• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

روان شناسی شخصیت

ارسال‌ها
17
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سدوم
سال فارغ التحصیلی
1400
به دنیا میایم لوح سفیدی هستیم و به مروز زمان چجوری جواب دادن به نیاز نهادینه میشه خوب ما زندگی روتین واری داریم که توش هی یه سری نیاز هایی تکرار میشه ولی خوب نیازهایی ام هست که ما تا حالا روبهرو نشدیم خب اینجا با توجه به شباهتش به نیازایی که قبلا تجربه کردیم و روش جواب دادنش نهادینه شده به این نیاز جدیدم بر همون اساس جواب میدیم.یعنی می خوام بگم در کودکی و نوجوانی برای اولین بار نحوه جواب دادنو پیدا می کنیم و در جوانی پروسه پیدا کردن شباهت شروع میشه

خیلی موضوع جالبیه. با توجه به اینکه در آغاز چیزی به نام "من" وجود نداره و نوزادِ آدم احتمالا خودش رو به عنوان موجودیتی جدا از محیط ادراک نمی‌کنه و ادراکِ مفهوم "من" به تدریج شکل می‌گیره، چطور از واقعیت داشتنش مطمئن میشیم؟ اصلا اگه "من" واقعی باشه، یعنی چی؟ یه مفهومِ واقعی چه ویژگی هایی داره که از یه مفهوم غیرواقعی متمایز میشه؟
نوزادی خیلی گنگه برام ولی به نظرم زمانی درمی یابیم منی وجود داره که میبینیم یه سری چیز ها مشترک نیس و من حقیقتیه که ما کشفش کردیم به نظرم.نه اختراع
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:

f-1391

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
17,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
روانشناسی
به دنیا میایم لوح سفیدی هستیم و به مروز زمان چجوری جواب دادن به نیاز نهادینه میشه خوب ما زندگی روتین واری داریم که توش هی یه سری نیاز هایی تکرار میشه ولی خوب نیازهایی ام هست که ما تا حالا روبهرو نشدیم خب اینجا با توجه به شباهتش به نیازایی که قبلا تجربه کردیم و روش جواب دادنش نهادینه شده به این نیاز جدیدم بر همون اساس جواب میدیم.یعنی می خوام بگم در کودکی و نوجوانی برای اولین بار نحوه جواب دادنو پیدا می کنیم و در جوانی پروسه پیدا کردن شباهت شروع میشه
هوممم
این چیزیه که جان لاک میگه...
هر نوزاد هنگام تولد مثل یک لوح نانوشتست...
البته بعدن توسط دانشمندای دیگه رد شد
و الان نظریه ی ترکیبی طبیعت-تربیت پذیرفته تره...
شخصیت انسان هم تحت تاثیر محیط و تربیته هم وراثت و ژنتیکش.
 
ارسال‌ها
17
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سدوم
سال فارغ التحصیلی
1400
هوممم
این چیزیه که جان لاک میگه...
هر نوزاد هنگام تولد مثل یک لوح نانوشتست...
البته بعدن توسط دانشمندای دیگه رد شد
و الان نظریه ی ترکیبی طبیعت-تربیت پذیرفته تره...
شخصیت انسان هم تحت تاثیر محیط و تربیته هم وراثت و ژنتیکش.
یعنی میگید ژنتیک نه تنها انسانو از حیوان بلکه از انسان های دیگه ام متفاوت می کنه؟
 

f-1391

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
17,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
روانشناسی

f-1391

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
17,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
روانشناسی
درک نمی کنم ،اخلاقیات و شخصیت مگه اکتسابی نیست؟
نه،ترکیبی از وراثت و محیط عه،ولی نمیتونیم بگیم هر کدوم‌چند درصد تاثیر داره.
مثلن اینو میدونم‌که وراثت روی پرخاشگری تاثیر داره، و همین طور اضطراب(چیزهای دیگه ای هم احتمالن هست ولی من اونقدر اطلاعاتم کافی نیست).
لذا،وراثت میتونه روی شخصیت پرخاشگر یک فرد تاثیر گذار باشه.
توی اینترنت هم بگردید احتمالن یه سری چیز هایی پیدا کنین.
 
