• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

کارو - ۴۸۷۸

  • شروع کننده موضوع Karo
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

Karo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
555
امتیاز
1,791
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
لیست فیلم هایی که دیدم :

The Wizard of Oz - 1939
Cinderella - 1950
The Great Escape - 1963
One Flew Over the Cuckoo's Nest - 1975
The Shining - 1980
Back to the Future - 1985
Beauty and the Beast - 1991
The Nightmare Before Christmas - 1993
The Piano - 1993
The Lion King - 1994
The Shawshank Redemption - 1994
Pulp Fiction - 1994
Forrest Gump - 1994
Léon: The Professional - 1994
Se7en - 1995
Before Sunrise - 1995
Shakespeare in Love - 1998
American Beauty - 1999
Gladiator - 2000
The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring - 2001
Spirited Away - 2001
A Beautiful Mind - 2001
Monsters, Inc. - 2001
Shrek - 2001
City of God - 2002
The Lord of the Rings: The Return of the King - 2003
Finding Nemo - 2003
Kill Bill: Vol. 1 - 2003
Kill Bill: Vol. 2 - 2004
Eternal Sunshine of the Spotless Mind - 2004
Before Sunset - 2004
The Incredibles - 2004
The Notebook - 2004
V for Vendetta - 2005
Sin City - 2005
Pan's Labyrinth - 2006
Sweeney Todd: The Demon Barber of Fleet Street - 2007
The Dark Knight - 2008
Slumdog Millionaire - 2008
WALL·E - 2008
The Class - 2008
Frozen River - 2008
Alexandra - 2008
Mary and Max - 2009
District 9 - 2009
The Princess and the Frog - 2009
Up - 2009
Up in the Air - 2009
The Hurt Locker - 2009
Avatar - 2009
Nine (9) - 2009
Nine - 2009
The Reader - 2009
Incendies - 2010
Black Swan - 2010
How to Train Your Dragon - 2010
The King's Speech - 2010
Inception - 2010
The Social Network - 2010
Despicable Me - 2010
Tangled - 2010
A Separation - 2011
Fighter - 2011
Hugo - 2011
Brave - 2012

فیلم هایی که قراره ببینم :

...

(لیست و به مرور زمان تغییر میدم یه سری فیلم های الکی و پاک میکنم که حجمش کم شه و فیلمایی که یادم بیاد که دیدم رو اضافه میکنم
نقدارم تا چند روز دیگه شروع میکنم به نوشتنش :D )
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

Karo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
555
امتیاز
1,791
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
City of God

City of God - شهر خدا​
کارگردان : Fernando Meirelles

نویسنده : Paulo Lins

obh51z5fofd1ypyfg.jpg

امتیاز ها
79 : Metacritic
IMDB : 8.7
امتیلز من :-" : 8

خلاصه داستان

شهر خدا داستان تبهکاران شهری فقیر و نکبت زده درحومه ریودوژانیروی برزیل است این فیلم داستان این تبهکاران را بر اساس یک داستان واقعی از دهه 1960 تا دهه 1980 دنبال می کند دو گروه تبهکاری که یکی به رهبری «لیتل دیدز» و دیگری به رهبری «کاروت» هستند، می خواهند همدیگر را از دور خارج کنند تا توزیع مواد مخدر شهر را به تنهایی در دست بگیرند. ماه ها جنگ های خونین بین آنها ادامه دارد. سرانجام به دلیل اینکه «لیتل دیدز» پول قاچاقچی اسلحه را نمی دهد، پلیس دو گروه را محاصره می کند و برخی را می کشد و عده ای را دستگیر می کند. در این میان پسر جوانی به نام «راکت» که از صحنه های درگیری دو گروه عکس های خبری تهیه می کند، به شهرت و تمکن مالی می رسد.

