• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

تکست‌هایِ ماندگار

reza7

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
353
امتیاز
1,676
نام مرکز سمپاد
طباطبایی
شهر
Bonab
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
اقالو به بالا بود و هفتت رو به بالا بود و راهت ز من کج بود
عشق تو در قبرم پاییز بود، لیز بود، پا لیز بود، پاییز بود، لیز بود
بالا شدم به جهان چون ندیدم اثری
بلوا شدم گاهی سر بر پا شدم رویت هماره رو به پاییز بود، لیز بود، پا لیز بود، لیز بود
در دل آتش غم رُخت تا که خانه کرد
دیده سیل خون به دامنم بس روانه کرد
آفتاب عمر من فرو رفت و ماهم از افق چرا سر برون نکرد
هیچ و صبحُدم نشد فلک چون شفق ز خون دل مرا لاله گون نکرد
ز روی مهت جانا پرده برگشا
در آسمان مه را منفعل نما
به ماه رویت سوگند که دل به مهرت پابند به طرّه ات جان پیوند
قسم به زند و پازند به جانم آتش افکند فراق رویت دلبند
بیا نگارا جمال خود بنما
ز رنگ و بویت خجل نما گل را
رو در طَرف چمن، بین بنشسته چو من
دلخون بس زِ غمِ یاری غنچه دهن
اقالو به بالا بود و هفتت رو به بالا بود و راهت ز من کج بود
عشق تو در قبرم پاییز بود، لیز بود، پا لیز بود، پاییز بود، لیز بود
بالا شدم به جهان چون ندیدم اثری
بلوا شدم گاهی سر بر پا شدم رویت هماره رو به پاییز بود، لیز بود، پا لیز بود، لیز بود
اقالو به بالا بود و هفتت رو به بالا بود و راهت ز من کج بود
عشق تو در قبرم پاییز بود، لیز بود، پا لیز بود، پاییز بود، لیز بود
لیز بود، پا لیز بود، پاییز بود، لیز بود
لیز بود، پا لیز بود، پا لیز بود، خیس بود، لیز بود، خیس بود، پا لیز بود، پاییز بود، پا لیز بود...
Mohsen Namjoo-Haftat
 
ارسال‌ها
938
امتیاز
17,326
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1920
مدال المپیاد
نقره
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
فیزیک
رفیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمیفهمه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم
مجنونم و دل‌زده از لیلیا
خیلی دلم گرفته از خیلیا
نمونده از جوونیام نشونی
پیر شدم پیر تو ای جوونی
پیر شدم پیر تو ای جوونی
...
تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست موندی و راه چاره نیست
اگر چه هیچکس نیومد سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش
طاقت بیار و مرد باش

سنگ صبور، چاوشی
 
آخرین ویرایش:

:-|

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
471
امتیاز
8,069
نام مرکز سمپاد
frz1
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
I'm so tired of being here
Suppressed by all my childish fears
And if you have to leave
I wish that you would just leave
'Cause your presence still lingers here
And it won't leave me alone
These wounds won't seem to heal, this pain is just too real
There's just too much that time cannot erase
When you cried, I'd wipe away all of your tears
When you'd scream, I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have all of me
You used to captivate me by your resonating light
Now, I'm bound by the life you left behind
Your face it haunts my once pleasant dreams
Your voice it chased away all the sanity in me
These wounds won't seem to heal, this pain is just too real
There's just too much that time cannot erase
When you cried, I'd wipe away all of your tears
When you'd scream, I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have all of me
I've tried so hard to tell myself that you're gone
But though you're still with me, I've been alone all along
When you cried, I'd wipe away all of your tears
When you'd scream, I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
You still have all of me, me, me

my immortal
Evanescence
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
خلقی ترسان از عریانی
از بی رنگی،از بی نانی
خلقی خواب و مستی گوید
که هیچ و هیچ و هیچ
هر سو شیخ و هر سو عابد
خلقی ترسا،خلقی موبد
خلقی خواب و مستی گوید
که هیچ و هیچ و هیچ



چارتار-خلق
 

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,804
امتیاز
37,053
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
شاعرترین عاشقت می نگاشت
با شعله ات شب حقیقت نداشت
لب تر کنی هرچه خواهی شود
دیوانه تا بی نهایت رود
می رقصی در یادم
از غیر از تو من آزادم
چون فریادی در صحرایی
یا شب های بی فردایی
چون رویایی از بیداری
یا تنهایی از دیداری
تلخی نکن با من ای یار آیینه رو
با چهره ام لحظه ای از جوانی بگو
بی ساحلت قایق و عزم دریا کجاست
ای رسته در خاطرم این سرودن تو راست

