پاسخ : اعترافگاه !
اعتراف میکنم یه روز خیلی گرسنه بودم و غذا آماده نمیشد مامان هی میگفت یه ربع دیگه یه ریع دیگه منم حرصم گرفت رفتم زیر غذا رو زیاد کردم غذا سوخت بعد مامان ازم پرسید کاره تو گفتم من اصلا از صبح تو آشپزخونه رفتم!!!!!!!!!!!؟ :-" مامان هم فک کرد خودش بی حواسی کرده ;D
اون روز ناهار...