نقد ها : (من به شخصه در حدی نیستم که خودم نقدی برای فیلم بنویسم و فقط قسمت هایی از نقد افراد دیگه رو اینجا اوردم)

شهرخدا در دهه‌ی ۱۹۸۰ با آمار بالای جرم و جنایت خطرناک‌ترین و ناامن‌ترین منطقه در سراسر آمریکای جنوبی شناخته شد. کمبود امکانات اولیه‌ی شهری و حداقل رفاه اجتماعی از عوامل پیدایش دزدی، قتل و قاچاق مواد مخدر در این منطقه است. از همان ابتدا با تصاویر فرار یک مرغ، تیزکردن چاقو، و جوانان ناآرام مسلح، همراه با موسیقی زیبای برزیلی و تدوین سریع فیلم که عنوان‌بندی فیلم محسوب می‌شود، درمی‌یابیم که با فیلمی متفاوت و تکان‌دهنده از آمریکای جنوبی روبرو خواهیم بود.این فیلم که از وجود عناصر تشکیل‌دهنده‌ی یک فیلم مستند و عوامل ساختاری سینمای مدرن بهره می‌برد، یک فیلم مستند، داستانی و اجتماعی نامیده می‌شود که به خوبی یک محیط ناهنجار اجتماعی را به تصویر می‌کشد.

با آن که در نگاه اول، فیلم دارای یک داستان کلاسیک نیست، ولی شخصیت‌پردازی خوب، یک‌نواخت نبودن روند فیلم به علت تدوین نامتعارف آن و داستان‌های عشقی، طنز و کشمکش‌های درونی شخصیت‌های فیلم که برای پیش‌برد داستان یک فیلم موفق لازم است، با مهارت در فیلم گنجانده شده‌اند.استفاده از محل واقعی، بازیگران بومی، فیلمنامه‌ای بر پایه‌ی تحقیقات مستند (پائولو لینز ۸ سال وقت صرف تحقیق این موضوع کرده است)، پرهیز از ایجاد هرگونه خشونت کاذب وحتی به‌کارگیری درست رنگ نارنجی برای انتقال فضای داغ و کثیف شهرک همه دلایلی است که می‌توان این فیلم را یک فیلم منحصر در نوع خود دانست. “فرناندو میرلس“ کارگردان فیلم برای انتقال فضای خشونت‌بار منطقه از بهره‌جستن از هرگونه تصویر مهوع و چندش‌آور مانند بریدن اعضای بدن و یا نشان‌دادن امعاء و احشای بدن انسان پرهیز کرده است. او به جای استفاده از این تصاویر، با بهره‌گیری از یک دیالوگ یا ایجاد یک موقعیت دراماتیک، چنان حس ترحم و انزجار تماشاگر از وقایع اتفاق افتاده در شهرک را بر می‌انگیزد که اثرش تا مدت‌ها از ذهن بیننده بیرون نمی‌رود. تدوین غیرمعمول فیلم که از تجربه‌ی کارگردان و تدوین‌گر از ساختن آگهی بازرگانی می‌آید، وجود صحنه‌های اضافی در فیلم را به حداقل می‌رساند و ضرب‌آهنگی به فیلم می‌دهد که لحظه‌ای بیننده خسته نمی‌شود و از فضای دلهره‌آور داستان خارج نمی‌شود.

