• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت می‌کردید؟

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

اقا میگم یه چند نفرتون میشه تا یه ده سال دیگه بچه دار نشید؟ :-"
بعدخیلی از پدر مادرتون اطلاعات بخواید در زمینه تربیت؟ :-"
با تشکر :-"

از یه دید دیگه م ببینید، ببینید پدر مادرتون چه روشای تربیتی پیش گرفتن براتون و خوب بوده یا نه؟ این چیزایی که میگید ببینید دوست داشتید بچه ی همچین پدر مادری باشین یا نه.

مثلا حرفی که مازیار میزنه، من پدرم اینجوری بود مطلقا ازش متنفر بودم. اصن انگار به زنده مرده ی من اهمیتی داده نمیشه. صرفا یه سری پروتکل بقایی روم داره اجرا میکنه.
اخرش ادمیم نه حیوون. یه ذره احساس لطفا.

معصومه مام پیغمبر نیستیم کلا پاک زاد باشیم! تا یه سنی ادم فرق بین خوب و بد رو متوجه نمیشه و یا براش اهمیتی قائل نیست، تربیت برای اینه که یاد بدی بهش کار بد احمقانه صدمه زن هرچی نکنه تا وقتی به سنی برسه که خودش بتونه تشخیص بده. و اینکه بچه ها تو سن نوجوانی به شدت تحت تاثیر دوستاشه، اون دوستش نا باب باشه توام هیچی یادش نداده باشی که چی خوبه و چی بد و اونم تو سن تشخیص درست نیست، مسلما نمیاد جلوی اون رفتار مخرب پیشنهاد شده وایسه و بگه نه! یه کم دودل بشه اخرش قبول میکنه.

**بعد شما میان ترم ندارید ایا هی میاین بحث راه میندازید؟ |:
 

Reyhoon

کاربر فعال
ارسال‌ها
20
امتیاز
208
نام مرکز سمپاد
فرزانگان بم
شهر
بم !
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

به نام خدا
استفاده از کمربند :))
#شوخی
-بهش یاد میدم به تعداد آدم های بدی ک روی زمین هست آدم خوب هم هست پس اعتمادش رو نسبت به آدم ها از دست نده.
-بهش یاد میدم اعتماد بنفس داشته باشه و خودشو باور کنه.
-طبیعت رو دوست داشته باشه.
-بهش یاد میدم موفقیت تشکیل شده از 999 بار شکست خوردن و یه بار موفقیت اینکه یاد بگیره شکست هاشو قبول کنه اینجوری احساس میکنم احتمال روی آوردن به مواد مخدر کمتر میشه.
-بهش یاد میدم خیلی چیزا ارزشمند تر از پول هست مثل انسانیت و مهربونی پس به خاطر پول دست به هرکاری نزنه.
-هرچیزی خواست سریع براش فراهم نکنم به کارای خوبش امتیاز بدم و بعد به خاطر امتیازاش واسش اون چیزو بخرم.
میدوم خیلی از مطالبی که گفتم یاددادنی نیست یعنی نمیشه به بچه دیکته کرد و اون انجامشون بده و باید قبل هرچیز این خصوصیات تو رفتار خودمون جلوه کنه. :D
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,834
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

به نقل از سمپادك :
اقا میگم یه چند نفرتون میشه تا یه ده سال دیگه بچه دار نشید؟ :-"
بعدخیلی از پدر مادرتون اطلاعات بخواید در زمینه تربیت؟ :-"
با تشکر :-"

از یه دید دیگه م ببینید، ببینید پدر مادرتون چه روشای تربیتی پیش گرفتن براتون و خوب بوده یا نه؟ این چیزایی که میگید ببینید دوست داشتید بچه ی همچین پدر مادری باشین یا نه.

مثلا حرفی که مازیار میزنه، من پدرم اینجوری بود مطلقا ازش متنفر بودم. اصن انگار به زنده مرده ی من اهمیتی داده نمیشه. صرفا یه سری پروتکل بقایی روم داره اجرا میکنه.
اخرش ادمیم نه حیوون. یه ذره احساس لطفا.

