نــــگــــین

[Madmazel Fairy Tale]

توضیحات لازم ِ پایانی هم داده شد . یه سری از دوستان پ.خ دادن پیشنهاداشونو و خب جواب داده شد . یه سری از دوستان هم دیس داده بودن که متاسفانه من واقعاً درکم تو درک ِ دلیل ِ دیس و اصلاح ِ کاری که انجام دادم پایینه ، پس اگه مخالفی یا انتقادی چیزی دارین پ.خ باز است ( محض اطلاع )

دلیل وقفه به نسبت طولانی هم به دلیل بی نظمی پیش اومده تو استریت (های) قبلی بود که حتی بچه ها نمیدونستن داریم کی رو استنتاج میکنیم و سریع پست داده بودن و بعضی ها هم استنتاجاشونو کامل تو پست اول نمیتونستن بدن ( چون وقتی مسابقه سریعاً شروع میشه مسلماً بچه ها هر چیزی رو که میخوان بگن تو اون زمان کوتاه نمیتونن جمع بندی کنن ) و نتیجه ش یک عالمه اسپم و اینا بود که حل شد ، خلاصه این دفعه رو پیشگیری کردیم .

از همه ی این ها که بگذریم استریت ِ این هفته رو هم که میدونین ، اینجا استریت ِ نــــگــــین هست .

و این هم عکس هایی که ازش داریم :

۱ ، ۲ ، ۳ ، ۴ ، ۵ ، ۶ ، ۷

پیشاپیش مچّکرم از حمید بابت آپلود فایل ِ زیپ :د

 

[جنا]

پاسخ : استریت ِ نــــگــــین


شواهد میفرمایند که :

1) مظنون آدم با سلیقه ایه : تختش و جزوه مرتبش + کاکتوسش تو قفسه ش نشون میدن که آدم مرتب و باسلیقه ای هستش

2) احتمالن مدادُ غلط دستش میگیره : از جزوه معلومه مظنون ازون آدماییه که مدادُ غلط دستشون میگیرن (اسم دیگه ای پیدا نکردم براش )

3) به درس و مدرسه علاقه داره : جزوه مرتبش + میز تحریرش نشون میدن که به درس خوندن علاقه داره و تکلیفاشُ همیشه کامل انجام میده
همچنین تو دسکتاپش ویژوال بیسیک هست که احتمالن واسه تکلیفای برنامه نویسیش ازش استفاده میکنه

4) مظنون یه ذره نگران هستش و کلن به خودش زیاد اعتماد نداره : دست خطش خیلی جاها کمرنگُ پررنگ میشه و خیلی جاهائم دستش میلرزه پس میشه گفت خیلی به خودش اطمینان نداره

5) به احتمال زیاد خونشون تازه ساز هستش و به تازگی اسباب کشی کردن : اون موکت توی آشپزخونشون و لامپ اتاقشُ دیواراش نشون میدن به تازگی اسباب کشی کردن به خونه جدیدشون و خونشون هم تازه ساز هستش

6) مظنون موهاش مشکیه و احتمالن موهاش یه کم میریزه ^#^ : دور شونه ش یه مقدار موی مشکی هستش پس احتمالن موهاش یه کم میریزه و مشکی ئم هستش

7) دوستاش خیی براش مهمن و بهشون اهمیت زیادی میده : مظنون تو پروفایلشُ علایقش نوشته دوستام و همزمان دوتا پنجره یاهو و یه پنجره oovoo و اسکایپ تو کامپیوترش بازه پس احتمالن خیلی به دوستاش اهمیت میده و باهاشون ارتباط نزدیکی داره
پستای حرف بزنشم اینُ ثابت میکنه

8) آدم پرحرف و پرچونه ای هستش ^#^ : تو پروفایلشُ حرفه نوشته "حرف زدن" و 4 تا پنجره چت همزمان داره پس خیلی آدم پرحرفی هستش

9) مظنون روحیه لطیفی داره و به شعر و داستانای قدیمی علاقه زیادی داره : از کلن وسایلش و کتابای تو قفسه ش (مثنوی ، هشت کتاب ، کلیلهُ دمنه ، ماری آنتوانت و...) نشون یدن آدم لطیفی ئه و به شعر و داستانای قدیمی و تاریخی علاقه زیادی داره

10) به زبون آلمانی علاقه داره و بلد م هست : پروفایلشُ اون فولدر deutsch تو دسکتاپش + ارسالاش تو "سایر زبانای خارجی" نشون میده به زبون آلمانی علاقه و آشنایی داره

11) مظنون کلاسای واله میرفته : از کتابای پنجم دبستان واله تو قفسه ش معلومه که واله میرفته

12) از آنتی ویروس کرکی استفاده میکنه(احتمالن کسپر ): مجبور شده یکی یکی آنتی ویروسای دیگه رو امتحان کنه چون سه تا آنتی ویروس داره

13) مظنون شبا خیلی زود میخوابه و صبم زود پا میشه : آمار فعالیتش نشون میده که شبا خیلی زودمیخوابه و صبم نزدیکای 6 پامیشه و درجا میاد سمپادیا

 

[zeinab.n]

پاسخ : استریت ِ نــــگــــین

خـــــــــــــــــــب! حالا نوبت منه!

1-مظمون خیلی جمع و جوره!: ینی همه چیشو یه جا جا میکنه از خطش که ریزو پشت سرهم مینویسه معلومه

2-ترکیب رنگ اصن براش مهم نیست!: هیچ کدوم از رنگای وسایل اتاقش به هم نمیان!

3-احتمالا زیاد موهاشو شونه میکنه: چون از این نوع شونه استفاده میکنه و این نوع شونه ها زیادی سفتن ینی معمولا افرادی که ازشون استفاده میکنن خیلی موهاشون گره نداره چون این نوع شونه ها اگه موها گره داشته باشه خیلی درد میگیره!پس باید زیاد موهاشو شونه کنه که درد نگیره و بتونه از این نوع شونه استفاده کنه!!!!!! #

4-نظم و ترتیب توی دفترش واسش خیلی مهمه: از خطش که همش خوشگله معلومه که خیلی به زیبایی و نظم اهمیت میده

5-احتمالا همیشه دمپایی پاشه توی خونه! :چون فرشی که کف اتاقشه از اون فرشاییه که یه مقدار زبرن پس احتمالا دمپایی میپوشه شایدم سنتیه....

