• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

دنیای دخترک شیشه ای

  • شروع کننده موضوع h.f
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

h.f

جــــــــــــلاد لـــــاغر :>
ارسال‌ها
863
امتیاز
4,768
نام مرکز سمپاد
F1 TEH
شهر
چه فرقی میکنه کجای دنیام
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید بهشتی
girl-face-monochrome-art_tn2.jpg



گاهی آدم چیزی را شروع به نوشتن میکند بی آنکه بداند انتهای آن کجاست یا ابتدای آن قرار است چه باشد. قلم میکشد و دل میرود و کلمات می آیند.
بعضی عاشق میشوند و مینویسند، برخی شکست می‌خورند و برخی پیروز می‌شوند.
اما من چه؟ بی هدف،بی ابتدا،بی انتها زیر پنجره ای که به دیواری بلند ختم می‌شود نشسته ام. پنجره ای که تنها یادآور دنیایی خاکستری است. دنیایی بزرگ ولی کوچک با همه ی بی رحمی هایش. با نگاه خیره ی مردمانش به ظاهر متفاوت من و قضاوت آنها بر باطن ام.
این منم دختری که شاید بر هرچیز پشت کرده و به دنبال قطره ای آزادی است.
به دنبال قطره ای نور در عمق تاریکی مطلق...
پیدا کردن راهی هموار برای ساختن و رسیدن به آنچه که خود میخواسته است نه آنچه که دیگران می خواهند بسازند.
می نویسم... از هرآنچه روحم را بخراشد.
می نویسم... از آنچه که قلبم را می فشرد.
و می نویسم از آنچه مرا به زندگی وصل کرده و دلیلی برای بودن این روزهایم است.
می نویسم از دنیای این روزهایم... " دنیای دخترک شیشه ای"
 

YaSm!nA

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
281
امتیاز
1,717
نام مرکز سمپاد
فرزانگان حکیم زاده
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
98
تلگرام
پاسخ : دنیای دخترک شیشه ای

دخترک شیشه ای...
نمیدونم دنیاتو دوس دارم یا نه؟؟!!
ولی بنویس...بنویس شاید دنیات قشنگ باشه...
شاید...شاید...
دنیامون مشترک باشه!!
 
  • لایک
امتیازات: N@R
  • شروع کننده موضوع
  • #3

h.f

جــــــــــــلاد لـــــاغر :>
ارسال‌ها
863
امتیاز
4,768
نام مرکز سمپاد
F1 TEH
شهر
چه فرقی میکنه کجای دنیام
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید بهشتی
پاسخ : دنیای دخترک شیشه ای

روزهایی که از پس هم می گذرند و من هنوز در میان آرزوهای گنگی می گردم تا آنچه را که می خواهم بیایم. شاید دنبال راهی پنهان...
وقتی انسانها نمیتوانند خود را بفهمند، نمی توانند آرزو هایشان را پیدا کنند.
حال من مانده ام میان تعدادی رویای گنگ که نمیدانم کدامین آن است که من به دنبال آن ام. کدامیک راه رسیدن به آرامش است.
دیری است به دنبال آرامشی گم گشته هر کنج را میجویم، آرامشی که شاید هیچ کجا جز در آغوش مادر پس از کابوسی طولانی نیافتم.
کابوس همان است راه بیداری کجاست ؟
شاید مطمئن نیستم از راهی که رفته ام و راهی که پیش روست ...
میخواهم در نقطه ی آغاز زندگی ام شروعی دوباره را تجربه کنم. شروعی برای رسیدن به آرامش .
به هرآنچه که شاید تجربه نکرده ام...
کاش بشود،کاش بتوانم به بی قراری هایم پایان دهم.
سخت است دل بستن در عین بی قراری وقتی نمیدانی کجای این دریای بی کران غوطه ور مانده ای...
ای آنکه بی قرار کنار من مانده ای کمی فرصت برای زندگی میخواهم
تنها کمی به من فرصت بده
 
بالا