معصومه مام پیغمبر نیستیم کلا پاک زاد باشیم! تا یه سنی ادم فرق بین خوب و بد رو متوجه نمیشه و یا براش اهمیتی قائل نیست، تربیت برای اینه که یاد بدی بهش کار بد احمقانه صدمه زن هرچی نکنه تا وقتی به سنی برسه که خودش بتونه تشخیص بده. و اینکه بچه ها تو سن نوجوانی به شدت تحت تاثیر دوستاشه، اون دوستش نا باب باشه توام هیچی یادش نداده باشی که چی خوبه و چی بد و اونم تو سن تشخیص درست نیست، مسلما نمیاد جلوی اون رفتار مخرب پیشنهاد شده وایسه و بگه نه! یه کم دودل بشه اخرش قبول میکنه.

**بعد شما میان ترم ندارید ایا هی میاین بحث راه میندازید؟ |:
من به نسبت از خانواده زود مستقل شدم و خوب به نظرم زندگی کاملا خوبی دارم و نه برعکس پدر به خصوص به شدت فرد قابل احترامی هست. اینکه باهاشون ارتباط زیادی ندارم، دلیلش اینه که من کلا ادمی نیستم که با هیچ شخصی از خانواده ارتباط زیادی داشته باشم. و به نظرم قطعا موقعیت تحصیلی و کاریم رو مدیون خانوادم هستن که منو تشویق کردن سریع تر راه خودم رو انتخاب کنم.

و نه من حتا قصد بچه دار شدن ندارم. هرچند هیچ وقت بدم نمیاومد بچه ای رو به فرزندی قبول کنم و مثل هر پروژه ی دیگه ای که تحویل گرفتم بهترین و با کیفیت ترین خروجی رو تولید کنم باهاش.
ولی خوب شاید توی ۳-۴ سال بعدی.
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,189
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ

به نقل از سمپادك :
اقا میگم یه چند نفرتون میشه تا یه ده سال دیگه بچه دار نشید؟ :-"
بعدخیلی از پدر مادرتون اطلاعات بخواید در زمینه تربیت؟ :-"
با تشکر :-"

از یه دید دیگه م ببینید، ببینید پدر مادرتون چه روشای تربیتی پیش گرفتن براتون و خوب بوده یا نه؟ این چیزایی که میگید ببینید دوست داشتید بچه ی همچین پدر مادری باشین یا نه.

مثلا حرفی که مازیار میزنه، من پدرم اینجوری بود مطلقا ازش متنفر بودم. اصن انگار به زنده مرده ی من اهمیتی داده نمیشه. صرفا یه سری پروتکل بقایی روم داره اجرا میکنه.
اخرش ادمیم نه حیوون. یه ذره احساس لطفا.

معصومه مام پیغمبر نیستیم کلا پاک زاد باشیم! تا یه سنی ادم فرق بین خوب و بد رو متوجه نمیشه و یا براش اهمیتی قائل نیست، تربیت برای اینه که یاد بدی بهش کار بد احمقانه صدمه زن هرچی نکنه تا وقتی به سنی برسه که خودش بتونه تشخیص بده. و اینکه بچه ها تو سن نوجوانی به شدت تحت تاثیر دوستاشه، اون دوستش نا باب باشه توام هیچی یادش نداده باشی که چی خوبه و چی بد و اونم تو سن تشخیص درست نیست، مسلما نمیاد جلوی اون رفتار مخرب پیشنهاد شده وایسه و بگه نه! یه کم دودل بشه اخرش قبول میکنه.

**بعد شما میان ترم ندارید ایا هی میاین بحث راه میندازید؟ |:
موافقم.من پیام اولو دادم که بحث کنیم.
به نظر من باید بچه رو قبل مدرسه ازاد گذاشت، متاسفانه الان نمیشه یه رقابتی بین خانواده ها هست که مدارسم تشدیدش میکنن اگر بچه رو نفرستی اونجاها، بعدا تو مدرسه بقیه یکم ازش سر باشن، شاید سرخورده بشه شاید کلاس خصوصی که بقیه میرن نفرستی و مثلا به خاطر همین ازمون ورودی تیزهوشانو قبول نشه مخصوصا سالایی که تست هوش نبوده و تست معلومات و حل مساله بوده،کل زندگیش تحت تاثیر قرار میگیره. اونوقت خودمونو با این عذاب وجدان چه جوری اخه..
این یک دوگانگیه.. بزاریم این کلاسا یا نذاریم..

