• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

مشاعره

ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
در میخانه ببستند، خدایا مپسند
که در خانه ی تزویر و ریا بگشایند ...
 

panah

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
646
امتیاز
26,985
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نمیدانم آن کجا
سال فارغ التحصیلی
1397
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
 

Sana81

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
1,699
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
:)
سال فارغ التحصیلی
1400
مرا اگر تو نخواهی منت به جان خواهم

وگر درم نگشایی مقیم درگاهم

چو ماهیم که بیفکند موج بیرونش

به غیر آب نباشد پناه و دلخواهــم

مولانا
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
مشورت با عقل کردم گفت حافظ می بنوش
ساقیا می ده به قول مستشار مؤتمن
 
ارسال‌ها
810
امتیاز
11,334
نام مرکز سمپاد
چهارراه لشگر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
نی دولت دنیا به ستم می‌ارزد
نی لذت مستی‌اش الم می‌ارزد

نه هفت هزار ساله شادی جهان
این محنت هفت روزه غم می‌ارزد
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
دیدار یار غائب دانی چ ذوق دارد؟
ابری ک در بیابان بر تشنه ای ببارد
 

Sana81

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
1,699
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
:)
سال فارغ التحصیلی
1400
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند

خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش

حافظ
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
شکایت شب هجران نه آن حکایت حالی است که شمه ای ز بیانش به صد رساله برآید
 

Mthlvr

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
109
امتیاز
428
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1401
دانی که چرا خدا به تو داده دو دست
من معتقدم که اندر آن خیری هست
یک دست به کار خویشتن پردازی
با دست دگر ز دیگران گیری دست
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
این چراغی است کزین خانه به آن خانه برند
 

Sana81

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
1,699
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
:)
سال فارغ التحصیلی
1400
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند

سروران بر در سودای تو خاک قدمند

شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق

خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند...

سعدی
 

رحمتی!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
658
امتیاز
6,628
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
باشه
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
یه خورده شیمی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
پلیمر
تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست ؟
 

رحمتی!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
658
امتیاز
6,628
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
باشه
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
یه خورده شیمی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
پلیمر
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
دلها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
 

رحمتی!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
658
امتیاز
6,628
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
باشه
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
یه خورده شیمی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
پلیمر
تنم از آتش دل در غم جانانه بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
 

رحمتی!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
658
امتیاز
6,628
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
باشه
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
یه خورده شیمی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
پلیمر
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
 

رحمتی!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
658
امتیاز
6,628
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
باشه
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
یه خورده شیمی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
پلیمر
معرفت نیست در این قوم خدایا سببی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر
 

رحمتی!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
658
امتیاز
6,628
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
باشه
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
یه خورده شیمی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
پلیمر
این راه را نهایت تنها کجا توان بست
کش صدهزار منزل بیشست در بدایت
 

رحمتی!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
658
امتیاز
6,628
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
باشه
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
یه خورده شیمی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
پلیمر
دانم سرآرد غصه را رنگین برآرد قصه را
این آه خون افشان که من هر صبح و شامی میزنم
 
بالا