• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

بیلی بچه.- ۶۰۲۰

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
بسم الله...

سلام!
نمی خوام تمام ِ فیلم هایی رو که از زمان ِ جنینی ام دیدم اینجا لیست کنم... صرفا" می خوام فیلم هایی که دوست دارم و اون هایی رو که تازه دیدم، اینجا بنویسم... پس لیستم کوتاه خواهد بود! :)

فیلم های دیده شده:

The Other Woman/Don Roos
Juno/Jason Reitman
The Help/Tate Taylor
The Social Network/David Fincher
Big Nothing/Jean-Baptiste Andrea
روزهای زندگی/ پرویز شیخ طادی
بغض/ رضا درمیشیان
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
The Other Woman

بسم الله...​

The Other Woman

زن ِ دیگر​
The-Other-Woman-hollywood-movie.jpg

کارگردان : Don Roos​
نویسنده : Don Roos (فیلم نامه) و Ayelet Waldman (رمان)​
بازیگران : Natalie Portman و Scott Cohen و Lisa Kudrow​
سال ساخت: 2009​


فیلم در مورد چیه؟
داستان در مورد زنی ه که با یه مردی که قبلا" ازدواج کرده بوده و بچه دار هم شده بوده، ازدواج می کنه، بعد بچه دار می شه و بچه اش می میره. ما از جایی وارد ِ داستان می شیم که اون بچه هه مرده. کل ِ فیلم داره داستان ِ زندگی ِ این زنه رو روایت می کنه و روابطی که با شوهرش، همکار هاش، بچه ی شوهرش و ... داره.

نقد و نظر ِ من:

فیلم داستان ِ قوی ای داشت. بازیگر ها خیلی خوب بازی کرده بودن و واقعا" نقش ها رو باورپذیز کرده بودن. فیلم برداری هم خوب بود.
دیالوگ ها خیلی قوی بودن، یعنی من خودم خیلی با دیالوگ ها حال کردم.
رابطه ی زن و شوهر ِ فیلم رو خیلی دوست داشتم... به نظرم مصنوعی و غیر ِ طبیعی نبود. رابطه ِ پسر خوانده با زن ِ پدرش رو هم خیلی دوست داشتم. کلا" رابطه های توی ِ فیلم خیلی واقعی و باور پذیر از آب در اومده بودن.
فیلم، فیلم ِ خوش حالی نیست، ولی هپی اند ه... و این هپی اند بودنش توی ِ ذوق نمی زنه... یعنی از نظر ِ من.

نتیجه ی کلی این که، فیلم ِ خوبیه و پیشنهاد می شه! :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
Juno

بسم الله​

Juno
جونو​
57412.jpg


کارگردان: Jason Reitman
نویسنده: Diablo Cody
بازیگران: Ellen Page, Michael Cera, Jennifer Garner
سال ساخت: 2007​


قیلم در مورد چیه؟
داستان در مورد ِ یه دختریه به اسم ِ جونو ( الن پیج) که شونزده سالشه و حامله می شه، بعد تصمیم می گیره که بچه رو به یه زن و شوهری که نمی تونن بچه دار شن، بده...

