• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

”سوگ من از بین نرفت فقط زندگی شلوغ شد و من مجبور به ادامه دادن بودم همین”...
 
آی نمیدونی دل آدم رو چه میشکونی
خودت بهتر از هرکی میدونی
که بارون پاییز میسوزونه دل آدمارو
 
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می‌گذرد آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند لحظه ها عریانند به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکوییست که خارش کردیم زندگی نیست به جز نم نم باران بهار به جز عشق به جز حرف محبت به کسی ورنه هر خار و خسی‌ زندگی کرده بسی
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد ما چه کردیم چه خواهیم کرد در این فرصت کم !
 
تو تاپیک حرف بزن اجازه ی آوردن شعر یا جمله از کسی به تنهایی رو نداریم
ولی گاهی می شه که یه جمله از یه کتاب یا فیلم یا آهنگ و ... حرف دلمونو تو لحظه می زنه
این جا جای اون حرفاست
اگه می خاید کنارش چیزای دیگه بنویسید تو ح.ب بنویسیدش
این جا جای دیالوگا و تکستایی که خوشتون اومده نیست برای اونا تاپیک های دیگه هس برید اونارو رونق بدید
وژدانن بر ندارید شاهنامه فردوسی رو کپی کنید بگید حرف دلمه :| به هر حال اگه ببینیم این تاپیک موفق نبوده و داره منحرف می شه و خیلی حالت کپی پیست به خودش گرفته مجبور می شیم متوقف کنیم تاپیکو ( همین قد جدیم :-")
پستای حاوی الفاظ رکیک سانسور یا حذف می شن تذکرم نمی گیره کاربر
دیگه نبینم تو ح.ب تکست خالی گذاشته باشینا -___-
در مورد اسم تاپیک هم ایده ای داشتین بهم پ خ بدین لطفن

همینا
:)

راستی بدیهی است که قوانین فروم بر این تاپیک نیز حاکم است.(:عینک آفتابی )
خرم ان روز کزاین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
 
مستی قشنگه ولی با آدمش
مخصوصا اون سرگیجه آخرش
مستی قشنگه یار تی ساقی بوشه
آخر شو هم اتاقی بوشه

این آهنگ قفلی جدیدمه
 
حال دل پرسیدی و گفتم که خوبم بارها...
خوبم اما خوب ویرانم نفهمیدی مرا...:)
 
I wish that she could see
How beautiful she is to me
(Oh yeah)

Baby, baby, hold on
Oh please don't let go
Baby, baby, be strong
So much you don't know
Life is crazy sometimes
I know it's not easy
But baby, baby, hold on
 
روزهایی هست که بلند شدن، خودش پیروزی است.
 
باز در کلبه ی تنهایی خویش عکس لبخندت مرا ابری کرد
عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشمان مرا جاری کرد...:)
 
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
ارغوان
شاخه ی همخون جدامانده ی من
هوشنگ ابتهاج
 
آن کسی را که تو می جویی
کِی خیال تو به سر دارد
بس کن این ناله و زاری را
بس کن او یار دگر دارد
 
برو که بی حقیقتی تو قلب من جات نیست
انقدری از تو دور شدم که دیگه پیدات نیست

اهنگ قدیمیه
 
دیگران را اگر از ما خبری نیست چه غم
نازنینا، تو چرا بی خبر از ما شده ای؟!...:)
 
Back
بالا