جواد - ۹۴۶۲

[ashitaka]

به نام خدا

با سلام

به هر فيلم يك نمره مي دم از 1 تا 10 . هم چنين هيچ طبقه بندي خاصي وجود نداره .​

1/ Alien :
ridley scott

2/ avatar :
james cameron

3/ 12 Angry Men ‌:
Sidney Lumet

4/ The Shawshank Redemption :
frank darabont

5/ princess mononoke :
hayao miyazaki

6/inception :
Christopher Nolan

7/ the walking dead :
frank darabont

8/ war horse :
steven spillberg

9/ magnolia:
Paul Thomas Anderson

10/ pi :
Darren Aronofsky

11/ 3:10 to Yuma (2007) :
James Mangold

12/ 2001 space odyssey :
stanley kubrick

13 / contact 1997 :
robert zemekis

14/ ikiru :
akira korosawa 1952

15 /seventh seal :
ingmar bergman 1957

16/ my neighbor totoro :
hayao miyazaki

17/ Nausicaa of the valley of the wind :
hayao miyazaki

18/ Howls moving castle:
hayao miyazaki

19/ taxi driver :
martin scorsese

20/ avengers
Joss Whedon

21/ A beautiful mind
Ron Howard

22/ The Intouchables
Olivier Nakache

23/The shining
Stanley Kubrick

24/ yujimbo : akira korosawa

25/ dark knight rises : Christopher Nolan

26/ beasts of southern wild :

فيلم هايي كه اميد به ديدن آنها دارم :

1- pacific rim
2- after earth
3. gravity

 

[ashitaka]

smjty - 9462 فيلم contact

به نام خدا​

contact 1997​

خوب با سلام . در اينجا با يك فيلم زيبا به ساخته شده از روي رماني كارل ساگان به كارگرداني رابرت زمكيس با شما هستيم . اين كارگردان بار ها با فيلم ها و انيميشن هاي خود من رو متحير كرده مثلا : فرست گامپ ،‌ دور افتاده ، سرود كريسمس و ... ، تقريبا همه فيلمهاش عالين . اما نكته خاص اين فيلم اينه كه به موضوعات مورد علاقه من پرداخته . خوب ابتدا به داستان فيلم مي پردازيم : جودي فاستر در نقش دكتر آروي در كودكي علاقه شديدي به پدر خود و ستارگان داشته و او را از دست داده ، حالا يك منجم شده و به جستجو فضاي پهناور براي موجودات بيگانه پرداخته ، و خوب بالاخره موفق ميشه ... و اينجاست كه يك داستان جهاني شروع ميشه . تمام كره زمين با يك تجربه جديد و زيبا مواجه شده اند . موجودات فضايي انسان ها رو به ملاقات دعوت كرده اند و وسيله اين ملاقات رو هم فراهم كرده اند . افراد با طرز فكر هاي مختلف يا موافق اين ملاقات يا مخالف هستند . و بعد از اينكه دكتر آروي با سوالات زيادي كه در مورد همه چي ، در ذهن خود دارد با بيگانه ملاقات كرده و او را در قيافه پدر خود مي يابد و از او در مورد اين سوالات مي پرسد . بيگانه او را به صبر دعوت مي كند ! در اين مورد صبر چيز خوبيست . اگر بيگانه همه علم را در يك لحظه به ما ياد بدهد آنوقت زندگي بسيار بي معني ميشد ! اما اگر درست مثل راهي كه تاكنون هزاران سال است از سقراط گرفته تا نيوتون پيموده ايم ، همين راه را ادامه دهيم آنگاه تلاش ما معني پيدا مي كند . جالب اينست كه بيگانه همه اينها رو قدم اول خطاب مي كند !

3 نكته از فيلم كه من از آنها خوشم نيامد :

- چرا آخر فيلم دكتر آروي به خدا ايمان نياورد ؟!
- چرا ملاقات اينقدر كوتاه بود ؟!
- چرا مردم حرف هاي او را در مورد صورت گرفتن ملاقات باورد نكرده و به او اتهام دروغ گويي زدند ؟
- آخر چرا ؟

 

