• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

همه چیز راجع به موفقیت

طوطو

اقامت دائم تورتوگا
ارسال‌ها
471
امتیاز
12,622
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
سراغش نرفتم
دانشگاه
تبریز
رشته دانشگاه
فعلاً ژنتیک!
راستش یه چیزی که منو به شدت آزار میده اینه که مثلا طرف مهاجرت میکنه،بعد میگه یهویی شد؛
یا مثلا از سیکس پکاش عکس میذاره، میگه خودمم تازه دیدم؛ رتبه میشه، میگه من هیچی نخوندم!! واقعا چرا موفقیت رو بی‌ارزش میکنید؟! شما کلی زحمت کشیدید برای این موفقیت و تنها چیزی که توش اهمیت داره همین تلاشتونه
این زحمتی که کشیدیده که نتیجه رو ارزشمند میکنه...
ولی متاسفانه، یکی از خطرناک‌ترین باورهایی که این ژیگول‌های اینستاگرامی تو مخ نوجوان‌ها و جوان ها میکنن اینه که اگه تلاش کنی "حتما" موفق میشی!
این تصور اشتباه باعث میشه اگر شکست خوردن، خودشون رو مقصر بدونن یا فکر کنن کافی نیستند که خلاف واقعیته...وقتی تلاش کنی شانس موفقیت رو افزایش میدی، ولی تضمینی در کار نیست!
زندگی، همیشه اون چیزی که رسانه ها، مدل ها، کتاب ها و بلاگرها نشون میدن نیست، بلکه پر از شکست ها، ناکامی ها، ناامیدی ها و سرخوردگی هاست. اینها واقعیت زندگی هست؛ مجموعه ای از موفقیت ها و شکست ها...
اما کار شبکه های اجتماعی، برجسته کردن یک جنبه از زندگی یک قشر خاصی از اجتماع هست؛ مقایسه غلطی که فقط باعث رنج ما می شود...
 
ارسال‌ها
3,335
امتیاز
65,027
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
روان شناسی
تعریف موفقیت برای من اینه که آدمایی رو برای خیلی دوست داشتن و رابطه‌ی امن و خوب و مثبت کنارم داشته‌باشم. مهم‌ترین بخش این رابطه‌ی عاشقانه‌ست اما همه‌ش نیست. تصویری که از زمان خیالی موفق بودنم می‌بینم یه مامان خوبه که از کار تو دانشگاه برگشته و با شوهرش نشسته رو نیمکت پارک تا سرسره بازی بچه‌ش رو تماشا کنه و در غیاب بچه با شوهره حرفای درتی بزنه و شوخیای زشت کنه.
 

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,280
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
حس موفقیت کردن توی افراد مختلف متفاوته... اما چیزهایی که حس میکنم مشترکه رو میگم :

1- حس دوست داشته شدن و دوست داشتن
به نظرم اولین چیزی که اهمیت داره اینه که دیگرانی باشن که برای شما خوشحالیتون رو جشن بگیرن و دوستتون داشته باشن و دوستشون داشته باشید.
بدون دیگران هر چقدر هم که موفق باشید ممکنه متوجه این قضیه نشید و یک داستانی هست که میگه اگر صدای یک رعد و برق رو کسی نشنوه میشه گفت اصلا صدایی داره؟ داستان همینه ما بدون روابط دیگران نمیتونیم تخمین خوبی از موقعیت خودمون داشته باشیم. و بهترین تخمین هم میتونه از سمت کسانی باشه که میدونیم دوستمون دارن و پیشرفت ما خوشحالشون میکنه.

2- حس مفید و اثر گذار بودن
اینکه احساس کنید در جامعه ارزشی خلق میکنید ، یکی از بهترین چیزهایی هست که موجب میشه حس کنید موفقید ، ایجاد تغییر توی سیستم یک شرکت کوچیک قشنگ میتونه حس زندگی به شما بده و شما رو به جلو ببره ، اینکه آدم احساس کنه هر چند کوچیک داره یک سیستم و فرایند رو بهبود میده و بهتر میکنه بیشترین تاثیر رو توی روحیه داره...


3- حس حرکت کردن به سمت جلو و رشد کردن
اگر کارمند اداره ای باشید که هرگز قرار نیست رشد کنید و از نردبون ترقی بالا برید احتمالا احساس پوچی شدیدی میکنید و بعد از یک مدت علاقه و شور زندگی از بین میره به طور کامل. و به نظرم اینجاست که رشد کردن و به سمت جلو رفتن واقعا انگیزه میده برای ادامه دادن اگر جایی هستید که حس میکنید هیچ پیشرفتی وجود نداره ممکنه حس خوشبختی و موفقیت نکنید برای همین هم همیشه باید پرسید که آینده شغلی یا تحصیلی من قرار هست چی باشه.؟


5- حس پایداری و ایمن بودن
یکی از دلایلی که کارهای فری لنس با اینکه بعضی اوقات درآمد بیشتری از کارهای شرکتی دارند اما آدم هاش احساس خوبی ندارند، اینه که احساس پایداری نمیکنند ، بعضا احساس تعلق خاصی هم به پروژه یا کاری که دارند انجام میدن ندارن ، ممکنه شما درآمد خوبی داشته باشید، دوستای خوبی داشته باشید و... اما اگر احساس کنید همه این چیزها تا ماه دیگه ممکنه نباشه این حس ایمن بودن رو ندارید و موجب میشه حس موفقیت نکنید.

