• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

رضا امیرخانی

Delaram95

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
343
امتیاز
478
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : رضا امیرخانی

رضا اميرخاني سعي مي كنه نظرش رو توي كتابش بگنجونه(نمي گم القا)
مي خواد متفاوت بنويسه و سنت شكني كنه ...
و اين كارو كرده.
سبك كتابش به دل خيليا نمي شينه.
من مي تونم دركش كنم، اون نمي تونه و يا بلد نيست درست اون مفهومي رو كه مي خواد برسونه..
در صورتي كه اگه در لفافه نگه جذاب تره.
 

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,113
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : رضا امیرخانی

احتمالا خیلی هاتان قیدار جناب رضا امیرخانی را گرفتید و شاید برخی مثل من تمامش کرده باشند
حالا این جا به طور تخصصی در مورد این کتاب حرف می زنیم نه در مورد خود رضا امیر خانی اون یه تاپیک جدا داره
حالا سوالات این جاست
1-قیدار بهتر بود یا من او؟
2-پایان قیدار چطور بود؟
3-شخصیت خود قیدار چطور بود؟
4-نثر کتاب چگونه بود؟
5-در اخر ایا خریدش را به دیگران توصیه می کنید؟
منم خود یکم بعدتر جواب میدم
 

innocent

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
140
امتیاز
345
نام مرکز سمپاد
فرزانگان (1)
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
92
مدال المپیاد
مطالعه (!!!) برای مرحله دوم المپیاد ادبی...که البته قبول نشــدم:دی
رشته دانشگاه
دانشگاه شهید چمران هواز - دانشگاه شیراز
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : رضا امیرخانی

من با قیدار خوب ارتباط برقرار کردم اما واسم "من او " نشد :-"

در کل خوندنش رو توصیــه می کنم. P:>
 
  • لایک
امتیازات: م.ز

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : رضا امیرخانی

قیدار رو در حد یک نگاه چن دقیقه ای بررسی کردم ، احساس می کنم امیرخانی اومده ابر مرد ساخته . با این که ادبیات ایران به ابر مَرد نیازی نداره دیگه ... من ِ او شخصیت هاش خیلی زنده تر و رنگی تر بوده ن حتی .
 

raman

Hatter
ارسال‌ها
253
امتیاز
2,846
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : رضا امیرخانی

منم بیشترشُ خوندم،آخراشم.به نظرم زیـادی شخصیتا و کاراشون حالت نمادین پیدا کرده؛از واقعیت دور شده تا حدود زیادی.
 

raman

Hatter
ارسال‌ها
253
امتیاز
2,846
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : رضا امیرخانی

تموم شد.اول از همه این که فِک می کنم کتاب حرف ِ جدیدی نداشت؛حتی نسبت به بقیه کتابای امیرخانی.موضوع ِ کتاب_که جوانمردی بود به نظرم_اصلاً پتانسیل کش پیدا کردن در سیصد صفحه رو نداشت.همون اوایل کتاب تیپ شخصیتی ِ قیدارُ میفهمیدی و در ادامه ی کتاب که در وصف ِ شخصیت ِ قیداره تا پایان،حالِت بهم میخورد.
یـه همچین شخصیتی با یه همچین خصوصیاتی خیلی تر و تمیز تر و خلاصه تر و دلپسند تر(!)حاج فتاح ِ من او بود.
شاخص ترین وجه ِ کتاب هم فک می کنم دیالوگا و بازی های زبانی ش بود و احتمالا به خاطر اینه که کتاب قرار بوده فیلمنامه باشه.کلاً خیـــلی دیالوگ داشت.خیـــــلی ِ زننده ینی.
پایانش هم که فیلم ایرانی و نتیجه گیری اخلاقی. :rolleyes:
 

سنگین دل

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
76
امتیاز
657
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
پاسخ : رضا امیرخانی

به هرحال، این رمان قیدار به قول خود جناب امیرخانی یک نوع ادای دینِ سیاه و سفید بوده گویا.
پر از شخصیت های متضاد: قیدارِ خوب، شاهرخ قرتی و پاپیون بد.(به جز صفدر)
و اینکه هدفشون از نوشتن این کتاب این بوده که هنوز هم نسلی از قدیم الایام هستند که انسان هاش نمادی باشند از یک قدرت همه جانبه: هم لوطی و بامرام، هم ثروتمند و خوش اندام. که با این خصوصیات خیلی ها معترض به این بودند که چرا پای سنت و مدرنیته در این کتاب باز شده و به دعوای بین این دو ختم شده. ولی اگر دقت کرده باشید، خود شخصیت اصلی کتاب(همون قیدار) از قضا با مدرنیته هیچ مشکلی نداره.(از روی شغلش می شه فهمید. قیدار به عنوان یک گاراژدار)
به نقل از Hatter :
پایانش هم که فیلم ایرانی و نتیجه گیری اخلاقی. :rolleyes:
روایت خوب و روونی داره، ساختار داستان هم، ساختاری کلاسیکه. اما این پایان بندی ش...پایان بندی...هعی...انگار جناب امیرخانی میخواسته بزنه رو دست روایت های شاهنامه وار و رمان های زرد ایرانی.
 

