• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

تکست‌هایِ ماندگار

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
تو میخندی
حواست نیست
من آروم میمیرم
تو میرقصیو من...
عاشق شدن رو یاد میگیرم

رستاک_ته سیگار
 

Flying_girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
764
امتیاز
4,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
مدال المپیاد
هیچ
دانشگاه
تربیت مدرس
رشته دانشگاه
پیشرانش
ا خودم بیشتر ا همه چی زدم
الان خیلی ساله به خودم سر نمیزنمو
جای همه مشتام رو تخت سینمن
منو این سیگارا نخ ب نخ کشیدنمو
روند نفسام شد یکی در میون
دیدم فقط میدم تو نمیدم بیرون
انگار سیگارام یه بسته تیغ تو ریه ام شکوند
که با هر نفسم کل سینم میسوخت
دیگه نه میکشیدم بکشم
نه حالت عادیو تحمل میکرد کششم
چقدر انگشت خودم رفت تو چشم
و چقدر هر روز با دست خودم تنبیه میشم
اه
من ا خود شاکی ام حاجی
بم خوش نمیگذره هر جا میرم حاجی
یه جوری شده رو فرم باشم یه رو
همه ازم میپرسن خوشحالی برا چی
اه
بابا من این نبودم
انقدر هر روز پخش زمین نبودم
چی میخواستمو چی در اومد
نگا دیگ ه بم کیا تیکه میپرونن

تنگی نفس
شایع
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
کهنه نقاب زندگی،تا شب رو صورتای ماست
گریه های پشت نقاب،مثل همیشه بی صداست...






سیاوش قمیشی-نقاب
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,415
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Lams_Bahram