من خودم فک میکنم اگر برای بچه انقد اعتماد به نفس بسازیم و از این که اینده اش تامینه مطمءن باشه که صبح و شب نگرانی مثل خوره نخوردش که اگر دکتر نشد پولدار نشد دیگه بدبخت میشه اون بچه انقدری عزت نفس داره که تو همون ازمونا به دلیل ارامش و عدم استرس،راهی که باید رو پیدا میکنه.
من خودم جوری بودم که صرفا بهم القا کردن دانشگاه بری یا نری برای ما فرقی نداره در هر حال حرمت داری در هر حال عزیزی میدونستم جلو یا پشت سرم ملامتم نمیکنن. چرا مثلا رتبش فلان نشد، خوب همین ها شاید از نظر بعضیا بد باشه ولی پدر مادر من پایه تحصیلی منو حتی نمیدونستن،صرفا هزینه هامو میگرفتم،ولی از اون ور چون مقایسه در کار نبود و در هرحال میدونستم هرچی بشه اتفاق بدی نمی افته خیلی همیشه ارامش داشتم،شاید باورتون نشه تنها امتحانی که با بقیه مقایسه میشدم ازمون رانندگی بود اونم با وجود دست فرمون خوب 6بار رد شدم و نهایتا هم دوسالی ولش کردم تا این تابستون باز برم. هربار سوار ماشین میشدم برای امتحان طپش قلبمو حس میکردم،در حدی که بعد چندبار تبدیل شده بود به یه فشار خون داءمی و رفتم دکتر و فشار خون 15.5 و اینا..

تو دوران ابتدایی من هر روز کلاسای مختلف میرفتم،از یه طرف کلاسای کانون پرورش فکری از طرف دیگه کلاس کاراته و شنا و .. ولی همه اینارو خودم پیدا میکردم . مادرم نمیگفت بیا این هست..خودم میرفتم میدیدم یهو کوچه خلوت شد کسی نیست بازی کنیم میدیدم بقیه میرن کلاس منم میرفتم به مادرم میگفتم منو فلانجا ثبت نام کن. این خیلی فرق داره تا مادر بگه بیا برو کلاس فلان دخترم. من به طور اکتیو خودم انتخاب میکردم کجا برم کجا نرم. همین باعث میشد یاد بگیرم انتخاب کنم،مدیریت کنم.
این وسط کم هم داستان نداشتم، از گشتن از خیابون گذشته تا مشکلات دیگه، مادرم منو نمیبرد برسونه جایی. روز اول مدرسه با خواهرم رفتم و تکی برگشتم. بالاخره انقدری صبر میکردم کسی رد بشه باهاش رد بشم، یا خیلی خلوت بشه یا جمعیت دانش اموزا رد بشن،،
بعد مثلا بعد چندماه همسایه بقلیمون که هر روز دخترشو میبرد میاورد منو دید گفت وااای تو تکی میری میای؟ خطرناکه! گفتم خوب نه خط عابرپیاده هست دیگه، مشکلی نداره. واقعا باورش نمیشد میشه بچه رو ول کرد خودش بره بیاد، خوب این اعتمادی که خانواده به ادم میکنن خودش اعتماد به نفسم میاره.
حالا گیرم تو اون خیابون باریک و شلوغ که سرعت ماشینا به بیست کیلومتر در ساعتم نمیرسید بچه تصادف میکرد، هرچند من هیچ وقت تصادفی اونجا ندیدم چون پر محصل بود و ماشینا هم حواسشون جمع بود، حالا مثلا با سرعت ده کیلومتر یکی بزنه به بچه، چیزی هم نمیشد واقعا.
گاهی مثلا تو فکرم بود برم یه چیزی رو بخرم وسط راه یه خیابون بزرگ بود سه بار برمیگشتم خونه بعد میومدم میگفتم من برم بگمم مامانم الانم نمیاد که،، دوباره میرفتم که خودم رد بشم، باز کلی صبر که شاید خلوت بشه، این وسط ادم یاد میگرفت چه جوری فکر کنه تصمیم بگیره چی کار بکنه.
مثلا همون کلاس کاراته رو من واقعا دوست داشتم. عاشق مربیمون بودم، یه خانم خیلی نایس و مهربون بود. اون وسط وقتی 5ام ابتدایی بودم باشگاه رو عوض کرد، خیلیا باهاش رفتن باشگاه جدید ولی مادر من منو نمیبرد ، اگر میخواستم برم باید سوار تاکسی میشدم اونم تو خطی که اکثر ماشینا تاکسی نبودن، گذری بودن، یکی دوبار رفتم دیدم نمیتونم و نرفتم، این وسط خوب خیلی ناراحت شدم، اون کلاس کاراته معدود کلاسی بود که تا همین اواخر شاید بعد ده سال هم گهگاه خواب میدیدم اونجام.
ولی خوب باعث شد بعد اون من هرجا که واقعا دوست داشتم برم رو ول نکردم، مثلا سه سال بعدش میرفتم اون سر شهر برای کلاس هلال احمر، دختر همسن خودم هیچ وقت ندیدم تو 13سالگی همچین کاری بکنه،