raman

Hatter
ارسال‌ها
253
امتیاز
2,846
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از سنگین دل :
که با این خصوصیات خیلی ها معترض به این بودند که چرا پای سنت و مدرنیته در این کتاب باز شده و به دعوای بین این دو ختم شده. ولی اگر دقت کرده باشید، خود شخصیت اصلی کتاب(همون قیدار) از قضا با مدرنیته هیچ مشکلی نداره.
دقیقاً.معنای سنتُ در مقابل مدرنیته قرار نداده.سنتُ چیزی میدونه نزدیک به مفهوم هویت؛که به نظرش قابل احیـا و بازسازی و رشده و جامعه میتونه به هویت ِ اصلی ش برگرده،چیـزی که خودش به عنوان یکی از اهداف اصلی که تو کتاباش دنبال میکنه ازش نام می بره.
 

anahid_30s

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,029
امتیاز
1,985
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1392
پاسخ : رضا امیرخانی

توی تجربه با خودشم مصاحبه کرده بودن همینو گفته بود.
گفته بود قیدار با مدرنیته هیچ مشکلی نداره.

من ارمیا رو حوصله ـم نگرفت و نصفه گذاشتم.
بیوتن رو در اثر تهوعی که پیدا کردم نصفه رها کردم.
قیدار رو هم خواستم بگیرم، اما با توجه به چیزایی که درباره ـش خونده بودم فکر کردم واقعا حوصله دیالوگ های شعرگونه و لوطی بازی (شایدم لات بازی) رو ندارم.

امیرخانی نویسنده خیلی خوبی نیست. اما در حال حاضر از خیلی های دیگه بهتره.
 

سنگین دل

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
76
امتیاز
657
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از Hatter :
دقیقاً.معنای سنتُ در مقابل مدرنیته قرار نداده.سنتُ چیزی میدونه نزدیک به مفهوم هویت؛که به نظرش قابل احیـا و بازسازی و رشده و جامعه میتونه به هویت ِ اصلی ش برگرده،چیـزی که خودش به عنوان یکی از اهداف اصلی که تو کتاباش دنبال میکنه ازش نام می بره.
درسته. این هویته که به جای رشد و احیای اون، در چند دوره، از رشدش جلوگیری شده:
1.دوره ی مدرن شدن وحشتناک تهران(که شاهرخ مانندها میان وسط به جای قیدارها)
2. دوره ی بعدی، نه انقلابه و نه دوره ی جنگ. دوره ایه که ما چهره های جدیدی از سنت دادیم بیرون و درواقع یک بازگشت وحشتناک به گذشته.
که دهه ی هشتاد هم به خاطر بازگشت به این جور سلسله ها به احیای هویت ضربه زده.
درنتیجه هیچ جای جنگ و جدلی میون سنت و مدرنیته وجود نداره!
 

Bahar.no

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
515
امتیاز
1,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4
شهر
طهران
پاسخ : رضا امیرخانی

از بیوتن خوشم نیومد ولی من او رو سه بار خوندم :>
امیر خانی سبک جالبی واسه داستاناش داره،یه سبک متفاوت
ولی بعضی کتاباش با آدم ارتباط برقرار نمیکنن
خوندنشون سخته؛ تاحدودی زمان تو نوشته هاش پیچیده است
مثلا من او این جوریه که زمان حال رو میگه بعد یه فلاش بک میزنه به گذشته
خوب این نوشته با بقیه نوشته ها متفاوته ولی توانا بودن نویسنده روهم نشون میده
آدم باید خیلی ماهر باشه که بتونه زمان حال و آینده و گذشته رو باهم تعریف کنه؛ اونم قاطی پاتی /m\
 

مهسافت

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
491
امتیاز
4,511
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
صنایع غذایی
پاسخ : رضا امیرخانی

