• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطراتی که می مونن

  • شروع کننده موضوع
  • #1

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,064
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
در مورد عارضه PTSD که اگه بخوام ساده بگم میشه : « تو میری تو یه مغازه، اونجا تیراندازی میشه و فرضا جلو چشات مغز برادر یا خواهرت پخش میشه رو زمین ! ... » و الان که اینجا نشستی و اینو داری می خونی هیچ حسی نسبت بهش نداری. صرفا مثل یک صحنه فیلم برات می مونه، اما خب شنیدن کی بود مانند دیدن!

گندم توضیحات خوبی داد - من یکم گسترشش میدم - بچه های قدیمی تر می دونن من وختایی که تایمم آزاد میشه و پست می دم، بیشتر عادت دارم یکم خود بحثا رو باز کنم تا که اطلاعات بیشتری رو به تاپیک تزریق کنم .. و در واقع اینطوری سعی می کنم بیشتر نقش مکملو داشته باشم.

و این روش های درمانی PTSD هم چون بحث نسبتا جدیدیه که در مورد خود محتوای حافظه و دست بردن در اون صحبت می کنه به نظرم خوب اومد که یکم بیشتر شکافته شه. و از طرفی توی ایران هم اخیرا کارهایی روش شده و راحت میشه ای%
 

اردلان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
1,501
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
زیادن حال ندارم بگم
دانشگاه
عباسقلی خان
رشته دانشگاه
نرفتم ک هنوز
پاسخ : خاطرات و حافظه

به نقل از نسترنّگار :
خاطرات بخش مهمی از زندگی و هویت یک فرد رو میسازن. این‌جا میخوایم این دو مورد رو بررسی کنیم:

۱. همه آدما تعداد زیادی خاطره خوب و بد دارن ولی هیچ کس همه خاطراتش رو یادش نمیمونه[nb]البته درست نیست که بگیم هیچ کس؛ تعداد انگشت شماری مورد تا الان گزارش شدن که همه صحنه‌های زندگیشون رو، کامل و دقیق یادشون میمونه. شاید درباره اونا هم در ادامه بحث کردیم :D[/nb] دلیل این امر چیه؟ چرا بعضی موقعیت‌ها رو یادمون میمونه ولی بعضی‌ها رو نه؟ به نظرتون خاطره‌های بد بیشتر میمونن یا خاطره‌های خوب؟


۲. خاطرات بد میتونن آزار دهنده باشن. مثلاً سربازی که توی حنگ شرکت کرده همیشه خاطره بد این جنگ رو با خودش نگه میداره. + تا حالا شده بخواین یه خاطره خوب رو همیشه نگه دارین؟ :D به نظرتون راهی برای از بین بردن کامل خاطرات بد از دهن و یا نگه داشتن و ذخیره کردن خاطرات خوب یه جایی بیرون مغز وجود داره؟ اصلاً اگر این کار امکان پذیر باشه، به نظرتون کار درستیه؟! آیا حذف قسمتی از هویت فرد محسوب میشه؟