ی دوست من رو مادرش همش به فکر درساش بود و براش کلاس خصوصی میگرفت..از اون ورم صبح و شب باهم رویا پردازی میکردن که تو اینده قراره بره دانشگاه و دکتر بشه .هرچی بزرگتر شدیم این بار براش سنگین شد، ولی یاد نگرفته بود خودشو مدیریت کنه همیشه مادرش زیادی کمکش کزده بود .کلا این بشر تا الانم یاد نگرفته خودشو مدیریت کنه.
 

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

به نقل از مازیمون :
من به نسبت از خانواده زود مستقل شدم و خوب به نظرم زندگی کاملا خوبی دارم و نه برعکس پدر به خصوص به شدت فرد قابل احترامی هست. اینکه باهاشون ارتباط زیادی ندارم، دلیلش اینه که من کلا ادمی نیستم که با هیچ شخصی از خانواده ارتباط زیادی داشته باشم. و به نظرم قطعا موقعیت تحصیلی و کاریم رو مدیون خانوادم هستن که منو تشویق کردن سریع تر راه خودم رو انتخاب کنم.

و نه من حتا قصد بچه دار شدن ندارم. هرچند هیچ وقت بدم نمیاومد بچه ای رو به فرزندی قبول کنم و مثل هر پروژه ی دیگه ای که تحویل گرفتم بهترین و با کیفیت ترین خروجی رو تولید کنم باهاش.
ولی خوب شاید توی ۳-۴ سال بعدی.
مشکل اینجاس که بچه ها ادمن، و ادما پرفکت نیستن، این چیزی که شما داری میگی لزوما پیش نمیاد. اصلا چیز کمی نیست، شوخی نگیرید لطفا

روش پدر مادر معصومه خیلی جالبه، ولی اون باشگاهه رو ببریدش گناه داره بچه دیگه :-"
ادما عوض نمیشن رو قبول دارم، ولی میتونن یاد بگیرن یه رفتاری رو انجام بدن یا ندن..

خوشحالم بحثتون سر مسایل جنسی جمع شد |: برای امتحانا ترم چه برنامه ای دارید؟ برای فرجه هام برنامه دارید یا فقط تو خود امتحانا؟
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,834
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

به نقل از سمپادك :
مشکل اینجاس که بچه ها ادمن، و ادما پرفکت نیستن، این چیزی که شما داری میگی لزوما پیش نمیاد. اصلا چیز کمی نیست، شوخی نگیرید لطفا
معلومه ادما پرفکت نیستن، به خاطر همین باید اونارو توی اکتویتی های مختلف شرکت داد تا بفهمن کجا استعداد دارن تا دنبالش کنن. و باید قبل از ۱۸ سالگی یا دیگه ماکسیمم ۱۸ سالگی مستقل باشن. و من تقریبا از وقتی مدرسه میره، تنها مسولیت من اینه که کمکی خواست کمکش کنم. وگرنه تربیت بی فایدس بعد از اینکه فرد تقریبا ۷-۸ سالگی رو رد کرد، من قرار نیست فرد رو عوض کنم، قراره بهترینی که ازش درمیاد رو بسازم نه اینکه یه ادم متفاوت.
 

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

فایده ی تربیت قبل 7-8 سالگی چیه؟ اصن بچه اینقد شعورش نرسیده که بخواد تربیت شه! چیشو تربیت میکنه ادم اون موقع؟ بعد هر چی م بهش گفته باشی بعد که بزرگ میشه کلا میزنه زیرش چه فرقی داره؟
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

من پیش بینی نمی کنم چون حتی نمی دونم بچه ام قرار چه جوری باشه! ولی اگه میخوای تربیتش کنی اول بشناسش(نه صرفا استعداد هاش رو) کل وجودش رو! از چی خوشش میاد روحیه اش چه جوریه از چی بدش میاد و ...
چند تا اصل دارم که حتما اجرا می کنم اما بقیش رو باید بسنجم
[حرفت و نظرت رو رک و راست و شفاف و مودبانه و با دلیل بگو(توضیح میدم به بچه ام که هر کدوم یعنی چی)
قضاوت نکن تمسخر نکن]

