خسته ام خسته ز این حال و زمان
خسته از دنیای بی عطر ای امان
کن به من لطفی خدای مهربان
راحتم کن زین زمان و زین مکان
من همانم من همانم من همان
کودکی خرد و ضعیف و ناتوان
روزها بگذشت و گشتم زین دیار
تا رسیدم خسته و بی جان خدا
دلی دارم گرفته از زمان
از زمان و از دیار و از مکان
چون کنی بامن مدارا ای...