• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

مشکلات من

mahya.m

M H Y A☀-
ارسال‌ها
59
امتیاز
253
نام مرکز سمپاد
Fatzanegan
شهر
Tehran
سال فارغ التحصیلی
97
مدال المپیاد
Inam na:)
خب! از اونجایی که همتون در جریان هستید گاهی اوقات یه حس خیلی*****
از درونت بهت میگه که بدبخت ترین انسان روی کره ی زمین تویی-_-
هدف از بیان این موضوع و طراحی این ایده فقط کمک به مشکلات مالی شماست:||| نه شوخی کردم .... آقا قصد من اینه که اینجا مشکلاتی که طول روز ،هفته،ماه،سال و قرن یا هر چیز دیگه ایی به براتون پیش اومده رو بگید....
این باعث میشه که احساس هم دردی کنید و هم باعث میشه که با دیدن مشکلات دیگران امیدوارشید و باور کنید که آدم های بدشناس دیگه ایی بجز شما هم هستن:////
 
الان دقیقا تو یه وضعیتیم که نمیدونم باید چیکار کنم....
درگیر یه موضوع خیلی جدی اما چرت....
تصمیمی که میگیرم باید حساب شده و دقیق باشه و ممکنه توی آینده من تاثیر بزاره.....
نمیدونم چطور بهش بفهمونم که خطرناکه نمیشه سخته....
عشق چشماشو کور کرده ...هرچی میگم رفیقته جوابی نمیده و میگه نمیزاریم بفهمه....
من دلم واقعا پیش اون نیست.... دوست ندارم ریسک کنم و کسیو که دوست دارم بخاطر یه رابطه ی بچگانه از دست بدم
 
نمیدونم چکار کنم :|
 
من واقعا در حال حاضر یکی از مشکلات بزرگم انتخاب رشتست.می خوام برم ریاضی اولیا گرامی اسرار دارند که برم تجربی چون به نظرشون پزشکها خوشبخت ترین ادم های دنیا هستن:((:((:|~X(P:<
 
من واقعا در حال حاضر یکی از مشکلات بزرگم انتخاب رشتست.می خوام برم ریاضی اولیا گرامی اسرار دارند که برم تجربی چون به نظرشون پزشکها خوشبخت ترین ادم های دنیا هستن:((:((:|~X(P:<
موقعی ک کنکوری شدین ، میفهمید چقدر فرق می کنه تحربی بودن یا ریاضی بودن . فارغ از تعصب ، واقعا تجربی ها خیلی کنکور سخت تری دارن( از لحاظ داشتن رقیب های خیلی زیاد)
وقتی ک جو جامعه داره میره سمت پزشکی ، شاید و شاید ، یه موقع اشباع ب وجود بیاد در سال های دور .
 
من واقعا در حال حاضر یکی از مشکلات بزرگم انتخاب رشتست.می خوام برم ریاضی اولیا گرامی اسرار دارند که برم تجربی چون به نظرشون پزشکها خوشبخت ترین ادم های دنیا هستن:((:((:|~X(P:<
سعی کنید بامشاور مدرسه صحبت کنید که اونا باهاشون صحبت کنند البته پافشاری کردن شما هم مهمه
 
من واقعا در حال حاضر یکی از مشکلات بزرگم انتخاب رشتست.می خوام برم ریاضی اولیا گرامی اسرار دارند که برم تجربی چون به نظرشون پزشکها خوشبخت ترین ادم های دنیا هستن:((:((:|~X(P:<
منم این مشکلو داشتم خدارو شکر حل شد. شما اگر بهشون نشون بدین حدفی دارین راضی میشن.(البته اگر داشته باشین واقعا و همین طوری نخواین برین ریاضی)
 