و یه نکته

بچه آدمه حیات داره پروژه ساختمان سازی نیست که بگی انجامش میدم و بعد موفق میشم و دیگه تمام! کلی اما و اگر داره کلی اتفاقات مترقبه و غیر مترقبه داره
 

جوجه

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
1,996
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
کرج . ری. تهران
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه تهران و دانشگاه ع.پ. ایران
رشته دانشگاه
روان شناسي باليني
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

به نقل از سمپادك :
فایده ی تربیت قبل 7-8 سالگی چیه؟ اصن بچه اینقد شعورش نرسیده که بخواد تربیت شه! چیشو تربیت میکنه ادم اون موقع؟ بعد هر چی م بهش گفته باشی بعد که بزرگ میشه کلا میزنه زیرش چه فرقی داره؟

خوب منظورت از تربیت چیه؟
این که بچه ها یاد بگیرن وقتی با یه مانعی رو به رو شدن به جای جیغ و داد راه های مختلف رو امتحان کنن ، در حد خودشون مسئولیت کارهای شخصی شونو بپذیرن ، علاقه هاشونو دنبال کنن و تشویقشون کنیم زود دلسرد نشن ... اینا اصلشون مال سن های کوچیکیه
 

Shery

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
328
امتیاز
4,748
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجـنورد
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

به نقل از سمپادك :
فایده ی تربیت قبل 7-8 سالگی چیه؟ اصن بچه اینقد شعورش نرسیده که بخواد تربیت شه! چیشو تربیت میکنه ادم اون موقع؟
الان متعجب شدم ((:
خیلی مهمه خب! خیلی خیلی.
من راستش زیاد اطلاعاتی ندارم در این باره؛ اما مهم ترین زمان شکل گیری شخصیت یه فرد 2 تا 6 سالگی ـه.
که تغییر دادنش از اون سن به بعد خیلی سخت و حتی غیرممکن میشه، چون یه سری ویژگی ها از کودکی در وجود افراد نهادینه میشن.
یا مثلا خیلی از فوبیاها منشا در کودکی دارن، یا خیلی از مشکلات روحی و شخصیتی از کودکی منشا میگیرن که باید همون زمان پی گیری میشد و الان به معضل تبدیل شدن و قابل حل نیستن حتّی.
واسه اون انعطاف پذیری و شکل گیری ـی که شخصیت یه بچه داره؛ خیلی تاکید میشه که جلوی بچه ها دروغ نگین، کار اشتباه انجام ندین، مواظب باشین، چون اینا رو با دقت ثبت و ضبط و پردازش میکنن و یادمیگیرن تا بعدا استفاده کنن ازشون.
واسه الگو پذیری ای که یه بچه داره(حتّی تو یکی دو سالگی ـش) گفته میشه پدر و مادرای کارمند باید واسه بچه شون یه پرستار قابل بگیرن که نه تنها از نظر مراقبت خیالشون جمع باشه؛ بلکه از نظر الگوگیری و القای شخصیت[نوع حرف زدن، رفتار و...] که طبیعتا بخاطر صرف ساعاتی با اون پرستار ممکنه بچه پیدا کنه، خیالشون راحت باشه.
اگه توجه کنین؛ همه ی ماها یه سری عادات و ویژگی ـای خاص داریم که با بقیه ی افراد متفاوته و حتی ممکنه متوجه شون نباشیم؛ اما اثر شیوه زندگی و طرز رفتار پدر و مادرمون بوده که از بچگی بهمون منتقل شده و کم کم برامون عادت شده.
مشکل از همون جا شروع میشه که فکرکنیم بچه ها نمی فهمن !
+ ضمنا، نظر شخصی ـه من اینه که لازم نیست بشینیم و فکرکنیم که دقیقا چه جوری "تربیت" کنیم، چجوری زهرچشم بگیریم یا تحت اختیار بگیریم یه بچه رو ؛ همین که رفتار درستی داشته باشیم و اشتباهاتی که ممکنه تو رفتار پدر و مادرخودمون یا اطرافیان مشاهده کنیم رو تکرار نکنیم، فرد قابل اعتماد و دوست خوبی واسه ی یه بچه باشیم، ثمربخش تره.
در واقع علاوه به چیزایی که ارغوان ذکر کرد تو یه جمله منظورم اینه اگه رو خودمون کارکنیم و به فکر اصلاح کردن و کامل تر کردن شخصیت خودمون باشیم بخش اعظمی از یادگیری و تربیت صحیح به طور غیرمستقیم محقق میشه.
 