کتاب ـای این نویسنده به نظرِ من ملموس تر از دیگر نویسنده هاست و منُ - به شخصه - به ادامه دادنِ کتاب تشویق میکنه .
من زمانی که کتاب " منِ او " رو خوندم فکر کردم که این کتاب به واسطه ی نویسنده ی ایرانی ـیی که داره میتونه بهتر فضای زندگی من رو تو کتاب ـاش بگونجونه و به همین خاطرِ که من کلا کتاب ها و رمان های فارسیُ بیشتر ترجیح میدم - نظر شخصی ـَم ـه - البته در موردِ اقای امیر خانی من یک مطلبُ شنیدم که در کل ذهن ـَم خیلی مشغول کرد و وقتی فهمیدم ـِش یه کتاب از ایشونُ تا وسط ـا رها کردمُ بقیه ـشُ نخوندم :
پارسال یه همایش مانند از آقای رضا امیر خانی رو شرکت کرد و ایشون وسط صحبت ـاشون گفتند که : کتاب منُ حتی دانش آموز ـانِ 14 ، 15 ساله هم میخونن بعضا .
و من فکر کردم شاید این کتاب ترجبه ی خاصی لازم داره خوندنش و لازمه من برای خوندن ـِشون دست نگه دارم .
میخواستم نظر بقیه رو هم راجع به این موضوع بدونم . :)
 

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,448
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از مــهــســافــت...! :
کتاب ـای این نویسنده به نظرِ من ملموس تر از دیگر نویسنده هاست و منُ - به شخصه - به ادامه دادنِ کتاب تشویق میکنه .
من زمانی که کتاب " منِ او " رو خوندم فکر کردم که این کتاب به واسطه ی نویسنده ی ایرانی ـیی که داره میتونه بهتر فضای زندگی من رو تو کتاب ـاش بگونجونه و به همین خاطرِ که من کلا کتاب ها و رمان های فارسیُ بیشتر ترجیح میدم - نظر شخصی ـَم ـه - البته در موردِ اقای امیر خانی من یک مطلبُ شنیدم که در کل ذهن ـَم خیلی مشغول کرد و وقتی فهمیدم ـِش یه کتاب از ایشونُ تا وسط ـا رها کردمُ بقیه ـشُ نخوندم :
پارسال یه همایش مانند از آقای رضا امیر خانی رو شرکت کرد و ایشون وسط صحبت ـاشون گفتند که : کتاب منُ حتی دانش آموز ـانِ 14 ، 15 ساله هم میخونن بعضا .
و من فکر کردم شاید این کتاب ترجبه ی خاصی لازم داره خوندنش و لازمه من برای خوندن ـِشون دست نگه دارم .
میخواستم نظر بقیه رو هم راجع به این موضوع بدونم . :)
کتاب های امیرخانی از نظر سنگینی واقعاً مشکلی برای خوندن ایجاد نمیکنه. ممکنه یه شخص 15 ساله برای خوندن صادق هدایت یا کافکا نیاز داشته باشه که دست نگه داره اما کتاب های امیرخانی انچنان چیزی نداره که بخوای دست نگه داری.البته واضحه که هر کتابی رو آدم چند سال بعد بخونه بالاحره چند تا چیز جدید توش پیدا میکنه به اقتضای سن :)
اما یه نظردیگه ای هم در کنارش بدم :D نمیگم امیرخانی نخون. ولی اگه یه کتاب ازش خوندی دو تا کتاب هم از نویسنده های دیگه بخون. اگه تاکید داری ادبیات فارسی بخونی نویسنده های خوب فارسی هم کم نیستن. به نظر من امیرخانی نوشته هاش تاریخ مصرف دارن. به خصوص که اصرار داره هر چند وقت یه بار کتاب تولید کنه! مثلاً میتونی از گلشیری بخونی .
 

happymoon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
378
امتیاز
2,775
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سنندج
دانشگاه
هنر اسلامی تبریز
پاسخ : رضا امیرخانی

