• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

بهترین شعرهایی که تا به حال خوندی!

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
709
امتیاز
15,487
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

مولانا
 

armin_att

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
516
امتیاز
12,809
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهر ری
سال فارغ التحصیلی
1398
رشته دانشگاه
تقریبا برق
بنشین مرو ، چه غم که شب از نیمه رفته است

بگذار تا سپیده بخندد به روی ما ...

بنشین ببین که دختر خورشید صبحگاه

حسرت خورد ز روشنی آرزوی ما

بنشین مرو ، هنوز به کامت ندیده‌ام

بنشین مرو ، هنوز کلامی نگفته‌ایم

بنشین مرو ، چه غم که شب از نیمه رفته است

بنشین که با خیال تو شب‌ ها نخفته‌ام

بنشین مرو ، که در دل شب در پناه ماه

خوشتر ز حرف عشق و سکوت و نگاه نیست

بنشین و جاودانه به آزار من مکوش ...

یک دم کنار دوست نشستن گناه نیست

بنشین مرو ، حکایت ِ وقت دگر مگو

شاید نماند فرصت دیدار دیگری
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,745
امتیاز
40,359
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
روی به دریا کنم و سر به صحرا فکنم
اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
جرعه جام بر این تخت روان افشانم
هلهله جنگ بر این گنبد مینا فکنم
مایه خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست
میکنم جهد که خود را مگر آنجا فکنم
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم
حافظا تکیه بر ایام چو سهو است و خطا
من چرا عشرت امروز به فردا فکنم؟
 

nafaass

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
409
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
پشت دیوار دلم دخترکی میرقصد
دختری شاد و رها ز غصه ها میرقصد
گرچه از شرم نگاه دگران پنهان است
ولی با ناز و طرب شادی کنان میرقصد
 

Acwmw:'

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
368
امتیاز
6,605
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
سیبری
سال فارغ التحصیلی
2020
دانشگاه
Kmu
رشته دانشگاه
پزشکی
ملک جمشید ندارم که ز تو بوسه خرم
اینک اینک من و دل، گر به دلی خرسندی
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,003
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
امیدی بر جماعت نیست میخواهم رها باشم
اگر بی انتها هم نیستم بی ابتدا باشم
چه می شد بین مردم رد شوی آرام و نامرئی
که مدتهاست میخواهم فقط یک شب خدا باشم
اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا -
بیایم دوست دارم تا قیامت در کما باشم
خیابانها پر از دلدار و معشوقان سردرگم
ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم ؟
کسی باید بیاید مثل من باشد، خودم باشد
که با او جای لفظ مضحک من یا تو، ما باشم
یکی باشد که بعد از سالها نزدیک او بودن
به غافلگیر کردنهای نابش آشنا باشم
"دلم یک دوست میخواهد که اوقاتی که دلتنگم
بگوید خانه را ول کن بگو من کی، کجا باشم؟"
 

nafaass

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
409
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
از رنجی خسته ام که از آن من نیست
بر خاکی نشسته ام که از آن من نیست
با نامی زیسته ام که از آن من نیست
از دردی گریسته ام که از آن من نیست
از لذتی جان گرفته ام که از آن من نیست
به مرگی جان میسپارم که از آن من نیست
شاملو
 

Farnaaaz

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
624
امتیاز
20,999
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
داراب
سال فارغ التحصیلی
1398
دانشگاه
بندرعباس
رشته دانشگاه
پزشکی
طفلی به نام شادی
دیری است گم شده است
با چشم های روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر

محمدرضا شفیعی کدکنی
 

Mehrasa~

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
180
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بابل
سال فارغ التحصیلی
1401
سلطانی جم می رسدش در صف خوبان
زان زلف و دهانی که چو جیم است و چو میم است
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
709
امتیاز
15,487
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
من درد ترا زدست آسان ندهم
دل برنکنم زدوست تا جان ندهم
ازدوست به یادگار دردی دارم
کان درد به صدهزار درمان ندهم

مولانا
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
709
امتیاز
15,487
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم

این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن

یار ما این دارد و آن نیز هم

یاد باد آن کو به قصد خون ما

عهد را بشکست و پیمان نیز هم

دوستان در پرده می‌گویم سخن

گفته خواهد شد به دستان نیز هم

چون سر آمد دولت شب‌های وصل

بگذرد ایام هجران نیز هم

هر دو عالم یک فروغ روی اوست

گفتمت پیدا و پنهان نیز هم

اعتمادی نیست بر کار جهان

بلکه بر گردون گردان نیز هم

عاشق از قاضی نترسد می بیار

بلکه از یرغوی دیوان نیز هم

محتسب داند که حافظ عاشق است

و آصف ملک سلیمان نیز هم

حافظ
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,745
امتیاز
40,359
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان‌ها

