• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

علیرضا بدیع

  • شروع کننده موضوع
  • #1

amir h

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
988
امتیاز
1,820
نام مرکز سمپاد
سلطانی
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
90
علیرضا بدیع یکی از شاعرای جوون و خوش آتیه حال حاضره


آورده است چشم سیاهت یقین به من
هم آفرین به چشم تـو هم آفرین به من

من ناگزیر سوختنم چون که زل زده ست
خورشید تیــــز چشم تـو با ذره بین به من

ای قبله گـــاه نـــــاز ! نمـــــازت دراز باد !
سجاده ات شدم که بسایی جبین به من

بـــــر سینه ام گذار سرت را کــــه حس کنم
نازل شده ست سوره ای از کفر و دین به من

یاران راستین مرا می دهد نشـــان
این مارهای سرزده از آستین به من

تا دست من به حلقه ی زلفت مزین است
انگار داده است سلیمان نگیـــن بــــه من

محدوده ی قلمرو من چیـــــن زلف توست
از عرش تا به فرش رسیده ست این به من

جغـــرافیــــای کوچک من بازوان تــــوست
ای کاش تنگ تر شود این سرزمین به من
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع


IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B5%DB%B0%DB%B7%DB%B1%DB%B0_%DB%B1%DB%B4%DB%B0%DB%B7%DB%B0%DB%B8.JPG



http://dl4.my-music.ir/music/13924/Hojat-Ashrafzadeh-Mah-o-Mahi-128-%5BMy-Music.iR%5D.mp3

تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
فیروزه و الماس به آفاق بپاشی
ای باد سبک سار مرا بگذر و بگذار
هشدار که آرامش ما.را نخراشی
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزرگی ست چه باشی چه نباشی
 

Sepidd

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
220
امتیاز
3,104
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
93
رشته دانشگاه
ژنتيك.
پاسخ : علیرضا بدیع

در این محاکمه تفهیم اتهامم کن
سپس به بوسۀ کارآمدی تمامم کن

مرا که تیغ زمانه نکرد آرامم
تو با سیاست ابروی خویش رامم کن

به اشتیاق تو، جمعیتی است در دل من
بگیر تنگ در آغوش و قتل عامم کن

شهید نیستم اما، تو کوچۀ خود را
به پاس این همه سرگشتگی به نامم کن

شراب کهنه چرا، خون تازه آوردم
اگر که باب دلت نیستم حرامم کن

لبم به جان نرسید و رسید جان به لبم
تو مرحمت کن و با بوسه ای تمامم کن
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع

IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B5%DB%B0%DB%B7%DB%B1%DB%B1_%DB%B1%DB%B8%DB%B4%DB%B2%DB%B0%DB%B5.JPG


پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند

او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را برملا کند

او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد، خدا کند

او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند

خش خش،صدای پای خزان است!یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند...
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع

IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B5%DB%B0%DB%B7%DB%B1%DB%B3_%DB%B0%DB%B7%DB%B1%DB%B6%DB%B3%DB%B1.JPG



غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبود
من که پیشانی نوشتم جز پریشانی نبود

همدمی مابین آدم ها اگر می یافتم
آه من در سینه ام یک عمر زندانی نبود

دوستان رو به رو و دشمنان پشت سر
هر چه بود آیین این مردم مسلمانی نبود

خار چشم این و آن گردیدن از گردن کشی است
دست رنج کاج ها غیر از پشیمانی نبود

من که در بندم کجا؟ میدان آزادی کجا؟
کاش راه خانه ات این قدر طولانی نبود
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع

IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B5%DB%B0%DB%B7%DB%B1%DB%B4_%DB%B2%DB%B1%DB%B2%DB%B9%DB%B4%DB%B7.JPG