 

[behrazv]

پاسخ : استریت ِ نــــگــــین

1. مظنون به زبان آلمانی بسیار علاقه منده. این رو میشه تو عکس قفسه دید:

تو عکس دسکتاپ (6) هم یه فولدری هست به اسم deutsch که یعنی آلمانی (می بینید؟ منم بلدم!! )
هم چنین تو پروفایلش:

این چیزی هم که تو بانگش هست لینکه به تاپیک آموزش آلمانی که خود ایشون درست کرده ن.
ضمنا علاوه بر زبان آلمانی، به خود این کشور (و ماشیناش! ) هم علاقه داره (یا حداقل به سفر به این کشور علاقه داره):

2. مظنون به شدت سوتی ده ــه!! یا حداقل براش سوتی زیاد اتفاق می افته!
حدود یک پنجم پست هاش توی انجمن خاطرات ارسال شده. درسته بعضیاش مثلا اعترافگاه و ایناس، ولی تو هر صفحه 20 تائی پست هاش یه 5-6 تائی تو سوتی ها هستش!

3. در ادامه همین فعالیت زیاد در انجمن خاطرات: مظنون با خاظراتش زیاد زندگی می کنه. البته این طوری نیست که به صورت نوستالژیک و اینا و حسرت گذشته رو بخوره و اینا! فقط زیاد فکر می کنه به گذشته ش و بچه گیاش. چند تا نمونه: پست توی تاپیک کارتون های زمان ما... تاپیک عکس بچگی چند تا پست گذاشته... تو حرف بزن و سوتیا چند تاش به بچگی ش مربوطه... توی چگونه گذشته بد خود را فراموش کنیم؟ ... توی ببخشید، میای با هم دوست شیم؟ ... و غیره.
این جا به صراحت این رو میگه (از بانگ):

4. مظنون متاسفانه به رپ علاقه داره!

حالا مطمئن نیستم اینایی که مشخص کردم همه شون رپ باشن، ولی شنیده م از ملت بعضایشونو! :P شاید بین اونیی که نوشته یکی دوتای دیگه هم باشن.

5. مظنون با این ترول ها احساس هم ذات پنداری می کنه! یعنی احتمالا از بعضیاش به این خاطر خوشش میاد که برای خودش اتفاق افتاده و ملموسه. دو تا مثال دارم براتون، توجه کنید و کاملا به این قضیه مطمئن بشید :

مثال اول:

مثال دوم:

در ادامه همین موضوع ترول بگم: مظنون احساس Forever Alone بودن هم می کنه! معمولا آخر پستاش توی تاپیک ترول یه عکسی هم از ایشون می ذاره! البته با توجه به پست های حرف بزن و کلا سوتی ها و ایناش به نظر می آد دوست و آشنا زیاد داره و خیلی هم آدم تنهایی نیست!

6. مظنون احساسش رو متمرکز می کنه روی ابعاد زمان و مکان و گذرشون رو اندازه می گیره!! :

7. مظنون آدم سرسختیه و تحملش زیاده:

اینام از بانگش:

از بانگ دومیه به نظر می رسه تحملش بیش تر در مقابل سختی هاست تا در مقابل آدم هایی که رو اعصابشن!
یه نمونه هم که میشه توش صبور بودن رو دید عکس دفتر هستش (شماره 5). با رنگ های مختلف می نویسه! که علاوه بر سلیقه و منظم بودن، صبر هم می خواد واقعا! :P

8. مظنون محض احتیاط از هر نوع برنامه/نرم افزاری یه پنج شش نوعی داره!!:

ماشاالله! اون آنتی ویروسا از همه جالب ترن به نظر من!

9. مظنون به یکتا بودن و متفاوت بودن علاقه منده یا حداقل خودش رو متفاوت می دونه (البته نه برتر، متفاوت!):

10. به این پست توجه کنید:

نسبتا شبیه شد
البته این حالته موهام وقتیه که خیسه
در حالته عادی و با یاریه اتو مو بهتر میشه

مظنون عکس 3 رو وقتی که گرفته که موهاش تازه خشک شده و هنوز از اتو کمک نگرفته.

11. مظنون واسه بالشش شخصیت و ارزش قائله:

و همون طور که توی عکس 6 می بینید، روی بالش رو باز گذاشته تا لابد نفس بکشه! :P


# # # شرمنده! فکر کنم خیلی قاطی پاتی شد! یه 20 تائی عکس هستش! نظم صفحه به هم ریخت! شاید بتونم عکسا رو کوچیک تر کنم، اگه اشکالی داره این طوری بگید رفع کنم.

 

[robomash]

پاسخ : استریت ِ نــــگــــین

خب من وارد می شوم!
اهم اهم... بذار ببینم چه مدارکی از مظنون در دست داریم
خب از عکس دسکتاپش شروع میکنم: اول از همه می فهمیم که لپ تاپ sony-vaio داره!آفرین به این سلیقه! دسکتاپ مرتبو تمیزی هم داره! اینترنتش هم که وایمکس ایرانسله! دوربینش هم که casio EX-z550 هست از همچین دختر گل و مرتبی بعیده که recycle bin پر داشته باشه! معلومه که به چت کردن با اجنبی ها علاقه داره چون هم oovoo داره که اتفاقا باز هم هست هم babylon که اتفاقا اون هم باز هس پس یعنی در حال چت کردن با اجنبی ها بوده که هم زمان از جفت اینا استفاده میکرده
team viewer! این نرم افزار برای اتصال به کامپیوتر همدیگه از راه دوره امکانش هست که مظنون کسی رو داشته باشه که با استفاده از این نرم افزار از راه دور مشکلات کامپیوترشو فیکس میکنه خدا مرگم!! چیز پی ان هم که داره! لابد ف.ب و این سایت های غیراسلامی هم میره!خدااا مرگمممم!!! یه فولدر به اسم زاخار داره که یحتمل آلبوم زاخارنامه زدبازیه پس مظنون به زدبازی علاقه وافری داره
رو بالشتیشو دوس دارم، تمیزه
جزوه اش هم که تمیزه و چند رنگه!به به!از رنگشون معلومه از خودکارهای رنگی استدلر استفاده میکنه
خب حالا کتاب خونه اش.... به به چه خوش سلیقه! منم یه دونه از اون لیوان های 4 آس که بالای کتاب خونه اش گذاشته داشتم که خیلی دوس میداشتم عکسی که گذاشته به نظر میرسه عکس بچگی خودش باشه به همراه مامانش و یه سگ که احتمالا سگ خودشونه چون با مامانش گرم گرفته میشه گفت که مظنون آدم خانواده دوستیه، مخصوصا مامان دوست!
فعلا همینا بود. به محض جمع آوری اطلاعات بیشتر شما رو هم در جریان قرار میدیم!