از بچگی بهم گفتن بزرگ میشی یادت میره

من کوچیک شدم و یادم موند و این یادم داد

که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود ، نقطه

این آهنگ حالت روحیِ الآن منه

نه خوشگله نه زشت ، نه عامه پسند

نه واسه مهمونی خوبه نه توویِ ماشین

وسط یه جاده پر از منظره ی قشنگ

نه خوبه نه بد ، نه درسته نه غلط

نه سیاهه نه سفید ، خاکستریه

این یعنی رنگ واقعیت

واقعیتی که میگه کل زندگی یه بازیه

رویاهات میکشنت جلو

خاطراتت میکشنت عقب

چی میمونه ازَت

یه چیزی میشی به عمق افکارت و به طول زندگی

ولی این مهمه کی رفتنیه کی موندنی

کی توو حاشیه ـَس کی تو متن

کی یه جرقست واسه تغییر

با چند خط شعر خوندنی

ولی این مهمه کی رفتنیه کی موندنی

کی توو حاشیه ـَس کی تو متن

کی یه جرقست واسه تغییر

با چند خط شعر خوندنی

فقط با چند خط شعرِ خوندنی

زندگی یه مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست

یه مجموعه ی معقول از بی عقلی ها

له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع

خوب ولی اشتباه

من ترکش کل جنگ ها تو شونَمه

من لای همین آهنگ ها خونمه

من شعر نمیگم من شعر میشم

این موسیقی واسه من عین بودنِ

شما چی؟

شما که مام میهن و مالیدی زیر بغلت که بو نگیری

شما که خوب ها رو بد کردی

ما اون مرز های پیچیده و درهم مغز تو رو رد کردیم

این یعنی له شدن کلیشه ها ، نوبتی

این یعنی وطن ولی آدمای غُربتی

این یعنی موسیقی مدرن تو جامعه ی خشکِ سنتی

منو میبینی ، جلوی پام هیچ ردِ پایی نیست

تو اظطراب دست های پُر

آرامشِ دست های خالی نیس

از این زمین نفرین شده تا آسمون بِکر راهی نیس

منو میبینی حتی افتخار میکنم به اشتباهام

هر چند کل گذشتم و حالم و آیندم و له شده دیدم زیر پاهات

ولی

ولی این مهمه کی رفتنیه کی موندنی

کی توو حاشیه ـَس کی تو متن

کی یه جرقست واسه تغییر

با چند خط شعر خوندنی

ولی این مهمه کی رفتنیه کی موندنی

کی توو حاشیه ـَس کی تو متن

کی یه جرقست واسه تغییر

با چند خط شعر خوندنی

فقط با چند خط شعرِ خوندنی
 

arvin.a

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
956
امتیاز
10,943
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
عمران
قصه ی من مثله یه مرده که ساقیه مردمو تشنه ی شهره
قصه ی من پرواز بود اما فشاری رو زیریم نبود
قصم مثه فرهاد بود اما هیچ کجاش شیرین نبود
قصه ی من جرئتم بود که دلیله محکمه قدرتم شد
قصه ی من باختنم بود که دلیله محکمه بردنم شد
قصه ی من عینه فیلم بود که دلیله داشتنه دشمنم شد
قصه ی من خوده زندگیم بود که دلیله محکمه مردنم شد

قصه من از علی سورنا
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,415
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Khaab_Yahya

پسرک تکیه به دیوار زد
چشم هاشو بست و صورتشو با آستینش پاک کرد
فکر کرد چقدر سخته
با این کفش های گشاد قدم برداشتن
دلش پره حرف هاش کم
گره خورده اخم هاش هم
چشم هاشو باز کرد
خودشو تو آینه ی مغازه ی روبرو برانداز کرد
به زخم روی صورتش نگاه کرد
تو خیالش پیچید صدای داد و ناله ی مادری که فریاد زد
گفت بعد ازین دیگه نیست چیزی توی یادم
جز صدای جیغ مادرم
رسیدن به این باور
که گل چیده میشه آخر
برای بقای باغچه ش
فقط نمیدونم من چیه اشتباهم
چرا لباسام پاره ان
چرا دورم از خونواده ام
چرا متنفرن از نژادم
چی میبینن تو نگاهم
که خودشونو دور میکنن ازم حتی توی راهم
ها؟
مغازه دار دید که پسر محو آینه ست
با عجله سمت در رفت و اونو صدا زد
گفت ورود به این مغازه که قدغنه واست
گمشو از جلوی مغازه ام
پسرک بی اعتنا چند قدمی راه رفت
گفت با این شرایط واقعا نبایدم تلاش کرد
به هرحال آینه دیگه مهم نبود واسش
شروع کرد با خودش به فکر و خیالش ادامه دادن
گفت از چی بنالم
ازین که باز نمیشن بال های سیاهم
و نمیشه پرواز کرد
دوباره بازم
تو زمین بازی جفت شیشم بی فایده ست
چون مشکیه تاسم
با خودش گفت الان منی که ایستادم
مگه این سیاهی مطلق شه واسم
و یه گوشه افتاده باشم بی نیاز از هر حالت
کجا بهتره که بیوفته جنازه ام
رفت به سمت خارج از شهر که یه خرابه ست
همون که دیوار خرابش روبروی جاده ست
اونجا میتونست ببینه پدرشو
اگ از جنگیدن برای مرد سفید بازگشت
پس پسرک تکیه به دیوار زد
چشم هاشو بست و صورتشو با آستینش پاک کرد
نشست و با دست
بنده کفش های گشادشو از هم باز کرد
همونجا به خواب رفت
 
آخرین ویرایش:

arvin.a

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
956
امتیاز
10,943
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
عمران
فرقی نیس بین تو و بقیه
میخوای داف باشی اینه قضیه
میتونی تا کی باشی باب میل؟
وقتی سیر بشن میری یه گوشه دنج

جاستینا-بازنده
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
من آرزو نکرده
شمع ها رو فوت کردم
نگفته هام کم نیست
اگه سکوت کردم