این بحث ادامه دارد.. این تازه شروعشه
درود

1-تو این مورد میتونیم ذهنمون رو به رم و حافظه ی کامپیوتر تشبیه کنیم.
یسری اطلاعات روزانه هستن که برای ما مثله این میمونه که روی rom ذخیره میشن و با ریستارت پاک میشن
رنگ لباسایی که تو مغازه دیدین،نوع بستنی یه آقا کچولو که دست مامانشو گرفته،صدای دستگاه های کاراه های فنی و ...
این خاطرات خیلی سریع از ذهن آدما میره بیرون چون مغز هیچ پیامی از طرف شما دریافت نکرده که بگه :این خاطرات مهم هستن،ذخیره شود.همونجوری که میدونین این امر برمیگرده به حافظه ی کوتاه مدت افراد و اگه برای خودتون یادآوردی ساده نکنین هم فردا یادتون میره.
اینکه خاطرات بد بیشتر میمونن یا خاطرات خوب بر میگرده به ضمیر ناخودآگاه فرد که چه نوع خاطراتی رو ملکه ی ذهنش کرده فرد.
من خودم یه خاطره ی بد دارم که مربوط میشه به وقتی که تازه راه رفتن یاد گرفتم
اونم اینه که وقتی رفتم روستای پدریم،مامان بزرگ و بابابزرگم تا دیدن من راه میرم ذوق کردن و برام بوقلمون کشتن،موقع سر بریدن اون زبون بسته هم خوناش ریخت رو من
میدونم که تا زنده هستم هم این خاطره یادم میمونه.
افرادی هم هستن که تو زندگیشون خیلی متحرک و با نشاط هستن
این افرد معمولا خاطرات خوب رو ملکه ذهنشون میکنن.
افرادی هم هتن که دارای اراده ی بسیار قویی هستن،اونا میان و خاطرات بد رو ملکه قرار میدن تا از اون درس بگییرن.
ورزشکارا نمونه ی بارز این مثال هستن
کسی که با تصادف مجروح میشه و از یه مسابقه ی حیاتی جا میمونه یا تو فیتال مجروح میشه
این خاطره رو ملکه قرار میده تا دوباره دچار این مشکل نشه.
آهان یه چیز دیگه که الان یادم اومدش
داشتم منابع انگلیسی رو چک میکرم که به متقابل بودن این امر با استرس رسیدم.
استرس معمولا طرفدار خاطرات بد هستش.



2-من معمولا خاطرات خوبم رو نگه میدارم :-"
برای از بین خاطرات هم روش های جدیدی ابداع شدن که معروف ترین اونها هیپنوتیزم هستش.
روش کار هیپنوتیزم رو بلد نیستم ولی علمی اثبات شده هستش.
بیرون مغز منظورت رو کاغذ و نوار و اینا هستش؟ :-?
این که یسری خاطرات رو پاک کنیم به اراده ی طرف بستگی داره که بخواد یا نخواد
اگه طرف با سانحه ای حافظشو از دست بده به مرور زمان و یادآوردی برخی وقایع آشنا معمولا احتمال برگشتن حافظه هستش.
هویت فرد رو من (اعمالی که فرد در گذشته انجام داده) تعریف میکنم نه (خاطرات وی از گذشته) و از نظر من پاک کردن هویت نیستش و اشکالی نداره.
عقاید و نظرات متفاوت و قابل احترام هستن.امیدوارم توهینی نشده باشه
 

elnaz.A

النــاز
ارسال‌ها
51
امتیاز
1,188
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات و حافظه

+ به نظرم چیزی که باعث میشه یه زمان یا موقعیتی رو یادمون بمونه اهمیت اون برای خود ماست یعنی چقدر تونسته باشه روی ما تاثیر گذاشته باشه که ما توی همون لحظه یا مدت کوتاهی بعدش به حرفایی که شنیدیم یا چیزایی که دیدیم فکر کنیم. فکر کنم بعدا هم از طریق همون فکرا و تاثیرات یادمون میاد خاطراتمون رو؛ حالا چه خوب باشن چه بد!

به نظرم خوب و بد بودنشون هم بستگی به دید خود آدم داره؛ مهم اینه که چه موضوعاتی بتونه تاثیر بذاره :-?

+ خاطرات ما چه خوب باشن چه بد باعث میشن با توجه به تجربه هامون یه رفتارایی داشته باشیم تو آینده؛ نسبتا همه ما هم از خاطرات بد فرار میکنیم اما برای فراموش کردن خاطرات بد نباید سعی کنیم اونا رو از خاطر ببریم. باید هربار که لازم شد بهشون فکر کنیم ولی سعی کنیم هربار زمانشو کمتر کنیم تا خود به خود این عقده و مسئله برامون حل بشه و به صورت گره و موضوعی حل نشده باقی نمونه. باید بذاریم کم کم اهمیتش رو از دست بده. همین روش هیپنوتیزم هم که گفتند اول باعث میشه خاطرات رو یادمون بیاد و بعد فراموشش کنیم.

