ممنونم ازت. تو فکرم هست زودتر تموم کنم که دیگه بیشتر رو کار آزمایشگاه فوکوس کنم تا اینکه نگران واحدهای موندم باشم. احتمالا همه ترم های تابستونیمو استفاده کنم. واقعا اشتباه بزرگی بود که سرخود رفتم مرخصی پر کردم. به هرحال بازم ممنون.
من باز سوال دارم و تاپیک مناسب واسه پرسیدن پیدا نکردم.
من یه ترم مرخصی گرفتم و الان واحدهای اون ترمه که ۲۰ تا باشه رو دستم مونده(ترم ۲). ترم بعدی قراره از ترم ۳ شروع کنم چون واحدهای ترم ۲ ارائه نمیشن که برم بردارم(قضیه پیش نیاز اینا هم واسه ما برداشته شده و مشکلی نیست.) اما الان سوالم اینه شما...
البته من فکر کردم منظورتون از فاجعه، نتیجه کنکورتونه و نمیدونم چرا این فکرو کردم. احتمالا چون چندبار به نتیجه تون گفتید فاجعه.
امیدوارم خدا به پدرتون عمر طولانی همراه با آرامش عطا کنه.
خود وجود تو از نتیجه کنکورت برای بابات مهمتره.
بدون قصد دلداری و تسکین و این چیزا دارم میگم.
منم چهارساله دارم خراب میکنم. همیشه این موقع ها این حس رو دارم که نکنه وبال گردن خانوادمم یا چه میدونم یه فرزند ناصالحم که قدردان زحمت پدر و مادر نیست. ولی مطمئنم بری دانشگاه و مسیرت مشخص شه همه حس ات...