تو ای بانگ شورافکن، تا سحر بزن، شعله تا کران‌ها

که در خون خستگان، دل‌شکستگان، آرمیده طوفان

به آیندگان نگر، در زمان نگر، بردمیده طوفان

قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را

که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید

سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید

ستاره ستیزد و، شب گریزد و، صبح روشن آید

زند بال و پر ز نو، آن کبوتر و، سوی میهن آید

گرفته تمام شب، شاخه‌ای به لب، سرخ و گرده‌افشان

پرد گرده گسترد، دانه پرورد، سر زند بهاران

قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را

که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید

سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید


البته شعر نیست سروده، ولی جا پیدا نکردم واسه گذاشتنش، و حیف بود.


خون ارغوان ها
 

sp.ring

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
296
امتیاز
3,341
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
Y
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
دو مرحله 1 و دیگر هیچ
دانشگاه
لطفا منتظر بمانید
تو از پرواز میگفتی
........هوات بوی سقوط میداد
میدونستم ولی چشمات
...........بهم حقو سکوت میداد
اینم شعر حساب میشه ؟
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
709
امتیاز
15,487
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید

گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید

گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید

گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید

گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید

گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید

حافظ
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,721
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
من تماشای تو می کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
و چونان محو که یک دم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
709
امتیاز
15,487
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا

شهریار
 

M_A_H_D_I

کاربر فعال
ارسال‌ها
35
امتیاز
275
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
4444
مدال المپیاد
مسابقات ریاضی IMC , مسابقات ریاضی آسیایی ساسمو، مسابقات ب.م.م ریاضی
من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه
تیرم به خطا می‌رود اما به هدر، نه

دل خون شده وصلم و لب‌های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر، نه

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!

بدخلقم و بدعهد، زبان‌بازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟

یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر... نه!
فاضل نظری
 

Asaliiiii

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
791
امتیاز
5,383
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه ۲
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1401
این شعر رو برای دوست صمیمیم که چند ساله باهاش دوستم خوندم:
❤چه بگویم درباره تو؟
از زمانی که تو وارد زندگی ام شدی

هر چیزی برایم تازگی دارد
و تو دلیل شادی من در زندگی هستی

من کلمات زیادی برای نشان دادن احساسم به تو ندارم
مگر آن که بگویم ممنونم!❤
 

_Violet_

کاربر فعال
ارسال‌ها
53
امتیاز
715
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1402
صد شهر دوری از دلم دیوار لازم نیست
یک بار گفتی می‌روم تکرار لازم نیست

وقتی دلت با من نباشد بودنت درد است
هر بار می‌گفتم بمان این بار لازم نیست

چیزی نگو تا بیش از اینها نشکنم دیگر
بی حرف بگذر بی وفا اقرار لازم نیست

حالا که آغوشم فقط در حکم زندان است
آزاد هستی بعد از این اجبار لازم نیست

با چشم‌هایی خیس راهی کردمت اما...
وقتی نمی‌خواهی مرا اصرار لازم نیست

پنهان نکن لبخند خود را موقع رفتن...
عاشق نبودی بی گمان انکار لازم نیست

بگذار خوش باشد دلم با زخم تنهایی...
بعد از تو می‌میرد ولی تیمار لازم نیست

هر چند نزدیکی به من مانند پیراهن...
صد شهر دوری از دلم دیوار لازم نیست

#طاهره_اباذری_هریس
 

whale

Parisienne moonlight
ارسال‌ها
289
امتیاز
12,019
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
یه شعر طولانیه، به اسم "هم مرگ" از آقای علیرضا آذر

لیلی بنشین خاطره‌ها را رو کن، لب وا کن و با واژه بزن جادو کن
لیلی تو بگو حرف بزن نوبت توست، بعد من و جان کندن من نوبت توست
لیلی مگذار از دم خود دود شوم، لیلی مپسند اینهمه نابود شوم..
لیلی بنشین سینه و سر آوردم، مجنونم و خونآبه جگر آوردم
مجنونم و خون در دهنم می‌رقصد، دستان جنون در دهنم می‌رقصد
مجنون تو هستم که فقط گوش کنی، بگذاریم و باز فراموش کنی..
حتما ادامشو بخونید، شعر زیباییه=]
 
بالا