چارتار - دریا کجاست
 

Flying_girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
764
امتیاز
4,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
مدال المپیاد
هیچ
دانشگاه
تربیت مدرس
رشته دانشگاه
پیشرانش
ا خودم بیشتر ا همه چی زدم
الان خیلی ساله به خودم سر نمیزنمو
جای همه مشتام رو تخت سینمن
منو این سیگارا نخ ب نخ کشیدنمو
روند نفسام شد یکی در میون
دیدم فقط میدم تو نمیدم بیرون
انگار سیگارام یه بسته تیغ تو ریه ام شکوند
که با هر نفسم کل سینم میسوخت
دیگه نه میکشیدم بکشم
نه حالت عادیو تحمل میکرد کششم
چقدر انگشت خودم رفت تو چشم
و چقدر هر روز با دست خودم تنبیه میشم
اه
من ا خود شاکی ام حاجی
بم خوش نمیگذره هر جا میرم حاجی
یه جوری شده رو فرم باشم یه رو
همه ازم میپرسن خوشحالی برا چی
اه
بابا من این نبودم
انقدر هر روز پخش زمین نبودم
چی میخواستمو چی در اومد
نگا دیگه بم کیا تیکه میپرونن

تنگی نفس
شایع
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,421
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Sorena_Poshte In Jang Ha