[ashitaka]

smjty - 9462 فيلم زيستن

به نام خدا

زيستن : فيلمي از آكيراكوروساوا 1952​

اين تابستون كمي رفتم به سمت فيلم هاي كلاسيك ، دليلي خاصي هم البته نداشت ، و حالا كه تابستون تمام شده اونها رو به شما معرفي مي كنم .
داستان : اين فيلم از داستان ساده اما زيبايي برخوردار است ، داستاني كه اقلب زياد شنيده ايد ! پيرمردي در اداره روابط عمومي شهرداري رئيس است و تمام عمر خود را بدون هدف به كار مشغول بوده . حالا مطلع مي شود كه سرطان معده دارد و 6 ماه بيشتر زنده نيست ! بعد تصميم مي گيرد از اين زندگي روزمره دست بكشد و در اين مدت باقي مانده حقيقت زندگي خويش را درك كند . . .
نكات جالب فيلم :
اين فيلم كارگرداني فوق العاده اي داشت كه البته از نام كارگردان آن پيداست ، هم چنين روايت داستان به سبك اين فيلم رو من در هيچ جايي نديده بودم :هنوز نصفي از 6 ماه فرصت شخصيت اصلي فيلم بيشتر نگذشته كه يهويي فيلم 3 ماه به جلو مي پرد و مي رود به مراسم ختم شخصيت اصلي ! در اينجا با خودتان مي گوييد : چه فيلم مسخره اي ! ولي وقتي اتفاق افتاده در اين 3 ماه گذشته را از طريق فلش بك هايي زيبا و بجا توسط افراد حاضر در مراسم مي شنويد ، در آخر فيلم بسيار راضي خواهيد بود . هم چنين يكي از نكات جالب ديگر اين فيلم اينه كه نشون ميده چقدر اداره هاي ژاپن شبيه ايران ! همچنين بعضي آداب و رسوم مراسم ختمشون .
نكات منفي فيلم :
تنها نكته منفي فيلم كسالت آور بودنش ، كه البته در زمان خود اكران فيلم يعني سال 1952 به اين صورت نبوده ، و الان با روحيه ما سازگار نيست . كه البته در پايان فيلم همه كسالت ها رو فراموش خواهيد كرد ، اما دوجا هست كه از فيلم واقعا خسته مي شويد .
سخن پاياني :
در كل فيلم بسيار زيبايي بود كه در سينما مدرن امروزي همچين چيزي تكرار نخواهد شد . مسيري كه شخصيت فيلم براي يافتن حقيقت زندگي طي ميكند در ابتدا با يك سقوط و به بيراهه رفتن همراهه اما بعد متوجه مي شود كه چيزي بزرگتر از لذت هاي دنيوي است كه مي تواند در اين دنيا از آن برخوردار شود . در كل ، تماشاي اين فيلم رو به شما پيشنهاد مي كنم !

 

[ashitaka]

smjty - 9462 فيلم : مهر هفتم

به نام خدا​

The seventh seal ، يا ، مهر هفتم ، فيلمي از اينگمار برگمن1957​

با سلام
دليل اينكه من به سراغ اين فيلم رفتم اين ها بودند : 1. امتياز بالا در imdb 2. پوستر بسيار زيبا و هنري فيلم 3. همچنين ديدن عبارت : "مردي با مرگ شطرنج بازي مي كن "
قطعا فيلمي با اين امتياز كه به خودش جرات داده در مورد مرگ صحبت كند بايد فيلم زيبايي باشد ... به هر حال به سراغ اين فيلم رفتم و با توجه به تعريفاتي كه از كارگردانش خواندم ، اشتياقم بيشتر شد . در نهايت اونو دانلود كردم و ديدم !‌ و حال مي خواهم در مورد آن با شما صحبت كنم . ولي صحبت كردن در مورد اين فيلم كمي برايم سخت است ، چون احساس مي كنم ممكن است اون معناي اصلي و عميقي كه اينگمار برگمن ( كافيست در گوگل سرچ كنيد : " معناگرا ترين كارگردان تاريخ ! " ) در نظر داشته رو نفهميده باشم و با يك ديد سطحي صحبت كنم ، اما باز با همين ديد سطحي ، احساس مي كنم فكر بسياري رو در اين فيلم شاهد بودم . از اون تيتراژ زيباي ابتدايي كه بعدا در فيلم "توت فرنگي هاي وحشي" ، از همين كارگردان ، شاهد اون بودم ، گرفته تا وقتي كه در سكانس هاي نهايي ، در شام آخر شواليه ، كنجكاو ، پر هيبت و جسور ما ، ناگهان همه افراد يكي يكي به عقب برگشته و مرگ رو در مقابل خودشون مي بينينند ، سراسر هنر قابل مشاهده بود . دوباره تكرار مي كنم ، اون سكانسي كه همه يكي يكي به عقب نگاه مي كنند فوق العاده بود ! ! !
داستان شخصيت بسيار دارد ! از شواليه گرفته كه با مرگ روبرو ميشود و به او پيشنهاد شطرنج بازي كردن مي دهد ( و به همين طريق از او براي زنده ماندن فرصت مي گيرد )، تا ، مرد دلقك بازيگري كه از شانس بدش چشم برزخي دارد ومي تواند ارواح ، افراد مقدس و ... كه از ديد بقيه پنهان هستند رو ببينه ، همه و همه مي توانند شخصيت اصلي فيلم محسوب شوند ! شواليه بعد از اينكه از مرگ مهلت مي گيرد به سراغ شناخت خداوند مي رود و به هر دري ميزند تا در اين دنياي پر از مصيبت و پر از طاعون ايمانش به خدا حفظ بشه ، حتي قصد دارد تا شيطان را بيابد و از او در مورد خدا بپرسد !