کجاست کاهن دربار؟ خواب بد دیدم
که در عروسی اموات، قند ساییدم

که روز تاج‌گذاری‌ام تخت و تاجم رفت
که دست‌مایه‌ی اندوه شد شب عیدم

چه پادشاه نگون‌بخت و بی‌کفایتی‌ام
که دست اجنبی افتاده ملک جاویدم

تو سرزمین منی! ای کسی که دشمن و دوست
به جبر از تن تو کرده‌اند تبعیدم

دلم به دست تو افتاد - زود دانستم-
دل تو پیش کسی بود - دیر فهمیدم-

تویی که غیرت مردانه‌ی مرا دیدی
چرا تلاش نکردی برای تردیدم؟

در این شب ابدی، کورسوی عقل کجاست؟
سر دو راهی‌ام و بین ماه و خورشیدم
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع

IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B5%DB%B0%DB%B7%DB%B1%DB%B8_%DB%B1%DB%B7%DB%B1%DB%B6%DB%B4%DB%B7.JPG


قرآن به سر گرفتم و گفتم: سلام عشق!
یعنی به جز حریم تو بر من حرام عشق

ترسم که در سماع شوم از دعای دست
آن جا که قبله گاه تو باشی، امام: عشق!

با خون وضو بگیر و دو رکعت غزل بخوان
آن دم که اذن می دهد از روی بام عشق

از رکعت نخست در افتاده ام به شک
در سجده کفر گفته ام و در قیام عشق

سی پاره ی حضور مرا چله بست شو
قرآن به سر بگیر و بگو: والسلام عشق!
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع

مردی پیاده آمده تا روستای تو
شعری شکفته روی لبانش برای تو

آورده لهجه های پُر از دود شهر را
آرام شستشو بدهد در صدای تو

یک استکان طراوت گل های تازه دم
یک لقمه آفتاب سحر ناشتای تو

هر چار فصل، دامن چل تکه ات بهار
هر هشت روز هفته دلم مبتلای تو!

در کوچه باغ های نشابور و «باغرود»
پیچیده ماجرای من و ماجرای تو

گه گاه اگر که سر به هوا می شوم چه عیب؟
گه گاه می زند به سرِ من هوای تو

جسم مرا بگیر و در خود مچاله کن!
خواهد چکید از بدنم چشم های تو
!
!
!
این ردّ کفش نیست، نشان تعجب است
روییده وقت رفتنت از ردّ پای تو
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع

sherhayeasheghane_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B5%DB%B0%DB%B7%DB%B2%DB%B7_0001.jpg


.
.
.
من غبطه می‌خورم به درختان خانه‌ات
ای کاش سر گذاشته بودم به شانه‌ات
.
در فصل جفت‌گیری فولاد و سنگ، کاش
گنجشک من تو باشی و من آشیانه‌ات
.
گنجشک من تو باشی و من در به در شوم
از صبح تا غروب پی آب و دانه‌ات
.
وقت غروب از تو بپرسم: چگونه است
با چند استکان مِی روشن، میانه‌ات ؟
.
بعدش بخواهم از تو کمی درد دل کنی
گاه از زمین بگویی و گاه از زمانه‌ات
.
یک مشت کودک‌اند، به دور درخت سیب
انگشت‌های کوچک تو زیر چانه‌ات
.
در بوسه‌ی تو، بذر تغزل نهفته، کاش
روی لبان من بشکوفد جوانه‌ات
.
راس کلاغ، فرصت کشف شهود نیست
بگذار تا تو را برسانم به خانه ات
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع

ای بکر ترین برکه! هلا سوره ی صافی!
پرهیز کن از این همه پرهیز اضافی!
مهری بزن از بوسه به پیشانی سردم
بد نام که هستیم به اندازه ی کافی!
تلخینه ی آمیخته با هر سخنت را
صد شکر! شکرپاش لبت کرده تلافی!
با یافتن چشم تو آرام گرفتم
چون شاعر درمانده پس از کشف قوافی..
چندی ست که سردم شده دور از دم گرمت..
بر گردنم از بوسه مگر شال ببافی...
 

