پاسخ : لهجه کرمونی! دوستان یه شعر کرمونی دیگه پیدا کردم ، البته فک کنم آخرش سمپادیا به خاطر این شعرای ما ف-ی-ل-ت-ر شه . " الا دختر بذا سيلت کنم من ترازو خريدهم کيلت کنم من زدي دندونمو با سنگ شکستي اگر ماچي بدي ، بيلت کنم من ." خب ، کی بود ادعا لهجه ی کرمونی میکرد ؟! B-)
پاسخ : لهجه کرمونی! مامان بزرگم میپرسه ادمین یعنی چی؟؟ کلی به خودم فشار آوردم یه جوری بگم بفهمه!! آخرش میگم همون هادربونه!!!!!
پاسخ : لهجه کرمونی! دیدید چقدر از این تریپ شعرا زیاده دیشب منو آ مرتضا خو چارتُ هب رفتیم فِضا دیدم علی و مملو از بی موادی در عذاب...... سر میدون خواجو علو کل ملو شل منو .... خیلی باحالا
پاسخ : لهجه کرمونی! وااااااااااای کرمونی که خیلی سخته،بهتره بریدتوگینس ثبت کنین.ازچینیم سخت تره من که یه کلمشم نفهمیدم
پاسخ : لهجه کرمونی! اینقدر ها هم که تو میگی سخت نیس به خاطر این سخته که تو داری تایپ شدش رو می خونی اگه یکی جلوت باشه و برات به لهجه حرف بزنه متوجه می شی فقط هم کرمانی این طور نیس بقیه ی لهجه ها هم همین طوره فقط کم و زیاد داره
پاسخ : لهجه کرمونی! ولی خداییش وقتی اقوام ما میان اینجا تو خیابون یا بازار و فوشگاه ها که ممکنه زیاد کرمونی بحرفن،متوجه نمیشن....همیشه منو میبرن تا واسشون یه جوری بگم که متوجه شن....یه سری کلمات رو نمیفهمن...ولی باحاله.. :-* ^-^
پاسخ : لهجه کرمونی! کل اصغر قندشکری(پدر خانواده) مادر جان قند عسل(پسرخانواده) جواهر(دختر خانواده) کل اصغر:قندعسل...وَخی خود جم کُ قندعسل:جِواهر...وَخی همی که بابا گّف اجرا بُکُ جواهر:مادِر وَخیزِن خودتون....نه بِبَخشن.اِشتبا شد....خو چِش قُرّه مَرِن...چَش قِلَت کِردم....چِقَ گُشنه ام مَ...ای تخمه ا ادم گشنه تر میکِنه... کل اصغر:بیس چار سات گشنه ای بابا مادر:وَخی شام بیار بخوریم جِواهِر....شما دِتا پدر پسرم ای تخمه ا ان جوجه رِ اِقَدَر مَخورِن.رودل مِکنن...واااا دوبار سَر که نِشِستی جِواهِر...وَخی ننو جواهر:.اااا مادِر دارم فِک میکنم.چرا مِزاحمت ایجاد مِکنن؟ کل اصغر:ای بابا چه فکری بابا؟چِقَ فک میکنی جِواهِر:هِچی بابا...مِگم کاشکی ..ای اشپزخونه هم مث ای تلِویزیونو یه کُنتُرُلی داش مادر:که چِتو بِشه؟ جِواهِر:در نظر بگیرِن...یه دکمُه اُ بزنی شام اماده بِشه...دکمُه اُ کناریش بیار تِش...دکمُه اُورتریش بزنی سفره رِ پَن بُکُنه مادر:لابد یه دکمه هم بزنی به جاتون بخورتِش قند عسل:نه نه زمت خوردَنِش مَ میکشم...شما یه دکمه ای بزنِن که سفره رِ جمع بکنه ج:ها اینَ هس ها مادر:وَخی جِواهِر...وَخی.... جِواهِر:قندعسل وَخی نشنیدی مامان چی گُف؟وَخی...مَ دارم فِک میکنم اَ افکارم لذت میبِرَم.... قند عسل:باباووو...وَخیزم چِ کا بُکُنم ج:وَخی او کنترل اشپز خونه رِ بده ب مَ اشپز خونه رِ روشن کنم. قند عسل:ااه بیا کنترلِ بستون جِواهِر:قندعسل؟؟؟ای دکمه قرمه سبزی کدو بو؟؟ قند عسل:ای بو بگو برنجشم قدکشیده دون بلن باشه....... امیدوارم بتونید بخونیدش....
پاسخ : لهجه کرمونی! تو تصادف اينم ميگن: حالا ماشينتون به درك خوتون سالمين؟ ور رو پاهاتون ميتونين وايسين؟
پاسخ : لهجه کرمونی! "کُت حوض را بِلِچ!"( سوراخ حوض را با لته یا وسیله دیگری ببند و محکم کن) عاشق کلمه کُت
پاسخ : لهجه کرمونی! با م ق یک جمله ی کرمانی که فقط از4 حرف تشکیل شده حالا ترجمه: بابا من قند می خواهم عاشقتم
پاسخ :لهجه کرمونی ای[e]:این وخ[vakh]:وقت ور[var]:بر بذا[beza]:بگذار برج[borj]:ماه بیل[beyl]:بهل کردن خلوش[kholush]:عامی،خل دشت[dosht]:داشت گذشت[gozosht]:گذاشت سجلت[sejelt]:شناسنامه منم همتو تو[menam hamto to] :همچنین،منم مثل تو
پاسخ : لهجه کرمونی! حتماباید اصطلاحات کرمونیو بگیم؟؟؟من میخوام جک بگم.. پیام گیر تلفن کرمانی ها: مشترک موردنظر نیسه نه که نیسه هسه دم دس نیسه . فقط یه کرمونی میتونه یک جمله با 20فعل بسازه:داشتم می رفتم برم ،دیدم گرفت و رفت نشست،گفتم بذار برم بپرسم ببینم میاد،نمیاد،دیدم میگه نمیخوام بیام،یرم بگیرم بخوابم!!!! عاشقونه کرمونی: جگرت بشم دردات تِ سرم یا (دردات تِ کتمبم) درد بلات تو سرم.قربون قدت بشم.نفست بشم کفترومی قربون قد و بالات بشم ور دورت بگردم نوکروتم پک و پوزته بشم بلبلو قربون لنگ و چنگت میبا بلی یه ماچی ور سر کفتات بکنم ننو دردا بلات ت مدنگ سرم دیووونتم م آخرش تِ رِ مستونم الایی تصدقت قربون چشمووا بادمیت بشم