بر عكس فيلم قبلي ، اين فيلم اصلا كسالت آور نبود ! اين فيلم از نظر من يك شاهكار به تمام معنا بود .

يك نكته جالب براي افرادي كه فيلم نه چندان جالب ، extremely loud and incredibly close ،‌رو ديدند ! : بازيگر پيرمرد كر و لال در اين فيلم همان شواليه خودمان هست ! مي بينيد گذر زمان با آدم چه مي كند !

در آخر اين متن ديدن اين فيلم رو به همه كسايي كه از سينما نه به عنوان تفريح ، بلكه به عنوان وسيله اي براي بالا رفتن درك و ايمانشون استفاده مي كنند توصيه مي كنم ، البته من اينشكلي نيستما !

 

[ashitaka]

پاسخ : smjty - 9462

به نام خداوند بخشنده مهربان​

بررسي فيلم : prometheus ساخته ردلي اسكات ،‌ محصول سال 2012

امسال من به شخصه براي اين فيلم انتظار كشيدم و خدا رو شكر پاسخ انتظار من تا حدي براورده شد ، فيلمي خوش ساخت ، با داستان عالي ، كه پتانسيل شاهكار شدن را داشت ولي نشد ! ردلي اسكات اين موضوع را تبديل به سبكي مخصوص به خودش كرده ! سياره اي عجيب ، خاكستري ، با علائم حيات ! موجب بدبختي يكسري فضانورد كه به اميد حل بزرگترين سوال زندگيشان به آنجا رفته اند مي شود ! داستان اين فيلم برعكس آنچه شما فكر مي كنيد منكر خداوند نيست ،‌ بلكه يك سري چيز هاي قبول شده براي ما و دين ما( واسطه هاي آفرينش ) رو عوض مي كنه ، همانطور كه خود شخصيت اصلي هم تا آخر فيلم ايمان خودش رو حفظ مي كنه . آهان يادم رفته بود شما اصلا داستان فيلم رو نمي دونيد ! خوب من يه اشاره هايي بهش مي كنم :

گروهي از دانشمندان با توجه به يافتن تاييده هايي بر اساس علائم باستاني ، بر نظريه اي رو كه هم اكنون در جهان واقعي هم مطرح است ( مي تونيد مستند acient aliens رو بر اساس همين نظريه ببينيد ) تاييد مي كنند دست به سفر خطرناكي مي زنند . اين نظريه مي گويد كه انسان توسط بيگانگاه خلق شده است ! بله ! دانشمند هاي ذكر شده داستان ما نظريه به همراه شواهد خودشون خدمت يك انسان بسيار ثروتمند كه چيزي به مرگش باقي نمانده مي برند به نام پيتر ويلند . او صاحب يك شركت توسعه دهنده تكنولوژي ، جالب اينه كه شركت ويلند در واقعيت هم براي خودش سايت داره ! مي تونيد بريد به اين آدرس تا با تحقيقات و محصولات اين شركت خيالي آشنا بشيد :