من واقعا در حال حاضر یکی از مشکلات بزرگم انتخاب رشتست.می خوام برم ریاضی اولیا گرامی اسرار دارند که برم تجربی چون به نظرشون پزشکها خوشبخت ترین ادم های دنیا هستن:((:((:|~X(P:<
اتفاقا خیلی مشکل دارند خیلی زیاد و اونطور هم که میگن پول در نمیارن این طرز فکری که تو جامعه رواج پیدا کرده مثل خیلی دیگر طرز تفکر ها اشتباهه
اتفاقا اولیای من هم فکر میکنن که پزشکی بهترینه با اینکه من ازش متنفرم:|
 
هد
منم این مشکلو داشتم خدارو شکر حل شد. شما اگر بهشون نشون بدین حدفی دارین راضی میشن.(البته اگر داشته باشین واقعا و همین طوری نخواین برین ریاضی)
هدفهایی که تو ریاضی دارم بسیار بیشتر از اهدافیه که می تونم در تجربی و اون هم در رشته ی پزشکی داشته باشم.اما متاسفانه حتی اگر هم راضی شوند مادرم اصرار دارد که بروم ریاضی و در کنارش زیست تجربی ها را هم بخونم و اون وقت کنکور دو تاشون رو بدم و این که کلا دو تا رشته رو همزمان با هم بخونم.پدرم هم می گوید که برم پزشکی فوقش از دانشگاه آزاد قزوین مدرک برنامه نویسی ام را بگیرم خب اگر دو سال پیش بود می گفتم ایده ی بدی هم نیست ولی الان فکر می کنم که قراره کل زندگیم رو درس بخونم.
 
هد

هدفهایی که تو ریاضی دارم بسیار بیشتر از اهدافیه که می تونم در تجربی و اون هم در رشته ی پزشکی داشته باشم.اما متاسفانه حتی اگر هم راضی شوند مادرم اصرار دارد که بروم ریاضی و در کنارش زیست تجربی ها را هم بخونم و اون وقت کنکور دو تاشون رو بدم و این که کلا دو تا رشته رو همزمان با هم بخونم.پدرم هم می گوید که برم پزشکی فوقش از دانشگاه آزاد قزوین مدرک برنامه نویسی ام را بگیرم خب اگر دو سال پیش بود می گفتم ایده ی بدی هم نیست ولی الان فکر می کنم که قراره کل زندگیم رو درس بخونم.
خوب الان در ریاضی به رشته خاصی علاقه دارین؟
یا عاشق رشته خاصی هستین؟
من که گمان می کنم خودتون هم قاطعیت لازم رو ندارید و موندید امیدوارم که اشتباه فکر گمان کرده باشم.
اگر خودتون نمی تونین پدر مادرتون رو راضی کنین از یه نفری که پدر مادرتون قبولش دارن کمک بگیرید مثلا یه مسعول در مدرسه. پدر منم اسرار خیلی زیادی داشت برم المپیاد منم دوست نداشتم مسعول پژوهشی مدرسمون با پدرم صحبت کرد نتیجه دلخواه خودمو نداشت ولی حداقل بعد یه مدت تونستم از کلاسای المپیاد انصراف بدم.
سعی کنین اون فرد کسی باشه که شما رو خوب بشناسه و آیندتون هم براش مهم باشه. نه یه مشاوری که همین طوری پول بگیره برین مشاوره پیشش ممکنه اون برعکس عمل کنه اصلا.
 
