ماجراهای همکاری‌های سمپادی‌ما

[Admin2]

من توی فیس بوک تعداد بسیار زیادی بشر سمپادی فارغ التحصیل از n سال پیش تا آینده رو دارم. با بعضی هاشون شخصی حرف زدم با بعضی ها نه. کلا همون فرندی فیس بوک کلی باعث آشنایی شده.

یک بار در مورد یک موضوعی با یکی از همین فارغ التحصیلان حرف زده بودم تلفنی. آشنایی هم تلفنی و اینترنتی بود. یک روز زنگ زدم بهم برم شرکتشون. من و آرش بدیع مدیری رفتیم. بعد اون در مورد کاری که میخواستن بکنن توضیح داد. حالا اینکه این کار چی بود خیلی جای توضیح داره. یک قسمتش یک مجله تجارت الکترونیک بود که با هدف فرهنگ سازی و جذب مخاطب برای اون سایت فعالیت میکرد. این مجله رو قرار بود ما بگردونیم. طبیعتا ما نه به تنهایی چون کار سنگینی بود. ما هم نزدیک به 12 نفر از بچه های حلی و فرزانگان رو بردیم سر اینکار. مثلا پویا.م ، ماهرود و سعید.ز و فائزه .

این شرکتی که ما براش کار میکردیم شرکت فناوری اطلاعات بانک پاسارگاد ( فناپ ) بود. این شرکت متعلق به بانک پاسارگاده و مدیرش آقای جوانمردی هم فارغ التحصیل سمپاده. تعداد نسبتا زیادی سمپادی در این شرکت در پروژه های مختلفش مشغول به کار هستند. این شرکت عملا جزو 3 شرکت بزرگ فناوری اطلاعات کشوره که کارهای میلیاردی دستشه. اون سایت هم تچرا هست که ما روش کار میکنیم. البته الان پروژه های جانبیش تغییر کرده و فقط روی این سایت ، نشریه تجارت الکترونیک ما مونده. ولی خب ما هر هفته تقریبا میریم جلسه تحریریه رو داریم تو شرکت فناپ. به ازای مطالبی که می نویسیم هم پول میگیریم.

حالا آشنایی ما به اینجا ختم نشد و ما به واسطه کارمون تو فناپ ، الان توی یک شرکت دیگه هم یک فعالیت هایی داریم.

خب چرا اینها رو میگم؟
اول به خاطر اینکه به شما نشون بدم تاثیر روابط و شبکه اجتماعی که میتونید داشته باشید. اینکه چطور از سمپادیا و فیس بوک میشه خوب استفاده کرد. من هرگز ماهرود یا پویا رو که ندیده بودم. من صرفا سعید رو توی چت میشناختم و نه جای دیگه. در واقع این سمپادیا نقطه اتصال ما شده بود. مدرسه و فیس بوک هم جای خود. شما هم سعی کنید شبکه اجتماعی خودتون رو تقویت بکنید.
دوم به خاطر اینکه به شما بگم شما هم میتونید کارهای کوچیکی رو تجربه کنید. درسته مطلب نوشتن توی یک نشریه کاری نیست اما این مقدمه خوبی شد برای آشنایی ما با یک شرکت و آدم ها و کارهای مختلف. امروز بیش از یک ساله که ما با اونجا همکاری داریم. الان مدیرکل و مدیر پروژه های اونجا ما رو میشناسه و افکار و ایده هامون رو میدونه. ما فردا پس فردا به نقطه مناسبی از تحصیلات دانشگاهی برسیم بخوایم میتونیم تو اون شرکته کارهای جدی تری انجام بدیم. پس شما هم سعی کنید بیکار نمونید و کارهای مختلف رو تجربه کنید.