من موج عشقم اما
پایان موج خاکه

وقتی سیاهه فالم
خرابه حال و آینده
ندیده ترسناکه

می سوزم و این سوزِِ پاییز
می سازتم
هم جنسمه هر روز پاییز
پرطاقتم

میرم ولی پای پیاده
تنهاترین
تقدیر من تعریف باده
بی سرزمین


مهدی یراحی-بی سرزمین
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,415
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Arbaab Ra'yat(Ft Nategh)_Tes

هنوز دروغ میگم

هنوزم این همه راز کثیفو قورت میدم

دستور میدم ، تا تابع ام تویی

تا وقتی میبینم هنوزم به نعره های

پیرمرد شب گرده کوچه های تاریک از درد راغبی

من بی هیچ ترسی به حکومتم ادامه میدم

تا ناله های ضد ضربه توم به گوشمون برسه

روی همین ناله ها شعارمو بداهه میگم

تا وقتی باد حاملس آفتاب حاملس

فسیل دستای پدر سرزمین خورشید

توو دستای منه

خوب میدونی منو ولی خودتو

نخوردم گلتو من

تو دستات گشنست ، تشنه ی خرافاتی

من سیرابت میکنم نبینی

خوش باشی یه داوری هست

یه عاقبت آخری هست

آرامشی توو راهه که نتیجه روزمره اس

من دیدتو گرفتم ، بین من و تو پرده اس

تو دینمو گرفتی که عین من و تو صفحست

من نویسنده ی تاریخ پر از درد توأم

تو وقتی میشی توده که من میخوام من صحنه ام

تو هیچ قدرتی نداری

تا وقتی بفهمی باید نباشی

تو یه عمره زندونی منی

حلقه به چشم گفتی زندگی همینه

نه این فقط یه نمایشه از من روانی

ما جفتمون زار زار

یه حالی بین سوی چشم تا سرابیم

نه واسه من راهی به اسم پشمونی مونده

نه واسه تو راه فراری

پس مبارک باشه مرگت

با زهر نوشین میمون شب مستدامت

دو چشم پوشیده

ما همه فرقیم بالا پایین زیر و رویِ هم

توو این بزرگای میدون

توو عمق فاجعه زندگی

سلول سلول سلول

هر شکلی باشم تو منو میبینی

میشنوی میگی بذار بگه پُره چیزی نیست

از شما فراری ام از این نگاه

از ثروتای رسیده به وارث این نژاد

منو بفهم قاطی آدمای بی نقاب

بدون وجود تو هم دلمون میشه شاد

شاد با شعار مردم پرستیت

میرقصم مست عیاش و بی لباس

تو غم دینِ منو دیدی کدخدا

دیدی فقیره فکرمون میزنیم دست و پا

به عقده ی کودکی و نوجونیم

وقتی رسیدم که نبودش حس و حال

از تاریخ عمیق این عمارت سوخته

از مزه ی تشنگی و اسارت نگو

بسمه روایت نگو

واسه من از این همه حکایت نگو

وقتی هنوزم رو تخت قدرتی

از زبون رعیتِ بی شکایت نگو

تو برده میخواستی برای آرزوهات

بی شرف از زندگی و شرافت نگو

سیاه ترین لشکر شکاف زندگی

از گریز دره های حماقت نگو

من هنوزم تووی کوچه های سرسختی

دنبال هم صدایی که کنارم نموند

انتقاد من برای سازنده بودنه

از روی کمبود و فقر و حسادت نبود

اگه تموم جوونیم واسه اجتماع رفت

هدفم پشت کردن به رفاقت نبود

از تموم خواسته هام گذر کردم

کاش سهمم بردگی رقابت نبود

وقتی پول روی این زمین خدایی میکرد

توو نگاهم چیزی واسه قضاوت نموند


 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,415
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Par_Sadegh