در پرانتز یه نظری داشتم درمورد قیدار
مهم ترین سوالی که تا آخر کتاب باهاش درگیر بودم این بود که واقعا ممکنه همچین شخصیتی وجودخارجی داشته باشه؟
این همه ویژگی های ایده آل ،کمی از قابل درک بودن داستان کم میکنه...زمانی که شما انتظار هیچگونه اشتباهی از یک شخصیت نداشته باشی و بدونی تمام کارهاش درسته دیگه پایانی که خودنویسنده برای کتابش درنظر گرفته مهم نیست...چون همه میدونن که قطعا یک همچین شخصیتی درهرشرایطی کار درست رو میکنه و خوندن کتاب تا آخرین صفجه جذابیتی نخواهد داشت...نکته دوم هم در مورد پایانش!
برای من سواله که چرا فصل آخر این کتاب با ارمیا تا این حد تشابه داره؟خط فکری نویسنده یه چیز ثابته و ظاهرا سعی داره این موضوع رو توی همه کتاب هاش بگنجونه!!!
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,610
امتیاز
22,370
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از happymoon :
در پرانتز یه نظری داشتم درمورد قیدار
مهم ترین سوالی که تا آخر کتاب باهاش درگیر بودم این بود که واقعا ممکنه همچین شخصیتی وجودخارجی داشته باشه؟
این همه ویژگی های ایده آل ،کمی از قابل درک بودن داستان کم میکنه...زمانی که شما انتظار هیچگونه اشتباهی از یک شخصیت نداشته باشی و بدونی تمام کارهاش درسته دیگه پایانی که خودنویسنده برای کتابش درنظر گرفته مهم نیست...چون همه میدونن که قطعا یک همچین شخصیتی درهرشرایطی کار درست رو میکنه و خوندن کتاب تا آخرین صفجه جذابیتی نخواهد داشت...نکته دوم هم در مورد پایانش!
برای من سواله که چرا فصل آخر این کتاب با ارمیا تا این حد تشابه داره؟خط فکری نویسنده یه چیز ثابته و ظاهرا سعی داره این موضوع رو توی همه کتاب هاش بگنجونه!!!
من در مورد این شخص نظریاتم رو در صفحات قبل گفته ام...که تا چه میزان حتی خواندن کتاب هایش و غرق شدن در آنها میتواند"خطرناک"باشد...
ولی در رابطه با سوالت...که چرا این مقدار ایده آلیستی هست و چرا ذره رئالیسم در آن نیست...
من کتاب رو نخوندم...
ولی شناختم از آقای امیرخانی این واقعیت رو برام تداعی میکنه که رضا امیرخانی از تمامی کتبش قصدی مقدس دارد به نام"اصلاح"...حال در آثار او مثلا این اصلاح بازگشت به دوران سنت است...
به عبارتی...میدانیم که اصلاح نیازمند به خدمت گرفتن"ایده آلیسم"برای"رئالیسم"است..."هر واقعیتی از رویایی پیشین نشات خواهد گرفت..."
پس خیلی نمیشه از این منظر بهش ایراد گرفت...
 

ermia

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
886
نام مرکز سمپاد
HnschII
شهر
mashad
مدال المپیاد
ادبیات
دانشگاه
سوال خوبیه‏!‏
رشته دانشگاه
اینم سوال خوبیه‏!‏
پاسخ : رضا امیرخانی

من هرکاری میکنم قیدار بهم نمیچسبه

چونکه احساس میکنم

به قول خود آقای امیرخانی: در حوزه داستانی حرفی واسه گفتن نداره و در کل نویسنده آرمان ذهنش رو توصیف کرده
 

saeide

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
572
امتیاز
2,073
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرج (گویا 3)
شهر
کرج
دانشگاه
تهران-شهید بهشتی
رشته دانشگاه
فیزیک-کارشناسی ارشد گرانش
پاسخ : رضا امیرخانی

قیدار در حد داستان قشنگ بود،ولی فقط و فقط در حد داستان!
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,146
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از سَعیده :
قیدار در حد داستان قشنگ بود،ولی فقط و فقط در حد داستان!
"در حد داستان" دقیقا ً یعنی چی ؟ :D
 

toopefootbal

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
پاسخ : رضا امیرخانی

امروز قیدار رو تموم کردم!خیلی دیر شد...اما به خوندنش می ارزید!
امیر خانی داره یه اشتباه بزرگو 3-4 بار تو کتاباش تکرار میکنه!کسی که مثل من،من او رو 8 بار خونده باشه و بعدش داستان سیستانو بخونه و بعدترش قیدار رو،میفهمه امیر خانی هم داره کم کم از آرمان هاش دور میشه!
 

saeide

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
572
امتیاز
2,073
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرج (گویا 3)
شهر
کرج
دانشگاه
تهران-شهید بهشتی
رشته دانشگاه
فیزیک-کارشناسی ارشد گرانش
پاسخ : رضا امیرخانی

به نقل از ارغوان اس. :
"در حد داستان" دقیقا ً یعنی چی ؟ :D
در حد داستان یعنی اینکه نتونی باهاش تو واقعیت زندگی ارتباط برقرار کنی!فقط یه داستان که خوندی و تموم شد و والسلام.
ولی بیوتن (مثلا) در حد یه زندگی قشنگ بود!میشد لمسش کرد تو واقعیت زندگی.
 
بالا