پشت این جنگ ها ، پشت این رنگ ها

پشت این زندگی ها ، پشت این سنگ ها

پشت این عشق لعنتی بی خبر

پشت این لبخند های تلخ بی اثر

پشت این لرزیدنای دست که نونشو میده

پشت این خطا یه مداده که جونشو میده

من با هر خط که مینویسم له میشم داداش

دارم نقب میزنم به یک بنا به نام من بجنگ

نقب میزنم به سنگ آب میکشم ازش

لاشه های دیروز من که قلدرن

امروز یه باورن که لاشخور خورن

من اون تختم به روی من به گچ زدی به خط

ریه های امروزم از همون گچا پرن

من خُلم یا این همه خلق بی خبر

وقتی پشت هر قیچی باغبونیا گلن

آهای عمر کوتاه گل دروغه

آهای پرتگاه نسیب پل دروغه

آهای زن های خسته نفس شدید مجرم

آهای مرد های چرک قصه های کار

آهای بچه های کوچه های خاطره

آهای گونه های سرخ دخترای دار

آهای پیرزن چرخک به دست

چند تا دست باید بچسبن به هم رئیس

که مهر بسازن بکنن این مملکتو آباد

چند تا دست باید بشن قطع

تا این چرخ بچرخه واسه مملکته آباد

چند رئیس جمهور، چند کابینه

چند شعار شهر آزادینه

من که مست الکلم أ پرت و پلا پرم

من همون نگارم که گیسومو به دندون کشیدم أ توو دست این تبر

تموم من موند زیر چرخ جامعه

قرصم دودم الکلم سقوطم

با تموم مادرای این شهرم این همون پسر بود

به خاطر درد ، رگ سرد ،توو تن لت و پاره ـَم

من پسر صلحم اما ننم سر زا رفت

من موندم لای شما لا*یا

من موندم لای بازی با این بازیا

کلی انسان طلب دارم

پشت هر نگاه پر از لبخند کج شدم به اخمت

بگو تموم مانع ها رو رشدم بشینن

آخ که نمیدونی این پشتم چه بیوه ـَس

پشتم چه بیوه ـَس ، چه بی سند چه تلخ

این جهان چه رنگینه آخ که نمیدونی

چقد دلم خالیه و راه رفتن با دل خالی چه سنگینه

شدم یه شاعر از دست تو از دست تو تو ها

شدی یه شعر به دست من به دست من منا

پشت این سوز باد تازیونه رو صورت کتک خورده ی این همه خونه

پشت حق مردم شعار ناشیونه

پشت این فراموشی های ماهی گونه

پشت لب لال آرزو های محال و هوا و خواب و خیال و

پشت زار لاله و لاله های زار پاره

پشت بابا های جاهل و مادرای پر از زخم

پشت شهر تحقیر ، برچسب تقدیر

دستای بی تصمیم

بی قدرت بی خلاقیت

پشت دعای فردایی تلخ

پشت من چه بیوه ـَس

اما هنوزم رو ت*مم میرم راه

لحظه هامو لت و پار میکنم با حرفام

پشت سینه ـَم چه قهره دل

پشت این دل چه دل دلیه اهل دل

پشت پر پروازم بازار داسه

تلخه که تیغا میخونن لا لای لاله

پشتم چه بیوه ـَس

کجا بزارم پشت کدوم ابر ها خدا بزارم

پشت تن زر پرست کوچه های تهران

درخت های پاییز برگ گریه میکنن

به قیمت خدای خسته از صدای گرگا

حتی اگه مثِ پشتم بیوه شم

با این دستام شلوار دنیا رو میکشم پایین

من پسر صلحم اما ننم سر زا رفت

یک دو سه چپ راست بالا پایین

زدین زدین زدین حالا ماییم

منم که میام از پشت قبر آرزو

پشت این عشق لعنتی بی خبر

پشت موی بلندت که دزدیده شد به شعر

یه تیکه ام با صورت رفت توو ناکجا

منم ترددم منم فوت منم منم یه مردم

منم تلخ به رنگ الکل

منم یه صورت با چند هزار چشم و گوش

منم یه قامت با چند هزار دست و پا

من هم کورم ، هم لالم ، هم کرم ، هم خیالم
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
بازا ای دلبرا ، که دلم بی قرار توست
وین جان بر لب آمده ، در انتظار توست
در دست این خمار غمم ، هیچ چاره نیست
جز باده ای که در قدح غمگسار توست
ساقی به دست باش که این مست مِی پرست
چون خُم ز پا نشست و هنوزش خمار توست
هر سوی موج فتنه گرفته ست و زین میان
آسایشی که هست مرا در کنار توست
سیری مباد سوخته ی تشنه کام را
تا جرعه نوش چشمه ی شیرین گوار توست
بی چاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست

هرگز ز دل امید گل آوردنم نرفت
این شاخ خشک زنده به بوی بهار توست
ای سایه صبر کن که براید به کام دل
آن آرزو که در دل امیدوار توست


علیرضا قربانی-بی قرار
http://s9.picofile.com/file/8325911226/Alireza_Ghorbani_Bigharar_1.mp3.html
 
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
18,822
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهربابک
سال فارغ التحصیلی
1398
رشته دانشگاه
مهندسی بهداشت حرفه‌ای
The Ways-Shal
شال آن شال سرخ تو
موج ، موج موی تو
نرمترین حادثه
چه زیباست …دور روی تو
آفرین به آخرین
شاهکار روی تو
توی اوج سادگی
چه زیباست … اندوه تو
وای که این واژه ها
لالند در پیش تو
آه چه بد زخمی
که فردا کیست … هم آغوش تو
آه ! که این لعنتی
این قرصهای افسردگی
رنگ به رنگ ، دوز به دوز
به باد داد … آرام زندگی
 

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,567
امتیاز
10,833
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
زمانه به ما هیچ ندادست یاوری
خورشید به ما هیچ نکردست مادری
درد می پیچد در دلمان ، درد می پیچد
که هیچ نداریم انگار آقا بالاسری
که هیچ نداریم انگار عشقی در سری
چون دوست دشمن است ، شکایت کجا بریم ؟

ای کاش
محسن نامجو
 

solo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
481
امتیاز
4,111
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
گرندلاین
سال فارغ التحصیلی
1399
آدمک آخر دنیاست بخنــــد
آدمک مرگ همین جاست بخنــد
دست خطــی که تو را عـاشق کرد
شوخی کاغــذی ماست بخنــد
آدمک خر نشــوی گریه کنی !
کل دنیا ســراب است بخنــد
آن خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخنـد
فکر کن درد تو ارزشمند است
فکر کن گریه چه زیباست بخند
صبح فردا به شبت نیست که نیست
تازه انگار که فرداست بخند
راستی آنچه به یادت دادیم
بر زدن نیست که درجاست بخند
آدمک نغمه آغاز نخوان
به خدا آخردنیاست بخند...!
 

Orelia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,045
امتیاز
38,775
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0000
این روزـای بارونی آدمُ ناخودآگاه یادِ بزن‌ باران_حبیب می‌ندازه:

بزن باران بهاران فصل خون است
بزن باران که صحرا لاله‌گون است
بزن باران که به چشمانِ یاران
جهان تاریک و دریا واژگون است

بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا بازیچه‌ای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند

بزن باران به نام هرچه خوبی‌ست
به زیر آوارگاه پایکوبی‌ست
مزارِ تشنهِ جوباران، پر از سنگ
بزن باران که وقتِ لایروبی‌ست

بزن باران و شادی‌بخش جان را
بباران شوق و شیرین کن زمان را
به بامِ غرقه در خونِ دیارم
بِپا کن پرچم رنگین‌کمان را