http://www.weylandindustries.com/​

ويلند هم ، به نظر من با دو هدف : 1- اينكه بيگانه ها به او عمر دوباره ببخشند ، با توجه به جمله اي كه خودش در فيلم ميگه : " اگه اونا تونستند ما رو خلق كنند پس مي تونن ما رو نجات بدن " و 2- به هدف پرسيدن سوالي كه همه اعضاي گروه هم در اين سوال با وي مشتركند از بيگانه ها : " چرا ما رو خلق كرديد !؟" ، درست مثل سوالي كه من مدت هاست اونرو براي خودم كنار گذاشتم چون مي دونم هرگز به جوابش نخواهم رسيد ! اينكه چرا خداوند ما رو خلق كرده ! ، داشتم مي گفتم ، ويلند با اين هدف امكانات لازم رو در اختيار دانشمندان قرار ميده تا به مكاني كه در اسناد تاريخي بدست اومده بهش اشاره شده برن ، اين مكان قمر يك سياره از منظومه اي در دور دست هاست و سفر بهش سالها طول ميكشه . شخصيت هاي فيلم ما سوار بر سفينه prometheus شده و راهي اين سفر مي شوند ، در طول اين سفر انسان ها در خواب مصنوعي فرو رفته اند كه طولاني بودن اونرو حس نكنند ، پس چه كسي مراقب سفينه باشد ؟ پاسخ اين سوال شخصيتي است به نام david ، ديويد يك ربات شبيه سازي شده انسان است ، يكي از جالب ترين شخصيت هايي كه من به عمرم در سينما ديده امد ! شخصيت او كار شده ، هدفمند و با فكر است كه توسط بازي زيباي مايكل فسبندر اجرا شده است ! او يك ربات است كه فكر مي كند ! اين شخصيت يك شخصيت فانتزي مثل همه ربات ها در فيلم هاي علمي تخيلي تاكنون نيست ، اين شخصيت به ما حقايقي رو نشون مي ده كه دركش بعضي وقت ها جدا سخت ميشه ، اين ربات فكر ميكنه ، اما نه چرت و پرت ، بلكه فكر مي كنه در مورد ايمان در مورد آفرينش خودش توسط انسان ها ، درست مثل خود ما در برابر خداوند . تمام هدف دانشمندان قصه ما براي سفر به سياره مرموز يافتن اين جواب اين سوال است : چرا اونها ما رو خلق كردن ! در حالي كه ديويد يه بار از يكي از دانشمندان مي پرسه : خوب شما براي چي من رو خلق كرديد ، طرف جواب ميده : چون مي تونستيم ، و ديويد مي گه : اگه همين جواب رو هم براي سوال خودتون از بيگانه ها بشنويد چه واكنشي نشون ميديد ؟
در كل براي آشنا شدن بيشتر با شخصيت ديويد مي تونيد تيزر تبليغاتي اونرو كه در واقع يكي از تريلر هاي فيلم حساب ميشه رو از لينك زير كه براتون آماده كردم دانلود كنيد ، پيشنهاد مي كنم حتما ببينيدش ،‌چه فيلم رو ديديد و چه نديديديديد .
http://smjty.persiangig.com/video/david%208.mp4

سفينه به مقصد مي رسه ، و اتفاقات عجيبي مي افته ، من وظيفه دارم كه از اين به بعد داستان و وقايع رو لو ندم ! پس بقيه داستان رو خودتون با دیدن فيلم متوجه بشيد !

اين فيلم قرار است صاحب قسمت دوم هم بشود ! هر كس فيلم را تا آخر ببيند مشتاق ديدن قسمت دوم هم ميشود ! همه دوست دارن بدانند در آخر دكتر فيلم ما به چه جوابي مي رسد و همه دوست دارند بدانند در ذهن اين ديويد مرموز چه مي گذرد !

نكات منفي فيلم :
-فيلم شخصيت هاي اضافه و نا لازم زياد داشت .
-این فيلم ، با این ایده و اندیشه مي تونست ، خیلی قشنگ تر باشه !

 

[ashitaka]

پاسخ : smjty - 9462

به نام خداوند بخشنده مهربان​

بررسي فيلم Children of Men ،‌ فرزندان انسان ، ساخته Alfonso Cuarón ، علمي تخيلي - ماجرايي - درام​

با سلام . ابتدا به داستان فيلم مي پردازيم ( به نقل از ويكي پديا فارسي )‌‌ :

سال ۲۰۲۷ است و زنان دیگر نمی‌توانند بچه‌ای به دنیا بیاورند.جوان‌ترین ساکن زمین، تازگی در هجده سالگی در گذشته‌است و همه امیدها و آرزوهای بشر نقش برآب شده‌است.درحالی که بحران و آشفتگی پایه‌های تمدن بشری را متزلزل کرده، دنیای در شرف مرگ و نیستی، آخرین شانس بقایش را در وجود زنی به نام کی (هوپ اشیتی) می‌بیند.که به گونه‌ای غیر قابل درک باردار شده‌است و اکنون در حالی که فرقه‌های متخاصم ملی گرا به جان هم افتاده‌اند و رهبران دنیا شاهدند که چطور قدرت از دستشان خارج می‌شود، مردی سرخورده به نام تیودور (اوون)ماموریت می‌یابد از این زن محافظت کند و او را تا بندری همراهی کند تا این آخرین امید بشریت بتواند در امنیت کامل، کودکش را به دنیا بیاورد.