+ من فکر میکنم خاطرات از اونجایی که با توجه به اهمیتشون شکل گرفتند جزو ارزش های هرکدوم از ما حساب میشن؛ ارزش های یک انسان هم قسمتی از هویتش رو میسازند طبق این حذف قسمتی از خاطرات که بخشی از ارزش هاست و ارزش ها هم بخشی از هویت تغییر آنچنانی ای توی هویت ایجاد نکنه. تا اونجا که من میدونم حذف خاطرات وقتی با حذف هویت همراهه که فرد فراموشی مطلق بگیره یعنی حتی اسم و خانوادش و اینا هم یادش نیاد.
 

...roze...

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
307
امتیاز
1,370
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
پاسخ : خاطرات و حافظه

من با این قضیه که همه چیزایی که می بینیم با می شنویم یکجایی از مغزمون ثبت می شه کاملا موافقم...
مثبن تا به حال شده یه اسمی رو تو بیداری یادم نمی اومده اما تو خواب اسمرو چند بار شنیدم ، خوب خواب ها هم از مغز می یان دیگه... :D
 

Flosi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
81
امتیاز
541
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
تهران
پاسخ : خاطراتی که می مونن

خب به نظر من ، خاطراتي كه حس خيلي قوي رو پشتش داره ، توي ذهن آدما ميمونه. حتا اگر احمقانه به نظر بياد. مثلاً يكي از فاميلامون بچه كه بوده ، ميره توي يه باغچه ي پر از گل مهد كودكشون . بعد باغبونه مياد دعواش مي كنه و مجبورش ميكنه بره بيرون! :))هربار مياد خونمون اينو تعريف ميكنه .
خيلي مسخرست ولي ممكنه براي اون تاثير زيادي داشته باشه. :D
اينم بگم كه معمولا اين خاطرات توي ذهن بچه ها بيشتر اتفاق مي افته چون چيز هاي كوچيك در نگاه بچه ها بزرگتر جلوه ميكنه و ذهنشونو مشغول ميكنه . :-?
 

سپیده.

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
871
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان3
شهر
شهر _آدم های _افسرده.
پاسخ : خاطراتی که می مونن

به نقل از نسترنّگار :
خاطرات بخش مهمی از زندگی و هویت یک فرد رو میسازن. این‌جا میخوایم این دو مورد رو بررسی کنیم:

۱. همه آدما تعداد زیادی خاطره خوب و بد دارن ولی هیچ کس همه خاطراتش رو یادش نمیمونه[nb]البته درست نیست که بگیم هیچ کس؛ تعداد انگشت شماری مورد تا الان گزارش شدن که همه صحنه‌های زندگیشون رو، کامل و دقیق یادشون میمونه. شاید درباره اونا هم در ادامه بحث کردیم :D[/nb] دلیل این امر چیه؟ چرا بعضی موقعیت‌ها رو یادمون میمونه ولی بعضی‌ها رو نه؟ به نظرتون خاطره‌های بد بیشتر میمونن یا خاطره‌های خوب؟


۲. خاطرات بد میتونن آزار دهنده باشن. مثلاً سربازی که توی حنگ شرکت کرده همیشه خاطره بد این جنگ رو با خودش نگه میداره. + تا حالا شده بخواین یه خاطره خوب رو همیشه نگه دارین؟ :D به نظرتون راهی برای از بین بردن کامل خاطرات بد از دهن و یا نگه داشتن و ذخیره کردن خاطرات خوب یه جایی بیرون مغز وجود داره؟ اصلاً اگر این کار امکان پذیر باشه، به نظرتون کار درستیه؟! آیا حذف قسمتی از هویت فرد محسوب میشه؟