نقد و نظر من:
فیلم خیلی فیلم ِ خوبی بود! از تیتراژ ِ اولش شروع می کنم. تیتراژش چیز ِ باحالی بود. همه چی کارتونی شد و دوربین جونو ( که اونم کارتونی شده بود) رو نشون می داد که داره راه می ره و آب پرتقال می خوره برای ِ تست ِ حاملگی برای ِ سومین بار!! جالب بود تیتراژش...
شخصیت ِ جونو به عنوان ِ یه دختر ِ دیوونه ی شونزده ساله خیلی عجیب و خوب بود... کلا" شخصیت پردازیش خیلی خوب بود، مثلا" دوست پسر ِ جونو که یه پسر ِ بی عرضه بود یا اون زن و شوهره که جونو می خواست بچه شو به اونا بده و زنه دیوونه ی بچه ها بود...
طنز ِ داستان هم عالی بود!! الن پیج نقش ِ جونو رو عالی بازی کرده بود... تا اونجایی که ذهنم یاری می کنه، نامزد ِ اسکار هم شده بود اون سال...
موسیقی ِ فیلم هم خیلی خوب بود... قشنگ به فضا می خورد موسیقی ای که روی ِ فیلم بود.
یه چیزی که برام عجیب بود، واکنش ِ والدین ِ جونو به حامله شدنش بود... خیلی خونسرد! توی ِ ایران یه همچین اتفاقی بیفته، بابای ِ دختره دار می زندش!
دیالوگ هاش هم خیلی قوی بود... از این دیالوگ الکی ها نبود، معلوم بود که روی ِ دیالوگ هاش فکر شده.
یه سکانس ها و صحنه هایی از فیلم رو خیلی دوست می داشتم... یکیش اوایل ِ فیلم بود، اونجایی که جونو یه طناب ِ دار درست کرده بود و می خواست خودشو دار بزنه... یکی دیگه هم اونجایی بود که جونو رفته بود توی ِ دست شویی ِ خونه ی ونسا و مارک لورینگ( همون زن و شوهره)...
فیلم ِ happy ای بود... من خیلی خوشم اومد ازش... پیشنهاد می شه!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
The Help

بسم الله​

The Help

7v7_The-Help.jpg

کارگردان: Tate Taylor
نویسنده: Tate Taylorو Kathryn Stockett
بازیگران: Emma Stone, Viola Davis, Octavia Spencer
سال ساخت: 2011​

فیلم در مورد ِ چیه؟
کلیت ِ فیلم در مورد ِ وضعیت ِسیاه پوست هایی ه که برای ِ سفید پوست های آمریکایی کار می کنن .یه دختری به اسم ِ اسکیتر که سفید پوسته، شروع می کنه درباره ی این سیاه پوستا یه کتاب بنویسه...

نقد و نظر من:
فیلم، فیلم ِ به شدت تاثیر گذاریه. از اول که شروع می شه، یه صحنه از یه جای ِ عمومی توی ِ شهرو نشون می ده که دری که سیاه پوستا ازش وارد می شن، با سفید پوستا فرق می کنه، در واقع یه جوریه که سیاه پوستا انگار از در ِ پشتی وارد می شن...
شخصیت پردازی ِ فیلم عالیه و همین طور انتخاب ِ بازیگر ها. بازیگر ها خیلی هوشمندانه متناسب با شخصیت ها انتخاب شده بودن.
نور پردازی ِ فیلم خیلی خوب بود... یعنی دقیقا" حس و حال ِ آمریکای ِ اون سال ها رو به آدم می داد... شمع ها، نور ِ خورشید توی ِ اوایل ِ صبح و ...
موسیقی ِ فیلم هم قابل قبول بود...
دیالوگ ها به شدت پسندیده بود!
چیز ِ جالبی که وجود داشت این بود که آدمایی که با خدمتکار های سیاه پوست مهربون بودن، به شدت تحت ِ تاثیر ِ آدمایی بودن که از سیاه پوست ها نفرت داشتن.

فیلم ِ خیلی خوبی بود... پیشنهاد می شه!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
روزهای زندگی

بسم الله​

روز های زندگی

rozha.jpg
کارگردان: پرویز شیخ طادی
نویسنده: پرویز شیخ طادی
بازیگران: حمید فرخ نژاد، هنگامه قاضیانی
سال ساخت: 1390​

فیلم در مورد ِ چیه؟
داستان، توی ِ یه بیمارستان ِ نزدیک ِ خط ِ مقدم ِ جبهه است و دکتر امیر علی و همسرش ناهید، مسئول ِ بیمارستان هستن. بعد داستان روزی اتفاق می افته که امام خمینی قطع نامه ی تموم شدن ِ جنگ رو می پذیره. یه نیم ساعت بعد از اینکه خبر ِ پذیرش ِ قطع نامه به بیمارستان میرسه، عراقی ها حمله می کنن به بیمارستان و دکتر امیر علی و بقیه، مجروح هارو می برن توی ِ پناهگاهی که زیر ِ بیمارستان هست. توی ِ این زمان یه اتفاقایی می افته که منجر به کور شدن ِ دکتر امیر علی می شه و ...