پرنده پَر کشید از آشیونه با خداش

میگفت به گِل نشسته کِشتیشون با ناخداش

میرفت یه جای دور ، به قلب شهر نور

یه جا که مَردمش ، میدن بِش آب و دون

پرنده خسته بود جفت چشاشو بسته بود

درونش وصله بود ، قلبشم شکسته بود

میترسید از عکسش تووی آب

میلرزید هر لحظه تووی خواب

یه روزی بین راه ، توو جنگل سیاه

شدش اسیر دام به دست پادشاه

کردنش توو حبس با آب و دونِ مفت

بستنش به بذل اون با خودش میگفت

اه ، پرنده بپَر این میله ها اسیرن

قفس که سَهله مَشتی سنگ داغه سینت

خدات که پشتته پَ خود خوریتو بس کن

گناهت اینه که نموندی لای هر قوم

شبیه باغی ، شبیه مردم

تکی و صد بُعد ، همینی در کل

پرنده کلافه بود لم میداد به خلاف نور

انگار که نداره جون غم میریخت توو تمام اون

حسرتای پرواز توو مغزش گِز گِز کرد

آسمونه درباز میگفتش نصفش چند؟

جیغ زد داد کشید ناله کرد و آه کشید

انگار نه انگار دنیا بود توو خواب سیر

همش توو لَک بود کِی میاد این فردا

پَراشو میکَند کش نیاد این دردا

لب به لب بود از آدما ، سر میزد هی به آهنا

دل رو داد به شبا دعاش ، جدا شد از توقعاش

خدا پهلوش بود نوازشش میکرد

فرشته مخلوق ، عبادتش میکرد

خلاصه جون کَند تا میله ها رو پَس زد

دوباره جون گرفت عین روزِ اول

ولی همیشه تیکه تلخِ قصه آخره

پرنده عقاب ،شکار و کوه و دامنه
 
آخرین ویرایش:

Mo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
388
امتیاز
2,543
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
1399
الهام - فرزان