این بحث ادامه دارد.. این تازه شروعشه
با حرف ِمهران مخالفم، بنظرم مغز هیچوقت داده ایُ از دست نمیده،چون اگه قرار باشه از دست بده شما با دوباره قرار گرفتن ِتوی اون موقعیت(بعد از مدت زمان ِنه چندان طولانی) نمی تونید احساس کنیدی تکراریه درر صورتی که همچین احساسی خواهید کرد،
و از طرفی،ممکنه شما از خاطره ای تجربه ای کسب کردید که بر اساس اون عمل میکنید و حالا فراموشش کردید[nb]مثل اولین تجربه ِی راه رفتن[/nb]،خاطره یادتون نیست پس چطور از داده هاش استفاده میکنید؟ ینی تجربه رو حفظ کردید؟ این اشتباهه چون مغز ِما با این فرآیند کار نمیکنه، بلکه با حفظ ِخاطره نتیجه رو هم نگه میداره.

در واقع مغز ِما هیچ خاطره ایُ از دست نمیده،و فقط انتقال از حافظه بلند مدت به کوتاه مدته که به شما این احساسُ میده که یادتون رفته.(شایدم برعکس حتی :-")
و البته اینکه چی یادتون میمونه به محرک بستگی داره.(اینکه آیا محرکی هست که اطلاعات ِشما رو به حافظه در دسترستون بیاره.)
درباره ِی اینکه چطور میشه خاطرات ِبدُ حذف کرد هم باید بگم که توی اخبار علمی دیدم که میگفت با خوابوندن ِافرادی در محلول ِغلیظ ِ آب نمک تونستن اینکارُ بکنن، البته جزئیات ِدقیق و چگونگیشُ نمیدونم.
 

كياناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
719
امتیاز
3,450
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان ۱
شهر
اصفهـان
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : خاطراتی که می مونن

با حرفه سپيده كه ميگه خاطرات هيچوقت پاك نميشن و ما داريم نتايج و پيامد هاشونو تو زندگيمون مي بينيم موافقم.
پس چرا بعضي خاطرات يادمون ميمونه بعضي از يادمون ميره؟!
شايد دليلش اهميت اون اتفاقي باشه كه تبديل به خاطره شده.اهميت بيشتر خاطره ماندگارتر...اما اگه اهميت خيلي كمي داشته باشه،پس خاطره هم كم رنگ تر و بي ارزش تره و نتايجشم كم رنگ تر>پس شايد بشه گفت در اين صورت"به اصطلاح" خاطره از يادمون ميره در صورتي كه با قرار گرفتن در شرايط مشابه،يه جور حسه اشنايي بهمون دست ميده كه نميتونيم دركش كنيم و گيج ميشيم.بنا بر اين اگه محرك خاطره اي اهميت بيشتري داشته باشه در نتيجه خاطره هم پر ارزش تره و يادمون ميمونه،حالا چه خوب چه بد.
براي ياداوري خاطرات خوب و كمرنگ تر كردن خاطرات بد،با توجه به حرفايي كه بالا زدم پس بايد به اونا از نظر ارزش و اهميت يه جايگاهي بديم.
 

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,916
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : خاطراتی که می مونن

