• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

سرکار گذاری!

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Samaneh.Z

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,137
امتیاز
1,490
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرج
مدال المپیاد
مدال نقره‌ی المپیاد نجوم‌و‌اخترفیزیک ..
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
تا حالا کسی ( معلم ، همکلاسی ، دوست ، آشنا و ...) رو سرکار گذاشتید؟ چندبار؟
تعریف کنین ما هم بخندیم!! :D :D :D
 

saeide

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
572
امتیاز
2,073
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرج (گویا 3)
شهر
کرج
دانشگاه
تهران-شهید بهشتی
رشته دانشگاه
فیزیک-کارشناسی ارشد گرانش
پاسخ : سرکار گذاری !

خود تورو من تا الان کلی سرکار گذاشتم،نفهمیدی :D
------------------
ولی دوم که بودم،معلم هندسمون رو گذاشتم سر کار.:D هی از داداشم گفتم،آخر سر دبیره برگشت گفت:شاگرد خودم بوده تو شهید سلطانی:D(داداش من اصلا سمپادی نبوده:دال)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Samaneh.Z

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,137
امتیاز
1,490
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرج
مدال المپیاد
مدال نقره‌ی المپیاد نجوم‌و‌اخترفیزیک ..
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سرکار گذاری !

آخه منو کی سر کار گذاشتی؟؟؟؟؟؟؟
----
:-"
 

Sadaf.Tb

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
340
امتیاز
96
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
صنعتی اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی پزشکی
پاسخ : سرکار گذاری !

منم یه بار یه پسره مزاحم شد منم سرکارش گداشتم بیچاره موقعی که فهمید کلی پوکیده بود از خنده و تا فهمید دیوونم کرد هی می زنگید
 

Golnoush.N

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
208
امتیاز
203
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 کرج
شهر
کرج
پاسخ : سرکار گذاری !

این کارو من نکردم ولی کار جالبی بود
پشت یکی از بچه ها یه برچسب زده بودن... از این برچسبای حیوونا که اسم هم دارن!
پشت یکی دیگه هم زده بودن
بعد این دوتا داشتن به همدیگه میخندیدن!
ما هم به دوتاشون
در زمان خودش بسیار باحال بود!
 

alex delpiero

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
796
امتیاز
1,215
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی (شعبه دیگری ندارد ...)
شهر
کرج
مدال المپیاد
سال 1388 قبولی المپیاد نجوم مرحله اول ، سال 1389 و 1390 قبول مرحله اول المپیاد کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سرکار گذاری !

ما پشت یکی از بچه های کلاس یه برچسب زدیم عکس هم گرفتیم می ذارم
روش نوشتیم
i want a husband
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,238
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : سرکار گذاری !

این مورد کاغذ چسبوندن رو بچه ها ما هم میکردن ( منم که اصلا تو این کار شریک نبودم...:-" )

"لطفا به من یونجه بدهید" یا " نزدیک نشوید، لگد میزند"

:D :D
 

dr.eniac

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,641
امتیاز
7,850
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
دانشگاه
علوم‌پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
دندان‌پزشکی
پاسخ : سرکار گذاری !

معلم زبانمون سر كلاس cd اورده بود كه گوشيش زنگ زد ، نويز زنگ خوردن گوشي روي ضبط تاثير گذاشت و ضبط جيغ كشيد
اين بود كه يك فكر عالي به ذهنم اومد.
با كناريم هماهنگ كرديم گوشيشو سايلنت كرد و جواب نداد من همش زنگ ميزدم دوباره وسط كلاس نويز ميفتاد رو ضبط و اعصاب همه خورد شد تفلك معلم كه فكر ميكرد از گوشيشه همش گوشيشو خاموش روشن ميكرد آفلاينش كرد اما بازم جواب نداد آخر يه كاري كرد كه همه زديم زير خنده
براي اينكه گوشيش آنتن نده پيچيدش لاي دستمال كاغذي
طفلك گريش گرفته بود بسكه اذيتش كرديم...........
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

Samaneh.Z

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,137
امتیاز
1,490
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرج
مدال المپیاد
مدال نقره‌ی المپیاد نجوم‌و‌اخترفیزیک ..
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سرکار گذاری !

به نقل از Golnoush.N :
این کارو من نکردم ولی کار جالبی بود
پشت یکی از بچه ها یه برچسب زده بودن... از این برچسبای حیوونا که اسم هم دارن!
پشت یکی دیگه هم زده بودن
بعد این دوتا داشتن به همدیگه میخندیدن!
ما هم به دوتاشون
در زمان خودش بسیار باحال بود!