ارسال‌ها
17
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سدوم
سال فارغ التحصیلی
1400
نه،ترکیبی از وراثت و محیط عه،ولی نمیتونیم بگیم هر کدوم‌چند درصد تاثیر داره.
مثلن اینو میدونم‌که وراثت روی پرخاشگری تاثیر داره، و همین طور اضطراب(چیزهای دیگه ای هم احتمالن هست ولی من اونقدر اطلاعاتم کافی نیست).
لذا،وراثت میتونه روی شخصیت پرخاشگر یک فرد تاثیر گذار باشه.
توی اینترنت هم بگردید احتمالن یه سری چیز هایی پیدا کنین.
متشکرم:D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #28
ارسال‌ها
3,328
امتیاز
64,709
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
روان شناسی
به دنیا میایم لوح سفیدی هستیم و به مروز زمان چجوری جواب دادن به نیاز نهادینه میشه خوب ما زندگی روتین واری داریم که توش هی یه سری نیاز هایی تکرار میشه ولی خوب نیازهایی ام هست که ما تا حالا روبهرو نشدیم خب اینجا با توجه به شباهتش به نیازایی که قبلا تجربه کردیم و روش جواب دادنش نهادینه شده به این نیاز جدیدم بر همون اساس جواب میدیم.یعنی می خوام بگم در کودکی و نوجوانی برای اولین بار نحوه جواب دادنو پیدا می کنیم و در جوانی پروسه پیدا کردن شباهت شروع میشه
حرفات که قشنگن و دوسشون دارم ولی ببین نظرت درباره ی پیش فرضایی که میشه بر اساسشون این حرف رو زد چیه.
(روی سخنم با همگان است :-" )
  1. نیازها محدود اند و ما فقط چند تا نیاز اصلی داریم و بقیه ی نیازهامون رو با توجه به نیازهای اصلی دسته بندی م کنیم.
  2. با اینکه نیازها محدود اند اما پاسخ ها متفاوت اند. ( اما تا چه حد متفاوت؟ مثلا به اندازه ی تک تک آدم ها راه پاسخ دهی وجود داره و اینه که شخصیت ها رو منحصر به فرد و یگانه می کنه یا اینکه پاسخ ها هم محدود به چند تا گزینه هستن و میشه آدم هارو بر حسب نحوه ی پاسخ دهی نیازهاشون دسته بندی کرد؟)
  3. نیازها از جانب محیط به وجود میان و ممکنه روتینِ زندگی هر کس با آدم دیگه متفاوت باشه و نیازهای متفاوت و در نتیجه پاسخ های نهادینه شده ی متفاوت و باز هم در نتیجه شخصیت های متفاوتی رو ایجاب کنه. یا نه، حتی نیازهای محیطی هم الگوی مشخصی دارند.



[/QUOTE] نوزادی خیلی گنگه برام ولی به نظرم زمانی درمی یابیم منی وجود داره که میبینیم یه سری چیز ها مشترک نیس و من حقیقتیه که ما کشفش کردیم به نظرم.نه اختراع[/QUOTE]
درک این جمله ت برای من مستلزم اینه که بدونم من رو برابر با شخصیت گرفتی یا اینکه به عنوان یه کیفیت و مفهوم جدا که شخصیت رو در بر گرفته؟ ( یعنی شخصیت زیرمجموعه ی منه یا خودِ منه؟)
 
ارسال‌ها
17
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سدوم
سال فارغ التحصیلی
1400
حرفات که قشنگن و دوسشون دارم ولی ببین نظرت درباره ی پیش فرضایی که میشه بر اساسشون این حرف رو زد چیه.
(روی سخنم با همگان است :-" )
  1. نیازها محدود اند و ما فقط چند تا نیاز اصلی داریم و بقیه ی نیازهامون رو با توجه به نیازهای اصلی دسته بندی م کنیم.
  2. با اینکه نیازها محدود اند اما پاسخ ها متفاوت اند. ( اما تا چه حد متفاوت؟ مثلا به اندازه ی تک تک آدم ها راه پاسخ دهی وجود داره و اینه که شخصیت ها رو منحصر به فرد و یگانه می کنه یا اینکه پاسخ ها هم محدود به چند تا گزینه هستن و میشه آدم هارو بر حسب نحوه ی پاسخ دهی نیازهاشون دسته بندی کرد؟)
  3. نیازها از جانب محیط به وجود میان و ممکنه روتینِ زندگی هر کس با آدم دیگه متفاوت باشه و نیازهای متفاوت و در نتیجه پاسخ های نهادینه شده ی متفاوت و باز هم در نتیجه شخصیت های متفاوتی رو ایجاب کنه. یا نه، حتی نیازهای محیطی هم الگوی مشخصی دارند.
نوزادی خیلی گنگه برام ولی به نظرم زمانی درمی یابیم منی وجود داره که میبینیم یه سری چیز ها مشترک نیس و من حقیقتیه که ما کشفش کردیم به نظرم.نه اختراع[/QUOTE]
درک این جمله ت برای من مستلزم اینه که بدونم من رو برابر با شخصیت گرفتی یا اینکه به عنوان یه کیفیت و مفهوم جدا که شخصیت رو در بر گرفته؟ ( یعنی شخصیت زیرمجموعه ی منه یا خودِ منه؟)[/QUOTE]
منظورتو نمی فهمم.تفسیر من از "من" افکار و ذهن هرکسیه و با توجه به نظرم راجب تفسیر شخصیت نمی فهمم منظورت از برابری من و شخصیت چیه
 
بالا