پارادوکس دوقلوها

[amin.14]

پاسخ : پارادوکس دوقلوها

یه سوال: شما کجا هستید که هر دوی اونا دارن با 0.6c سرعت ازتون دور می شن؟!
مرجع سومی که شما باشین اگه روی موشکه، فقط کاسپر باید با اون سرعت دور بشه، و اگه روی زمینه فقط آمیلیا. بنابراین فقط یکی از این دو جمله ای که شما گفتی درسته، نه هر دو هم زمان.
حالا مشکلی که اینجا بود این بود که اگه مرجع رو روی زمین ثابت بگیریم، به نظر می رسه کاسپر پیر تر از آمیلیا می شه، چون گذر زمان رو بیشتر اندازه می گیری. که نتیجه هم این شد که نه، چون اون وقتی شروع می کنه به برگشت یه شیفت زمانی هم پیدا می کنه که باعث می شه چند سال پیرتر بشه توی چهارچوب زمانی زمین.

من منظورم از "کاسپر:" این بود که کاسپر این رو میگه.شخص سومی در کار نیست.

دلیل این که روی هم مکان شدن تاکید می شه اینه که «دو نفر نمی تونن تو یه نقطه مکانی یکسان باشن و هر کدوم فکر کنه اون یکی از این جوون تره». یکی از اساس نسبیته فکر کنم.
این که وسط راه به هم تلفن کنن چیزی رو نقض نمی کنه، چون نه مکانشون یکیه و نه زمانشون و نمی شه نتیجه گیری کرد که تناقضی هست. ولی اگه به یه مکان برسن و با مجود این که مکانشون یکیه هر کدوم فکر کنه اون یکی ازش جوون تره، خوب این تناقضه دیگه!

ممنون فهمیدم

 

[سمپادی_ss]

پاسخ : پارادوکس دوقلوها

ولی من که همیشه هرجا دیدم گفتن امیلیا (اونی که میره سوارموشک میشه) جوونتر میمونه! هیچ جایی ندیدم بگن کاسپر جوون مونده! #-o

خب سفر در زمان در موقعی صورت میگیره که جسم بیش از سرعت نور حرکت کنه..
امیلیا بیش از سرعت نور سفر کرده پس جوون تره دیگه!

 

[amin.14]

پاسخ : پارادوکس دوقلوها

بالاخره جوابو فهمیدم \/
آقا جان چرا این قدر می پیچونید؟آقا جون تو نسبیت خاص تنها ناظران لخت یا بی شتاب آدم حساب میشن
اما امیلیا وقتی موشک دور میزنه متوجه شتاب میشه و دیگه ادم نیست.

 

[behradv]

پاسخ : پارادوکس دوقلوها

بالاخره جوابو فهمیدم \/
آقا جان چرا این قدر می پیچونید؟آقا جون تو نسبیت خاص تنها ناظران لخت یا بی شتاب آدم حساب میشن
اما امیلیا وقتی موشک دور میزنه متوجه شتاب میشه و دیگه ادم نیست.

آره خوب درسته. البتّه سؤال اصلی این که بود که دقیقاً کدوم ناظر ناظر لَخت حساب می شه، کدوم نمی شه. چون لَخت بودن یا نبودن باید نسبت به یه مرجع خاص تعریف بشه. یعنی میایم یه جسم رو ثابت در نظر می گیریم، بعد اگه اجسام دیگه نسبت به اون شتاب دار بودن، چهارچوبشون میشه نالَخت. بعد سوال اصلی ظاهراً این بود که «چرا آمیلیا رو شتاب دار در نظر می گیریم؟ چرا نمی گیم آمیلیا ثابته، و کاسپر ازش دور می شه و بعد دور می زنه، در نتیجه کاسپر بشه لَخت؟!»

جواب نسبتاً منطقی ای هم که براش فعلاً پذیرفتیم تقریباً همین فرمایش شماس، که چون آمیلیا واقعاً دور می زنه و برای این دور زدن باید یه فرآیند فیزیکی روی موشکه اتّفاق بیفته (مثل ترمز کردن)، نمی تونیم آمیلیا رو به عنوان مرجع ثابت در نظر بگیریم، و آمیلیا چهارجوب نالَخته.