بدن ما به شدت صرفه جوست، برای همین اولویت بندی میکنه برای کارهاش. مثلا وقتی از یک عضله استفاده نمیکنیم دیگه تغذیش نمیکنه و تحلیل میره . در مورد اطلاعات ورودی هم وضع به همین صورت هست. در واقع من همیشه وقتی تو خیابون راه میرم رنگ همه ی ماشین ها،پلاک اون ها[nb]و خیلی چیزهای دیگه مثل اینکه یاد گرفتم حساب کنم این اعداد اول هستن یا نه،جذرشون چند میشه،باقیمانده ی تقسیمشون بر هفت چند هست.... . شاید این بنظر عجیب بیاد اما یک بیماری خاص هست که فرد توانایی ایگنور رو از دست میده و همه ی اینکارارو میکنه،اما اینطور افراد دیگه قادر به برآوردن نیاز های اولیشون نیستن و به نوعی از حجم اطلاعات مغز کلافه میشه.[/nb]، اسم مغازه ها،محصولات پشت ویترین اون ها و... میبینم ودر چشم من تصویر تشکیل میدن ؛ اما مغز حاضر به پذیرش همه ی این اطلاعات نیست و میخاد با صرف انرژی کم بهترین کارایی لازم رو داشته باشه (بخصوص در مغز که حدود 25% انرژی بدن رو به خودش اختصاص میده قضیه پر اهمیت تر میشه.) بنابر این بیشتر از اون که دریافت کنه ایگنور میکنه و حد زیادی از اطلاعات ورودی ایگنور میشن.
مسیر های ارتباطی نرون ها و تشکیل مسیر های جدید یا بعضا تسهیل بعضی مسیر های ارتباطی باعث یادگیری میشه (گرچه هنوز کاملا ماهیت حافظه مشخص نیست) هر چقدر حواس بیشتری درگیری داشته باشه یا دفعات بیشتری تکرار بشه این راه های ارتباطی قوی تر شکل میگیرند و یادآوری هم سریعتر اتفاق می افته. فرآیند یادگیری برمیگرده به هیپوکامپ.
گاهی ما خودمون یک چیز رو برای سپردن صحیح تر که منجر به یادآوری بهتر بشه تکرار میکنیم، گاهی هم مغز این رو بصورت غیر ارادی انجام میده؛ مثلا در خواب بعضی خاطرات باز دوباره تکرار میشن تا مسیر بین نورونی رو تسهیل کنند.
در حقیقت میگن نورون دارای یکسری میله[nb]میل های دندریتی[/nb] هاست. میله های باریک و ظریف و میله های قارچی شکل.
میل های باریک و ظریف مدام در حال تغییر شکل و ارتباط با دیگر نورون ها هستن و تمایل به تغییر دارند، باریک بودن و شاخه ای بودن باعث میشه پایانه ی کوچکتری هم برای ارتباط و ترشح انتقال دهنده های عصبی داشته باشن. فک کنم این همون هست که ازش به عنوان حافظه ی کوتاه مدت یاد میشه.
اما میله ها ی باریک بعد از یادگیری و تکرار پیام یادگیری برای تسهیل ارتباط و افزایش سطح ترشحات با توجه به مسائلی که گفتیم بالغ میشن و سطح ارتباط افزایش حجم میده و شکل قارچی مانندی به خودش میگیره . میله های قارچی ارتباطات پایدار و استواری دارند؛ نورون های همکار و یار خودشون رو تغییر نمیدن و مایل به تغییر نیستن. در واقع حافظه ی بلند مدت هستند.
برای درک بهتر این تصویر رو نگاه کنید:
kyljbkipdxgppeah19.jpg

الان A یک چیز تو مایه های باریک و ظریف هست، و B یک چیز تو مایه های قارچی شکل البته تصویر درست نیست.

میله های قارچی به ما در یادآوری کمک میکنند.
اما خاطرات آزار دهنده تاثیر بیشتری دارند [nb]تعداد تشکیل میله های قارچی شکل در بعد از شرایط بد و استرس بیشتر شده.[/nb] و باعث تشکیل میله های قارچی شکل می شن؛ پس تشکیل میل های قارچی شکل همیشه خوب نیست.
همیشه در مغز ما در ایجاد تعادلی نسبی در میله ها کوشیده میشه و اینکه چه چیز فراموش بشه و چه چیز به خاطر سپرده بشه و ...
حوادث استرس آور و آزار دهنده بهتره که هرچه رودتر فراموش بشند چون میل های قارچی شکل اون ها سلامت روحی و روانی رو بهم میزنند.
بررسی ها نشون میده که مغز ما در مقابل با استرس بعد از استرس یا حوادث آزار دهنده شروع می کنه و به نحوی باعث کاهش میله های قارچی شکل تشکیل شده می شه و کم کم فراموش از اون حاصل می کنه.
در واقع بعد از تحقیقات مشخص شد که مغز برای اینکار پروتئین لیپوکالین2 [nb]بعد این مطلب رو بخونید[/nb] رو ترشح می کند چون در افراد که حادثه ی بد و یک اتفاق استرس زا پیش اومده به نحو زیادی این ماده افزایش پیدا کرده و مشخص شد که وقتی لیپوکالین به مغز وارد بشه شروع به از دست دادن تدریجی میله های خاطرات یا همون میله های قارچی و بالغ میکنه.
این ها نتایج یک تحقیق روی یک سری موش بودن که دکتر پاولاک و تیم تحقیقاتیشون از دانشگاه لایسستر روی یکسری موش انجام دادند.