آره یادش بخیر! یه سری از بچه ها می نوشتن " فروشی" !!! :D
 

closeman

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,078
امتیاز
6,744
شهر
مشهد
دانشگاه
ازاد:-""
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
پاسخ : سرکار گذاری !

تا دلتون بخواد...رو استیک انواع و اقسام نام ها از حیوانات گرفته تا...رو استیک می نوشتیم و می چسبوندیم پشته بچه ها...این اواخر جوری شده بود که بنده ی خدا بچه ها یک سره بر می گشتن ببینن پشتشون چیزی چسبوندیم یا نه...
 

آبجي مرضيه

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
688
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
دانشگاه
سمنان ---> بهشتی
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : سرکار گذاری !

من يه بار تو راه روپاي دختر خالم نشسته بودم اونجور سر كارش گذاشتم كه مامانو خالم كه كنارمون بودن فكر ميكردن خاستگاره
 

mig-mig

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
13
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : سرکار گذاری !


یه بار با ایدی پسر یه دختر رو سرکار گذاشتم (البته این کار رو زیاد میکردم ) دختره گفت چند سالته گفتم 25 گفت چی میخونی ؟ گفتم پزشکی صنعتی شریف :D :-"
 

HHH

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,765
امتیاز
5,478
نام مرکز سمپاد
مدرسه
شهر
کرج
پاسخ : سرکار گذاری !

به نقل از mig-mig :
یه بار با ایدی پسر یه دختر رو سرکار گذاشتم (البته این کار رو زیاد میکردم ) دختره گفت چند سالته گفتم 25 گفت چی میخونی ؟ گفتم پزشکی صنعتی شریف :D :-"
منم این کارو کردم
یکی دوبار هم اشتب شد بچه های سمپاد رو سرکار گذاشتم
بعد طرف گفت شهید سلطانی ای دیگه نه؟
منم خواستم کم نیارم گفتم آره
دیگه حالا میخواست کل آماره اون مدرسه رو ازم بگیره منم چرت و پلا تحویلش میدادم
آخرشم معرفی کردم خودمو گفتم دوربین مخفی بود
 

4245

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
591
امتیاز
2,386
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ارومیه
سال فارغ التحصیلی
1392
رشته دانشگاه
مهندسی پزشکی
پاسخ : سرکار گذاری !

چن سال پیش یکی از فرزانگانی های ما رو یه کاغذ نوشته بود این خر به فروش میرسد و چسبونده بود پشت ناظمشون ! :-"
اون سالو نمره انظباط بهش 12 دادن! :D
 

Legend

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,329
امتیاز
2,204
نام مرکز سمپاد
علامه حلی بدون شماره!
شهر
طهرون
سال فارغ التحصیلی
93
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : سرکار گذاری !

یه چیزی میگم حساب کار دستتون بیاد؟!!

ما چند وقت پیش تو مدارس حوصلمون سر رفت و گفتیم چیکار کنیم؟!! فردا قرار شد که اعلامیه خطم یکی از بچه هارو درست کنیم و بزنیم توی دیوار مدرسه؟!!

ما این رو خیلی خوب انجام دادیم و کلی شعر خوب هم گذاشتیم؟! بعد ناظم و مدیرمون این اعلامیه رو دیدن؟!! زدن زیر گریه!؟! :((

بعد وقتی اون بچه هه که این کارو واسش کردیم اومد مدیر و ناظممون فک کردند روحه!؟! و فرار کردن؟!! بعدش مارو صف کردن و گفتند که کار کی بوده و برا این کار کیفامون رو گشتن و امتحانات نوبت اول رو انداختن عقب؟!!(آخه تو امتحانات بود)

آخر لومون دادن بچه ها بخاطر امتحانات و مارو ... کردند!؟! :D

شوخی رو داشتی؟!! شماها جرئت دارید این کارو بکنید؟!! :-? :-"
 

آبجي مرضيه

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
688
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
دانشگاه
سمنان ---> بهشتی
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : سرکار گذاری !

