• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

قتل

  • شروع کننده موضوع
  • #1

amirali

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
316
امتیاز
529
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
مدال المپیاد
ندارم !!! :دی
دانشگاه
سبزوتریم دیگه اما نپرس کجاش
تا حالا قاتل حیونی یا انسانی بودید؟
 

lof

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,866
امتیاز
10,628
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
دانشگاه
پلى تكنيك تهران
رشته دانشگاه
مهندسى معدن
پاسخ : قتل

حیوون تا دلت بخواد (<

اولیش مورچه ها بودن که وقتی تازه ید گرفته بودم راه برم میرفتم دستمو میکردم تو لونشون میودن بالا از دستم لهشون میکردم :D

حالا اون اگه حساب نشه 5 سالم که بود یه گنجشکه بالش شکسته بود افتاده بود زمین یه آجر زدم تو کلش مغزش پاشید درو دیوار :D

بعد یه کفتر کشتم یارو آب نمیخورد کلشو کردم تو آب هی سرفه میکرد نمیدونم چرا! بعدشم پرواز نمیکرد پرتش کردم خورد به دیوار دیگه رفت اون دنیا :-"

کلی هم حشره کشتم به روش های مختلف

دست و پاشونو میکنم و از این کارا

با چسب قطره ای یه بار ریختم رو یه سوسک قرمز شد بعد ترکید =))

یه بارم یه بچه گربه اومده بود تو حیاطمون لامسب هرچی پیشتش میکردم نمیرفت! با پا پرتش کردم بره رو دیوار خورد به دیوار بعد دیگه نمیدونم چی شد :|

ولی من نادمم :(( خیلی زیاد! واقعا کار بدی کردم!

حالا حشراتش مهم نیستن! ولی واقعا اون کبوتره و گنجشکه خیلی گناه داشتن!

حالا کبوتره هم واقعا زیاد از دستی نبود بچه بودم!

ولی گنجشکه چرا :((

به همین خاطر یه بچه گنجشک پیدا کردم تو مدمون آوردم خونمون ازش پرستاری کردم ولی مرد :(

این آخری رو خیلی دوس داشتم :(

دلم واسش تنگ شده ...
 

HHH

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,765
امتیاز
5,478
نام مرکز سمپاد
مدرسه
شهر
کرج
پاسخ : قتل

یه نفرو کشتم :|

آقا گیر آوردی؟ :D

می خوای صفحه حوادث بزنی بگو از قبل آماده مصاحبه شیم خو

اینجانب 3 بار متهم ردیف اول قتل 3 تا سوسک بودم :|

آخرش ثابت شد کار من نبوده ! مهران با دمپایی ای که از خواهرش گرفته کشتتشون :))
 

AMIR7.2

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
171
امتیاز
123
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
رفسنجان
رشته دانشگاه
من...ناسا...عمرا...
پاسخ : قتل

من یادمه با روغن حیوانی(گوسفند) که الان 2 کیلوش یه ربع سکه میدن :D مورچه سواری توش سرخ میکردم... :D
دقیقا ذوق مرگ میشدم از این کار.... =))
 

meli

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,014
امتیاز
8,478
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
برنز کشوری کامپیوتر
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : قتل

من از بدو تولد عاشق قتل مورچه ها بودم!
حتما هم زجر كششون ميكردم!
از كف حياط مورچه ها رو بر ميداشتم مينداختم تو آب(البته نصفشون تو راه له ميشدن!) بعد با سرنگ ميكشيدمشون بعد جنازه هاشونو فواره ميزدم وسط حياط!(يه حالي ميداد!)
يه بارم قتل غير عمد كردم يه جوجمو كشتم!
نصفه شبي ديدم خيلي جيك جيك ميكنه گذاشتمش تو دستشويي در رو روش قفل كردم!
صبح رفتم ديدم خفه شده!
پشه هم خيلي خوب ميكشم!
بابابزرگم يه پشه كش برقي داره به پشه ها كه ميزني جرقه ميزنن و بعد ميسوزن!
اينم خيلي حال ميده!
 