خوب فيلم ، داستان جالبي داره ، داستاني كه به تنهايي موجب ميشه فيلم ارزش ديدن فراوان داشته باشه . اما نكات مثبت بسيار ديگري نيز هستند كه ارزش ديدن رو فراوان كرده :
كارگرداني بينظير ،‌ سكانس هاي طولاني و نفس گير ‌، به قدري سكانس ها طولاني هستند كه در هيچ فيلمي مثل اين نخواهيد ديد ( يكي از سكانس هاي اين فيلم طولاني ترين سكانس تاريخ سينماست ! ) . بازي عالي و طبيعي بازيگران ، شيوه زيباي پرداختن به آخر الزمان ، اغراق نكردن در تكنولوژي ، بدشانسي هاي زياد شخصيت هاي فيلم كه روايت داستان هر چه بيشتر طبيعي جلوه ميده ، به حاشيه نرفتن داستان ، شخصيت پردازي عالي و ... در كل ميشه گفت اين فيلم هيچ نقصي نداره و تماشاش رو به همه شما پيشنهاد مي كنم !

 

[ashitaka]

پاسخ : جواد - ۹۴۶۲ ( poi)

به نام خداوند بخشنده مهربان​

بررسی مثبت (!) فصل 1 و 2 سریال Person of Interest
سازنده : جاناتان نولان .​

کمتر کسی است که اهل سینما باشد و اسم جاناتن نولان به گوشش نخورده باشد . مردی که به همراه برادر خورد تاکنون چندید بار با فیلم هایشان متحیر ساختن و نویسندگی چندی از آثار جاودان سینما را به عهده دارند .
در سال 2011 سریالی تحت عنوان Person Of Interest ( مظنون ) به پخش در آمد . موضوع سریال در ابتدا موضوعی ساده و کلیشه ای به نظر می آمد . من از اونجایی با این سریال آشنا شدم که نام جاناتان نولان به عنوان خالق و نویسنده سریال بر پایین آن هک شده بود . اطمینان داشتم با وجود نولان ضرر نخواهم کرد .
چیزی حدود 7 قسمت از فصل اول آنرا نگاه کردم و با چیزی به همان نام کلیشه مواجه شدم ، یا حداقل آنموقع اینگونه به نظرم رسید . خسته شدم و دیگر ادامه ندادم . تا اینکه بعد حدود 1 سال به اصرار یکی از دوستان تماشای سریال رو از سر گرفتم و تا اواسط فصل 2 رو دیدم و اون موقع چیزی که می دیدم دیگه کلیشه نبود ! بلکه دقیقا همون چیزی بود که جاناتان رو جاناتان کرده !

خلاصه داستان :
برنامه نویسی به نام هارولد فینچ ، با بازی مایکل امرسون ، توانسته سیستمی را به طور مخفیانه طراحی کند ، که بتواند جرایم را پیش بینی کند . این سیستم چیزی شبیه به یک ابررایانه بزرگ که تمام ایمیل ها ، گفتگو ها ، دوربین های خیابان ها ، تلفن ها و ... تقریبا همه چیز . را تحت نظر دارد با هوش مصنوعی خود می تواند همه چیز را طبقه بندی کند و تمام جرایم برنامه ریزی شده را بیابد . هارولد دستگاه خود را تقریبا به صورت مجانی اون هم با نیت حفاظت از مردم جهان دو دستی تحویل دولت می دهد . جرایمی که دستگاه می یابد همه چیز را شامل می شود ، از جرایم تروریستی و بمب گذاری گرفته تا آدم کشی های معمولی ، به دو دسته مربوط و نامربوط تقسیم شدن ، مربوط اوناییه که پای جون خیلی وسطه ، که دولت با مامورین خود به حساب آنها رسیدگی می کند و نامربوط جرایم کوچیک . دولت که حال و حوصله بررسی جرایم نامربوط رو نداره اونا رو دور می ندازه . بعد چند سال و اتفاقاتی که می افته هارولد نسبت به در نظر نگرفتن جرایم نامربوط دچار عذاب وجدان شده و تصمیم می گیردم اونها رو خودش دنبال کنه ، اما اون به یه همکار نیاز داره ، فردی با مهارت های بالا . فردی که هارولد پیدا می کنه یک مامور ویژه سابق به نام جان ریس با بازی جیم کاویزل . حال جان و هارولد در این سریال به نجات افرادی می پردازن که جزو دسته نامربوط حساب می شن ...