+ در مورد سربازان بعد از جنک یک نوع بیماری هست بنام PSTD که تو این پســت راجبش توضیح دادم.
 

bl0ker

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
429
امتیاز
1,051
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب شیراز
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
91
مدال المپیاد
برنز المپیاد زیست سال 90
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
زیست شناسی
پاسخ : خاطراتی که می مونن

در مورد عارضه PTSD که اگه بخوام ساده بگم میشه : « تو میری تو یه مغازه، اونجا تیراندازی میشه و فرضا جلو چشات مغز برادر یا خواهرت پخش میشه رو زمین ! ... » و الان که اینجا نشستی و اینو داری می خونی هیچ حسی نسبت بهش نداری. صرفا مثل یک صحنه فیلم برات می مونه، اما خب شنیدن کی بود مانند دیدن!

گندم توضیحات خوبی داد - من یکم گسترشش میدم - بچه های قدیمی تر می دونن من وختایی که تایمم آزاد میشه و پست می دم، بیشتر عادت دارم یکم خود بحثا رو باز کنم تا که اطلاعات بیشتری رو به تاپیک تزریق کنم .. و در واقع اینطوری سعی می کنم بیشتر نقش مکملو داشته باشم.

و این روش های درمانی PTSD هم چون بحث نسبتا جدیدیه که در مورد خود محتوای حافظه و دست بردن در اون صحبت می کنه به نظرم خوب اومد که یکم بیشتر شکافته شه. و از طرفی توی ایران هم اخیرا کارهایی روش شده و راحت میشه ایده هاش رو گسترش داد.


+ یکی از نکات PTSD اینه که در افراد کم سن با شدت و عمق بیشتری ایجاد میشه و اثرات پایدارتری رو به جا می زاره. که شاید یه مسئله خیلی بدیهی هم به نظر برسه چون می گی خب « بچه هس، میبینه روش اثر می زاره » اما خب روی پایه های عصبی همچین تفاوتی خیلی بحثه.


+ تا به حال ( تا اونجایی که من اطلاع دارم ) کاری که در مورد PTSD شده مربوط به تحقیقات پس از حادثه بوده. که خب منطقیه دیگه؛ اصلا اسم این عارضه هم هست اختلالات تنشی پس از حادثه ! نه قبل از اون

و حالا ایده ای که میشه مطرح کرد اینه که آیا قرار گرفتن توی موقعیت های مجازی ( یعنی همون تخیلی و فیلم ) قبل از بروز یه حادثه، می تونه به آمادگی فرد کمک کنه و مشکلات استرسی که ممکنه برای فرد بعدا پیش بیاد رو تقلیل بده ؟ یا که عملا در دو حالت فرقی نمی کنه ؟

و مثلا میشه اینو تا مرحله کاربرد برای سرباز های جنگی هم به عنوان دوره های آمادگی روحی قبل از جنگ با قرار گرفتن توی واقعیت مجازی پیش برد.
( چیزی که شاید مثل یه واکسن روحی برای فرد باشه ! )



+ سوال دیگه ای که میشه مطرح کرد اینه که اصلا چی میشه که قرار گرفتن در یه وضعیت مجازی از حوادث ( مثل همون فیلم یا تخیل یه صحنه ناجور) تاثیر بد یه حادثه واقعی رو نداره ؟