Karo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
555
امتیاز
1,791
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : قتل

3 بار
اولین بار
اول دسامبر 2005
ساعت 6و7 بود هوا گرگ و میش بود داشتم تو خیابون راه میرفتم مه غلیضی همه جارو پوشونده بود 1 متری جلوی خودتو نمیدیدی دیدم صدای فریاد میاد "کمک ... کمک ..." صدارو دنبال کردم دیدم یه پیرمردی وست خیابون افتاده ماشین بهش زده بود داشت درد میکشید نتونستم تحمل کنم خیلی دلم براش سوخت یه سنگ بزرگ برداشتم کوبوندم رو سرش سرش له شده بود مغزش معلوم بود جابجا مرد خوشحال بودم که از درد نجاتش داده بودم :|
بار دوم
بیست و دوم اپریل 2009
مهمونی یکی از دوستام دعوت بودم حدود 10 نفری اونجا بودیم اهنگ متال گذاشته بودن خوشم نمیومد داشتم دیوونه میشدم عوض نمیکردن اهنگو رفتم تو اشپز خونه یه چاقو برداشتم رفتم سیم بلند گو رو قط کردم دوستم اومد جلو گفت چرا اینکارو کردی چاقورو کردم تو شکمش 7 نفری از دوستان در رفتن 2 تا دیگرم کشتم سه نفرو تیکه تیکه کردم نتونستن ثابت کنن کاره من بوده قتلا
بار سوم
هشتم جولای 2011
امروز بود 3 ساعتم نمیگذشته کینه عجیبی از یکی از همسایه هامون تو دلم بود مادرو پدرم خونه نبودن دعوتش کردم بیاد اینجا بعد از 10 دقیقه از پشت بهش چاقو زدم افتاد رو زمین نمرده بود داشت گریه میکرد منم روی سرش میخنندیدم خودکارمو کردم تو یکی از چشماش نمیتونست جیغ بکشه بعد از اون در گاوصندوقو باز کردم تازه فیلم استخوان های دوست داشتنیو دیده بودم میخواشتم بکنمش تو گاوصندوق جا نمیشد تیکه تیکش کردم بعد گذاشتمش اون تو دره گاو صندوقو بستم الان گاوصندق جلومه یکم میترسم ولی عادیه به قوله یکی از دوستان اقتضای سنه
کنجکاوم بدونم نفر بعدی کیه شاید خودم باشم :|
 

khorshidz

کاربر فعال
ارسال‌ها
58
امتیاز
176
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رفسنجان
دانشگاه
علوم پزشکی کرمان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : قتل

من که اصلا نمی تونم حتی مورچه رو بکشم یعنی دلم نمی اید و بدترین رفتارم در برابر مورچه پرت کردنشه
ولی یه دوستم یه دونه جوجه داشت عاشق این بود بعد این جوجه همینجوری تو خونشون ولو بود یه روز زنگ زد به من بعد خیلی ناراحت بود گفتم چی شده گفت دیشب غلت زدم رو جوجم صب که بیدار شدم زیرم له شده بود :(
 

lof

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,866
امتیاز
10,628
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
دانشگاه
پلى تكنيك تهران
رشته دانشگاه
مهندسى معدن
پاسخ : قتل

یکی از بچه ها تعریف میکرد بچه که بوده یه جوجه رنگی داشته

بعد یه کتاب رنگی داشته عکس همین جوجه هه توش بوده

خلاصه میگه جوجم همبازی میخواد!