first amir

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,142
امتیاز
29,735
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
فردوســـی
رشته دانشگاه
مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

نمیدونم ولی اساسا وظیفه ی سنگینیه

شما به یه فرد هستی میدی و میاریش رو این کره که زندگی کنه و مستلزم اینه که اول تکلیفت با خودت روشن باشه

یعنی اینجوری نیست که همرنگ جماعت بشی

چون عموما اتفاقی که داره میفته اینه که بدون یه دورنمای واضح میرن جفت میشن افراد ( برخی شون ) و طبق عرف و سنت بچه دار هم میشن درحالی که خیلی سوالات دارن که خودشون به جوابش نرسیدن حتی

به نظرم اصلا بحث سطحی ای نیست که مسبب ورود یه فرد به دنیا بشی و از اولین و کوچکترین کارها و برخورد هایی که میکنی روش تاثیر داشته باشه و همه ی اینها باشه دلیل خوبی پشتش نباشه

یکی از دوستان یه چی گفت به نظرم مصداق " از زیر بته به عمل اومدن " بود . :د
 

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

به نقل از سمپادك :
فایده ی تربیت قبل 7-8 سالگی چیه؟ اصن بچه اینقد شعورش نرسیده که بخواد تربیت شه! چیشو تربیت میکنه ادم اون موقع؟ بعد هر چی م بهش گفته باشی بعد که بزرگ میشه کلا میزنه زیرش چه فرقی داره؟
دارم میگم شما هر چقدرم یاد بدی به بچه تو سن زیر 7 سال، هر قدرم خوب بارش بیاری، اگه از بعد 7 بخوای ولش کنی کم کم میزنه زیر هر چی که یادش دادی. یادش بدی دروغ نگه دروغ نمیگه، ولی اگه ولش کرده باشی تا یه سنی این درسته، از بعدش میبینه دروغ گفتن راحت تره تا راست گفتن، اون علتی م که توی بچگی بهش گفته شده برای دروغ نگفتن، دیگه الان قانع کننده نیست اصلا براش درنتیجه دلیلی نداره دروغ نگه، مگه تو اونجا باشی که بهش بگی چرا نباید بگه. یه دلیل اپدیت شده تر بگی.
میگم نمیشه تربیت فقط خلاصه شه به اون 7، بیشترین تاثیر رو اون سنا داره درسته ولی اگه ادامه نداشته باشه تو مقطع های بعدی تاثیرش تا حد زیادی از بین میره. توی دوره نوجوانی م ادما خیلی عوض میشن. نمیدونم اخرش تونستم برسونم منظورمو یا نه!
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,834
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

به نقل از سمپادك :
دارم میگم شما هر چقدرم یاد بدی به بچه تو سن زیر 7 سال، هر قدرم خوب بارش بیاری، اگه از بعد 7 بخوای ولش کنی کم کم میزنه زیر هر چی که یادش دادی. یادش بدی دروغ نگه دروغ نمیگه، ولی اگه ولش کرده باشی تا یه سنی این درسته، از بعدش میبینه دروغ گفتن راحت تره تا راست گفتن، اون علتی م که توی بچگی بهش گفته شده برای دروغ نگفتن، دیگه الان قانع کننده نیست اصلا براش درنتیجه دلیلی نداره دروغ نگه، مگه تو اونجا باشی که بهش بگی چرا نباید بگه. یه دلیل اپدیت شده تر بگی.
میگم نمیشه تربیت فقط خلاصه شه به اون 7، بیشترین تاثیر رو اون سنا داره درسته ولی اگه ادامه نداشته باشه تو مقطع های بعدی تاثیرش تا حد زیادی از بین میره. توی دوره نوجوانی م ادما خیلی عوض میشن. نمیدونم اخرش تونستم برسونم منظورمو یا نه!

قرار نیست به بچه یاد بدیم دروغ نگه، برعکس باید ببینه که حقیقت رو گفتن نه تنها هیچ ایرادی نداره، بلکه باعث میشه مشکل سریع تر حل بشه.