( با توجه به این نکته که اخیرا کشف شده هیپوکامپ، علاوه بر کار اصلی اش که ذخیره سازی اطلاعات هست، نقش اصلی رو در رویا پردازی و تخیل ذهنی ایفا می کنه )

اینکه دقیقا مغز چطور یه داده واقعی و یه داده مجازی رو تعریف می کنه و بین شون تفاوت قائل می شه خیلی مهمه. به عبارتی اینکه ببینیم تفاوت یه داده واقعی که روی حافظه ذخیره شده با یه داده مجازی و تخیلی ( که باز هم روی حافظه ذخیره شده ) در چیه؛ ما رو به این سمت می بره که از مسیر این سوژه فرعی، حالا بیایم بطور عمومی بررسی کنیم که اصلا محتوای حافظه چطور در مغز کد میشه ؟


.. خب روش درمانی این قضیه هم داستان مفصلی داره[nb]که اصن اول پست زدم که اونو تعریف کنم، حرفم زیاد شد ![/nb] که احتمالا بعدا توی یه پست توی Discovery News شرح اش می دم.

+ و حالا همین روش درمانی که دارم می گم رو [nb]که یه جورایی مثه پاک کردن حافظه می مونه - به پست گندم مراجعه کنین [/nb] فقط روی همین عارضه PTSD تست کردن. اینو شخصا از دکتر رشید پور که پیشگام این تحقیق توی ایران هم هست پرسیدم. هنوز هیچ کاری با این متد روی بیماری های دیگه ای مثل وسواس و افکار مزاحم نشده ! ( یعنی پاک کردن افکار مزاحم یا رفتارهای وسواسی )


شما هم سوالای بیشتری اضافه کنین. سوالی که به ذهنتون میرسه رو بپرسین. همین مسیر رو فعلا روی این داشته باشیم و گسترشش بدین تا کم کم به مباحث دیگه .. عارضه های دیگه از حافظه [nb] بعضی وقتا اگه توی تاپیک یه بحث جزئی رو یه موضوع عمیق شه و ادامه پیدا کنه، ممکنه که اصلا تفکیک شه و مستقلا یه تاپیک جدا شه[/nb] ... و تئوری هایی که در مورد کد شدن اطلاعات در حافظه هست لینکش بدیم. خب موفق باشین، ممنان !
 

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,916
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : خاطراتی که می مونن

خاطرات بخش مهمی از زندگی و هویت یک فرد رو میسازن. آیا پاک شدن این خاطرات یعنی پاک شدن بخشی از چیستی فرد؟!