6- سلامت جسم و روان
به نظرم سلامت جسمی روی احساس موفقیت اثر داره ، اگر شما همه چیزهای بالا رو داشته باشید و یک دندون درد مداوم هم داشته باشید احساس خوشبختی و موفقیت نمیکنید و حتی کم کم اون موارد بالا رو هم از دست میدید سلامت جسم و روان واقعا اهمیت داره چه روی رشد شخصی چه روی کیفیت زندگی و روابط در نتیجه به نظرم مراقبت از اون هم واقعا مهمه :)


*** به نظرم رتبه کنکور یا دانشگاه یا معدل واقعا اونقدری که فکرش رو میکنید اثر نداره روی کار یا زندگی یا موفقیت، ولو اینکه دانشجوی شریفی رو میشناسم که خونه داره و کار نمیکنه و پیام نوری ای رو هم میشناسم که دیتا آنالیست یک شرکت نامیه ، حتی کسی رو میشناسم که مدرک دیپلم آخرین مدرکشه و الان به عنوان تک لید یک شرکت توی هلند ریلوکیت گرفته و داره میره.

اما نداشتن هر کدوم از اون بالایی ها به نظرم عمیقا مشکل سازه و اگر حتی در دید دیگران موفق باشید واقعا حس رضایت درونی رو ندارید :)
 
ارسال‌ها
3
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1400
فاکتور های مهمی برای موفقیت گفته شد
به نظر من یکی از فاکتور هایی که واقعا اهمیت انکار ناپذیری داره "شانس" هست
مثلا طبق تاریخ علم همزمان با داروین، آلفرد والاس هم به نظریه فرگشت بر پایه انتخاب طبیعی پی برده بود اما خب هرچند دو نفری مقاله علمی این موضوع رو دادن بیرون اما قضیه کلا به نام چارلز تموم شد چون ارتباطاتش خیلی قوی تر بود و تو دنیا کاملا شناخته شده بود و حرفش سند...عضو انجمن سلطنتی لندن هم بود...کتاب منشا انواع هم که منتشر کرد تیر خلاص رو زد و الان تو دنیا همه فرگشت رو با داروین میشناسن... و اینگونه داروین به یکی از برترین دانشمندان تمام ادوار از دیدِ صاحب نظران مختلف تبدیل شد.
تو این مورد واقعا شانس با والاس یار نبود و اینکه دقیقا یه نفر هم دوره خودش به نظریه اش پی برده بود هم زمان، واقعا نشون دهنده ی زیادی بدشانس بودنشه!

یا مثلا راجع به اینیشتین
آلبرت تو بهترین "مکان و زمان" ممکن متولد شد
مکان: آلمان...مهد فیزیک دوران... جایی که هایزنبرگ و ماکس پلانک و برن و هرتز و رونتگن و کلی فیزیکدان دیگه رو به جهان معرفی کرد
زمان: دورانی که فیزیک کلاسیک تقریبا هرچی داشت عرضه کرد و دیگه یسری پدیده مونده بودن که اونارو هم فکر میکردن با همون مکانیک نیوتنی و نظریات ماکسول نهایتا یه روزی میشه توجیه کرد...اما همین بن بستی که فیزیک کلاسیک بهش برخورد کرده بود رو اینیشتین و هم دوره هاش با کوانتوم و نسبیت جاده کردنش...یه جاده ای که به نظر حالا حالا ها ادامه داره...
همونطور که میبینید چقدر از لحاظ محیط و چقدر از لحاظ زمان همه چی به نفعش بود...شاید اگه مثلا 20 سال زودتر یا دیرتر به دنیا میومد نمیتونست انقدر تاثیر گذار باشه...دقیقا همون موقعی کارش رو با قدرت شروع کرد که فیزیک کلاسیک دیگه چیزی برای ارائه نداشت و نوبتِ هنرنمایی آلبرت بود (:

این دو تا مثال بود یکی راجع به فرد خوش شانس یکی هم بدشانس
تو تاریخ علم حداقل نمونه کم نداریم و فکر کنم تو بقیه زمینه ها هم شانس واقعا مهمه...اما خب با این همه بنظرم همین عدم قطعیت هست که بازی رو جذاب تر میکنه و شایدم اینطوری بد نباشه (:
نظر شما چیه...؟
 
بالا