سوم هم که ما گروهمون نیاز به نویسنده در زمینه تجارت الکترونیک داره. حالا نه خیلی موضوعات پیچیده تجارت الکترونیک. در سطح عمومی و عامه. اگر وبلاگ رو بخونید متوجه میشید چی میگم. اگر کسی علاقه مند به همکاری باشه اعلام بکنه. لزومی هم نداره تهران باشید. فقط کافیه پایه نوشتن مطلب باشید. به ازاش هم پول میگیرید. تهران هم باشید که چه بهتر.

 

[4245]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

من به شخصه خودم هم میخوام تجربه داشته باشم ولی چجوری !؟ از کجا باید شروع کرد ؟! چجور باید بفهمیم تو چه کاری مهارت داریم بیشتر ، تا سراغشو بگیریم ؟! همه ی ما بهتره تجربه کار کردن رو هم داشته باشیم ! تابستون فرصت خیلی خوبیه
( یکی از بچه های ما کارگری میکنه روزی 20 تومن میگیره ! کارش فقط اجر پرت کردنه )

× جهت رونق گرفتن تاپیک

 

[alemzadeh]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

یه چیزی که آخر هر تابستون واسه بیشتر بچه ها تکرار میشه وای این تابستونم گذشت و هیچ کاری نکردم ایشالله تابستون بعد
من خودم معمولا تابستون میرم مغازه بابام هم چیزی یاد میگرم هم پول هم بیکار نیسم ولی همیشه دوست داشتم توی یه اداره کار کنم

 

[4245]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

من خودم معمولا تابستون میرم مغازه بابام هم چیزی یاد میگرم هم پول هم بیکار نیسم ولی همیشه دوست داشتم توی یه اداره کار کنم

این مشکل اکثر ماهاس که انتظار داریم از همون اول بشینیم پشت ی میز با کت و شلوار تمیز و ملت بیان جلومون خم شن ... :) نمیشه یهو به اونجاها رسید برادر من ! همین تو مغازه کار کردن کلی عالیه به نظرم ! ولی من چیکار کنم !؟ یا بقیه که باباشون مغازه نداره ... ؟! میخوام / میخوایم کار کنیم ...

ولی اصلا هیچ نظری ندارم چه کاری کنم ؟! از کی کمک بگیرم !؟

 

[alemzadeh]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

این مشکل اکثر ماهاس که انتظار داریم از همون اول بشینیم پشت ی میز با کت و شلوار تمیز و ملت بیان جلومون خم شن ... :) نمیشه یهو به اونجاها رسید برادر من ! همین تو مغازه کار کردن کلی عالیه به نظرم ! ولی من چیکار کنم !؟ یا بقیه که باباشون مغازه نداره ... ؟! میخوام / میخوایم کار کنیم ...

ولی اصلا هیچ نظری ندارم چه کاری کنم ؟! از کی کمک بگیرم !؟

ببین کسی که کار بخواد کار هس واسش من نمیگم بهترین کار ولی هس
همین دوستت الان خواسته و مشغول به کاره به نظرم اون خیلی بهتر از مائه که میشینیم تو خونه بیکار
حتی از همین اینترنتی که توش علافیم میتونیم درآمد داشته باشیم
با تشکر از وقتی که در اختیار من قرار دادین

 

[4245]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

هرکسی میتونه تو هر تخصصی که داره درآمد داشته باشه خوب این یه چیز طبیعی هست.

میدونیم این طبیعیه ... تو بگو چجوری ؟! چجوری درامد داشته باشیم ؟! مثلا تو خودتو مثال بزن و بگو چجوری میتونی درامد داشته باشی ؟!

تخصصت چیه ؟!