 

[شقایق س.]

پاسخ : استریت ِ نــــگــــین

-واو...نگین!اینجارو واتسون...استریتِ نگینِ!
-خوب بعد؟
-هیچی دیگه...همین!

1،2،10
شروع میکنیم!

×مظنون موجودی ـست که به چیزای سنتی علاقه مندِ! عکس یک رو ببینید آخه!اگه دوس نداشت که نمیذاشت عکسشو....بد میگم؟!

×مظنون موجودیست بسی درسخون... اون بالا روی کمد کتاباشو ببینید!اونجا یک عدد تندیسِ مربوط به "مرکز پژوهشی شیوه های آموزش ریاضی"هستش!پس ینی ریاضیشم خوبه!ریاضی رو دوست هم داره،المپ ریاضی و علایق هم ریاضی و ...حتی امکان داره که استعدادِ معلمی رو هم داشته باشه!چون این استعدادو در خودش دیده،تصمیم گرفته آموزش آلمانی اینجا راه بندازه!
[sub][sub][sub]با تشکر ازش![/sub][/sub][/sub]

×عه...نگین مشهدیه!واقعا؟من نمیدونستم...
لی خوب،عکس رو دسکتاپش نمایی از تهرانِِ!
یحتمل تهرانو بیشتر دوس داره!
چرا؟خدا میدونه...

×مظنون موجودی بس با سلیقه ـس! روی میز تحریرشو ببینید،چقد خرت و چرت!
بعد تازه پرده ی اتاقشو ببینید که توی اون عکسِ تختش یه گوشه ـش معلومه!ببینید چقد مرتب هس پرده ـش
شدیدا تحسین میشی!
اما علاوه بر اون یه چیز دیگه ذهن منو درگیر کرده!اونم اینه که این عکسا کِی گرفته شده؟
من احتمال میدم که این عکسا روز گرفته شده باشه!به دو دلیل!
1.از اونجایی که نگین دختر منظمیِ،ازش بعیده که تختش تا عصر نا مرتب بمونه!(البته شایدم ظهرا میخوابه! )
2.اون عکسِ شونه و اینا رو ببینید!احتمالاً اینم مالِ صبحه!چون آدم معمولا صبح که از خواب پا میشه مثل طلبکارا...آخ ببخشید اشتباه شد(حسِ شوخ طبعی بهم دست داد )موهاشو شونه میکنه؟نه مردم؟هوم؟


×نگین قدش بلنده! بسکتبال کار میکنه خو!(استدلالم تو حلقم )

×مظنون در کنارِ نظم یه کمم شلوغه!
روی میزش کلی وسایل هستش،روتختی ـشم طرح روش اندکی شلوغ پلوغه!(قشنگه )
خوش سلیقه ـم هس تازه!

×پاش بیوفته یه روز از ایران میره!
آلمانی هم داره یاد میگیره،شاید بره آلمان!

×گذشته ـشو به شدت دوس داره...یکی از بانگاش:

گاهی اوقات...نرسیده به بعضی از خاطرات باید نوشت...آهسته به یاد آورید ...خطره ریزش اشک...!!!!!

چه جمله ی قابل تاملی!حتما قبلا یه کسی،یه چیزی یه جوری بوده که الان نیست! حالا اینکه چی هس رو نمیدونم!
بعد تازه بانگ پایینیشم اینه که میخوام ساعت وایسه! ^-^خوب ساعت چرا وایسته نگین ؟هوم؟شاید فک میکنه که این روزا داره تموم میشه!
ناامیدی ینی؟به آینده امید نداری؟هوم؟ :-s

×اینو:

وقتی تنهاییم دنباله دوست میگردیم ،
پیداش که کردیم ، دنباله عیب هاش میگردیم
وقتی که از دستش دادیم
در تنهایی ، دنباله خاطره هاش میگردیم
مراقبه قلب ها باشیم هیچ چیز آسان تر از قلب نمیشکند

حتما نگین یه دوست داشته که یه کاری کردهف،بعد دوستش باهاش قهر کرده،بعد همین دیگه!
بعد حالا نگین دلش براش تنگ شده!
(فضایی استتنتاج میکنم!با عرض پوزش از نگین! )

×مظنون موجودیست حرص بخور،مهربون و با تلاش! دوستش داریم!

فک کنم کافیه!تا بیشتر از این چرت نگفتم بهتره برم!با اجازه و عرض پوزش!

(این واتسون بازم داره میخنده... )

 

[behradv]

پاسخ : استریت ِ نــــگــــین

خوب خوب خـــــوب...! ...
میگن مثه این که Season Finale و اینا هستش... ... استنتاج آخر این دوره رو هم با اجازه بکنیم. هر چند ماشالّا کارآگاها خیلی حرفه ای شده ن دیگه، استنتاج یکی از اون یکی بهتر الان عرق شرم باید بر جبین من بشینه که تو دادگاه حضور به هم رسانده م!