یکی از زیباترین سکانس های سریال​

علمی تخیلی فوق العاده
نولان انسان خیلی با فکر و ایده ای ، وقتی شما فوران ایده های او ( و هم چنین برادرش ) را می بینید که شروع به کار در ژانر علمی تخیلی می کنند . مثلا اینسپشن را به یاد دارید ! در چه فیلمی می توانید این همه ایده ناب علمی فلسفی بیابید ؟
این سریال از این قاعده مستثنا نیست ، همانطور که توضیح دادم پای هوش مصنوعی طرف است و اینجاست که نولان وارد می شود !
البته متاسفانه مضامین علمی تخیلی اصلی در اوایل فصل یک کمتر مورد توجه قرار می گیرند ولی در فصل دو و اواخر فصل 1 در مورد آنها کم گذاشته نمی شود .

دقیقا از اینجای سریاله که وارد یک علمی تخیلیه فوق العاده میشه !​

شخصیت پردازی درگیر کننده
شخصیت های جان و هارولد 2 شخصیتی هستند که فکر نکنم تا آخر عمر فراموششان کنم . نویسندگان کارکشته این سریال چنان آنها را به همراه شخصیت های دیگر : بازرس کارتر و الیاس و فاسکو ، روت و بسیاری شخصیت دیگر در این سریال مخلوط کرده اند که حتی اگر ذره ای به ژانر علمی تخیلی علاقه نداشته باشید ، همین برای دنبال کردن سریال تا آخر کافی است ! هارولد یک بیلیونر نابغه از هک کردن هیچ چیزی در امان نیست و همزان اندکی یک پارانوید هست ! و جمله معروفی که تکرار می کنند : only the paranoid survive با بازی فوق العاده و لحن حرف زدن بی نظیر مایکل امرسان و آن هم جان ریس با قدرت های تقریبا مافوق بشری در مبارزه و تیر اندازی (! ) با بازی و چهره گیرای جیم کاویزل ( بازیگر نقش حضرت مصیح در فیلم مصائب مسیح ) و اتفاقات و وابستگی هایی که بین ایندو شخصیت شکل می گیرد و دو بازرس اداره پلیس جاس کارتر و لیونل فاسکو که آنها هم دربه در به دنبال این دو می گردند ! و خلاصه دنیایی دارند این شخصیت ها .

و تلفن هم چنان زنگ می خورد ...​

داستان پردازی ، پایان بندی های عالی
سیر روند داستان و نقل آن و پایان بندی های داستان فوق العاده است . تا به حول اپیزودی به زیبایی اپیزود آخر فصل 1 و 2 اپیزود آخر فصل 2 در هیچ سریالی ندیده ام . شخصیت ها در داستان ها و موقعیت های جالبی قرار می گیرند که در هیچ جایی ندیده اید .

موسیقی بی نظیر
رامین جوادی بار ها استعداد خود را ثابت کرده است و در این سریال به نظر من کارش بی نظیر است . برای هر شخصیت اصلی تقریبا یک تم وجود دارد که به حال و هوای او می خورد و کلی تم دیگر که فوق العاده هستند .

کلام پایانی
این سریال احتمالا قشر خاصی را بی نهایت راضی و بقیه به صورت متوسط راضی کند ! متاسفانه این سریال خیلی خوب معرفی نشده ولی هیچ کس تابه حال از دیدنش پشیمون نشده ولی من به طور خاص با توجه به علایق شخصی ام این سریال جزو زیباترین آثاری بوده که تابه حال دیده ام و اگر قرار باشه به یه نفر فقط یه سریال معرفی کنم اون هم همینه !
نکته منفی سریال :
- تعداد قسمت های بالای سریال در هر فصل که به داستان های فرعی پرداخته میشه خیلی زیاده که اون هم مشکل به دلیل طریقه پخش سریال . ولی در کل فراموش نشدنیه .
- تا حدود 10 قسمت اول معمولا افراد جذب سریال نمیشن ! دلیلشو نمی دونم ولی از قسمت 10 به بعد تازه قشنگ میشه !