آیا فناوری به جایی می رسه که بشه خاطرات رو روی فلش مموری ها ذخیره کرد و در این صورت آیا می شه به عمر جاودان دست پیدا کرد جوری که دیگه همیشه هویت فرد حفظ بشه حتی اگه بدنش عوض بشه؟!
از پدرتون بخواین تا مثلا یک خاطره که از کودکی مثلا 4یا 5 سالگیش یا روز اول مدرسه یا ... رو به یاد بیاره ، چیزی که به وضوح به یاد می آره ، چیزی که حسش کنه یا میبینش یا حتی شاید میتونه بوش کنه.اونطور که انگار واقعا اونجا بوده، چون واقعا اونجا بوده دیگه؟! در غیر اینصورت چطور میتونه اونرو به یاد بیاره؟!
ولی مسئله ی عجیب اینجاست که اونجا نبوده.!!!!حتی یکی از اتم های فعلی بدن در زمان آن اتفاق جزو بدنش نبوده! در واقع این رو تشبیه کردن که تپه ی شن متحرک داخل صحراست، این تپه ها جا به جا می شند ؛ چیزی در حدود 17 متر در سال، در واقع باد شن های جدید رو به سمت هلال تپه حرکت میده و اون هارو به شن ها قبلی عوض میکنه. این جا هم همین اتفاق می افته، ماده از جایی به جای دیگر حرکت میکند و بطور گذرا گرد هم می آید تا بشود شما یا پدرتون؛ بنابراین؛ شما چیزی نیستید که از اون ساخته شده اید!(همون قضیه ی هر هفت هشت سال بدن کاملا نسبت به هفته هشت سال قبلش رفرش شده)
روز دوشنبه وقتی داشتیم تو کلاس با هم حرف میزدیم دوستم از مستندی گفت که دیروز تلویزیون دولتی گذاشته بود که در مئرد فیزیک کوانتوم بوده، بقولی از اون مستند های جالب(که البته خرج زیادی هم داره، مثلا برای یک قسمتش میگفت یک کیف رو فرستادن قطب شمال و یکی رو فرانسه تا مثلا یک مطلب رو توضیح بدن) در کل فک میکنم که میگفت که اون مستند از یه چیزی میگفتش که انجام شده و طی یک پروژه ی عظیم ئ پرخرج موفق به انتقال یک سکه شدن(فک کنم بهش میگن انتقال الکترونی یا چیزی شبیهش) ینی ما یک سکه رو میفرستم جای دیگه،اما میدونید مشکل اینکار اینه که ما سکه رو منتقل نمیکنیم، در واقع ما در فرستنده این سکه رو نابود میکنیم و از طریق اطلاعات ارسالیش یک جای دیگه در گیرنده اون رو میسازیم، بعد من گفتم که من فک نکنم بخوام امتحانش کنم :-" (اینجا دوستم گفت مستند رو دیدی؟! آخه اونم همینو گفت ;)) )
اما بعد من به این فک کردم که چرا این حرف رو زدم :-? اینجا چه اتفاقی برام خواهد افتاد؟؟ و وقتی کنفرانسی از تد رو با سخنرانی داوکینز(Queerer than we can suppose: the strangeness of science) دیروز دیدم که مطلبی که در بالا آوردم با دخل و تصرف از اون هست که داشت به نقل از یکی دیگه میگفت برام خیلی جالب تر شد، و وقتی که از فیلمی یادم اومد که حدود سه یا چهار سال پیش دیدم جالب ترش کرد برام؛ این فیلم راجب یک گروه محقق بود که میخاستن یک کاری با الکتریسیته بکنن و بعد متوجه شدن که این دستگاه در حقیقت اونی که میخاستن رو انجام نمیده اما کاری جالب تر میکنه و در واقع از هرچی داخلش باشه کپی میگیره، بعد اون کسی رو دستگاه سرمایه گذاری کرد یه چیزی بنظرش رسید و مثلا یک شعبده باز تو شهر بود که با برادر دوقلوش مثلا دستشون رو قطع کرده بودن پنهانی زنذگی میکردن که کسی نفهمه اینا دوتان و بعد یک شعبده مبکرد که یک نفره و بعد منتقل میشه ، بعد این سرمایه گذار در حقیقت متوجه شد که دقیقا به چنین چیزی تقریبا دست پیدا کرده و در واقع رفته بود بود تو دستگاه و بعد خود اصلشو کشته بود و هربار اصلی کشته میشد و بعد میفتاد تو یک ظرف و خفه میشد و میمرد و کپی جدید ازش ساخته میشد البته فقط یک فیلم بود.
در واقع من فک میکنم اطلاعات مهم تر هستن و خوب که فک میکنم حاضرم از این انتقال دهنده ی الکترونی استفاده کنم.
بنابراین من فکر میکنم هویت فرد رو اطلاعات تشکیل میدن نه صرف بدنش که اگه عوض بشه اتفاق خاصی بیفته.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #11

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,064
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : خاطراتی که می مونن

سؤال:


مغز کدوم خاطره‌ها رو نگه می‌داره؟ چه عواملی باعث می‌شن که یک خاطرۀ مشخص برای مدّت طولانی توی ذهن ما بمونه ولی بقیۀ خاطره‌ها پاک بشن؟
 
بالا