بزن باران که بی صبرند یاران
نمان خاموش گریان شو بباران
بزن باران بشوی آلودگی را
زِ دامان بلند روزگاران
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,421
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Khorshidkhanom_Bahram


آفتابه
، ولی سرده
کوش
خورشید خانومه هرزه

با کدوم یکی از ستاره های اسمون من خوابیده که نیست رفته

شاید پشت ابره
منم منتظر نمیمونم که بیاد بیرونو ببینمش
میرم
پشت ابرها تا بگیرمش توی بغلم آخ سوختم

اخرین باری که دیده بودمت
توی صفحه نمیدونم چندم کتاب نقاشیم بود

یادش بخیر

ایکاش چیده بودمت
مثل
گل ای کاش چیده بودمت

خب واسم تعریف کن با ابره جلوت رابطه ت چطوره

شنیدم واسه اینکه کسی نمیتونه ببینت
برخورده
یه خورده بهت

این فاصله دوره
بیا
به هم نزدیکتر بشیم تا دست بکشم روی موهای بورت
به
تو محرم شدم با نورت

منم ساکن این شهر ، مسافر غریب تو خونه ، وارث یه درد

از چیدن سیب درخت تو اسمونت

مردم من میگن که خورشید خانوم هنوز خوابه ولی عکست هنوز

گوشه اتاق خدا تو قابه ، هرروز پا میشه و گردشو میگیره و میگه
به قول زمینیا خورشید تا ابد پشت ابر نمیمونه
نه نه نمیمونه
نه برو عقب منو بغلم نکن
منو
اروم میکنی
بذار
داد بزنم به همه بگم که یه روز میای بیرون از پشت ابر زمینو جارو میکنی

بگو میای لعنتی، بگو میای لعنتی ،

بگو میای
بگو
میای ، بگو میای ، بگو میای
بگو
میای ، بگو میای
بگو
میای

....

نگران نباش ، من هوای تورو دارم خانوم ،
از
پشت ابر یهو نیا بیرون ، دستتو بده به من خیلی اروم یکم اروم باش

از ابر جلوت دلگیر نباش ، که من حاصل بارش بارون هام

تو این چند ساله جات خیلی خالی بود

وای خیلی عالی بود ، اون وقتا که بودی

من افتادم پایین جات خیلی خالی بود

افتاب بود ولی سرد ، این اسمون واسه تو جا دار ، بود ولی تنگ

بگو میای لعنتی ، بگو میای لعنتی ، بگو میای

بگو میای لعنتی ، بگو میای لعنتی ، بگو میای
 
آخرین ویرایش:

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
چه کردی با خودت چاوش خون خاک بی زائر
چه کردی با خودت بغض خیابونای بی عابر
موذن زاده داره رو مزارت نوحه میخونه
چه کردی با خودت آوازه خون شهر بی شاعر


چه دردی میکشه عاشق فقط پاییز میدونه
خراسون از چه میناله فقط چنگیز میدونه
عذاب هرزه رویی رو گل جالیز میدونه
موذن زاده داره رو مزارت نوحه میخونه


منو بعد تو بادای پریشون خون بغل کردن
گل طوفان شدم موج منو اوج غزل کردن
وجودم آش و لاشه انفجارای دمادم شد
پس از تو روی من بمبای خنثی هم عمل کردن


نگاه کن من همون کوهم که روزی پرپرم کردی
دل آتش زبونم کو چرا خاکسترم کردی
نگاه کن این همون کوهه که آخر پرپرش کردی
چرا خاکسترش کردی چرا خاکسترش کردی


گمونم واژه ها مغز منو میدون مین کردن
نگو تو جمجمم افراد استالین کمین کردن
حلالم کن تو ای پای جنون سر به دار من
که دیدار تو ممکن نیست حتی بر مزار من



محسن چاووشی
چنگیز
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
جناب #طلیسچی خیلی منطقی تو اهنگِ #ای_دادِ_بر_من میگه ک:
کاش بش میگفتم
قلبم به عشقش میتپه
فوقش میگف نه
 

afsoon.s

.؛.
ارسال‌ها
293
امتیاز
2,569
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
----
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
ایران
رشته دانشگاه
تربیت بدنی
آهنگ سریال از یاد رفته ،از محمدمعتمدی،خیلی قشنگه متن آهنگ از سعدیه... حتما گوشش کنید... چنان در قید مهرت پای بندم
که گویی آهوی سر در کمندم

