعجب به فینال با یه رتبه با حال صعود کردیم ازبین 50 تا تیم .
خلاصه رسید به مسابقه . روباتمون هم تازه از هنگ در اومده بود و سر ده دقیقه یه برنامه نوشتیم .
وقتی یکی مونده به آخر شدیم تو فینال به برنامه نگاه کردم فهمیدم برنامه ............................. خب چرا میخندی میگم سر ده دقیقه نوشتیم !!!!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از بابا برقی :
یادمه برای اولین مسابقه مون تو ایران اپن تو لیگ امدادگر بودیم .
همه روبات هاشون خفن خفن ولی ما با یه باتری سربی 750 گرمی و دو موتور 800 دور چینی و یه هرز کرد و دیگر هیچ اومدیم . فقط از کل زمین خط شیب و مصدوم نقره ای میشناخت . ولی با نهایت تعجب به فینال با یه رتبه با حال صعود کردیم ازبین 50 تا تیم .
خلاصه رسید به مسابقه . روباتمون هم تازه از هنگ در اومده بود و سر ده دقیقه یه برنامه نوشتیم .
وقتی یکی مونده به آخر شدیم تو فینال به برنامه نگاه کردم فهمیدم برنامه ............................. خب چرا میخندی میگم سر ده دقیقه نوشتیم !!!!
من که نفهمیدم! آخرش دقیقا چی شد؟! خاطره احیانا خنده دار بود؟!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از MellicA :
من که نفهمیدم! آخرش دقیقا چی شد؟! خاطره احیانا خنده دار بود؟!

خب من که نبودم ولی میدونم تهش چی میشه(عین فیلم هندی). توی زمان بسیار کم که به فینال مونده بوده ، اینا میان مقدار یه متغیر رو به اشتباه عوض میکنن در حالی که باید یکدوم دیگه رو عوض میکردن . سره زمین قاطی کرده بود . ولی با این وجود هفتم هشتم شدن فکر کنم . در ضمن قرار نیست همه چیز خنده دار باشه ملیکا خانوم. شوخی:
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

البته من به توضیح بدم .
ما چون اولین مسابقمون بود فکر میکردیم از همه عقبتریم . ولی وقتی رفتیم دیدیم چه راحت با رتبه 6 رفتیم فینال . ولی انصافا سطح تیم ها در خوارزمی به نسبت ایران اپن شدیدا بالا رفته بود ( البته جای شکرش باقیست ) .
سوتی ما هم این بود که چون سنسور شیب داشتیم و موتورهامون ضعیف و وزنمون به خاطر باتری اسیدی خیلی بالا !!!!!‌ بود مجبور بودیم روی شیب سرعت رو بالا ببریم . تو این وسط خواستیم برنامه رو به اصطلاح برای فینال ارتقا بدیم که جای 1 با 0 عوض شدو روبات به جای اینکه بره بالا جلوی شیب می ایستاد !!
و چند تا سوتی دیگه که وقت نیست بگم .....
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از aghasina :
خب من که نبودم ولی میدونم تهش چی میشه(عین فیلم هندی). توی زمان بسیار کم که به فینال مونده بوده ، اینا میان مقدار یه متغیر رو به اشتباه عوض میکنن در حالی که باید یکدوم دیگه رو عوض میکردن . سره زمین قاطی کرده بود . ولی با این وجود هفتم هشتم شدن فکر کنم . در ضمن قرار نیست همه چیز خنده دار باشه ملیکا خانوم. شوخی:
منم نگفتم حتما باید خنده دار باشه. کلا نفهمیدم گفتم شاید خیلی جالب بوده از دستم در رفته! آقای مدیر!!!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

ما هم امسال می ریم که خاطرات شیرین رو به جا بذاریم قول می دم بعدا همشو تعریف کنم. :D
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک


آرزوی پیروزی ! خب، هل نشید، توضیح میدم......تا نیم ساعت قبل مسابقه مثل فرفره کار می کرد ولی نمی دونم چرا سر زمین هنگ کرد!
X-( :(( :(( :((
 
Back
بالا