میره جوجه هه رو میزاره لا کتابش میشینه روش =))

عکس برگردونش میکنه بدبختو =))
 

پگاهــــ

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
112
امتیاز
709
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
مشهد
پاسخ : قتل

اگه از مورچه و سوسک و پشه و عنکبوتو و... این جور چیزا فاکتور بگیرم 1 بار جوجه یه بارم یه خروس(!) کشتم!!! :D
روش قتل جوجه:
حدودا 6 سالم بود از این جوجه رنگیا داشتم!بعد این بزرگ شد و اینا دیگه سفید شده بود زیاد ازش خوشم نمیومد! :-"
یه بار برداشتم گذاشتمش پیش خودم (داشتم کارتون نگاه میکردم!) بعد به زور با فشار دست! اینو نشوندم رو زمین! :D
تا دستمو برمیداشتم هی پا میشد ...! :-w
دیدم حوصله ندارم هی اینو با دستم رو زمین بشونم و این که کلی از ماجرای کارتون و نفهمیدم چی بود رفتم بالشت برداشتم اینو گذاشتم زیر بالشت خودمم روش نشستم بعدم خیلی راحت کارتونمو دیدم!!! :-" :D
خلاصه کارتون تموم شدو اینا دیدم دیگه هیچ صدایی نمیاد :D با خودم گفتم حتما خوابیده دیگه!!! :-"
بعد بالشتو برداشتم دیدم کلا رفتِ اون دنیا...! :-"
ولی یادمه که زیاد ناراحت نشدم!!! :D
روش قتل خروس:
این خروس ِ وقتی جوجه بود پیش ِ من بود ولی دیگه بزرگ شد رفتیم گذاشتیمش خونه مامانبزرگم ...!
یه روز رفته بودم حیاط بعد این خروسِ هم بود ...
رفتم پیشش دیدم این یهو دوید به طرفم منم ترسیدم در حال جیغ زدن میدویدم...! :D
بعد که یکم جلو رفتم یه فکر خوب به ذهنم رسید...! :>
واستادم تا این خروس بیاد بعد که اومد با لگد پرتش کردم! :D
نمرد همون جا ولی افتاد رو زمین دیگه نیومد دنبالم!!(شایدم اگه من بازم وا یمیستادم میومد!!!) :D
بعدم که رفتم تو خونه همه پرسیدن چی شد ؟!منم فقط گفتم که خروسِ افتاده بود دنبالم!!!(دیگه این که چیکار کردم و نگفتم!!!) :D
بعد 2 ،3 روز بعدش مامانبزرگم خبر دادن که خروس ِمرد!!! :-"
 

کوزت

کوزت
ارسال‌ها
1,651
امتیاز
7,346
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : ...

من گربمو سرشو کردم لای در تو ۴ سالگی اینا
اصلأ نارحت نیستم:D
 

Shadow!

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
503
امتیاز
235
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1 مشهد
شهر
مشهد
پاسخ : قتل

بنده یه بار نزدیک بود واقعا یه نفر رو بکشم ! :D اونم تو مدرسه ! دوستان در جریان هستند :D :-[
 
  • شروع کننده موضوع
  • #12

amirali

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
316
امتیاز
529
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
مدال المپیاد
ندارم !!! :دی
دانشگاه
سبزوتریم دیگه اما نپرس کجاش
پاسخ : قتل

منم همین طور یکی از بچه های کلاسمون بود هی اذیت کرد منم عصبانی شدم گردنش رو گرفتم لای دستم خیلی عصبانی بودم بچه هابهم نمیگفتن ولش کن الان مرده بود بعد که ولش کردم رو زمین دراز بهدراز افتاد
 

lindaa

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
573
امتیاز
3,604
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ابرشهرقدیم (نیشابور)
پاسخ : قتل

فکر میکنین که اگه کسی انسانی رو میکشت الان میتونست تو این تاپیک باشه؟؟؟
من خودم اونقدر ترسوهستم که میترسم به 1جوجه دست بزنم!
ولی دخترخالم یکبار یک ماهی رو اینقدر محکم فشار داد که چشاش دراومد بد بخت!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #14

amirali

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
316
امتیاز
529
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
مدال المپیاد
ندارم !!! :دی
دانشگاه
سبزوتریم دیگه اما نپرس کجاش
پاسخ : قتل