گهی بر درد بی‌درمان بگریم
گهی بر حال بـی سامان بخنـدم

نه مجنونم که دل بردارم از دوست
مده گر عاقلی بیهوده پندم

گر آوازم دهی من خفته در گور
برآساید روان دردمندم

سری دارم فدای خاک پایت
گر آسایش رسانی ور گزندم

وگر در رنج سعدی راحت توست
من این بیداد بر خود می پسندم
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,421
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Mehr_Bamdad

قورتت میده حسش که یه چیزی اشتباست و

این شهر مال ماست و میگیم ما دروغه

ولی تابع قانونیم

همه فلجیم و کر و لال و کور میشه استعداد

ولی بازم زندگی رو جلو میبرم

مادرا میزائن ، پدرا میخرن

دوچرخه میشه ماشین ، آبنبات میشه کلید

هم بازی میشه شِریک جنسی وقت پیریت


امروز بد بود ، بدتر از دیروز

هیچکی در نزد بگه أ خونت بیا بیرون

هیچکی نفهمید غیرِ درد خودش درد چیه

ولی زندگی جاریه فقط هوا سرد میشه

واست کیک میخرن واست دست میزنن

پدر و مادرت با مِهر برات وقت میخرن

مغزتو میشورن معلمای بیشرف

ولی بازم میشه خودت و رفیقت بشید عوض

از شاه عربا ، تا بچه بازیای کشیشا

هنوز درجنایت بازه تووی این کلیسا

مسیح کی بود ، خوب و بد چی بود

واسمون عیسی رو معنی کردن دلیل چی بود

ما آدما پر از سوالیم ، پر از انرژی

پر از اهمیت به ک*شری مث پِرستیژ

پر از جنایت ، پر از تعفن

وعده ی آخر تهوع ، مرگ های پر تنوع

دنبال رویات باش ، انقدرا زنده نیستی که بخوای بسوزی بسازی

انقدرا جدی نیست

میسوزم میبینم هنوز قفلیم رو جدول

به خودت میگی آزادیه پنج حرف اول

ولی بهت میگن زندان یا اعدام

همش پنج حرفه انتخاب بین بد و بدتر

الف ب پ ت ث

مثِ ساکت سه بار در روز سکوت و گوش کن از اول

چه غمناکه ، چه غمناکه

وقتی توو برگه ی اتهامت سکوت باشه

رد میشدیم أ کنار یه کلاه خالی

زیر یه پل تاریک ، یه هنرمند باریک

صدای ویالونش میگفت این شهر قصه میخواد

به قصه های خوب یه سکه میداد

همه پرسیدن شیر یا خط ، من با خطه بدم نوشتم شیر

توو این جنگل پرسه نزن

با رأی گیری اینجا روباه میشه عادل

گاو میشه عاقل ، شغال میشه عاشق

توو ازدواج حاکم ، حرفت ساقدوش باده

بادی که از هر وری اومد گَند زد به حالت

حالا اسمشو بنویس و پرت کن توو صندوق

هی انتظار بکش منتظر فندوق

واقعا اگه خودت بودی نمی دزدیدی

اون چند و چند میلیارد که بود حق مردم

صورتت و تر کن ، دست و پاتو بشناس

واسه یه بارم که شده فکرو کار بنداز

لعنتی لعنت شیطون به قبرت

تُف به شعارت که خودت گُمی تووی گندت

خودت و کردی بَرده ، گناهه اگه باور کنی

وقتی بهت میگن خدا میخواد باشی بنده

خدا این نیست ، خدا هرچی باشه این نیست

خدا ترس نداره ، بخدا خدا این نیست

جهنم خدا واسه خیلیا بهشته

بهشت باشه واسه اون که میخواد أ حوری کِرشمه

خدا این نیست ، اگه باشه هم دروغه

مگه نه اینکه نور پاکش و دَمیدن توو روحت

مگه نمیخواستیم توو این دنیا بخندیم و پُرشیم

مثِ خورشید نورانی
 

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,368
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
آرزوی فردا - هایده و مازیار

تو زمونه ای که عمر عشق یک صبح تا شبه
من هنوز تو گفتن دوست دارم وا موندم
من هنوز تو گفتن دوست دارم وا موندم

همه گفتن همه رفتن اما من
با یه دنیا آرزو جا موندم
چه روزایی که غروب شد اما من
من در آرزوی فردا موندم

با خدا هر کی یه جور حرف میزنه
حرف من شنیدنی تر از همه‌ست
اگه حرفای منو گوش کنه
گفتنی هام واسه اون یه عالمه‌ست

همه گفتن همه رفتن اما من

با یه دنیا آرزو جا موندم
چه روزایی که غروب شد اما من
من در آرزوی فردا موندم

+اثری از جهانبخش پازوکی
 
آخرین ویرایش:
بالا