نقد و نظر ِ من

فیلم ِ به شدت خوبی بود توی ِ رده ی خودش. یعنی می تونم بگم بعد از سال ها، یه همچین فیلم ِ خوبی توی ِ ژانر ِ دفاع ِ مقدس ساخته شد. چیزی که تمایز می داد این فیلم رو از فیلم های دیگه ی جنگی، این بود که شعاری نبود! بالاخره یکی توی ِ این مملکت فهمید که دوره ی فیلم های شعاری سر اومده! رفتار و گفتار ِ مجروح ها خیلی خوب بود و به شدت واقعی؛ مثلا" اون مجروحی که یه چشمشو از دست داده بود، بازی ش خیلی طبیعی بود، دیگه خبری از شعاری بازی ِ فیلم های جنگی ای که بهش عادت داریم، نبود توی این فیلم و این می تونم بگم نقطه ی قوت فیلم بود.
جلوه های ویژه اش هم خــــیــــلی داغون نبود، در حد ِ معمولی. می تونست بهتر از این باشه ولی باز هم خوب بود.
فیلم برداری ش هم خوب بود. و کادر هایی که کارگردان انتخاب کرده بود بی جا و بی ربط نبود و حس ِ بازیگر ها رو خیلی خوب منتقل می کرد.
بازی ِ دو تا بازیگر ِ اصلی به شدت خوب بود، مخصوصا" هنگامه قاضیانی. بقیه ی بازی ها در حد ِ معقولی خوب بود و طبیعی.
ته ِ فیلم رو من دوست نداشتم. ولی فیلم از اولش تا یه پونزده دقیقه ای قبل از آخرش ، به شدت خوب بود و تاثیر گذار.

در کل به شدت پیشنهاد می شه، حتی دوبار دیدنش هم خالی از لطف نیست.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
The Social Network

بسم الله​

The Social Network

Social_network_film_poster.jpg
کارگردان: David Fincher
نویسندگان: Aaron Sorkin , Ben Mezrich
بازیگران: Jesse Eisenberg, Andrew Garfield, Justin Timberlake​
سال ساخت: 2010​

فیلم در مورد چیه؟
فیلم درباره ی داستان ِ درست شدن ِ فیس بوک و داستان های سازنده اش ( زاکربرگ) و شکایت های داستان داری ه که از زاکربرگ شده.

نقد و نظر من:
فیلم ِ خوبی بود. دیالوگ هاش عالی بودن. یعنی یه دیالوگ ِ بد نداشت در کل ِ فیلم. شخصیت پردازی ش هم خـــیــــلـــــی خوب بود ( به نظرم نقطه ی قوت ِ فیلم همین بود). مثلا" شخصیت ِ زاکربرگ که یه آدم ِ نابغه ی گند ِ دماغ ِ مغرور بود رو خیلی خوب در آورده بودن ( هم کارگردان و هم بازیگره).
فیلم برداری ش خیلی خوب بود. کل ِ هیجان ِ فیلم فکر کنم روی ِ دوش ِ فیلم برداری و موسیقی ِ عالی فیلم بود که موسیقی ش اسکار ِ اون سال ُ هم برد.
داستان ِ جالبی داشت فیلم و خیلی هم خوب بهش پرداخته شده بود. بعضی از فیلم ها هستن که داستان ِ خوبی دارن ولی عوامل ِ فیلم با تمام ِ وجود سعی دارن گند بزنن توی ِ فیلم، ولی این فیلم این جوری نبود. ساختار ِ محکم و قوی ای داشت که می شه گفت قسمت ِ اعظمش به خاطر ِ کارگردانی فینچر بود.
سرعت ِ تند ِ فیلم رو خیلی تحسین می کنم. یعنی با بیشترین سرعتی که می تونسته، کارگردان بدون ِ اینکه لطمه ای به داستان وارد بشه، تعریفش کرده که واقعا" قابل ِ تحسینه.