++MaRyAm++

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
160
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف آباد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : علیرضا بدیع

ﺩﺳﺘﺨﻄﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ
ﻋﺸﻖ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﻢ ﮐﻪ ﭼﺎﻗﻮ ﺑﺎ ﺍﻧﺎﺭ

ﺭﻓﺘﻨﺶ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﻣﺎﺭ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﮐﺸﯿﺪ
ﻣﯽ ﮐﺸﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ ﺩﻣﺎﺭ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ

ﺗﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﭼﻮﺏ ﺑُﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﺒﺮﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ
ﺁﻥ ﺳﭙﯿﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﻮﭺ ﮐﻼﻏﺶ ﺳﻮﮔﻮﺍﺭ

ﺣﺮﻑ ﺣﻖ ﮔﻔﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺷﯿﺸﻪ ﮐﺮﺩ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮔﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺑﺮ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺍﺭ

ﺳﻔﺮﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻭﺍ ﮐﻨﻢ ﺭﺳﻮﺍ ﺷﻮﻡ
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻭﺯﻩ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺭﺍﺯ ﺩﺍﺭ

ﺭﻭﺩ ﺗﻤﺜﯿﻞ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﺗﺸﺒﯿﻪ ﺁﻥ
ﮔﯿﺴﻮﺍﻥ ﺗﺎﺑﺪﺍﺭ ﻭ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﺑﺪﺍﺭ

ﺳﺎﻝ ﻣﺎﺭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﺎ ﻋﺴﻞ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺷﺪ
ﺳﺎﻝ ﻣﻦ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ _ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﺍﻭ _ ﺑﺎ ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺭ
 

++MaRyAm++

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
160
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف آباد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : علیرضا بدیع

بهاراندام من این شهر را اردیبهشتی کن...
که من بر عکس شاعرها به شدت ضد پاییزم! :)

(فقط به خاطر لفظ اردیبهشت :-" x: :)))
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : علیرضا بدیع

alone-girl-98love%20%285%29.jpg


ازین سوی خراسان بلکه تا آن سوی کنگاور
چه طرفی بسته ام ای دوست از این نام ننگ آور؟

اگر سنجاق مویت وا شود از دست خواهم رفت
که سربازی چه خواهد کرد با انبوه جنگاور؟

دلم را پیشتر از این به کف آورده ای؛ حالا
زلیخایی کن و پیراهنم را هم به چنگ آور

به دست آور دل آن شوخ ترسا را به لبخندی
به لبخندی سر این شیخ ترسو را به سنگ آور

به استقبال شعر تازه ام بند قبا بگشا
مرا از این جهان بی سر و سامان به تنگ آور

فراموشی در این شیشه ست، خاموشی در آن شیشه
شرابت هوشیارم می کند قدری شرنگ آور ...
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع

چه حاجت است به این شیوه دلبری از من؟
تو را که از همه ی جنبه ها سری از من

درخت خشکم و هم صحبت کبوترها
تو هم که خستگی ات رفت، می پری از من

اجاق سردم و بهتر همان که مثل همه
مرا به خود بگذاری و بگذری از من

من و تو زخمی یک اتفاق مشترکیم
که برده دل پسری از تو، دختری از من

گذشت فرصت دیدار و فصل کوچ رسید
دم غروب، جدا شد کبوتری از من

نساخت با دل آیینه ام دل سنگت
تویی که ساختی انسان دیگری از من

چه مانده از تو و من؟ هیزم تری از تو
اجاق سوخته ی خاک بر سری از من

چه مانده باقی از آن روز؟ دختری از تو
چه مانده باقی از آن عشق؟ دفتری از من
 

m0rvarid

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
104
امتیاز
3,067
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مرکز طهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
تا مهر نود و دو که اومدم تجربی، المپیاد ریاضی بودم
پاسخ : علیرضا بدیع

رنگ دنیا را گرفتم، از خودم شرمنده ام
شیشه ی عطرم ولی از بوی بد آکنده ام

کم نخواهد کرد اشکم چیزی از بار گناه
من که خود آگاهم از سنگینی پرونده ام

دشمنی حاجت روا شد، ای بخشکد اشک من
دوستی رنجیده شد، ای وا بماند خنده ام

بازگشتم تا ببندی بال هایم را به شوق
بارالها! باز کن در را به رویم.. بنده ام!
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : علیرضا بدیع