 

[Hespride]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

اول يه نكته اي بگم، اينكه توي سن ما، لازم نيست هميشه هدف از كار، درآمد باشه
خيلي وقتا حتي آدم يه پولي ميده ، ميره يه جايي كار ميكنه اما به جاش يه كاريو ياد ميگيره و متخصص ميشه و بعدها ميتونه با اين تخصص درآمد داشته باشه
اما حالا به فرض كه دنبال درآمد باشين، كافيه توي هنري كه داريد تك باشيد
اونوقته كه خود كار مياد دنبالتون! البته شما هم بايد يه كم بريد دنبالشااا

مثلا همين علي خودمون، اونقدر علافه(الاف!) كه صبح تا شب توي نته خب ميتونه درآمد داشته باشه.
چجوري؟
مثلا ميتونيد توي شركت هاي نرم افزاري يا امنيتي به صورت پاره وقت مشغول بشي و وظيفه بررسي سايت ها رو بر عهده بگيري! (كاري كه هيچ تخصصي نميخواد و فقط وقت ميخواد كه توي سايت ها ول بگردي و سايت هايي كه به درد كارتون ميخوره رو پيدا كني)
يا اينكه ميتوني از طريق نت، بازاريابي كني. حالا يا مستقلا از طريق خودت، يا از طريق سايت هايي مثل اينجا
حالا خارج از نت هم ميشه درآمدداشت
چه اشكالي داره وقتي وقت اضافه داري، تايپ كني؟ حالا تايپ عادي نه، تايپ فرمول. صفحه اي 5-6 تومن در كمترين حالت ميگيري و به جاش مهارت كارت بالا ميره
يا اينكه براي مجلات در پيت و ... پوستر طراحي كني
حتي ميشه توي مغازه هاي پاساژ ها و ... شاگرد وايساد!
البته شاگرد، نه پادو
اينجوري يه كم كاراي اقتصادي ياد ميگيري، و وقتي با زحمت پول در بياري قدرشو بيشتر ميدوني

بچه ها، اگه هميشه دنبال كاراي سطح بالا باشين، خيلي كارتون سخت ميشه. بخدا كار عار نيست. آدم هركاري كه به دردش بخوره بكنه، مفيده
حتي جارو زدن خيابونا!(به شرطي كه به يه دردي بخوره)

 

[3PDE.F]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

این تاپیک خیلی خوبیه من از بعد کنکور خیلی بش فکر میکنم که یه کاری داشته باشم درامدم داشته باشه که چه بهتر
خوب قاعدتا من شخصا نمیتونم برم در مغازه و ازین کارا ولی این تایپ که هسپراید گفت خیلی خوب بود ولی میدونی چه جوری میشه شروع کرد؟ یعنی باید کجا برم بگم من میخوام تایپ کنم؟
من خودم بیشتر به تدریسو اینا فکر کرده بودم ولی اینکه ملت بیان و تبلیغاتش همش ریسکه
مثلا من اگه برم یه اعلامیه بدم با شمارم که من امادگیه تدریس دارم بیشتر مزاحم میشن تا اینکه شاگرد بیاد
بعدم مثلا شاگردو کجا ببرم درسش بدم ؟مکانشم معضلیه(؟)
یه کار خوب دیگم که میشه کرد به نظرم ترجمس یکم سخته ولی راه میوفتیم البته واسه اینا که دیپلم زبانو گرفتن من به خاطر
کنکورم چند ترم عقبم مونده یه چنتا تا بتونم بگیرم دیپلمو

 

[Billy the kid]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

میدونیم این طبیعیه ... تو بگو چجوری ؟! چجوری درامد داشته باشیم ؟! مثلا تو خودتو مثال بزن و بگو چجوری میتونی درامد داشته باشی ؟!

تخصصت چیه ؟!

آدم خیلی راحت می تونه در آمد داشته باشه... فقط کافیه مغزشو به کار بندازه...
خود ِ من، پارسال با این اضافه های چوب، پیکسل درست کردم و تو مدرسه فروختم... نمی گم پول ِ زیادی توش بود، ولی انقد بود که بتونم یه پلیر ِ درست حسابی بخرم... واسم هم هزینه ی خیلی کمی داشت... چوب هاشون دونه ای پنجاه تومن می خریدم، سنجاق قفلی هاش کلی خریدم، کمتر از دونه ای پونزده تومن شد...
اینم عکسش
پ.ن. اینا نمونه های اولیه بودن... زیاد خوب نشدن...