و بدیهتا فرد تغییرات زیادی خواهد داشت توی جوانی، و باید ازاد گذاشت تا تغییر بکنه. اون تغییرات برای اون سن طبیعیند. و قضیه اینه که خانواده هیچ کنترل خاصی ندارند روی اون سن.
من سیگار کشیدم اون موقع، و چه خانواده موافق میبودن چه مخالف، من به هر حال سیگار رو امتحان میکردم توی راهنمایی. و نه چون ضرر هاشو نمیدونستم. ضرر هاشو میندونستم ولی دوست داشتم خودم امتحان کنم. و اگر خانواده سعی میکرد کنترل کنه، صرفا باعث میشد بهشون دروغ بگم، چون من ادمیم که تا هر چیزی رو امتحان نکنم، اروم نمیشم.

و وقتی بچه مدت بیشتری رو توی مدرسه میگذرونه در واقع خانواده خود به خود کنترل و قدرتش رو از دست میده و بعد از اون صرفا باید پشتیبانی کنه به جای خط دادن.
 

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

بازم تا حد زیادی این رفتار ها قابل کنترل ترن. تو حالا شاید سیگار رو بگی، ولی lsd هم زدی؟ تو اون سن؟
 

نگار

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
381
امتیاز
2,756
نام مرکز سمپاد
فرزانگان جامع(سه)
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژِی
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

فكرشم منو مي لرزونه..جدي ميگم مسعوليت خيلي سنگينيه ادم زير بارش مي لرزه از ترس.يه ادم از بيست و سه تا كروموزوم تو و مثه يه كاغذ سفيد پاك و معصوم و تو با رفتارات قرارهخيلي تو زندگيش موثر باشي.
خب ميذاشتم تجربه كنه اشتباه كنه زمين بخوره و ياد بگيره اما خب از دورم حواسم بهش بود توي اشتباهاش بلايي سر خودش نياره كه نشه براش كاري كزد
ميذارم زمين بخوره تا بفهمه براي رشد و جلو رفتن زمين خوردن لازمه چون اوني كه يه جا وايميسه زمين نمي خوره اوني كه مي دووه زمين مي خوره
ميذاشتم بپرسه هرچي مي خواد.حتي اگر خواست كفر بگه سوالايي بپرسه كه جوابي ندارم بدم نمي پيچونمش ازش مي خوام با هم فكري هم به جواب برسيم
بهش ياد ميدم سوالاي بي جوابش حتمن جوابي دارن بايد صبور باشه
 

parak

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
19
امتیاز
24
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 | فرزانگان 1
شهر
تهران
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

اول از همه که چن تا کتاب خوب میخوندم درباره تربیت کودک.
صد در صد احترام میذاشتم بهش و تحت هیچ شرایطی غرور و شخصیتشو خورد نمیکردم.اگه نیاز به گوشزد کردن چیزی بود با ملایمت میگفتم اگه باز تکرار کرد یه اخطار یا تنبیه (تنبیه بدنی اصلنننن.یه تنبیهی که کمک کنه رفتارش اصلاح شه) براش در نظر میگرفتم.
من به شخصه طوری رفتار میکردم که بیشتر از همه با من راحت باشه و صمیمی ترین دوستش باشم.این که بتونه همه حرفاشو بهم بزنه خیلی مهمه.
به جای این که منتظر باشم تا اون اشتباه کنه و من درستش کنم،راه و چاه رو اول کار بهش نشونش میدادم.
مستقل بارش میوردم که اگه من نبودم بتونه از پس خودش بیاد.
سعی میکردم متوجه رفتار های خوب و بدش بشه و خوب هارو تقویت کنه و بدهارو تصحیح.
با هم توانایی هاشو کشف میکردیم و سعی میکردیم استعدادش شکوفا شه.
چون خودم همیشه دنبال آرزو های بزرگ بودم فک کنم رو اونم تاثییر بذاره.خیلی دوست دارم بزرگ فکر کنه.
و بیشتر از همه بهش محبت میکردم و دوسش داشتم که دنبال محبت کس دیگه ای نباشه(البته لوس نشه)
 

:-|

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
471
امتیاز
8,069
نام مرکز سمپاد
frz1
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