خوب می ریم سر پرونده. طی بررسی های طولانی انجام شده، موارد زیر در مورد مظنون به دست اومد، که بیشتر بر پایۀ پستای مظنونه، خیلی کم پروفایلش، و تا حدودی هم عکسا. این مظنون هم لامپ داشت تو عکساش، کار مادمازله گویا . خوب توجّه بفرمایید لطفاً:

1) مظنون از معدود مظنونین برونگرای سمپادیا استریته.
چه عجب! بالاخره یه مظنون برونگرا هم پیدا شد بین مظنونین... ! به این مورد از پروفایل کاملش که توش علایقش رو هم به مقدار زیاد نوشته می شه به وضوح پی برد. ولی خوب از اونجایی که این دلیل کافی نیست، یه سری پست هم به عنوان مدرک نقل می کنم. کارآگاها توجّه داشته باشن که یکی از معیارهای درونگرا یا برونگرا بودن، بیان احساساتشه. این ها نمونه هایی از پستای مظنونه که نشان از بیان احساسات وی دارن:

خیلی حالم بده
خیلی گریه کردم
اصلا حالم خوب نیس
فقط یه جایی رو میخوام که بشینم و با خدا درد و دل کنم
خیلی دلم برای حرم تنگ شده خیلی وقته نرفتم

چه حس خوبی داره آدم دوست دوران مهد کودکشو بعد 8 سال ببینه
خوشحالم :)

الان بدجور دلم میخواد گریه کنم
چقدر بده وقتی دکترا از یکی قطع امید میکنن
وقتی میگن فقط با همون سرمی که بهش وصله زندست
وقتی میگه بهتره قطعش کنین تا راحت شه
آخه مگه تو تا حالا یکی از عزیزاتو از دست ندادی که یک همچین حرفی میزنی؟!!!
مگه وجدان نداری؟!!!
مگه آدم میتونه کاری کنه که کسی که دوسش داره از پیشش بره ؟!!!
میتونههههه؟؟
تو مگه پیشش هستی؟؟ اشکاشو که هرچند وقت یک بار از گوشه چشمش میاد میبینی؟!!!!
میبینیش وقتی ناراحته از این که فکر میکنه داره دیگران رو اذیت میکنه ؟؟!!!!

تا هروقت پیشت هست خیالت راحته که هست
هرچی باشه
مریض باشه
حتی اگه نتونه حرف بزنه
ولی هست

البتّه طبیعتاً این قضیۀ بیان احساسات همیشه صادق نیست، ولی از اونجایی که مظنون احساساتش رو توی پستاش زیاد بیان کرده، که افکار عمومی رو به سمت برونگرا بودنش سوق می ده، و این با فرض اوّلیه مون بر اساس پروفایلش مطابقت داره، نتیجه می گیریم مظنون برونگراس

2) مظنون همه ش تکلیف زیست داره.
تو 3 پست مختلف راجع به تکلیفای زیستش غر زده:

آخه چرا این معلم زیست ما اینطوری تکلیف میده؟؟؟؟
اطلا چرا تکلیف داده یه سال حالا بقیه معلما بی خیال شدن باز این تکلیف داد!!!!
آخه این تکلیفه این داده " یه عکس رادیولوژی از مفصل یا استخوان و اجزاشم مشخص کنیم"
اگه صدتا تست میداد راضی تر بودم

ما طبق معمول 2باره زیست تکلیف داده!! ولی امسال از پارسال خیلی بهتره پارسال کلی تکلیف گفته بودن غیر از این قسمت که برنامه امتحانای مستمر رو دادن و اولین امتحان فیزیکه

ای بابا اصن حوصله ندارم تکلیفای عیدمو انجام بدم
همشم آخه زیسته (از زیست متنفرم :-&)
راستی مرسی ساله 90 تو آخرین روزت یه خبره خیلی خوب بهم دادی

3) مظنون روحیۀ لطیفی داره، به خصوص نسبت به بچّه های نیازمند یا بیمار.
خوب اوّلش که به پروفایل مظنون مراجعه می کنیم:

بعدش هم به دو مورد از پستاش راجع به بچّه های خیابانی نگاه می کنیم. این رو تو تاپیکی راجع به «کودکان کار» زده:

من خیلی دلم براشون میسوزه گناه دارن امیدوارم یکی پیداشه که لااقل یه ذره تو وجودش حس انسان دوستی باشه و بدونه بچه ای که هنوز سنی نداره دور از انسانیته که تو سرمای زمستونو گرمای تابستون کناره خیابون فقط منتظره این باشه که ازش چیزی بخرن و زودتر صبح شب بشه

اینم یه پست «حرف بزنـ»ـه:

چقد بده دیدنه این صحنه که یک پسر کوچولو سره چهارراه همش داره سعی میکنه یک نفر ازش یک شاخه گل بخره تا آخره شب پول داشته باشه تا یک جای خواب برای خودش بتونه داشته باشه ولی درحالی که داره به یکی التماس میکنه که ازش یک شاخه گل بخره اون شیشه ماشینشو میده بالا !!!!
و این داستان ادامه دارد ...

4) مظنون به عید علاقۀ خیلی خاصّی داره، در جستجوی بوی عید و اینا.
از چند روز قبل از شروع عید شروع به روزشماری کرده، و تا چند روز بعدش هم از عید حرف می زنه. پستاش رو دقیق تر بررسی می کنیم:

من اصن دوست ندارم روزه اوله عید با کاپشن در حالی که دارم یخ میزنم برم بیرون

دقت کردین دیگه مثه قبلا بوی عید نمیاد
نمیدونم چرا؟؟!!!

روز های آخره سال
به همین زودی ساله نو رو تحویلمون میدن
ولی نمیدونم چرا آخه امسال اینطوری شد؟؟!!
هیچ کس حال و حوصله ی عید و نداره(من که خیلی خوشحالم)
همه کاراشون مونده
برف داره میاد و تصمیم نداره بند بیاد

ای بابا اصن حوصله ندارم تکلیفای عیدمو انجام بدم
همشم آخه زیسته (از زیست متنفرم :-&)
راستی مرسی ساله 90 تو آخرین روزت یه خبره خیلی خوب بهم دادی
با اینکه روزای قبل بوی عیدو حس نمیکردم ولی الان داره یه بوهایی میاد
عیده همه دوستای گل سمپادیم مبارک
اگه مسافرت میرین (خوش به حالتون منم میخوام )بهتون خوش بگذره
اگه نمیرینم بازم عید بهتون خوش بگذره

هر چی به عید نزدیکتر می شیم
توجه و نظارت مامانها به اجیل و شکلات اینا بیشتر می شه )
اصلا نمی دونم چرا مامانم اینقدر به اون قسمت خونه که این خوراکی ها هست علاقمند شده

