وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیشتر تنهاست، چون نمی تواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد، و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق می کند، تنهایی تو کامل می شود...
از آن لحظه که یاد گرفتم خاطرات گذشته را دوباره زنده کنم، دیگر هیچ چیز مرا کسل نمیکرد، آن وقت فهمیدم مردی که فقط یک روز زندگی کرده باشد، میتواند بی هیچ رنجی، صد سال در زندان بماند، چون آنقدر خاطره خواهد داشت که کسل نشود.
حواسمان نيست که چه راحت با حرفی که در هوا رها ميکنيم
چگونه يک نفر را به هم ميريزيم!
چند نفر را به جان هم مي اندازيم!
چه سرخوردگی يا دلخوری هايی به جای ميگذاريم!
چقدر زخم میزنیم!
حواسمان نيست
که ما ميگوييم و رد ميشويم و ميگذاريم به پای رک بودنمان
اما يکي ممکن است گير کند!
بين کلمه های ما
بين قضاوتهای ما
بين برداشت های ما
دلی که ميشکنيم ارزان نيست...
آیداىِ خوبِ نازنینم !
مدتهاست که برایت چیزى ننوشتهام ...
زندگى مجال نمىدهد : غمِ نان !
با وجود این ، خودت بهتر مىدانى ،
نفسى که مىکشم تو هستى ؛
خونى که در رگهایم مىدَوَد و
حرارتى که نمىگذارد یخ کنم ...
امروز بیشتر از دیروز دوستت مىدارم و
فردا بیشتر از امروز ...
و این، ضعفِ من نیست ،
قدرتِ توست..
#شاملوجان