فیلم‌برداری سریع و پرحرکت فیلم به این نوع تدوین و باورپذیری داستان کمک شایانی کرده است . این فیلم نمایشی از خشونت، فقر و تباهی است. خشونت فیلم خیلی جاها آزار دهنده نیست در این جامعه کشتن آدم ها در حد (و حتی کمتر از) کشتن مرغ های لحظات آغازین فیلم، معمولی و عادی است. فیلم به زیبائی روی جلوه نمادین این مراسم مرغ کشی تاکید بیش از حد و کلیشه ای نمی کند. قربانیان انسانی حتی به نظر راضی تر از مرغ ها هستند. نمی توان دقیقا گفت که قدرت فیلم بخاطر به تصویر کشیدن سرنوشت مختوم این آدمهاست، قضیه از این هم عمیق تر است. آدم های این جامعه چنان در تاروپود خشونت تنیده شده اند که احساس نوعی لذت (یا انفعال همراه با خوشی) پست و کثیف از قتل و آدمکشی در بیشتر آنها بوضوح مشاهده می شود. در کنار بسیاری از آثاری که ذات انسان را در گناه و ارتکاب جرم عامل اصلی می دانند، و نیزآثار گروه مقابل که انسانهای شرور را فرشتگانی آلوده صورت و اسیر در شرایط زمانی و مکانی نشان می دهند، این فیلم ضمن عدم نفی این نگاه ها، نگاه نوع سومی را هم مطرح می کند.

خشونت این جامعه بصورت یک فرهنگ یا به عبارت درست تر یک شبه فرهنگ در آمده است. نوعی شبه تقدس عرفی دارد. کمی هم حالت بازیگوشی در این ادمکشان کوچک دیده می شود در این میان ولی صحنه ای هم هست که حواس تماشاگر را سر جایش می آورد که یواش یواش آلوده این خرده فرهنگ نشود و به آن عادت نکند. صحنه فجیعی که اساسا شکستن یکی از تابو های سینما و ادبیات محسوب می شود: کودک کشی. آنهم توسط کودکی که فقط چند سال از قربانی بزرگتر است. شلیک به بچه های کوچکی که احتمالا معنی مرگ را هم نمی دانند و فقط نمی خواهند دردشان بیاید، پرداخت این صحنه طوری است که از ذهن محو نخواهد شد.صدها آدمی که در این فیلم کشته می شوند، بی سروصدا و بدون اداهای سینمائی و خیلی زود می میرند. و فیلم خود را فدای زیباشناسی مردن نمی کند عوض شدن زمان روایت به زیبائی و آرامی انجام می شود بدون اینکه تماشاگر متوجه باشد یا احیانا خط سیر را گم کند. بازی ها بسیار درخشان است. تا کنون تصور این بود که در فیلم ها و سریال های انگلیسی بدلیل وجود سنت نمایش بسیار قوی در این کشور، در همه محصولات می توان انتظار بازی های درخشان داشت. ولی این نابازیگران چند قدم از آنها هم جلوتر هستند.
(خلاصه ای از نقد بی بی سی)



نظر شخصی من : در کل فیلم خشونت رو خیلی واقعی بیان کرده یک خشونت دیوانه وار یا انزجار دهنده نیست شخصیت ها متناسب با موقعیت هاشونن و خیلی قشنگ نقششون رو بازی میکنن یکی صحنه های قشنگ فیلم جاییه که راوی داستان ساختمانی رو که در اون لحظه دوربین تو اون موقعیت قرارا داره تعریف میکنه به مرور زمان که داستان جلوتر میره اتفاقاتی داخل ساختمان میفته که مرور زمان رو نشون میده دیالوگ این قسمت فیلم رو میتونید پایین ببنید
00:37:38 Dona Zelia began selling drugs here
00:37:41 in order to raise her daughters.
00:37:43 She also gave away drugs to boys at times
00:37:47 in return for special favors.
00:37:50 Her favorite was ''Big Boy''.
00:37:53 One day, he grew very big!
00:37:55 Zelia's operation was so amateur
00:38:00 that he had no trouble seizing it from her.
00:38:04 Big Boy used the neighborhood kids as dealers.
00:38:09 What about my pot?
00:38:11 Stick it up your ass.
00:38:14 The best dealer
00:38:15 was Carrot.
00:38:18 He earned Big Boy's trust,
00:38:24 and moved up to become a manager.
00:38:30 Blacky, 20 for us and 5 for you , okay?
00:38:36 One day a buddy of Carrot's showed up.
00:38:39 His name was Aristotle.
...