ای بابا امروزم گذشت
بازم با ناراحتی آخه خدا چه جوری بهت بگم دلم نمیخواد بابا بزرگمو ازم بگیری
اشکال نداره اینم درس میشه شاید خدا به حرفم گوش کرد
عید داره مثه برق و باد میگذره و من هنوز هیچ کدوم از تکلیفای عیدمو انجام ندادم (شاید فردا)
من نمیدونم آخه چرا انقدر همه تعارف میکنن هی هرچی میاری میگن زحمت نکش برو بشین خب آخه یکی نیس بگه حالا که آوردم بردار دستم شکست

احساس میکنم عید داره زود میگذره
سرم خیلی درد میکنه

هی میگن درس بخون عید تموم شد خب الان ( منظورم 2 ساعت پیش بود ) به نظرت من دارم چیکار میکنم
امروز دهم بود چشم رو هم بذاری 13 بدر و بدشم مدرسه

هوراااا فردا 13 بدره
یه عیده و یه 13 بدر با هیچی عوضش نمیکنم
ولی بعدش باز باید بریم مدرسه و امتحان و تحویل تکلیفای عید
باز 2باره شروع شد ای خداااااااا

تو پستای مظنون 14 فقره «عید» یافت شد! تو چند مورد هم که به علاقۀ زیادش اشاره کرده بود.
بعد تو بانگش هم هست:

5) مظنون به این که آدم، «خودش» باشه خیلی اهمیت می ده.
سه مورد مدرک داریم در این باره:

تو حرف بزن آدم واقعا خودشه
خوده خودش
و این که حرفه دلتو میزنی خیلی ارزش داره

چرا از آدم میخواین کسی که نیست باشه؟!!!!
ــــــــــــــــــــــــــــ
چرا خیلیا فک میکنن عذرخواهی نشونه ی ضعفه
به نظره من نشونه ی شعور آدم هاست

دوست واقعی اونه که هواتو داشته باشه
ازت حمایت کنه
و مهم تر این که واقعا دوست داشته باشه و تو رو برای خودت بخواد

6) مظنون موهاش سیاهه، به موهاش اهمیت زیادی می ده و موهاشو اتو هم می کنه.
این از اهمیت دادنش:

وای الان دیوونه میشم
هروقت تو خونه برای دله خودت موهاتو درست میکنی خیلی قشنگ میشه
ولی
هروقت میخوای بری مهمونی بعده 3 ساعت خودتو کشتن شبیه خربزه میشی

(اون "شبیه خربزه" رو هم خوب اومده )
این 2 تا مدرک راجع به اتو:

نسبتا شبیه شد
البته این حالته موهام وقتیه که خیسه
در حالته عادی و با یاریه اتو مو بهتر میشه

دیشب مامانم داشت موهامو اتو میکرد
چند لحظه حواسش پرت شد
میخواستم بگم مامان اتو کن دیگه
گفتم مامان وضو کن دیگه

اینا هم مدارک انکار ناپذیر برای سیاه بودن موهای مظنون:
این رو که گفته شبیه خودش شده

اینم عکس بچّگیشه:

نگین در کیسه خواب

اینم که یکی از مدارک جرمه:

تار موهای مشکی رنگ به وضوح دیده می شن.

7) مظنون تک فرزنده.
برای این مورد به دو پست که به وضوح این مطلب رو می رسونن بسنده می کنیم:

من با مامان بابام اختلاف سنیم خیلی زیاد یا کم نیست خواهر یا داداشی هم ندارم که باهاش مشکل داشته باشم ولی درباره شکاف نسل ها باید بگم بعضی از عقیده هامون با هم خیلی فرق داره ولی سعی میکنیم اینو با صحبت حل کنیم و بالاخره یکیمون قانع میشه که عقیده ی اون یکی بهتر و درست تر از خودشه ( بعضی مواقع هم به نتیجه ای نمیرسیم و این ادامه پیدا میکنه )

و این:

یعنی در این حد که من برای خودم حرف میزنم مامان بابامم با هم حرف میزنن

یک داداش یا خواهرم نداریم

8) مظنون به کرۀ شیشه ای علاقه داره.
دو فقره تو قفسۀ مظنون یافت شد. اگه یه دونه بود مشکلی نداشت، ولی دو تا بودنش علاقۀ فراتر از معمول رو نشون می ده:

9) مظنون آلمانی بلده، و ظاهراً آلمانی هم درس می ده.
این مورد دیگه خیلی تابلوئه فکر کنم! تو تاپیک «چه زبان هایی بلدید» اینجوری گفته:

فارسی
انگلیسی
آلمانی (deutsch)

(بغلش هم کرده آلمانی رو )
این یکی تکراریه، بهرازم گفت، ولی خوب، رو پروفایل و بانگش:

بعد تو این عکسه، علاوه بر اون دیکشنری آلمانیه، یه کتابی هم روی میز توجّهمون رو جلب می کنه که عنوانش ناخواناس. به زوم احتیاج داریم:

زوم می کنیم...

هــــوم... Tangram ... . یعنی چه کتابی می تونه باشه؟!
بعد از کمی بیشتر کندوکاو توی پستا این رو پیدا می کنیم:

خب تعداد ترم بستگی به کتاب داره و طبیعتا به آموزشگاه
من کتابم Tangram ـــِ 12 ترم که بخونی B1 (که فکر کنم برای مهاجرت کافیه ) رو میتونی بگیری به عبارتی هر کتاب 2 ترم ــــِ اگر در هفته 8 ساعت بخونی تو 2 سال تموم میشه
ولی فک کنم کتاب گوته برای نوجوانان Team Deutsch ــــِ (از کسی شنیدم )
الانم Tangram تحریم ـــِ

پست بالا رو تو تاپیک «یادگیری زبان آلمانی» زده! کتاب آلمانی ش یکی از کتابای مورد استفادۀ زیادشه که رو میزه دیگه
بعد اینم هست که نشان از تدریس آلمانی مظنون داره:

hallo alle zusamen
ich bin INTELLIGENZ
im momment lehre ich deutsch
samin, wie viel kennst du deutsch ??