 

[ashitaka]

پاسخ : جواد - ۹۴۶۲

به نام خداوند بخشنده مهربان​

بررسی کوتاهی بر شاهکار استنلی کوبریک : 2001 اودیسه فضایی

خوب قطعا اولین باری که فیلم رو دیدم و در سنین کمی قرار داشتم با یکسری تصاویر حوصله سر بر و بی نهایت طولانی (!) مواجه شدم ، که همه ازش تعریف می کردند ! ولی وقتی به تماشای فیلم نشستم با چیزی به جز آن مواجه شدم .
خلاصه داستان
یک مکعب سیاه رنگ عجیب چندین بار در برابر انسان ها قرار می گیرند ، بار اول موجب هوشمند شدن میمون ها شده ، بار بعدی میلیون ها سال بعد هنگامی که سفرهای فضایی به ماه عادی شده برای جمعی از انسان ها در ماه و بار آخر برا دیو ، فضانوردی که به همراه چند تن دیگر و هال ( کامپیوتر هوشمند سفینه اشان ) قصد عزیمت به مشتری را دارند .
جلوه های ویژه
حتی بدون در نظر گرفتن سال و امکانات بشری در سال 1968 برای ساخت چنین فیلمی هم می توان به جرئت گفت : این فیلم دارای بهترین جلوه های ویژه تاریخ سینماست و اینرا افرادی بهتر می توانند درک کنند که پشت صحنه فیلم را هم دیده باشند . و در این روز ها با نگاه به سینما نیز می توان بهتر این حرف را تایید کرد . مناظر فیلم چشم نواز ، فیلمبرداری فوق العاده ، و پیش زمینه های فوق العاده و خلاقیت فوق العاده کوبریک باعث می شود که از تک تک قسمت های فیلم لذت ببرید.
به عنوان نمونه قسمت هایی از فیلم که جاذبه وجود ندارد محشر است ! حتی قسمت مشابه در فیلم Inception هم از این لحاظ به اودیسه فضایی نخواهد رسید . وقتی خودکاری را به آن ظرافت معلق در هوا می بینید آن هم با امکانات شصت سال پیش مبهوت میشوید و نکته اینجاست که این فقط یکی دو دقیقه نیست ! دست کم شما نیم ساعت در این فیلم با اجسام معلق سروکار دارید و هیچگاه حتی یه لحظه بهتان این حس دست نمی دهد که جلوه های ویژه است و واقعیت ندارد .
مثال دیگری نشان دادن سفینه های فضایی است ! با اینکه برای اینکار از ماکت استفاده شده ولی چنان با ظرافت طراحی شده ، نور پردازی شده ، از لنز خاص دوربین استفاده شده که باز به جرئت می توان گفت سکانس های نشان دادن سفینه فضایی در این فیلم از نشان دادن سفینه فضایی در ابتدای فیلم avatar 2009 نیز زیبا تر است ! اصلا استفاده نکردن از کامپیوتر به نظرم بیشتر موجب طبیعی شدن شده است .
مثال نهاییمان هم نشان دادن آن نوزاد در پایان فیلم است که دیگر تعریف از آن در کلام نمی گنجد !

آرتور سی کلارک
همانطور که خیلی شنیده اید آرتوی سی کلارک به همراه آیزاک آسیموف و هاینلاین جزو بهترین های علمی تخیلی محسوب می شود . اینرا به وضوح با خواندن داستان های وی متوجه میشوید که چه تفکر فلسفی و علمی دقیقی پشت آثار او محسوب قرار دارد و به نظر من 2001 اودیسه فضایی بهترین اثر کلارک و همچنین جزو چند اثر برتر تاریخ سبک علمی تخیلی است .
نشان دادن هوش فضایی به این چهره در این فیلم فوق العاده است ، همواره نشان دادن چهره موجودات فضایی با آن سفین های مسخره اشان در آثار مشابه ، موجودات فضایی را موجودات احمقی در ذهن جلوه می داده است ! اما این فیلم با فیلم های دیگر فرق دارد ! هرچه باشد پای کوبریک و کلارک وسط است ، همه چیز دقیق و حساب شده و ظریف است .
سیر تکاملی داستان و فصل فصل بودن آن به آن پویایی خاصی بخشیده است و نحوه اتصال آنها به هم بسیار عالی مخصوصا سکانس پرتاب استخوان ها به آسمان و ناگهان جایگیزین شدن آن با سفینه ها ، در چند ثانیه کل سیر تحول بشر به نمایش گذاشته میشود .