کلا" این که فیلم ِ بسیار جالبی ه و پیشنهاد می شه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
بغض...

بسم الله

بغض

pgimg_image2_26_7325.jpg

کارگردان: رضا درمیشیان
نویسنده: رضا درمیشیان
بازیگران: بابک حمیدیان، باران کوثری، مهران احمدی
سال ساخت: 1390 ( فک کنم!)​

فیلم در مورد ِ چیه؟
داستان دو روایت مدرن از دو مقطع زندگی حامد و ژاله در استانبول است. روایت اول: حامد (بابک حمیدیان) پسر جوان ایرانی گرافیتی کاری در ترکیه ، که کارش کشیدن نقاشی های خیابانی است، مجردی نمی تواند وارد دیسکو شود. او برای رفتن به داخل دیسکو با ژاله (باران کوثری) آشنا می شود و این آغاز رابطه عاشقانه آنهاست. روایت دوم: هشت ساعت سرنوشت ساز زندگی حامد و ژاله که دست به سرقت از مغازه عموی حامد (مهران احمدی) می زنند و...
من خیلی این دو روایتی بودنش رو قبول ندارم، درسته که داستان دو تا روایت داره، ولی روایت ِ دومش انقدر پر رنگ نیست که بهش بشه گفت یه فیلم ِ دو روایتی. :-??


نقد و نظر ِ من:
فیلم ، فیلم ِ قابل تحسین و خوبی بود. یعنی کلا" از نظر ِ ساختاری، خیلی قوی بود و یه سر و گردن از فیلم های روز ِ سینما بهتر بود. ولی خب یه سری اشکال هایی هم داشت.
فیلم روند ِ خوب،سریع و قابل ِ قبولی داشت. یعنی با همون سرعتی که شروع شده بود، تا آخرش ادامه می داد و سرعت رو کم و زیاد نمی کرد تا مخاطب کلافه و خسته بشه.
کارگردان لحظه های اضطراب رو خــــیـــــلـــــی خوب در آورده بود. فیلم در واقع صحنه های تنش زای زیادی داشت و کارگردان خوب این تنش و اضطراب ِ بازیگرا رو نشون داده بود به طوری که به شدت ملموس بود. یه نکته ای هم که هست، اینه که برای نشون دادن ِ این صحنه ها از کادر های نامتعارف استفاده کرده بود و معلوم بود که روی کادر ها و میزانسن، فکر شده ولی در بعضی جا ها از بس کادر ها عجیب و غریب بودن که آدم دیگه خسته می شد و می خواست یه کادر ِ معمولی ببینه.
+ واسه ی همون تنش زا بودن ِ فیلم، از تکنیک ِ دوربین روی ِ دست خیلی استفاده شده بود که باعث می شد مخاطب سرگیجه بگیره. این یکی از عیب هاش بود؛ مثلا" توی درباره ی الی هم از این تکنیک زیاد استفاده می شه، ولی به جاش، اما توی ِ بغض، بعضی جاها واقعا" سرگیجه آور می شه حرکت ِ پر نوسان ِ دوربین.
کارگردان از کلوز آپ زیاد استفاده کرده بود و خیلی روی بازیگر های اصلی تاکید داشت. در واقع بازیگر های فرعی ای که توی داستان وجود داشت، ما هیچ وقت صورتشون رو نمی دیدیم، فقط صداشون رو می شنیدیم ( به جز عموی حامد). این تیکه ش برای من هیجان انگیز بود. یه جوری بود که انگار می گه احساسات ِ بازیگر های اصلی برای من فقط مهمه و اکسپرشن های اونا در برابر ِ دیالوگ های بقیه است که اهمین داره، نه چیز ِ دیگه.
فیلم درباره ی قسمت های توریستی ِ ترکیه نیست و بیشتر یه فیلم ِ خیابونیه. توی صحنه های شهری و کوچه پس کوچه های شهر استانبول بیشتر ِ فضای های خارجی گرفته شده بود.