خوب من که آلمانی بلد نیست، ولی با کمک یه سری از نفوذیامون تو شرکت گوگل،

انگلیسی ولی کمی بلدم! می گه:

سلام بر همگی،
من هوش هستم (؟! نکنه اسم کاربریش بوده؟!)
در حال حاضر دارم آلمانی درس می دم.
S@m!n، تو چه قدر آلمانی بلدی؟​

هــــوم... اگه بخوایم به نفوذی هامون تو گوگل اعتماد کنیم، مظنون واقعاً آلمانی درس می ده. ولی از اونجایی که بعضی وقتا ترجمه شون به درد لاجرز دیوار هم نمی خوره، من شک می کنم نکنه درستش learn بوده و نه teach ؟! ... فرض می کنیم داره درس می ده، چون تاپیک «یادگیری زبان آلمانی» هم زده

10) مظنون پدربزرگش رو خیلی دوس داره.
اوّلیم مدرک که قسمت «علایق» پروفایلشه:

بعدش هم یه پست حرف بزن:

بابابزرگ خیلی دوست دارم
باور کن اگر کار نداشتم و مدرسم نبود خودم میومدم ازت مراقبت میکردم
ای کاش...

تو چند پست دیگه هم به پدربزرگش اشاره کرده.
بعد اینم هست: توی قفسه ش یه عکسی توجّهمون رو جلب می کنه:

زوم زوم زوم...!

توی این عکس، سه موجود زنده هستن.
[list type=decimal]
[*]احتمالاً خود مظنونه. از اونجایی که عکس یادگاریه و تو قفسه ش قرار گرفته و تا حدود خیلی زیادی هم شبیه عکس بچگّیه مظنونه.
[*]احتمالاً سگ باغ پدربزرگه که باعث شده مظنون به خاطر علاقه ش به پدربزرگ، از سگ وی و کلّاً سگا هم خوشش بیاد.
[*]احتمالاً پدربزرگه.
[/list]
خوب موارد 2 و 3 محکم نیستن، مدرک نیاز دارن . تو این که پدربزرگ باغ داره شکّی نیست:

یادمه وقتی میرفتیم باغ بابابزرگم روزای تعطیل من همیشه حوصلم سر میرفت چون همه از من بزرگتر بودن و من کسی رو برای بازی کردن نداشتم

پس احتمالاً عکس تو باغ پدربزرگ گرفته شده. بعد اون سگه هم که اونجاس، مظنون هم از قضا سگ دوس داره:

نام:نگین
سن: 14 سال و 5 ماه
محل تولد: مشهد
تحصیلات: سوم راهنمایی
محل سکونت: مشهد
تاریخ تولد: 1376.10.30
سایز پا: 39
چجور حیوانی هستی؟ نمیدونم
درس مورد علاقه: ریــــاضی ، فیزیک ، شیمی
حیوان مورد علاقه: اسب ، سگ
غذای مورد علاقه: فست فود
چه غذایی بلدی بپزی؟: اگه سعی کنم شاید نیمرو

بررسی های روانشناختی ما رو به اینجا می رسونه که چون باغ، باغ پدربزرگه، و سگه هم سگ اون باغه، و مظنون توی عکس داره با اشتیاق بهش نگاه می کنه، این باعث شده که مظنون در آینده به سگ علاقه پیدا کنه و حیوان محبوبش باشه. بررسی روانشانختی بیشتر هم می گه که احتمالاً علاقۀ زیاد مظنون به پدربزرگش که صاحب سگه بوده تأثیری توی این مورد داشته.
بعد ازکجا معلوم مورد 3 پدربزرگِ مظنونه؟ ... شاید پدرشه مثلاً؟

من با مامان بابام اختلاف سنیم خیلی زیاد یا کم نیست خواهر یا داداشی هم ندارم که باهاش مشکل داشته باشم ولی درباره شکاف نسل ها باید بگم بعضی از عقیده هامون با هم خیلی فرق داره ولی سعی میکنیم اینو با صحبت حل کنیم و بالاخره یکیمون قانع میشه که عقیده ی اون یکی بهتر و درست تر از خودشه ( بعضی مواقع هم به نتیجه ای نمیرسیم و این ادامه پیدا میکنه )

در حالی که آقای توی عکس مرد نسبتاً میانسال رو به مسنّیه، ولی مورد 1 که فرض می شه مظنونه، بچّۀ کوچیکیه. اختلاف سنّی زیاده. با توجّه به گفتۀ بالا، فرض پدر بودن مورد 3 رد می شه. مورد 3 احتمالاً پدربزرگ مظنونه.
همۀ این موارد رو کنار هم می ذاریم، و می بینیم که مظنون تنها عکسی که تو قفسه ش هست عکس پدربزرگشه که اون رو بغل کرده. این نشون دهندۀ علاقۀ زیاد مظنون به پدربزرگه . ایشالّا سایه شون همیشه بالا سرش باشه .


خوب همین دیگه ! بازم با تشکّر از حضّار محترم و سایر کارآگاهان و هیئت منصفه و قاضی دادگاه و دادستان و وکیل مظنون و خود مظنون و نگاهبانا و مستخدم دادگاه و آبدارچی دادگاه

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به مناسبت پایان این دوره از مسابقات سمپادیا استریت، بهراد صلاح می داند از کلّیۀ شرکت کنندگان، برگزارکنندگان، کاربرانی که وقت گرانبها را خرج کرده و استنتاج ها را مطالعه کردند، کاربرانی که صرفاً پست ها را مورد لطف دیدگان قرار دادند، صاحب ایدۀ تاپیک، کاربرانی که با انتقادات و پیشنهاداتشان به مسئولین در برگزاری بهتر نقش داشتند، و در کل سمپادیا سپاسگزاری بنماید .
بهراد همچنین در این نقطۀ زمانی از سِمَت تمام-وقت خود در شغل شریف کارآگاهی، که آن را با عیب و نقص فراوان انجام می داد و فنون کارآگاهی را از پایه ویران ساخته بود، خود را بازنشسته می کند ! با این حال، وی از تسلیم کردن کارت شناسایی کارآگاهی خویش، 7 تیر مخصوصش، عینک کارآگاهی، و پیپ خویش خودداری می نماید، و تقاضا دارد کلّیۀ حقوق معنوی وی برای به هم رساندن حضور در استنتاج ها و دادگاه های آینده به صورت تفنّنی و تک و توک، محفوظ بماند !