یکی دیگه از صحنه های فیلم که واقعا صحنه دلخراشی بود صحنه ایه که Li'l Z به پای دو تا بچه یکیشون 3-4 سال و اون یکی 7-8 سال داره تیر میزنه و یکی دیگرو که حدودا 8 سال داره مجبور میکنه یکیشونو بکشه تو این صحنه Li'l Z و دارو دستش دارن میخندن و شادن در حالی که پسر بچه ها از شدت درد حتی نمیتونن فریاد بزنن

فیلم صحنه هایی رو نداره که باعث افزدن بیننده های فیلم بشه و هدف فیلم به تصویر کشیدن واقعیت ها بوده
در کل فیلمیه که واقعا ارزش دیدن داره
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Karo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
555
امتیاز
1,791
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
Forrest Gump

فارست گامپ - Forrest Gump

sg99fqhc37p1d7jfg.jpg


کارگردان : Robert Zemeckis

امتیاز IMDB
8.7

امتیاز Metacritic
82

امتیاز من :-"
8.9

خلاصه داستان و برداشت شخصی از فیلم :

فارست یکی از بیاد ماندنی ترین شخصیت های فیلم های سینمایی است نه بخاطر نیرو های خارق العاده مثل سوپر من یا هاک و یا هوش بسیار زیاد و ... بلکه بخاطر سادگی و پاکی اش فارست IQ کمتر از حالت معمولی داره فارست تویه ایستگاه اتوبوس فارست منتظر اتوبوسه و داستان زندگی اش رو برای کسی که کنارش نشسته تعریف میکنه
فارست با مادرش زندگی میکرد بخاطر IQ پایینش مدرسه های عادی حاضر به قبول کردن فارست نبودن مادر فارست بخاطر اینکه بچه اش با بقیه بچه های عادی درس بخونه و به مدرسه استثنایی نره با مدیر مدرسه رابطه برقرار میکنه با دوستام که این فیلمو نگا میکردیم و به این قسمت که رسید همه مخالف کاری که مادر فارست انجام داد بودن جز من به نظر من کاری که مادر فارست کرد نمونه ای بارز از عشق مادر به بچه اشه شاید یه حرکتی باشه که خیلیا نتونن درکش کنن ولی تا وقتی مادر نباشیم و دراون وضعیت قرار نگرفته باشیم نباید قضاوت کنیم مادر فارست از خودش گذشت که اینده زندگی پسرش رو تضمین کنه
تو مدرسه فارست به یه دختر وابسته میشه و تا اخرین لحظه زندگی اش عاشق دخرته میمونه و واقعا نماد یه وفاداری کامل از فارسته یکی از سکانسای فیلم این مسئله رو کامل میرسونه لحظه ای که فارست از عشقش جنی خاستگاری میکنه ویدیو رو میتونید اینجا ببنید ترجمه دیالوگ اون قسمت رو میتونید ببنید

فارست : با من ازدواج میکنی ؟ من شوهر خوبی خواهم بود جنی .
جنی : خواهی بود فرست
فارست : ولی با من ازدواج نمیکنی
جنی : تو نمیخوای با من ازدواج کنی
فارست : چرا دوستم نداری جنی ؟ من مرد باهوشی نیستم ولی میدونم عشق چیه

یکی از قشنگ ترین قسمت هایی که تو کل فیلم های سینمایی دیدم واقعا بازی تام هنکس تو این فیلم یه شاهکاره یه بازی فوق العاده عالی و به یاد ماندنی واقعا قشنگ نقشش رو بازی میکنه خیلی نقد ها از فارست به عنوان یک مرد احمق یاد میکنن درحالی که اینطور نیست و فارست واقعا مردی فوق العادس
فیلم فارست گامپ فیلمیه که میشه خیلی بیشتر از اینا راجبش حرف زد ولی پیشنهاد میکنم حتما خودتون ببنیدش چون یک فیلم واقعا دیدنیه
 
بالا