ديالوگ‌های ماندگار

[mobin9898]

چچن(به جوکر): پیشنهادت چیه ؟
جوکر : ساده است ، ما بتمن رو می کشیم.
مارونی : اگه انقدر سادست، چرا خودت تا حالا انجامش ندادی؟
جوکر : اگه توی کاری خوبی ، مفت انجامش نده.
______________
پاتریک: یه هواپیما از جنس طلا میخریم
باب اسفنجنی:هواپیما از جنس طلا نمیتونه پرواز کنه
پاتریک: ما دیگه پولداریم قوانین فیزیک رو ما تاثیر نداره
______________
باب: پاتریک چرا انقدر ناراحتی؟
پاتریک: امروز یه بچه رو دیدم داشت سر چهارراه گل میفروخت
باب: از دیدن اون بچه ناراحت شدی؟
پاتریک: نه
باب: پس چی ناراحتت کرده؟
پاتریک: همین دیگه،از این ناراحتم که فهمیدم دیدن اینجور بچه ها انقدر واسم عادی شده که دیگه ناراحتم نمیکنه
______________
احمد :یه لیوان از تو اون کابینته بردار
الی :خب
احمد :پرتش کن زمین
الی :خب
احمد :شکست؟
الی :آره
احمد :حالا ازش عذر خواهی کن
الی :ببخشید لیوان منظوری نداشتم
احمد :دوباره درست شد؟
الی :نه...
احمد :متوجه میشی؟
______________
هاردی: میخوام ازدواج كنم
لورل: با كی؟
هاردی: معلومه دیگه، با یه زن. مگه تو كسیو دیدی كه با یه مرد ازدواج كنه؟
لورل: آره
هاردی: كی؟
لورل: خواهرم

×shnava: پست های متوالی ترکیب شدند.

 

[فاطیما]

_ از چشم هیچ کس به خودت نگاه نکن...با چشم خودت نگاه کن...ارزشت رو اول خودت بدون...این مهمه که تو خودت رو یاور کنی،نه اینکه کی چی فکر میکنه!
عمر-عشق اجاره ای

 

[miena.m]

چرا من همیشه آدم خوبه داستانم چرا من نمی تونم بد باشم
همسایه بغلی اکسو
دی .او

 

[Nemesys]

دکتر عالم: نمیتونم نمیتونم باهاش حرف بزنم. این دیگه خیلی بی انصافیه.
نسرین: شما باید امیدوار باشین. خدا بزرگه...
-خدا؟! آره خدا خیلی بزرگه. خودمون ساختیمش که هروقت توی دردسر افتادیم یکی از راه برسه و بگه خدا بزرگه. اما اشکالش اینه که زیادی بزرگه.
+ شما حالتون خوب نیست.
-عه؟! چطوره یه سرم بهم وصل بکنی یا اینکه بشینی برام شعر بخونی یا یه طرح از صورتم بکشی و بچسبونی به دیوار ها؟... چه آدمای خوبی خدا هم که هست. پس دیگه مشکلی نیست.
+غذاتون داره سرد میشه استاد.
-آخه تو از زندگی چی میدونی؟! من با همین دستام با همین دستای خودم خیلیا رو از مرگ حتمی نجات دادم ولی هیچوقت ندیدم سروکله خدا اون طرفا پیداش بشه. اوناییم که زیر دستام مردن آدمایی مثل تو انداختن گردن خدا. "خدا خواسته" "خدا ارحم الراحمینه". خدا چرا به من کمک نمیکنه؟! (بغضش میشکند و با عصبانیت ادامه میدهد) حالا که این بچه به کمک احتیاج داره چرا از این دستا کاری برنمیاد؟
+(به سمت در میرود) ببخشین استاد. مو فکر میکنم این آقا سامان نیست که به کمک احتیاج داره (اشکش را پاک میکند و میرود)

_____
سامان: بابا... سلام. بابا حالت خوبه؟ خداروشکر که حالت خوبه. (رو به جمعیت فریاد میزند "حالش خوبه")
دستتو بده من...

*خیلی دور خیلی نزدیک، رضا میرکریمی*

 

[Special girl]

اونایی که به خیال خودشون میخوان پیش مشاور آبروداری کنند درواقع دارن به خودشون خیانت میکنن.
آتیلا پسیانی
آتش بس1

 

[هولدن]

I hate mondays
garfield

 

[:-|]

سیندی：ﭼﻪﻃﻮر ﻣﯽ شه ﺑﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎت اﻃﻤﯿﻨﺎن ﮐﺮد، وﻗﺘﯽ
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ راﺣﺘﯽ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﯽشن؟!

Blue valentine

 

[دهقان خلافکار128]

+ این روزا مگه کسی عاشق میشه ؟
- ولی من تو همین روزا عاشقت شدم ...

#خفگی

 

[*Reihan*]

- سرگرد فولاد شکن،مربوط به تاریخیه که بعد از شما آغاز میشه...یا بهتره بگم تاریخی که هیچوقت آغاز نشد...این مدت همش همین بوده...از دس دادن،تنهایی،ناتموم موندن داستان آدم ها...اول بابک و مریم،حالاعم سرگرد فولاد شکن...
+این وسط اسم کسیو جا ننداختید؟
- آذر...یه تقلای بیهوده،برای فراموش کردن تو...تموم شد قبل از اینکه شروع بشه...جواب نداد...
+گویا برای دانشجوهای ادبیات فارسی،داستان منجمد آدم ها توی گذشته ی مرده،مهم تر از زندگی توی زمان حال ـه...
- چه دریافت دوری از حرف من...
+معذرت میخوام...تلخی مرض مسری این ایامه...