خوش گذشت!
مرسی
​

 

[AUGUST II_PRINCE OF SAMPA]

پاسخ : استریت ِ نــــگــــین

موجود مورد نظر از رفقاس+بیکارم=اومدم بپستم مستففیض شین
-خوب موجود مذکور اعتماد به نفس پایینی داره از سطح خود شیفتگی پایینی بر خورداره
خط ریز نشون دهنده ی اعتماد به نفس پایینه

دوست عزیز اصلا من بد شما خوب

من معذرت میخوام تقصیر منم بود ولی خب ببخشید دیگه
اصن من بد شما خوب

(من به عنوان اسطوره ی نارسیسم فک طرفو میارم پایین اما حاضر نیستم بگم من بد شما خوب )

دست از سرم بردار دیگه
خیلی دارم تحمل میکنم

سری خودشو میبازه و نمیتونه مقاومت کنه,اعتماد به نفس پایین
- دوست های فراوان و ارتباط های زیادی که داره و باهشون حرف میزنه و مسایلش رو در میون میذاره, موجود دوستانه ایه:

راست میگفتی[nb]%:با دوستاش سر مسایلش حرف مزنه و اونارو در جریان میذاره,اینو در چت هایی که باهشم داشتم متوجه شدم[/nb] بیچاره کمبود داره

اشکال نداره عوضش دوستای خوبه مجازی و حقیقی زیاده

باهات حرف زدم یک دنیا سبک شدم

خوبه دیگه منم نباشم خونه دوستام زنگ بزنن مامانم هست

یکی از دوستام هر وقت صبح ها زنگ میزنه

من و یاسمن تو مسابقه شهر ریاضی همو دیدیم با هم حرف هم زدیم بعد همو نشناختیم

حرفایی رو که تو سرویس برای دوست صمیمیت گفتی[nb]%[/nb]

شدیدا به یکی برای حرف زدن نیازمندم[nb]%[/nb]

چه حس خوبی داره آدم دوست دوران مهد کودکشو بعد 8 سال ببینه
خوشحالم

دوسته خوب خیلی خوبه ....
....حتی دوستای مجازی

این رفیق بازیش عامل اینه که این موجود مدت بسیار زیادی از روز رو آن هستش اما تعداد پست هایی که میده اونقد زیاد نیست و اصولا یک نگاه تفریحی به سایت داره طوری که سوتیا و حرف و بزن و حرف بزن تقریبا 99% فعالیتش رو تشکیل دادن,بیشتر به چت و بعضا چرخ زدن در فیس بوک و میگذرونه اسکایپ رو اصولا برای خانوادش استفاده میکنه

خیلی جالب بود دیشب تازه فهمیدیم من و یاسمن تو مسابقه شهر ریاضی همو دیدیم با هم حرف هم زدیم بعد همو نشناختیم

فریده بدو پست تو صفحه 3000 از دستت پرید

- آلمانی میخونه و براش خیلی مهمه و جدیدا رفت به سطح B و قول بستنیم به همه داد تو استاتوسش
کتاب های آلمانی تو کتاب خونش,ارتباطاتم باهش,تاپیک آموزش آلمانی که جدیدا زد,بنظرم عمش هم ساکن آلمان هستش(چت و اطلاعات قبلی)

دوست داری به کدوم کشور سفر کنی: آلمان

شهر و کشور مورد علاقه: شهر پاریس ، کشور آلمان و هلند

آلمانو آلمانیرو خیلی دوس داره,البته میگفت برا سکونت هلند رو ترجیح میده(عمش باید خیلی در علاقه مند کردنش موثر بوده باشه)
- بدلیل عدم قدرت شخصیتی و اعتماد به نفس بالا علارقم داشتن دوستان فراوان و گذراندن اکثر وقتش در نت با اونها باز هم از غمی درونی داره و نوعی از نا امیدی و یک خلاء شخصیتی رو نمایان میکنه و زیاد خوشبین نیست و زود رنجه بخاطر همین

کاش ما هم یک زاینده رود داشتیم همه غم و غصه هامونو میریختیم توش

یعنی میشه یکی باشه که وقتی ازت میپرسه خوبی و تو با یک لبخند مصنوعی بهش میگی آره بغلت کنه و بگه میدونم خوب نیستی نگران نباش

مشکل که یکی دوتا نیست

خب چرا آدم بعضی وقتا کنترلشو از دست میده؟

شدیدا به یکی برای حرف زدن نیازمندم

الان شدیدا اعتقادم به این جمله قویه
هر وقت زندگی یک ضربه بهت زد آروم لبخند بزن و بهش بگو : " جوجه همه ی زورت همین بود "

کسی که همه ی زندگیت رو میدونه
حتی یکبارم نشده بهش بگی بین خودمون بمونه

هیچ وقت با یک خل درد و دل نکن

کار من نبوده
حالا بیا ثابت کن

چرا هرکس از سکوت آدم یک برداشتی میکنه؟!!

آدمارو دیر میشناسی ولی بالاخره میشناسی
میدونستی همه درموردش اینجوری میگن ولی چون دوست نداری تا خودت چیزی رو ندیدی باور نکنی اشتباه کردی حالا ثابت شد
کـــــــــاش همون موقع که میگن باور کنی
آدما دو دسته هستن : دسته اول کسایی هستن که ممکنه بعضی وقتا باهات خوب رفتار نکنن و فکر کنی خیلی بداخلاقه ولی به موقعش میفهمی از ته قلب دوست داره
دسته دوم اون آدمایین که جلوت خوبن تا 2 قدم میری اونور تر ...
دسته سومی وجود نداره اگرم باشه خیلی کمه

گذشته ها گذشته
ترجیح میدم دیگه بهش فکر نکنم

آدم بعضي اتفاقا رو كه ميشنوه فقط ميتونه بگه باورم نميشه
هــــــــــي روزگار

یــــادم رفته بود همه مثل من به تنهایی عادت ندارن

بعضی چیزا رو باید فهمید ، میفهمی آیا ؟!!