امسال هم از این فرند شیپ براسِلت ها درست کردم و فروختم... از حق نگذریم، پولش هم خوب بود... تازه این یکی هم که یک جو خلاقیت هم نداشت...!
اینم عکسش

 

[Hespride]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

این تاپیک خیلی خوبیه من از بعد کنکور خیلی بش فکر میکنم که یه کاری داشته باشم درامدم داشته باشه که چه بهتر
خوب قاعدتا من شخصا نمیتونم برم در مغازه و ازین کارا ولی این تایپ که هسپراید گفت خیلی خوب بود ولی میدونی چه جوری میشه شروع کرد؟ یعنی باید کجا برم بگم من میخوام تایپ کنم؟
من خودم بیشتر به تدریسو اینا فکر کرده بودم ولی اینکه ملت بیان و تبلیغاتش همش ریسکه
مثلا من اگه برم یه اعلامیه بدم با شمارم که من امادگیه تدریس دارم بیشتر مزاحم میشن تا اینکه شاگرد بیاد
بعدم مثلا شاگردو کجا ببرم درسش بدم ؟مکانشم معضلیه(؟)
یه کار خوب دیگم که میشه کرد به نظرم ترجمس یکم سخته ولی راه میوفتیم البته واسه اینا که دیپلم زبانو گرفتن من به خاطر
کنکورم چند ترم عقبم مونده یه چنتا تا بتونم بگیرم دیپلمو

الان این دوتا حرکت یه کمی ریسک داره. من نمیگم تایپ کنید، تایپ ضعیف ترین کاریه که میشه کرد و مثلا کسی با هوش شما، طبیعتا میتونه فعالیت های بهتری داشته باشه.
تدریس هم چندتا مساله داره، یکی به قول شما مکانشه، نمیشه ملتو بردارید ببرید خونه، از طرفی نمیشه شما همینجوری راه بیافتید برید خونه ی کسی که نمیشناسیدش. تازه ، پس فردا یه نفر میاد کلاستون،بعد تو امتحانش قبول نشه، تازه اول مکافاته با بابا و مامانش، شما که هیچ، معلم 60 ساله دیدم که کارش به کلانتری کشیده شده به خاطر اینکه شاگرد خصوصیش قبول نشده
ترجمه باز یه کم خوبه، به درد آینده میخوره و زبانتون رو تقویت میکنه،بعدها هم که بخواید مقاله ای بخونید یا بنویسید به کار میاد، ولی خب چشماتون در میاد اما در نهایت،گزینه ی خوبیه

با کار بیلی بچه حال کردم، اما خب بعضیا نمیتونن برن به بقیه چیز بفروشن. مثه من

 

[Billy the kid]

پاسخ : ماجراهای همکاری های سمپادی ما

با کار بیلی بچه حال کردم، اما خب بعضیا نمیتونن برن به بقیه چیز بفروشن. مثه من

من هم نمی تونم خوب به مردم چیز بفروشم ( نمی تونم مخ بزنم و این حرفا مثل ِ بعضیا که استادن)، ولی با همین روی ِ کمی که دارم، کارمو انجام دادم...
تو این تیپ کاری که من کردم، اگه حالشو ندارین خودتون بفروشین، می تونین کاراتونو ببرین یه جاهایی که همچین چیزایی می فروشن و اونجا کاراتونو امانی بذارین و اونا براتون بفروشن و یه درصدی بگیرن... مثل ِ شهر کتاب ها یا کافه ها یا کتاب فروشی هایی مثل ِ کتاب فروشی ِ نشر ِ چشمه یا افق یا ثالث و ...
یه جای ِ دیگه ای که خیلی خوب این جور چیزا رو می خرن، جمعه بازار ِ پارکینگ پروانه توی ِ چهار راه استانبول ه...