راستش مادر و پدر من نصف آدم های دنیا را قبول ندارند ان باقی مانده نیز خودشان از این که تجربی نخوندن پشیمان هستن یا بچه هاشون همه تجربی خونده اند.راستش من خودم واقعا ریاضی رو دوست دارم کلی هم ایده دارم برای ساختنشون و به لطف کلاس های پژوهشی مدرسه چندتاشون رو هم درست کردم و خوارزمی در سطح استانی مقام اوردم.ولی متاسفانه هیچکدومشون رو نمی بینن می گن درامد پزشکها زیاد تره خب به نظرم اصلا بایدم درامدشون بیشتر باشه چون اولا تا تخصص بگبرن مجبورن کلی درس بخونن کنکورشون سخت تره و بعدم یه شیفت بیمارستانن بعدم تا ساعت دوازده بعضا مطب هستن و بعدم این که درد رو از ادم دور می کنن حقشونه که درامدشون بیشتر باشه اما بازم قبول ندارن حرفهام رو به علاوه می گویند برای یک دختر اون هم تو این مملکت کار برای تجربی ها بیشتره چون یه سری از فامیل های گرامی ریاضی خونده اند و الان هم کار ندارند(که البته چند نفرشون واقعاااا از بی عرضگی خودشونه! البته حرعت ندارم این یکی رو بهشون بگم.
 
گاهی اوقات شاید مشکلاتمون برا اینه که خیلی در گیر اجتماع شدیم زیادی...
بلید دور شیم از هنه ی آدما یه قلم و کاغذ حلال خیلی از مشکلاته...
درحال حاضر این مشکل منه
 
الان دقیقا تو یه وضعیتیم که نمیدونم باید چیکار کنم....
درگیر یه موضوع خیلی جدی اما چرت....
تصمیمی که میگیرم باید حساب شده و دقیق باشه و ممکنه توی آینده من تاثیر بزاره.....
نمیدونم چطور بهش بفهمونم که خطرناکه نمیشه سخته....
عشق چشماشو کور کرده ...هرچی میگم رفیقته جوابی نمیده و میگه نمیزاریم بفهمه....
من دلم واقعا پیش اون نیست.... دوست ندارم ریسک کنم و کسیو که دوست دارم بخاطر یه رابطه ی بچگانه از دست بدم
چرا اصولی باهاش پیش نمیری ببینی چی میشه تهش؟؟
 
من دچار یه حس عجیب وحشتناک شدم
ادم شاد و خوشگذرونی هستم
اما یه مدت اصلا حوصله هیچ کاری رو ندارم
همه چیز تکراری شده
درس مدرسه بیرون خونه
هیچ چیز جالبی نیست
هیچکار جذابیم نیست
حوصله حتی اینستا و تلگرام و ...رو هم ندارم
همش بیکارم
دلم یه تنوع میخواد....
 
چرا اصولی باهاش پیش نمیری ببینی چی میشه تهش؟؟
ترسو نیستم ها...
ولی از تهش میترسم...
دختر شجاعی بودم همیشه ولی انقد درگیر یه موضوع شدم و نتونستم حلش کنم که فقط دوست دارم یه مدت دور شم از آدما و فقط ب خودم فکر کنم
 
ترسو نیستم ها...
ولی از تهش میترسم...
دختر شجاعی بودم همیشه ولی انقد درگیر یه موضوع شدم و نتونستم حلش کنم که فقط دوست دارم یه مدت دور شم از آدما و فقط ب خودم فکر کنم
اگه قرار باشه به ته همه چی فکر کنی اصن نمیتونی زندگی کنی چون واقعا ته هیچی خوب نیست !
روبرو شدن با ترس خیلی میتونه کمکت کنه :)
 
اگه قرار باشه به ته همه چی فکر کنی اصن نمیتونی زندگی کنی چون واقعا ته هیچی خوب نیست !
روبرو شدن با ترس خیلی میتونه کمکت کنه :)
من هیچ وقت نترسیدم!
ولی ته این راهو میدم:)
 
من که هر وقت میخوام لباس بخرم به خودم میگم آخه تو چرا اینقدر گنده ای؟! آخرین سایز موجود تو فروشگاه ها هم اندازت نیست! صندلی های تو مدرسه هم کوچیکه. پات هم رو پله ها لیز میخوره همش. کفشت هم که تو جا کفشی جا نمیشه. تبلت هم که تو دستت عین گوشیه. خب چرا دنیا برای قد بلندا اینقدر کوچولوعه؟!
 
Back
بالا