• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

یک اتفاق وحشتناک!

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,280
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
یک چیزی که همیشه برام جالب بوده نحوه‌ی برخورد انسان ها با اتفاقات ناگوار و وحشتناک زندگیشونه ، نمیدونم شما هم در اطرافتون آدم هایی رو داشتید که طی یک روز عزیزترین فرد زندگیشون رو از دست میدن یا ورشکست میشن یا یک مریضی وحشتناک میگیرن!
اغلب این اتفاق ها موجب تغییر توی روند زندگی این افراد به صورت کلی میشه یعنی توی رفتارها ، عادت ها و... تغییرات بزرگی ایجاد میشه که لزوما به اون فرد یا حادثه مربوط نیست!
مثلا خانومی که همسرش رو از دست میده اما روحیه کاریش تغییر میکنه! یا فردی که می فهمه یک بیماری حاد گرفته اما رتبه ی زیر 100 کنکور میشه و از این دست مسائل!
نمیگم در بیشتر موارد اما در بعضی از موارد این آدم ها ، بسیار با پشتکارتر میشن یا اخلاق هاشون خیلی بهتر میشه و سریعتر از قبل پیشرفت میکنند

به نظرتون چه چیز این افراد رو عوض میکنه؟ اگر انسان ها میتونند در شرایط خاص ظرفیت هاشون رو تغییر بدن آیا همین انسان ها قادرند از اون ظرفیت ها بدون پیش اومدن یک بحران استفاده کنند؟
 

پرنیان.ک

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,272
امتیاز
47,387
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
خب فک کنم همین که آدم یه تلنگر بهش وارد میشه که باور میکنه وقت زیادی نداره باعث میشه بخواد به چیزایی که دوس داره برسه و تجربشون کنه قبل از مرگ...
ما آدما وقتی سالمیم و زندگیمون عادی پیش میره مثه احمقا میشیم! فک میکنیم که خب حالا فرصت هست واسه انجام فلان کار و رسیدگی به فلان آرزو...ولی؛ کسی چه میدونه!
قطعا میشه از همون ظرفیتا بدون پیش آمد بحران هم استفاده کرد فقط باید سر عقل اومد (البته یه جاهایی هم باید کمتر عاقل بود. زیادی فکر کردنم مصیبته)
 

*Reihan*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
578
امتیاز
7,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خوی
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
آدما یه ویژگی که دارن،اینه که تا قبل اینکه مجبور به انجام کاری نباشن،شاید بهش حتی فکر هم نکنن!
یه تلنگر شاید ادمارو به فکر وادار میکنه،
فکر کردن به اینکه همین یه اتفاق میتونه زندگی رو از این رو به اون رو بکنه...
کمتر آدمی پیدا میشه که از تجربه های بقیه عبرت بگیره،
شاید برای همین هم همیشه آدما به تلنگر نیاز دارن تا تغییر کنن!
 

incognito

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
540
امتیاز
12,147
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بابل
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
پزشکی
وقتی دچار یک بحران بزرگ میشیم,ناخوداگاه ما در بعضی موارد ب سمت تخیل رو میاره برای تسکین درد و رنج ناشی از اون اتفاق.بعضی هامون حتی غیرارادی میشینم و اینده ی روشن یا یک موفقیت بزرگ رو در عین به سر بردن توی ی شرایط سخت متصور میشیم.و این تخیل هی گسترده تر و حریص تر میشه برای رسم ی موفقیت شگرف تر و دورتر کردن ما از واقعیت و رنجی ک میبریم!اما این تخیل ب ی نیروی محرکه بزرگ احتیاج داره!
علاوه بر اون به نظرم بحرانها پتانسیل های کشف نشدمونو بروز میدن.مثل ی زنگ خطر!من ی زندگی بدون تلاطم دارم با هدفای کوچیک و..اما ی بحران بزرگ زنگ خطر زندگی منو ب صدا در میاره ک هی زندگیم داره از دست میره باید کاری کنم!در واقع شکست میتونه کاتالیزوری باشه برای ی جهش تکاملی. من با زنی صحبت میکنم که کاملا تنها توی هامبورگ زندگی میکنه و درگیر 4 نوع کنسر. اونم کسی ک به شدت از تنهایی و دوری از والدین میترسید و حتی یکی از بزرگترین ترس های زندگیش سرطان بود!حالا این زن 32 ساله تبدیل ب شخصی شده ک نه تنها با کنسر میجنگه و با دوری از خانواده کنار اومده بلکه یک بیزنس بسیار موفق هم در عین این شرایط راه اندازی کرده!عموما ما تصوری خیلی اشتباه از گنجایش های روحی و توانایی هامون داریم.(من هرگز نمیتونم اون کار رو انجام بدم,اگر فلان اتفاق بیوفته قطعا از بین میرم,من حتما شکست میخورم...)اما وقتی انسان به مرز بین بزرگترین ترسها و ادامه حیات میرسه اون زمان بهترین زمانی ک میفهمه چقدر و چقدر میتونه قوی باشه و درواقع ی نیروی فوق العاده تمام وجوشو دربرمیگیره و اون توانایی های دیده نشده ب خاطر کاهش ترس و این نیرو و اعتماد ب نفس شروع میکنن ب دیده شدن!
در واقع انسان ب جایی میرسه ک چاره ای جز نجات خودش نداره!جایی ک حتی برای نجات خودش راه نمیره بلکه داره میپره!
توی واشنگتن کنار مجسمه سنگی مارتین لوترکینگ جمله ی خیلی جالبی نوشته شده;
سنگی از امید,برامده از ناامیدی!
(و البته فکر میکنم این بحران ها رو نه تنها تو اشخاص بلکه تو جامعه اماری بزرگ تر هم داریم مثل بحران فجیع اقتصادی 1929 کاملا ی فروپاشی ناگهانی بازار اقتصاد بود.اما تبدیل شد ب یک زنگ خطر برای دولت ها,مردم,اقتصاددان ها...و ثمرش خروج زود و کاملا موفقیت امیز از اون شرایط بود و ک تقریبا دیگ هرگز با اون شدت تکرار نشد)
محتوای این تاپیک خیلی جذاب امیدوارم خاک نگیره: -"
 
بالا