وقتی که اعصابت خورده و تو نمیدونی برا چی ؟
احساس میکنم این وضعیت بیشتر اعصابمو خورد میکنه

بعضی چیزا رو حتما نباید گفت
بعضی چیزا رو هم باید فهمید
اون نمیگه تو که میفهمی

تاوان حرفایی که نمیتونی بگی یک زمانی باید بدی
حالا اون زمان کی هست خدا میدونه

چه قدر بده وقتی نمیتونی حرفتو بگی

هی میخوام پاشم برم نمیشه
بعضی وقتا دیگه واقعن تحمله بعضی چیزا سخت میشه

عیب نداره نگران نباش کمکت میکنم
یا من پیشت هستم
موقع ناراحتیا پیشم هست

پدربزرگ خیلی مهربونی داره که خیلی دوسش داره و بهش وابستس و احتمالا اون عکس روی میز مطالعش هم عکس بچگیشه تو بغل پدربزرگش چون باباش که اونطور که دیدم موهاش سیاه بود اما این آقایی که تو عکسه انگار موهاش سفیده
تک دختره و داداشو خواهری نداره ولی خیلی دوست داره و احساس تنهایی میکنه از این بابت(چت)

فقط خودم و خودم
با هم تنهاییم

یک داداش یا خواهرم نداریم

برادرو خواهری نداره و احساس تنهایی میکنه و تک بوده,پدربزرگ مهربونی داشته که خیلی دوسش داره و با توجه به شخصیتش و اون عکس یجورایی براش یک پشتوانه ی عاطفی محسوب میشده و احتمالا الان سرطان داره(اگه درسته امیدوارم خوب بشه ) و این دلیلی میتونه باشه برا غم درونیشو خلاء شخصیتی یا زودرنجیش

پرتو درمانی لعنتی
تو باعث شدی انقدر حالش بد باشه که نتونه سرشو بالا کنه ببینه نوه اش اومده ببینتش ازت متنفرم

آرزو: خوب شدن کسایی که سرطان دارن

ا

لان بدجور دلم میخواد گریه کنم
چقدر بده وقتی دکترا از یکی قطع امید میکنن
وقتی میگن فقط با همون سرمی که بهش وصله زندست
وقتی میگه بهتره قطعش کنین تا راحت شه
آخه مگه تو تا حالا یکی از عزیزاتو از دست ندادی که یک همچین حرفی میزنی؟!!!
مگه وجدان نداری؟!!!
مگه آدم میتونه کاری کنه که کسی که دوسش داره از پیشش بره ؟!!!
میتونههههه؟؟
تو مگه پیشش هستی؟؟ اشکاشو که هرچند وقت یک بار از گوشه چشمش میاد میبینی؟!!!!
میبینیش وقتی ناراحته از این که فکر میکنه داره دیگران رو اذیت میکنه ؟؟!!!!

تا هروقت پیشت هست خیالت راحته که هست
هرچی باشه
مریض باشه
حتی اگه نتونه حرف بزنه
ولی هست

ابابزرگ خیلی دوست دارم
باور کن اگر کار نداشتم و مدرسم نبود خودم میومدم ازت مراقبت میکردم
ای کاش...

- به رپ ایرانی بخصوص گروه زدبازی علاقه منده و آهنگاشونو دنبال میکنه و گوش میده,فایل رو دسکتاپش و اطلاعات قبلی

خواننده مورد علاقه: zed bazi , TM box , Enrique , YAS , pitbull
اهنگ مورد علاقه: Heart beat , music selahe mast , tehran male mane, cigar soorati

- خیلی عکسای چرتی گذاشته بعضا مث سقف خونه یا موکت,ینی اینکه علاوه بر اینکه با توجه به پست های زیادش در حرف بزن موجودی برون گراست در ضمن اون سعی میکنه خیلی زیاد هم اسرار نریزه بیرون و بعضا از اینکارش پشیمون شده و سعی میکنه خودشو کنترل کنه تا تودار باشه

آدم یعنی انقدر میتونه بی وجدان باشه که حرفایی رو که تو سرویس برای دوست صمیمیت گفتی مو به مو گوش کنه بعد بره برای بقیه تعریف کنه که همگی بهت بخندن به سادگیت

-اونجور که مشخصه مسلما قبل عکس گرفتن کمی مرتب کرده اما باز هم موجود خیلی مرتبیه و سعی میکنه با سلیقه عمل کنه مث دفترش که از رنگای مختلف استفاده کرده و خودکارای متفاوت و رنگارنگی که داره,کتابای مختلف آلمانی دیده میشه رو میزش که نشون میده بخش مهمی از زندگیش اینروزا تو تابستون تو آلمانی خلاصه ولی مث اینکه جدیدا میخاد المپیاد رو هم در کنارش داشته و با توجه به اینکه در شهر ریاضی بوده و کتابای ریاضی که تو قفسش و سوابق المپیادی رو کرده به المپیاد ریاضی متمایله
در ضمن تو قفش کارت داره روزم که نمیگیره با توجه به اون پست حرف بزنش که میگه اینایی که روزه نمیگیرن بیشتر اذیت میشن,در نتیجه اونقدرا پایبندی مذهبی نداره,البته یه قرآنم هم توی قفسس,یکسری کتابا بالاس که ادبیو قطوره البته زیاد از قفسه ی بالا استفاده نمیکنه و اصولا یجور بایگانی براش چون بالاشم کتابه و نشون میده زیاد لازم نیس کتاباش جابه جا بشه و کتاباییم هس که نیاز به جا به جایی زیاد نداره جاهم نداره بنابراین یوزفول ترین کتاب حلش ینی آلمانیه تو قفسه پایینس در نتیجه کتابایی که بیشتر ممکنه بهش مراجعه بشه توی قفسه ی پایین(در نتیجه مرتبه و جاهای مشخصی برای کتاباش داره
یه حسیم بهم میگه فکرم اشتباه البته و احتمالا تمام کتاباش این نیست و این قفسه هام بیشتر حالت نمایشی داره و جای اصلی کتاباش باید زیر باشه چون رو این قفسه ها چیز های دکوری زیاده,زیر کمد میزه و کتابای درسیو مورد استفادشو اونجا میذاره
باز از یه طرف برام سواله تو اون کمد کوچیک کنار قفسه ها که طول عمودیش بیشتره چه چیزی میذاره؟چیزای متفرقه شاید,مثلا اون کلکسیون کوچولوی سکه ای که داره, مطمئن نیستم
- موهاش از این سیاه سیم ظرف شوییی هاست
×عاغا مشخصه دیگه داره کیفیت بررسیام میاد پایین,دیگه خستم حال ندارم واتسون,بهتره اگه نمیتونیم کارو با کیفیت ارایه بدیم اصلا ارایه ندیم,هی واتسون با تو اما,آخی خوابه :-$