#شهرزاد
:)

 

[Nemesys]

حاج آقا دعا کنند ما هم آمین بگیم...

(نجم الدین شریعتی-سمت خدا)

 

[miena.m]

قلب آدم ممکنه گاهی وقتا اشتباه کنه ولی هیچ وقت به صاحبش خیانت نمی کنه
شهرزاد دو

 

[parastar]

کی بهتر از حاج آقا که امین ناموسه !
بَله بنده امین ناموس هستم !
یا
فیلم پالپِ فیکشن ساخته ی برادر تارانتینو از برادران اهل قلم و متدیّن
#مارمولک

 

[Special girl]

اونیکه میزنه منم، اونیکه میخوره هم منم! کسی که اینجاست هم منم! همه ایرانی هستیم و هیچ کدوم رو جدا از ایران نمی‌بینم. باید وایستیم و بمونیم و درستش کنیم.. من بیرون وطنم مبارزه نمیکنم علیه وطنم! من توی وطنم مبارزه میکنم برای وطنم..

صحبت‌های حسین علیزاده
در فیلم مستند "بزم رزم"

 

[miena.m]

اگر می خوای جهان رو جای بهتری کنی
نگاهی به خودت بنداز وتغییر ایجاد کن
بتمن لگویی

 

[Marzie]

بزرگ آقا:
زندگی بی رحم تر از اونه که هرچی بخوای جلوت بذاره...
اگه یوقت اینو بفهمی همه کدورتا از دلت پاک میشه...
#شهرزاد

 

[Nemesys]

آقای رئیس، این خانوم ، این آقا و فک و فامیلاشون دست به دست هم دادن که منو نابود کنن. پاسبان گذاشته سر محل که منو دستگیر کنه… انگار من جنایت کردم. حالا هم باید نفقشو بدم … هم خونه رو بدم ، هم مهریه رو بدم … هم بچه مو بدم ، هم شرفمو بدم . چرا؟ چرا؟ من نمی تونم طلاق بدم؟ من نمی تونم . این زن ، این زن سهم منه، حق منه، عشق منه … من طلاق نمی دم…

حمید هامون - هامون

 

[Arshawm]

خدای من بزرگترین عوضی کل تاریخه که هیچوقت وجود نداشته . (ریک ) Rick and morty

 

[Nemesys]

من ثابت کردم بقیه هم هیچ فرقی با من ندارند. فقط یک روز بد، یک بدبیاری کافی است تا عاقل‌ترین فرد روی زمین هم به جنون کشیده شود... فقط یک روز بد...
تو هم یک روز بد داشتی، این‌طور نیست؟ همان روزی که همه چیز را تغییر داد... غیر از این چرا باید مثل یک موش پرنده لباس بپوشی؟ یک روز بد داشتی و همان روز هم تو را مثل همه به جنون کشاند... تو فقط دوست نداری اعتراف کنی! فکر می‌کنی باید تظاهر کنی که هنوز منطقی در این زندگی می‌بینی، که هنوز هم هدفی برای تمام این تلاش‌ها و درگیری‌ها وجود دارد!
خدایا، شماها حالم را بهم می‌زنید...
من عقلم را از دست دادم. وقتی که دیدم دنیا چه شوخی سیاه و مسخره‌ای است، عقلم را کاملاً از دست دادم...

جوکر - شوخی کشنده (The Killing Joke)

 

[Nemesys]

جوکر یک مورد خاصه.
بعضی از ماها عقیده داریم که اون ممکنه غیرقابل درمان باشه. درواقع، هنوز مطمئن نیستم که می‌تونیم اون رو جزو دیوانگان حساب کنیم!
اون ادعا داره توسط روح جادوگران هائیتی تسخیر شده.
ما فکر می‌کنیم همه این‌ها ناشی از یک اختلال عصبی باشه، چیزی مثل سندروم توره.
به احتمال زیاد ما درواقع اینجا با یک مورد فراتر از جنون سروکار داریم. یک تغییر جدیدِ فوق‌العاده در ادراک آدمی که به‌نظر می‌رسه برای زندگی در سال‌های پایانی قرن بیستم مناسب‌تر باشه...
برخلاف ماها، به‌نظر می‌رسه جوکر هیچ کنترلی روی دریافت اطلاعات حسی‌ای که از ماورا بهش می‌رسه نداره. تنها راه اون برای مقابله با این حجم از اطلاعات آشفته اینه که خودش رو به‌دست این جریان بسپاره.
برای همینه که بعضی روزها اون‌رو به‌شکل یک دلقک بدجنس می‌بینیم و بعضی وقت‌هام به شکل یک قاتل روانی. اون هیچ شخصیت واقعی‌ای نداره. اون هر روز خودش رو خلق می‌کنه.
برای همینه که اون خودش رو پادشاه جرم و جنایت می‌دونه و دنیا در نظرش نمایشی پوچ و مضحکه.

روث آدامز - تیمارستان آرکام: بنایی خطرناک بر زمینی خطرناک

 

[mRNA]

من نمیخوام محصول دنیای اطرافم باشم ؛من میخوام دنیای اطرافم محصول من باشه..
_The departed_