متن روی لباس رو حتما بخونید !
موسیقی فیلم
نیاز به تعریف ندارد ، این موسیقی چنان زیبا است که هرگاه انسان با مثلا پرتاب یک سفینه یا یک همچین چیزی سرو کار داشته باشد از این موسیقی استفاده میکند . موسیقی ترسناک مواجهه با مکعب سیاه ، موسیقی زیبای تحول بشر ، موسیقی سکوت مبارزه با هال ، و آواز پایانی هال ، توصیف ناپذیرند .

مفاهیم
درک اینکه این فیلم دقیقا قصد بیان چه چیزی دارد خصوصا در اواخر فیلم بی نهایت دشوار می شود ! نیاز مند تماشای چندین بار فیلم و تفکر بسیار بر روی آن است . من که فعلا به نتیجه خاص قابل بیانی نرسیده ام ، متاسفانه ! :-\

شخصیت های، بازی های و هال
شخصیت های فیلم همانطور که از آن بر می آیند تعدادی میمون و فضانورد و دانشمند هستند ! ، در هیچ فیلمی با چنین چیزی مواجه نخواهید بود ؛ این فیلم بی نهایت جدی است ، و کوبریک حتی یک ذره حاضر نشده است از اصالت فیلم سر مسائلی همچون هالیوودی شدن فیلم ، مورد پسند بودن مخاطب عام بودن فیلم ، یا حتی فروش بیشتر فیلم کوتاه بیاید ! اورا به خاطر اینکار باید تحسین کرد .
زیباترین قسمت های شخصیت پردازی فیلم مربوط به دیو ( dave ) و هال است .
هال 9000 یک کامپیوتر است و با اینکه حضور کوتاهی دارد اما رقیبی جدی در برابر the machine در سریال person of interest که در پست قبلی به معرفی آن پرداختیم ، برای تصاحب جایگاه : بهترین و زیباترین هوش مصنوعی در تاریخ سینما و تلوزیون ( البته سینما و تلوزیونی که تاحالا من دیدم ! اگه شخصیت دیگه ای هست که ممکنه من ببینم و خوشم بیاد حتما بهم معرفی کنید ! ) داره . می توانید تفکر منطقی و در کنار آن جنبه های اساسی تفاوت میان تفکر انسان و کامپیوتر در آنرا به وضوح دیده و از آن لذت ببرید و در ضمن آن : از آن بترسید . می توانید به آواز گل آفتابگردان آن گوش دهید ، و ببینید وقتی یک کامپیوتر نفس های آخر خود را می کشد چه شکلی می شود :

- i can feel it dave ....​

شما از این نمی ترسید ؟​

سخن پایانی
شنیدید می گن : اگه فلان چیز رو از دست بدی نصف عمرت بر باده ! اینجا هم با چنین چیزی مواجه هستید .
فعلا من قصد دارم برای درک بهتر فیلم شروع به خواندن رمان آن بکنم . خوشبختانه کلارک قسمت های بعدی رمان را نیز منتشر کرده است که جای بسی امیدواری است .
پایان فیلم بسیار زیبا بود ، موسیقی آن و البته اینکه : _ آخرش چی شد ؟ شما را تا آخر تیتراژ هم پای فیلم نگه می دارد .
این فیلم نکته منفی بدون توجیهی نداشت ، تنها نکته که واقعا نمی تونم علتش را درک کنم ولی مطمئن کوبریک برای اون دلیل داره ، قسمت های عجیب و تک رنگی بود که به مدت طولانی مناظر زمین رو نشون میده ( در اواخر فیلم) که جدا آدم رو خسته میکنه . البته بعضی وقتا فکر می کنم کوبریک قصدش این بوده که مخاطبای فیلم رو با اینکارش غربال کنه . هر کس زیبایی فیلم رو تا یه حدی درک می کنه ، و حتی ممکن یه نفر از فیلم بدش بیاد . در هر صورت کوبریک فیلم رو برای تمام دوران ها ساخته و بعد چند نسل هم افرادی زیادی بسیار از آن لذت می برند .
امیدوارم شما نیز از آن لذت ببرید و از دستش ندید : یک تجربه علمی ، هنری عالی محسوب می شه .