انقد كه حسابش از دستم در رفته من استاده عوض كردنه صدامم يكيدوبار هركدومو ضايع كردم
بچه هامونم يه بار شماره معلممونو گير اورده بودن تا ميرف پا تخته بش زنگ ميزدن
 
  • لایک
امتیازات: Neg!n

hermes

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
908
امتیاز
2,876
نام مرکز سمپاد
دبیرستان شهیداژه ای 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتى اصفهان
رشته دانشگاه
مكانيك
پاسخ : سرکار گذاری !

سر كار گذاشتن كه زياد...........يه موردش كه خداست و تقريبا تو يه روز سر بالاي 10 نفر در اوردم(تو دو ساعت) با پ.خ ميگم :-".........


اين خيلي تكرار ميشه:شايع سازي جهت امتحان تو كلاس(گاهي تو پايه (<)........بعدم ميگم تو خوندي؟؟من كه نخوندم .......بس خرخوني.........بعد كلي اعصاب افرادو خورد كردم...


گاهي هم ميگفتم از كل كتاب و خودم ميگفتم:اسون بود من كه دو دور خوندم و اونا هم :-ss :-ss :-ss :-ss :-ss :-s و منم تو دلم (<
 

settareh

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,720
امتیاز
3,907
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : سرکار گذاری !

ما یه بار یکی از بچه های حرص در آر و خرخون و مثبت کلاس رو سر کار گذاشتیم خیــــــــــلــــــــــی فاز داد! :D
قبل از عید بود، معاونه به ما گفت باید کلاس بشورین! :D :-w ما هم قشنگ کلاس رو برق انداختیم، معاون اومد دید کلی قربونمون رفت و گفت برین حیاط تفریح کنین! :D
ما رفتیم حیاط، این خانوم خرخون موندن سر کلاس که ریاضی بخونن! :-&
ما یه سطل بزرگ رو پر از آب و کف کردیم و تی های کثیف رو توش شستیم، بعد 4 طبقه رفتیم بالا یه طبقه اومدیم پایین، دور از چشم معاون یواشکی رفتیم تو کلاس!
این خانوم خرخون نشسته بو با مخ تو کتاب ریاضی بود! سطل رو خیلی آروم خالی کردیم رو زمین ، بعد به دختره گفتیم : تو بقیه کلاس رو تمیز کن ما میریم حیاط :-" :D اونم سر تو کتاب گفت باشه! :))
بعد هیچی رفتیم تو حیاط و مشغول چرت و پرت گفتن شدیم، بعد یکی از بچه ها رفت بالا و خبر آورد که بیاین! :D
رفتیم بالا، دیدیم معاون داره به شدت خرخونه رو توبیخ میکنه! میگه چرا این کلاسو که دوستات (؟؟!!) زحمت کشیده بودن تمیز کردن رو کثیف کردی؟ اونم بدبخت گفت : خانوم اجازه ما بگیم؟ ما داشتیم ریاضی میخوندیم بچه ها گفتن اگه چیزی مونده تمیز کنین ما هم میخواستیم تمیز کنیم بعد دیدیم این جا... دوباره معاونه گفت : میخواستی تمیز کنی گند زدی به کلاس؟ کلش رو خودت باید پاک کنی! :D :D :D
ما هم شاد و خندان رفتیم پایین و دختره اون جا رو تمیز کرد و معاونم اجازه نداد تا ایشون کارش تموم میشه معلم ریاضی بیاد سر کلاس! بعدشم زنگ تموم شد و دختره زد زیر گریه به مناسبت این که معلم ریاضی عزیزش نیومده سر کلاس، کلی هم زمین سابیده! :D :D :D
 

hidden

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
676
امتیاز
369
نام مرکز سمپاد
سلطان شهیدان
شهر
کرج
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
دارو
پاسخ : سرکار گذاری !

به نقل از alex delpiero :
ما پشت یکی از بچه های کلاس یه برچسب زدیم عکس هم گرفتیم می ذارم
روش نوشتیم
i want a husband
:))
1 ) پشت یکی از بچه ها گل و بلبل کشیدیم یه ف ا ک تمیز هم نوشتیم رفتش پای تخته بچه ها تحمل کردن نخندیدن :)... رفت خونشون فرداش اومد گفت ... کی پشت تی شرتم اینو کشیده بود ؟؟ :-w :-w