من داستان نگفته شذه از دهنتم

از جایی میام که نمیزنه یه پرنده پر

همونجایی که زندگی میکتی بغل مرگ

اونقدر میبینی تا چشات بیاد از حدقه

در همه ی لغت نامه های دنیا رو هم که باز کنی

واسه تعریف من میاری کلمه

کم منو سر بکش دور سرم بچرخ

بذار برا یه بارم شده من ازت بگم

هنوز روی تنت جای ترکای دیوار

من آخر تو سرتم از هر راهی بشی وارذ

من جبر حاکم بشت دست تقدیرم

که مشتش رو بت تقدیم کرد

و ازت ساختش یه دیوانه

دیوا نمیدونن چه سیاهی ای بشت وجود روشن تو خوابه

تو رها میشی یه روز مشتم

اگه باز شه این وجود توست که مخترع راز

کل دنیا میتونه به قدرتت ببازه



من یه الهام توی سر لعنتیتم

که تا اخرش میکشونمت سمت حقیقت

بعضی وقتا تیر میشم میرم رو شقیقت

صدبار دیگم به دنیا بیای من همینم

باید حقیقت رو ببینی داد بکشی

طعم تلخ خفگی رو زیر اب بچشی

باید عاشق سینه چاک زندگی باشی

تا شاید بعد از مرگ به کمال برسی





من اون باد لعنتیم که میپیچم توی گوشت

اشکی که میرم تو مغز نمیریزم روی گونه

یه ایدم که میکشونمت سمت نابودی

از روزی که منو دیدی تو شبت اروم نیست

مرحم دردت دارو نیست

انگار تا اﻻن خواب بودی

از روزی که یه بچه ی سر به راه بودی

تا اﻻن که داری میرسی به طعم نا امیدی

مرگ ما بودیم که با هم همه جا بودیم

من دارم میام واسه خلق نابودیت

بی اراده دستت رو میبرم رو ورقت

تا یه لحظم نکنی تو به بودنم شک

بذار مغز فلاسفه کلافه شه برای فکر

به دﻻیل و حقایق هستی من

هیچکدوم نمیشناسین منو

چونکه پشت صورتکم میاد بیرون دود از کلت

اگه نقاب رو برداری اونوقت خودت

رو میبینی که اونجا واستاده بودی از روز اول


من یه الهام توی سر لعنتیتم

که تا اخرش میکشونمت سمت حقیقت

بعضی وقتا تیر میشم میرم رو شقیقت

صدبار دیگم به دنیا بیای من همینم

باید حقیقت رو ببینی داد بکشی

طعم تلخ خفگی رو زیر اب بچشی

باید عاشق سینه چاک زندگی باشی

تا شاید بعد از مرگ به کمال برسی
 

arvin.a

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
956
امتیاز
10,943
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
عمران
بازی بازی مهره ها که جابجا شه باختی
راوی ، گزارشگر این حیله کاری
بازی بالا پایین رپ بده ولی خوبه آوازخوانی
بازی بازی بازیگر
پرده حاشیس
فیلم اصلی خیابونه به هممون جا میدن
هر ساعتی از شب و روز باشه داریم پخش
اینجا بازیگرای هالیوود حتی مالیدن

بازی _ معراج
 

esfrwms

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,325
امتیاز
19,283
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
NSU
رشته دانشگاه
General medicine
آهای غمی که مثل یه بختک
رو سینه‌‌ی من شده‌ ای آوار
از گلوی من دستاتُ بردار
دستاتُ بردار..
آهای خبردار _ همایون شجریان
 

zeinab_s

مُفرَد مُونّث
ارسال‌ها
94
امتیاز
1,019
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1398
صبورم که باشم..نه طاقت ندارم..نبینم تورو
اگه سنگ بارید..اگه سیل اومد..تو بی من نرو

اگه خیلی سخته،اگه خیلی دوره،اگه حتی دیر
همین چند ساعت،همین دلخوشی رو تو از من نگیر..


دلخوشی_امیر عباس گلاب
 

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
میخندی تا دنیا رنگی تازه شود
با لبخندت شادی بی اندازه شود

میخندی تا خوش بنشینی در باور من
میخندد همراه تو اشک اخر من

طعم شیرین خیال_دال بند
 

زار

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
467
امتیاز
5,168
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0
بغضت دلیله دیوونگیمه
گفتم نباشی این زندگیمه
نگونگفتی
گفتی بسازم باروزگارم
گفتم محاله طاقت بیارم
نگونگفتی
نگونگفتی_مهدی یراحی
 

esfrwms

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,325
امتیاز
19,283
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
NSU
رشته دانشگاه
General medicine
بیمار خنده‌های تو ام بیشتر بخند...
خورشید آرزوی منی، گرم‌تر بتاب...
خورشید آرزو _ همایون شجریان
 

زار

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
467
امتیاز
5,168
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0
هیشکی نِمیبینِه بَعد اَز ط میپاشَم
پر میشَم اَز خالی دیگِه نِمیتونَم شِکلِ خودَم باشَم
آیَندمو بی ط نَدیدِه میفروشَم
میتَرسَم اَز دوریت
نَرو اَز آغوشَم...
21روز بعد #مهدی_یراحی
 

arvin.a

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
956
امتیاز
10,943
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
عمران
به من بی اعتنا باش و تظاهر به خیانت کن
به هر عشقی به غیر از من اگه میتونی عادت کن
اگه دوس داری عمرت رو تو تنهایی حرومش کن
اگه میتونی با من باش نمیتونی تمومش کن
تو در اوج غروری و حالا وقت فرودت نیس
منم چیزی ازت میخوام که شاید تو وجودت نیس
نمیدونم که از فردا چه راهی با تو در پیشه
تو هم مثل خودم هستی نمیدونی که چی میشه

ابی-بی اعتنا
 
بالا