ها یه چیزی یادم اومد
یکی از دخترای کلاس زبانمون میگفت یه بچه گربه رو تو یه خرابه کشته بعد چشماشم در آورده بعد دفنشم گرده
 

armitaa

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
230
امتیاز
536
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
شیراز
پاسخ : قتل

بزرگترین قتل من کشتن یه پروانه ی خوشگل بود :( من نمیخواستم بکشمش!! :( ازش خوشم اومد به پسر عمم گفتم برام بگیرتش بعد آوردم بالشو شستم با شامپو و بعد با دستمال خشکش کردم و خوابوندمش رو تختِ عروسکم تا تویِ آفتاب خشک شه! :( وقتی برگشتم مرده بود :-<
 

FarnazZ

FarnazZ
ارسال‌ها
418
امتیاز
971
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : قتل

یه بار جوجه اردک امو بردم حموم

با سشوار خشکش کردم فرداش جان به جان آفرین تسلیم کرد =(( =(( :((

یه بار هم ی تخم اردک رو به جای تخم مرغ نوشه جان کردم :-[
 

منا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
784
امتیاز
828
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
مدال المپیاد
ریاضی وشیمی
رشته دانشگاه
مهندسی نفت
پاسخ : قتل

یه بار یه جوجه گنجشک که هنوز زیادی پرواز کردن بلد نبود افتاد تو حیاط خونمون >:D<
منم برداشتمش آوردم تو خونه یه کم بهش آب و دونه دادم *-:
بعد به فکرم زد که بهش پرواز کردن یاد بدم :D
بردمش تو حیاط هی پرتابش کردم هی این بیچاره جیک جیک میکرد میومد پایین :(
دورتا دور حیاطمون پر از گنجشک شده بود که داشتن جیک جیک میکردنو تماشا

بعد من دوباره گنجشکه رو پرتش کردم خورد به دیوار اومد پشت سرم تا برگشتم ببینم چی شده دیدم زیر پام لهش کردم :( :(
کلی خون از دهنش اومد =((
بعدم مرد =(( =(( :(( :((
هنوزم که یادم میاد عذاب وجدان میگیرتم که جوجو نو میبخشه یا نه :(( :(( :((
 

L.E

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
980
امتیاز
6,736
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
شهر
تهران
پاسخ : قتل

من بچه بودم 2تا پرنده داشتم بعد 2تا بچه داشتن 1 رو گذاشتمشون تو ایوون آفتاب بخورن B-)!
قفسشونم کفش فلزی بود!
بعد یادم رف اینا اونجان ساعت 4 اینا بود یادم اومد رفتم دیدم کف قفسشون عین ماهیتابه سرخ شدن! :(( :(( :(( :(( :(( :(( :((
خیلی گناه داشتن!
بچه هاشون خیلی کوچولو بودن!آرزو داشتن :(( :(( :|
فقط باباهه زنده موند
 

fatameh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
399
امتیاز
370
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رفسنجان
مدال المپیاد
یکم واسه زیست
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
پزشکی یا دکترای ژنتیک
پاسخ : قتل

من متهم به قتل تعداد زیادی سوسک حموم مورچه و ...هستم
حالا که خودم اعتراف کردم تخفیف میدین تو جرمم :D :D
 

vahidd

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,163
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد
شهر
مشهد
پاسخ : قتل

به نقل از armitaa :
بزرگترین قتل من کشتن یه پروانه ی خوشگل بود :( من نمیخواستم بکشمش!! :( ازش خوشم اومد به پسر عمم گفتم برام بگیرتش بعد آوردم بالشو شستم با شامپو و بعد با دستمال خشکش کردم و خوابوندمش رو تختِ عروسکم تا تویِ آفتاب خشک شه! :( وقتی برگشتم مرده بود :-<
بروانه رو شستی خوابوندی رو تخت عروسک ؟ احیانآ جوجه نبوده ؟!
 
بالا