پایان بندی ِ فیلم اصلا" خوب نبود. یعنی واسه یه همچین فیلمی، اون پایان اصلا" مناسب نبود. ما از تقریبا" یک سوم ِ اول ِ داستان، باور می کنیم که ژاله، حامد رو قال گذاشته و رفته، بعد توی ِ آخرای فیلم، می بینیم که یکی کیف ِ ژاله رو که توش چیزایی بود که از عموئه دزدیده بودن، زده و ژاله می افته دنبالش، بعد میره یه جایی و اونجا گیر می افته و این یه جورایی حسی به آدم القا می کنه که مثلا" کارگردان می خواد بگه همه ی آدم های توی ِ داستان خوبن و اینا... من که خوشم نیومد! :-??


در کل فیلم ِ نو و خوبی بود. من از این کلیشه ای نبودنش خیلی خوشم اومد. توصیه می شه! :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
Big Nothing

بسم الله.​

Big Nothing

936full-big-nothing-poster.jpg
کارگردان: Jean-Baptiste Andrea
نویسنده: Jean-Baptiste Andrea, Billy Asher Rosenfeld
بازیگران: David Schwimmer, Simon Pegg, Alice Eve​
سال ساخت: 2006​


فیلم در مورد چیه؟
فیلم در مورد یه آدم ِ پی اچ دی دار به اسم ِ چارلیه که زن و بچه داره و زنش افسر پلیسه. بعد اینا یه مقداری مشکل مالی دارن، برای همین چارلی تصمیم می گیره که بره و توی یه شرکت ِ اینترنت کار کنه. کارش توی این شرکت اینجوریه که باید جواب مشتری هایی که با اینترنتشون مشکل دارن ُ زنگ زدن رو بده. اونجاس که با مردی به اسم ِِ گاس آشنا می شه. سر یه اتفاقی، چارلی همون روز اول اخراج میشه ولی گاس( که اخراج شدن ِ چارلی یه جورایی تقصیرشه) به چارلی پیشنهاد یه کار میده. کاری که گاس می گه از این قراره: گاس یه لیستی از مشتری هایی داره که از سایت های غیر اخلاقی ِ غیر قانونی استفاده کرده ن و گاس و چارلی می خوان از اینا باج بگیرن. در طی یه اتفاق، جوزی - دوست دختر قبلی گاس- هم وارد این کار میشه. اولین باج، مربوط به یه کشیشه، ولی یه سری اتفاقایی می افته که باعث ِ یه عالمه خون و خونریزی و قتل میشه.

نقد و نظر من:
خب فیلم، یه فیلم اسلشر و کمدیه. کمدی ش از نوع کمدی موقعیت( سیت کام) ئه. فیلم اساسا" فیلم ِ داستان گویی ه و با ریتم بسیار تند؛ سلسله حوادث اتفاق افتاده توش باعث هیجان و تعلیق زیاد میشه. داستان به شدت هیجان انگیزه و کشش خیلی زیادی داره، این باعث میشه که مخاطب صرفا" حواسش پرت نشه و کاملا" معطوف داستان باشه. یه همچین چیزی از یه فیلمنامه ی پرکشش و درست حسابی نشات می گیره.
بازی ها خوب و قابل قبوله. یک نوع سردی( خونسردی شاید) ِ خاصی توی بازی ها وجود داره و این جنبه ی کمیک ِفیلم رو بیشتر می کنه. این سردی رو میشه توی صحنه های به شدت خشن ِ فیلم دنبال کرد؛ مثلا" جایی که جوزی توی ِ فرق ِسر زن ِکشیش یه تبر می کوبونه و جوری رفتار می کنه که انگار مثلا" ساندویچشو انداخته سطل آشغال!


در کل فیلم جالب و عجیبیه. اگه خیلی روی صحنه های خشن و پر خون و خونریزی حساس نیستین، به شدت توصیه میشه.
 
بالا