زمان خلق تو حتی خـدا جسارت كـــرد
و عشق مثل جنونی به زن سرايت كرد

تـو را كــــــــــه سبزترين اتفاق پاييزی
تو را كه حضرت ابليس هم عبادت كرد

نگاه كردم و ای شعر زنده فهميدم
خدا زمان تراشت چه قدر دقّت كرد

زمان خلقت دوشيزه ای شبيه شما
اصول فلسفه را مو به مو رعايت کرد

تراش قامت اسليمی ات چه سحری داشت
كــه گل بـه منطق زيبايی ات حسادت کــرد

تــو شعر زنده كه نـه... يوحنای انجيلی
از آيــه های تــو بايد فقط اطاعت كـــرد

و از زبــــــان كليســــــای انــزلی بــايـد
به گوش شوق تو را دم به دم تلاوت کرد‎

ببين كه باغ به سودای پونه معتاد است
بيا كه خاك به عطرت عجيب عادت كرد
 

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
هی خداجو! عشق می‌آید پری‌جویت کند
عشق می‌باید که از این رو به آن رویت کند

ورد لب‌هایت اگر چون شیخ ذکر یارب است
می‌شود یک جفت چشم شوخ جادویت کند

ای وکیل بی‌گناهان، قاضی القضات نیز
آمده تا خرقه‌ای را وقف گیسویت کند

باد، شالیزار شالت را به رقص آورده است
هیچ کس جز من مبادا دست در مویت کند

خوش به حال بوته‌ی یاسی که در ایوان توست
می‌تواند هرزمان دلتنگ شد، بویت کند

بندگان در بند خویش‌اند، از کسی یاری مخواه
از خدا باید بخواهی، تا «منِ او»یت کند
 

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
خوش باش دل ای دل! پس از آن چله نشینی
افتاده سر و کار تو با ماه جبینی

در سیر الی اللّه به دنبال تو بودیم
ای گنج روانی که عیان روی زمینی

در خلق تو آمیخته شد آینه با آب
حیف از تو که با هر کس و ناکس بنشینی

تمثیل غم عشق تو با قلب ظریفم
یک باغ انار است و یکی کاسه‌ی چینی

لبخند تو با اخم تو زیباست که چون سیب
شیرینی و با ترشی دلخواه عجینی

دلواپس آنم که مبادا بدرخشد
در حلقه‌ی صاحب‌نظران چون تو نگینی

هنگام قنوت آمد و ما دست فشاندیم
آنجا که تو پیش نظر آیی، چه یقینی؟

حالی است مرا بر اثر مرحمت دوست
چون خلسه‌ی انگور پس از چله نشینی
 

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
باز هم تسبیح بسم اللّه را گم کرده‌ام
شمس من کی می‌رسد؟ من راه را گم کرده‌ام

طره از پیشانی‌ات بردار، ای خورشیدکم
در شب یلدا، مسیر ماه را گم کرده‌‌ام

در میان مردمان، دنبال آدم گشته‌ام
در میان کوه سوزن کاه را گم کرده‌ام

زندگی بی عشق، شطرنجی است در خورد شکست
در صف مشتی پیاده، من شاه را گم کرده‌ام

خواستم با عقل راه خویش را پیدا کنم
حال می‌بینم که حتی چاه را گم کرده‌ام

زندگی آنقدر هم درهم نبود و من فقط
سرنخ این رشته‌ی کوتاه را گم کرده‌ام
 

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
چون طفل که از خوردن داروست پریشان
بی دوست پریشانم و با دوست پری‌شان

ابرو به هم آورده و گیسو زده بر هم
چون ابر که بر گنبد مینوست پریشان

مجموعه‌ی ناچیز من آشفته‌ی او باد
در جنگل گیسوی تو آهوست پریشان

آرامش دریای مرا ریخته برهم
این زن که پری‌خوست، پری‌روست، پری‌شان

با حوصله‌ی تنگ و دل تنگ چه سازم؟
با دوست پری‌شانم و بی‌ دوست پریشان
 
بالا