2) یکی از بچه ها یه بیماری لنفی داشت ... یه دو هفته ای قرار بود بیمارستان بخوابه ... ما (مثلا دوستای صمیمیشیم) یه شایعه خیلی قوی درست کردیم ک فلانی 2 بار با خودش یکاری کرده ???.. :D بار سوم خون اومده :)) :)) بعد دیگه بیمارستانه ...جالبه با این ک مسخره بود تو کله مدرسه در موردش صحبت میگردن :-"... تو فرزانگان هم یکم پخش شد ...یکی از اشناهای فرزانگانیش بهش زنگ زد تو بیمارستان گفت همچینی چیزیه ؟؟ :)) ...دیگه لو رفت ...ولی 3-4 روز خبر یک مدرسه بود :-\ :-\

3) یکی از بچه های مدرسه با اس مارو سر کار گذاشت گفت از بچه های فرزانگان کرجه ( پا ندادما :-"...ولی آمارم در رفت تا حدی) خواستم تلافی کنم بعد چند وقت گوشیمو زدن (دزد). من یه خط جدید انداختم ... گفتم حالا این خطه ک هست بیا تلافی کنیم ... بهش اس دادمو اول گفتم یه دخترم الانم تهرانم ... اونم گفت تهرانمو (خالی بند!) ادرس همو پرسیدیم جفتمون ادرس گفتیم الکی {-8 ...بعد گفتم ولی ما خونمون کرجه مدرسمونم عظیمیست (نگفتم فرزانگان چون شک میکرد :-") دیگه کم کم شکش بر طرف شد ... گفتم عزیزم کی ببینمت ؟؟ :P امروز عصر خوبه ؟؟ >:D< ... گفت باید صداتو بشنوم تا بفهمم دختریو سر کار نیستم ... گفتم اوکی (; ... بعد میخواستم تا گندش در نیومده جمعش کنم سریع ی دختر جور کردم ... بهش گفتم یه ده ثانیه صحبت کنه تا شکش بر طرف شه ... و شد :D <D= <D= ... بعد ک قرار گذاشتیم ساعت 7 پارک ایران زمین ... بعد جالبه خوده اون دوستم زنگ زد خونه ی ما {-8 ... گفتش سجاد عصری میخوام برم بیرون میای بچرخیم ؟؟ ??? منم واسه اینکه گندش در نیاد با من قرار داره گفتم بذار ببینم اگه نیما بیاد منم میام B-)... بعد همه بچه هارو زنگ زدیم جمع کردیم رفتیم )
B-)
اول رفتیم آزادگان ک با بچه ها بیلیارد بازی کنیم ... من گوشیمو قایم کردم و جالبه با ما بیلیارد بازی کرد و نفهمید :D ... بعد گفت : بچه ها من باید برم کار دارم P:> ... رفت ... ما با بچه ها دنبالش رفتیم یواشکی دمه پارک یهو به جای یه دختر خوشکل یه سری پسره خندونو :D دید که دارن با انگشت نشونش میدنو به سمتش میان :)) شوکه شد مارو دید ... :-ss ریختیم سرش کلی خندیدیم :)) ... گفت : نامردیه قرار نبود دختر بیارید ... :(( :((
(< (<

4 ) یکی از بچه های فرزانگان از اون پسره ک بالا اوسکولش کردیم خوشش اومده بود ... از من شمارشو خواست گفتم اگه باهاش دوست شی ناراحت میشما ؟؟ گفت نه فقط یکم گپ میزنیم بعدشم سر کارش میذارم ...
بعد گفتیم حالا ک ایشونم پایست ی بار دیگه سر کار بذاریمش ... کلی اس دادنو این حرفا بعد به دختره گفتم فلان روز قرار بذار من و پسرایه دیگه میریم سر قرار ...
بعد فلان روز شد من داشتم آماده میشدم برم سر قرار ... اس دادم ب دختره ببینم قرار پا برجاست یا نه ؟؟ گفتش نمیخواد بیای ما الان با همیم ???{-8 ... یعنی این وسط من پیچ خوردم ..اون دوستم سر کار نرفت {-8

خیلیه اگه یادم بیاد میگم
( من تو پستم اسم نبردم پس کسی شاکی نشه )

وای خسته شدم ... + داشتا ( عجب تگرگی داره میاد آسمون جر خورد)
 

Karo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
555
امتیاز
1,791
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : سرکار گذاری !

دقیقا 8 بار تو تابستون دوستامو گذاشتم سر کار یکوشونو با 4 نفر دیگه گذاشته بودم سر کار وقتی بهش گفتنم سر کار بودی باوار نمیکرد :D یکیشونم هنوز نمیدونه سر کار بوده
 
بالا