من قبلا به این قضیه زیاد فکر کردم .اما هرچی داره میگذره مدام به تناقض برمیخورم و میبینم یک ویژگی مثبت صرف پاسخگو نیست...
بهتره همیشه با اعتدال برخورد کرد...به موقعش جدی و به موقعش دوست...و مهم تر از همه برای بچه شعور قائل شد و بهش بها داد...از همان بچگی نظرشو درمورد موارد مختلف بپرسه تا هم همکاری را بهش یاد بده هم نشون بده نظرش مهمه و اهمیت داره...مثلا یک غذا ک میپزه طی پختن که داره مزه میکنه بده بچه هم بچشه و نظرشو بگه...یا مثلا درمورد لباس...یا درمورد یک نفر که داره تو خیابان کاری را انجام میده...ازش بپرسه نظرشو بگه...و بعد خودش بگه نظرشو...تا کمی هدایت فکری بکنه بچه رو...و همینطور استقلال فکری بده بهش...
نکته ی مهم تر درمورد اعتماد به نفسه...چیزی باید همیشه آدم حواسش بهش باشه...
 
ارسال‌ها
3,328
امتیاز
64,709
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید

من راستش... شدیدا حس مادری دارم .
اما هرچقدر به بچه داری پ تربیت بچه فکر میکنم درهمون مرحله های اول به بن بست می خورم...
هرچقدر با آگاهی و عاقلانه با بچه رفتار بشه ، هر چقدر تاثیر برخوردهای مختلف مراقب و خانواده روی ذهنیت و روحیه ی بچه در نطر گرفته بشه ، رفتار اطرافیان، جو محیط زندگی، رسانه ها ، اموزش مدرسه و مهدکودک و... قابل کنترل نیستن !
از حرفم مطمئن نیستم . چون من توی محیط نسبتا ناسالمی متولد و بزرگ شدم و درحال حاضر پر از مشکل و گره های روانی و اخلاقی ام. هر چند توی تربیتم ظاهرا توجه زیادی خرج شده! میخوام بگم که شاید همه جا.. همه ی محیط های زندگی این تاثیرا رو نداشته باشن ،تاثیرای افتضاحی که دیدم و می بینم
خلاصه که هرگز بچه دار نخواهم شد. ارضای نیاز ابراز محبت مادری دلیل خودخواهانه ایه...
کوندرا توی کتاب والس خداحافطیش چیز خوبی میگه ، بچه دار شدن به این معنیه که شما داری اعلام میکنی «من توی این دنیا زندگی کردم و اون قدر ازش راضی بودم که میخوام انتشار بدمش!»
 

نارنجی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
321
امتیاز
5,076
نام مرکز سمپاد
فرز۱
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
صنعتی اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
به جای اینکه سعی کنم تو ی محیط امن و بی تنش زندگی کنه و از همه خطرات درامان نگهش دارم سعی میکردم بش همه خطراتو نشون بدم و راه مقابله با اونا رو یاد بدم .
 

Kda1998

كيميا ام ديگه :-؟
ارسال‌ها
505
امتیاز
24,172
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1395
من واقعا "مادرِ خوبي شدن" دغدغه است برام.نميدونم چطور تربيتش ميكنم ولي مطمئنم با اون جدول تكامل پيش ميرم و به حرف دخترِ همسايه مامانبزرگ و جاري خواهر و فلان دكتر و اينا هم نميكنم كه اي واي بچت اينطوريه يعني فلان مشكل رو داره/چرا هنوز حرف نميزنه/چرا راه نميره/چرا خوابه همش/چرا ...
جدول تكامل رو دانلود كنيد چيز جالب و مفيديه؛مثلا من نميدونستم كه بچه تا ٥ سالگي اگه صحبت نكرد چيز عجيبي نيست و طبيعيه!نميدونستم بايد فارغ از جنسيتش براش عروسك بگيرم تا تعامل اجتماعي رو ياد بگيره(بايد تو ١٨ ماهگي بلد باشه به عروسكش غذا بده/باهاش حرف بزنه/بهش توجه كنه)!نميدونستم يك سال طول ميكشه تا بچه مفهوم و تفاوت "امروز" و "فردا" رو درك كنه و ...حالا اينا مثال هاي از تولد تا ٥ سالگيه و خب اصل تربيت هم همين مدت اتفاق ميوفته ولي عاقا خواهش ميكنم خودمونو مسئول نسل آينده بدونيم و تمام تلاشمونو براي تربيت كودكي "سالم" انجام بديم!كتاب و كتاب و كتاب
 
آخرین ویرایش:
بالا